امید به پاداش (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله،
آیات مرتبط با
امید به پاداش الهی معرفی میشوند.
امید به ثواب الهى، آسانكننده مشكلات:
۱. «وَلاَ تَهِنُواْ فِي ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَكُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ يَرْجُونَ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا؛
و در
تعقیب دشمن، هيچ گاه سست نشويد؛ زيرا اگر شما درد و رنج مىبينيد، آنها نيز همانند شما درد و رنج مىبينند؛ در حالى كه شما
اميدى از خدا براى
پاداش داريد كه آنها ندارند؛ و خداوند، دانا و
حکیم است.»
۲. «قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم
بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ ... • لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ • قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ؛
فرعون گفت آیا
به او ایمان آوردید پیش از آنکه
به شما
اجازه دهم... سوگند میخورم که دستها و پاهای شما را
به طور مخالف (دست راست با پای چپ یا دست چپ با پای راست) قطع میکنم سپس همگی شما را
به دار میآویزم. (
ساحران گفتند مهم نیست) ما
به سوی پروردگارمان باز میگردیم»
«قالوا انا الی...» سحره گفتند: ما را از کشتن، چه باک؛
به درستی که ما
به مثوبات عظیمه پروردگار خود بازگشت کنندگانیم و
به درجات رفیع آخرت نایل شویم، پس ما را از
مرگ ترسی نخواهد بود.
۳. «قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى • قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا • إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَى؛
(فرعون) گفت آیا پیش از آنکه
به شما اذن دهم
به او ایمان آوردید؟! مسلما او بزرگ شماست که
سحر به شما آموخته، بیقین
دست و پاهای شما را بطور مختلف قطع میکنم و بر فراز شاخههای
نخل به دار میآویزم، و خواهید دانست کدامیک از ما مجازاتش دردناکتر و پایدارتر است! گفتند
به خدائی که ما را آفریده ما تو را هرگز بر دلائل روشنی که
به ما رسیده مقدم نخواهیم داشت، هر حکمی میخواهی بکن که تنها میتوانی در این زندگی دنیا
داوری کنی. ما
به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما و آنچه را از سحر بر ما تحمیل کردی ببخشد، و خدا بهتر و باقیتر است»
۴. «قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ • قَالُوا لَا ضَيْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ • إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ؛
(فرعون) گفت: آیا
به او ایمان آوردید پیش از آن که
به شما اجازه دهم؟! مسلما او بزرگ و استاد شما است که
به شما سحر آموخته، اما
به زودی خواهید دانست که دستها و پاهای شما را
به طور مختلف قطع میکنم، و همه شما را
به دار میآویزم. گفتند: مهم نیست (هر کار از دستت ساخته است بکن) ما
به سوی پروردگارمان باز میگردیم. ما امیدواریم پروردگارمان خطاهای ما را
به بخشد، که ما نخستین ایمانآورندگان بودیم.»
اميدوارى
مجاهدان به ثواب الهى، در برابر رنجها سختيهاى
جنگ:
«وَلاَ تَهِنُواْ فِي ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَكُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ يَرْجُونَ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا؛
«و از تعقیب
دشمن سست نشوید (چه اینکه) اگر شما درد و رنج میبینید آنها نیز همانند شما درد و رنج میبینند، ولی شما
امیدی از خدا دارید که آنها ندارند و خداوند، دانا و حکیم است.»
دعاى مستمرّ
انبیا به درگاه خدا، همراه
اميد به ثواب و
ترس از
عقاب الهی:
«وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ • وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ • وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ • وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ • فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ •
وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ • فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ؛
و
ایوب را (
به یاد آور) هنگامی که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت) بدحالی و مشکلات
به من روی آورده و تو ارحم الراحمینی. و
اسماعیل و
ادریس و
ذا الکفل را (
به یاد آور) که همه از
صابران بودند. و ما آنها را در
رحمت خود داخل کردیم چرا که آنها از
صالحان بودند. و ذا النون (
یونس) را (
به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (اما موقعی که در کام
نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (متراکم) فریاد زد خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از
ستمکاران بودم. ما دعای او را
به اجابت رساندیم، و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و همینگونه مؤمنان را
نجات میدهیم.و
زکریا را (
به یاد آور) در آن هنگام که پروردگارش را خواند (و عرض کرد) پروردگار من! مرا تنها مگذار (و
فرزند برومندی
به من عطا کن) و تو بهترین وارثانی. ما دعای او را مستجاب کردیم، و
یحیی را
به او بخشیدیم، و همسرش را برای او
اصلاح کردیم، چرا که آنها در نیکیها سرعت میکردند، و بخاطر
عشق (
به رحمت) و
ترس (از
عذاب) ما را میخواندند، و برای ما
خاشع بودند (خضوعی تواءم با ادب و ترس از مسئولیت).»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۶۰، برگرفته از مقاله «امید به پاداش».