• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انجام دادن به موقع امور (سیره نبوی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در طول دوران رسالت بیست و سه ساله خویش، مردم را به اطاعت از خدا و شکر نعمت‌های او فراخواند و در این راه با نظم و انضباطی الهی و جدیََّت در انجام دادن به موقع کارها، موفق به سامان دادن جامعه‌ای شد که به واسطه آن دولتی اسلامی‌ را پایه‌گذاری کرد.



پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همانند سایر انبیاءالهی برای اصلاح امت و دعوت به خداپرستی مبعوث شد. ایشان برای کنار زدن حجاب‌های دنیوی و مبارزه با شرک و بت‌پرستی، با کفار و مشرکین، به مقابله پرداخت و با آگاهی دادن مردم، آنها را به دینی که کامل‌ترین ادیان آسمانی بود، دعوت کرد.
رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در طول دوران رسالت بیست و سه ساله خویش، مردم را به اطاعت از خدا و شکر نعمت‌های او فراخواند و در این راه با نظم و انضباطی الهی و جدیََّت در انجام دادن به موقع کارها، موفق به سامان دادن جامعه‌ای شد که به واسطه آن دولتی اسلامی‌ را پایه‌گذاری کرد.
ابوذر غفاری یکی از یاران با وفای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، در روایتی از آن حضرت، که نشان دهندۀ نظم و انضباط در کارها و انجام دادن به موقع امور در سیره مدیریتی ایشان است، چنین نقل می‌کند: «بر عاقل واجب است که برای خود ساعاتی را داشته باشد؛ ساعتی برای مناجات با پروردگار، ساعتی جهت محاسبه و رسیدگی به اعمال و کردار خود، ساعتی جهت تفکر در آن چه خداوند نسبت به او انجام داده، و ساعتی جهت خلوت باخویش و بهره گرفتن از حلال
[۳] مالکی، ابوالحسین ورَّام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر و نزهةالنواظر (مجموعه ورام)، بیروت، دارصعب، دارالتعارف، ج۲، ص۲۳

در حدیثی که ابوذر غفاری از رسول ‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت کرده است، این نتیجه به دست می‌آید که عقلانیت انسان وابسته به برنامه‌ریزی و داشتن نظم در کارها و اجرای به موقع امور است. سیرۀ رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز، بر پایه همین برنامه‌ها استوار بود، به طوری که ایشان بدون داشتن برنامه، جهت انجام به موقع کارهای شخصی و اجتماعی، اقدام به کاری نمی‌کردند.



پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، امور زندگی خود را با نظم خاصی انجام می‌داد، به طوری که خانواده و اصحاب آن حضرت به خوبی می‌دانستند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در انجام به موقع کارهای خویش، دقت نظر دارد. ایشان هنگامی‌که به منزل وارد می‌شد، اوقات خود را تنظیم می‌نمود، به گونه‌ای که هر بخش از این اوقات را به انجام برنامه‌ای خاص، اختصاص می‌داد.
در خبر مشهور فریقین آمده است که امام حسین (علیه‌السّلام) از پدرش امام علی (علیه‌السّلام)، پیرامون وضع و برنامۀ رسول‌ الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در داخل منزل سؤال نمود، و پدرش چنین پاسخ داد که:
«و کان اذا اوی منزله جزَّا دخوله ثلاثة اجزاء، جزءلله عزَّ و جلََّ، جزءلاهله، و جزء لنفسه؛ ثمََّ جزََّا جزءه بینه و بین النََّاس، فیردََّ ذلک علی العامََّة و الخاصََّة و لایدََّخر عنهم شیئا.
[۶] ابن اثیر، عزالدَّین ابوالحسن علی بن محمد، اسدالغابه فی معرفةالصحابه، مقدمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران، موسسه مطالعات فرهنگی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۵.
و چون آن حضرت به منزل می‌رفت، اوقات خویش را به سه قسمت، تقسیم می‌کرد: قسمتی را برای عبادت خدا، قسمتی را برای اهل بیت خود، و قسمتی را به خود اختصاص می‌داد، سپس آن قسمتی را که به خود اختصاص داده ‌بود، میان خود و مردم تقسیم می‌کرد و بخشی از آن وقت را به مردم اختصاص می‌داد و عام و خاص را می‌پذیرفت و چیزی از آنان مضایقه نمی‌کرد.»



در مدیریتی که توسط رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اجرا می‌شد، انجام دادن به موقع امور، دارای اهمََّیََّّّت ویژه‌ای بود، و پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آن اهتمام می‌ورزید؛ زیرا انجام گرفتن به موقع کارها، سبب کامل شدن نظم و انضباط می‌گردد، به بیانی دیگر؛ نظم و انضباط هنگامی‌ به معنای واقعی خود خواهد رسید که کارها به موقع، و در جای و مکان خود انجام شود. رسالت نبی ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مراحل مختلفی داشت که هر مرحله‌ای برای خود نوعی موضع و اقدام مقتضی را می‌طلبید.
برخی معتقدند که دعوت، چهار مرحله را سپری کرد، اول: مرحله ‌سرََّی که سه سال یا پنج سال به طول انجامید. دوم: اعلان دعوت به سوی ‌خدا که دعوت تنها با بیان و ابلاغ رسالت، بود و تا زمان هجرت ادامه یافت. سوم: مرحله‌ دفاع از دعوت با شمشیر که تا صلح حدیبیه استمرار داشت. چهارم: نبرد و مبارزه با تمام کسانی که راه پیشرفت اسلام را سد کرده بودند. اعم از بت‌پرستان، و مشرکان، و غیره.
[۱۰] بوطی، محمدسعید رمضان، فقه السیرة النبویة، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ق، الطبعةالعاشرة، ص۹۱.

در تمام این مراحل، در هر موضع و جایگاهی و به اقتضاء، اقدام خاص خود صورت گرفته است، یعنی اقدام به موقعی که فقط مخصوص آن موضع بوده است مثل دعوت سرَّی و یا علنی شدن نبوت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، و هر کدام از این مواضع با تدبیر و درایت رسول ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و با به موقع انجام گرفتن امور، سبب نشر اسلام و پیروزی‌های مسلمانان گردید.»
سال‌های نخستین رسالت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با موفقیت به پایان رسید، هر چند، در طی این دوران با دشواری‌های زیادی مواجه بودند؛ اما سرانجام با اقدامات به موقع پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تدبیر الهی ایشان، به نتیجه مطلوب رسید.
انجام دادن به موقع امور توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سال‌های آغازین رسالت، در نحوه برخورد مشرکان با ایشان، بسیار مؤثر بود.
رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آغاز دوران رسالت تا پایان عمر شریفش، رسالت خود را با نظم، و انجام دادن به موقع امور پیش برد.
از نمونه‌های بارز دیگر اجرای به موقع امور در سیره نبوی، می‌توان به تشکیل حکومت در مدینه اشاره کرد. رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از آن‌که حکومت را در مدینه برپا کند، با درایت و انضباط دادن به کارها، زمینه اجرای حکومت الهی را بنیان نهاد. ایشان برای این‌ که هر کاری به موقع انجام شود و نظم و انضباط در جامعه حکم‌فرما شود، کارهای بزرگی انجام داد که نمونه‌ای‌ از آن‌ کارها، سرشماری مسلمانان، ثبت اطلاعات لازم و برنامه‌ریزی دقیق متناسب با این امور، برای حکومت بود. ایشان خطاب به اصحاب خود می‌فرمود: «احصوا کل من تلفظ بالاسلام؛
[۱۳] متقی الهندی، علاء الدین بن حسام الدین، کنز العمََّال فی احادیث الاقوال و الافعال، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۰۹ق، ج۱۱، ص۲۲۸.
[۱۴] شیبانی، احمد بن محمد، المسند، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ج۵، ص۳۸۴.
تمام افرادی را که به اسلام گروئیده‌اند، سرشماری کنید.» و هم‌چنین دستور داد که: «اکتبوا لی من تلفظ بالاسلام من الناس؛ افرادی را که به اسلام روی آورده‌اند، برایم بنویسید.»
رسول ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خوبی می‌دانست، برای انجام به موقع کارها می‌بایست، تمام کارها را طبق برنامه انجام داد، به همین علت، اطلاعات لازم را در همه زمینه‌های اجتماعی و فردی به دست آورد، تا هنگام مواجه شدن با مشکل، سریعا ً نسبت به رفع آن اقدام کند. پس بانظم خاصی، حکومت الهی را بنا نهاد، و با در پیش گرفتن انضباط، و جدیََّت داشتن در کارها، و انجام به موقع امور، باعث عزت و مجد و عظمت اسلام و مسلمین شد.
پیامبری که اسوه نظم و انضباط بود، و با انجام دادن به موقع امور به کارها وسعت می‌بخشید، همواره مردم را با آیات قرآن انذار می‌نمود و آنان را به اسلام فرا می‌خواند، و این فرمانی بود از طرف پروردگار، که همه به آیین پاک اسلام روی آورند «فاقم وجهک للدََّین حنیفاً فطرة الله الََّتی فطر النََّاس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الََّدین القیََّم و لکنََّ اکثر النََّاس لایعلمون پس تو ای‌ رسول (باهمه پیروانت) مستقیم به جانب آیین پاک اسلام رو آور، و پیوسته از طریق دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است، پیروی‌ کن، که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، و این است آیین استوار حق ولیکن اکثر مردم از حقیقت آن، آگاه نیستند.»



یکی‌ از کارهایی که رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با درایت و نظم خاصی آن را انجام‌ داد، عقد اخوت میان مهاجرین و انصار بود. ایشان می‌دانست که برای اقتدار اسلام باید وحدت سیاسی و معنوی مسلمانان حفظ شود، تا تصمیم‌گیری برای انجام به موقع امور، بهتر و راحت‌تر انجام گیرد «وی ازطرف خدا مامور گشت که مهاجرین و انصار را با یکدیگر برادر کند، روزی در یک انجمن عمومی‌ رو به هواداران خود کرد و فرمود: «تاخوََّا فی الله اخوین اخوین» دو تا دو تا با یکد‌یگر برادر دینی شوید. تواریخ مسلمانان، از آن جمله تاریخ ابن هشام مشخصات افرادی را که با یکدیگر برادر شدند، ضبط کرده‌اند.»



یکی از عوامل فتح بدون جنگ و خونریزی مکه اقدامات به موقع و تدابیر نظامی‌ رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که از اهمیت تاریخی زیادی برخوردار است.
پیش از آن‌ که نیروهای اسلام وارد شاه‌ ر‌اه‌های مکه شوند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تمام فرماند‌هان‌ را احضار کرد و فرمود: «تمام کوشش من این‌ است‌ که فتح مکه بدون خونریزی صورت گیرد،..»
[۲۰] ابن هشام، ابو محمد عبد الملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا، ج۲، ص۴۴۰۹.

همه واحدها در یک مسیر به «ذی‌طوی» رسیدند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای احتیاط سپاه خود ‌را تقسیم نمود، قسمتی از سپاه را از بالای مکه و قسمت‌ دیگر را از پائین، روانه ساخت. به ‌این نیز اکتفا نکرده، از کلیه راه‌هائی‌ که به شهر منتهی می‌شد واحدهائی را به سوی شهر اعزام نمود، تمام واحدها بدون نبرد و جنگ وارد شهر شدند.
[۲۲] ابن هشام، ابو محمد عبد الملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا، ج۲، ص۴۴۰۸.

با درایت ‌رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و با اطلاعات ‌دقیق از موقعیت مکه‌ و اجرای به ‌موقع تدابیر جنگی شهر مکه بدون خونریزی بدست مسلمانان افتاد.



رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در راه اقتدار اسلام، شاهد بسیاری از توطئه چینی‌ها و دسیسه‌های دشمنان و منافقان اسلام بود که خطری بزرگ در راه اهداف متعالی دین خدا محسوب می‌شدند؛ اما ایشان با عنایت خداوند و انضباط دادن به کارها و انجام دادن به موقع امور و فرمان‌هایی که از جانب پروردگار به ایشان ابلاغ می‌شد. تمام نقشه‌های شوم آنها را نقش بر آب می‌کرد. یکی از این توطئه‌های منافقین، قضیه مسجد ضرار بود که اگراقدام به موقع پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نبود چه بسا مشکل‌های فراوانی به وجود می‌آمد.
«هنگامی‌ که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عازم تبوک بود، نمایندگان حزب نفاق خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیدند و به بهانه این ‌که پیران و بیماران آنان در شب‌های تار و بارانی، نمی‌توانند مسافت میان خانه‌ها و مسجد قبا را طی کنند؛ از او خواستند که اجازه دهد، آنان در محله خود مسجدی بسازند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مورد آنان نفیاً و اثباتاً پاسخی نگفت، و تصمیم نهائی را پس از مراجعت از سفر (جنگ تبوک) موکول نمود.»
«حزب نفاق در غیاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، نقطه‌ای را در نظر گرفتند و با شتاب هر چه تمام‌تر، ساختمان محفل خود را به نام مسجد به پایان رسانیدند. روزی ‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه بازگشت، از حضرتش خواستند که این پرستش‌گاه را با خواندن چند رکعت نماز، بگشاید. در این لحظه، فرشته وحی نازل گردید، و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از جریان ‌آگاه ساخت، و آنجا را مسجد ضرار که برای دسته بندی‌های سیاسی و ایجاد تفرقه در میان‌ مسلمانان ‌ساخته‌ شده ‌است، خواند. «والََّذین اتََّخذوا مسجداً ضراراًً و کفراً و تفریقاً بین المؤمنین و ارصاداً لََّمن حارب الله و رسوله من قبل و لیحلََّفنَََّ ان اردنا الََّاالحسن و الله یشهد انََّهم لکاذبون. لاتقم فیه ابداً لََّمسجدٌ اسََّس علی التََّقوی من اوََّل یوم ٍاحقََّ ان تقوم فیه فیه رجالٌ یحبََّون ان یتطهََّروا و الله یحب المطََّهََّرین.» و (گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام بر پا کردند، و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین، و ساختن کمین‌گاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود، و با این همه قسم‌های موکد یاد می‌کنند که ما جز قصد خیر، غرضی‌ نداریم، و خدا گواهی می‌دهد که محققاً دروغ می‌گویند. تو (ای ‌رسول ‌ما) هرگز در مسجد آن‌ها (به نماز) مایست که همان مسجد (قبا) که بنیانش از اول برپایۀ تقوای محکم بنا گردیده، سزاوارتر است به این که در آن اقامه نماز کنی که در آن مسجد مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفس خوداند درآیند، و خدا مردان پاک مهذََّب را دوست می‌دارد.»
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستور داد که ساختمان مسجد را با خاک یکسان کنند، و تیرهای آنجا را بسوزانند، و برای مدتی مرکز زباله ‌باشد.
ویران ‌کردن مسجد ضرار که با درایت به موقع رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صورت گرفت، ضربه‌ای سنگین بر توطئه گران و منافقان بود. به طوری که اگر اقدام به موقع پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نبود، آن مکان، به کانونی برای ‌منافقان و کفار تبدیل می‌شد، و مانعی ‌در مسیر الهی ‌نبی‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اجرای‌ نظم و انضباط ایشان، تبدیل می‌شد.


۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعة لعلوم الائمة الاطهار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق، الطبعة الثالثه، ج۱۴، ص۴۱.    
۲. الزمخشری، جارالله محمد بن عمر، ربیع الابرار و نصوص الاخبار، بتحقیق سلیم النعیمی، قم، افست دارالذخایر للمطبوعات، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲.    
۳. مالکی، ابوالحسین ورَّام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر و نزهةالنواظر (مجموعه ورام)، بیروت، دارصعب، دارالتعارف، ج۲، ص۲۳
۴. نیشابوری، محمد بن الفتّال، روضة الواعظین، بیروت، موسسةالاعلمی‌للمطبوعات، ۱۴۰۶ق، ص۴.    
۵. بلاذری، ابوالحسن احمدبن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمدحمید الله، القاهرة، دارالمعارف، ۱۹۵۹م، الطبعةالاولی، ج۱، ص۳۸۸.    
۶. ابن اثیر، عزالدَّین ابوالحسن علی بن محمد، اسدالغابه فی معرفةالصحابه، مقدمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران، موسسه مطالعات فرهنگی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۵.
۷. ابن سعد، محمد، ابوعبدالله محمد، الطبقات الکبری، بیروت، داربیروت للطباعة و النشر، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۳۲۵.    
۸. اصهبانی (ابی الشیخ)، ابومحمد عبدالله بن محمد، اخلاق النبی وادابه، حققه وکتب حواشیه ابوالفضل عبدالله محمدالصدیق الغماری، القاهره، مطابع الهلالی، ۱۳۷۸ق، الطبعةالاولی، ج، ص۱۱۰.    
۹. عاملی، السیدجعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی الاعظم، قم، ۱۴۰۰ق، ج۳، ص۷۴.    
۱۰. بوطی، محمدسعید رمضان، فقه السیرة النبویة، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ق، الطبعةالعاشرة، ص۹۱.
۱۱. عاملی، السیدجعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی الاعظم، قم، ۱۴۰۰ق، ج۳، ص۷۵-۷۷    
۱۲. بوطی، محمدسعید رمضان، فقه السیرة النبویة، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ق، الطبعةالعاشرة، ص۹۱.    
۱۳. متقی الهندی، علاء الدین بن حسام الدین، کنز العمََّال فی احادیث الاقوال و الافعال، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۰۹ق، ج۱۱، ص۲۲۸.
۱۴. شیبانی، احمد بن محمد، المسند، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ج۵، ص۳۸۴.
۱۵. ابن ابی شیبه، ابوبکرعبدالله بن محمد، المصنف فی الاحادیث والآثار، تحقیق وتعلیق سعیدمحمداللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق، الطبعةالاولی، ج۷، ص۴۶۸.    
۱۶. ابن‌ حجر عسقلانی، احمدبن علی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، تحقیق عبدالعزیزابن عبدالله بن باز، محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق، الطبعةالاولی، ج۸، ص۱۱۸.    
۱۷. کتانی، عبدالحی، التراتیب الاداریة و العمالات و الصناعات و المتاجرة و الحالة العلمیة کانت علی عهدتاسیس الدولة الاسلامیة فی المدینة المنورة العلیة، بیروت، دارالکتب العربی، ج۱، ص۱۹۷.    
۱۸. روم/سوره۳۰، آیه۳۰.    
۱۹. ابن هشام، ابو محمد عبد الملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا، ج۲، ۳۵۱.    
۲۰. ابن هشام، ابو محمد عبد الملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا، ج۲، ص۴۴۰۹.
۲۱. دیارالبکری، حسین بن محمد، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، القاهره، مطبعة عثمان عبدالرزاق، ۱۳۰۲ق، الطبعةالاولی، ج۲، ص۹۰- ۹۴.    
۲۲. ابن هشام، ابو محمد عبد الملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا، ج۲، ص۴۴۰۸.
۲۳. واقدی، ابوعبدالله محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، موسسة الاعلمی‌ للمطبوعات، ۱۴۰۹ق، الطبعةالثالثه، ج۲، ص۸۲۵- ۸۲۶.    
۲۴. الوقدی، ابوعبدالله محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، بیروت، موسسة الاعلمی‌ للمطبوعات، ۱۴۰۹ق، الطبعةالثالثه، ج۳، ص۱۰۴۶.    
۲۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۷-۱۰۸.    
۲۶. ابن هشام، ابو محمد عبد الملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا، ج۴، ص۹۵۶.    
۲۷. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعة لعلوم الائمة الاطهار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق، الطبعة الثالثه، ج۲۱، ص۲۵۳    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «انجام امور در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۶    






جعبه ابزار