• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امتحان قوم ثمود (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند متعال قوم ثمود را در موقعیت‌های مختلفی مانند سختی‌ها و گرفتاری، فرستاده شدن شتر و سهمیه بندی آب امتحان کرده است.



آزمایش قوم ثمود با سختی‌ها و گرفتاری:
«قالوا اطیر نا بک وبمن معک قال طائر کم عند اللـه بل انتم قوم تفتنون: آنها گفتند: «ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفتیم! » (صالح) گفت: «فال (نیک و) بد شما نزد خداست (و همه مقدرات به قدرت او تعیین می‌گردد)؛ بلکه شما گروهی هستید فریب خورده! » اتهام شوم از سوی قوم ثمود به حضرت صالح علیه‌السّلام شاید از این جهت باشد که آنان به مشکلاتی دچار بوده‌اند. پاسخ حضرت ـ که خود شما باعث این مشکلات هستید ـ شاهد است که منظور از «تفتنون» امتحان شدن با سختی‌ها باشد. قوم سرکش ثمود به جاى اینکه اندرز دلسوزانه حضرت صالح علیه‌السّلام را به گوش جان بشنوند و به کار بندند با یک سلسله سخنان واهى و نتیجه گیریهاى بی پایه به مبارزه با او برخاستند، از جمله اینکه گفتند ما هم خودت و هم کسانى را که با تو هستند به فال بد گرفته ایم (قالوا اطیرنا بک و بمن معک ).گویا آن سال خشکسالى و کمبود محصول و مواد غذائى بود، آنها گفتند این گرفتاریها و مشکلات ما همه از قدوم نامیمون تو و یاران تو است شما مردم شومى هستید و براى جامعه ما بدبختى به ارمغان آورده اید، و با توسل به حربه فال بد که حربه افراد خرافی و لجوج است مى خواستند منطق نیرومند او را درهم بکوبند. اما او در پاسخ گفت : فال بد (و بخت و طالع شما) در نزد خدا است (قال طائرکم عند الله ).او است که شما را به خاطر اعمالتان گرفتار این مصائب ساخته و اعمال شما است که در پیشگاه او چنین مجازاتى را سبب شده .این در حقیقت یک آزمایش بزرگ الهى براى شما است آرى شما گروهى هستید که آزمایش مى شوید (بل انتم قوم تفتنون ).اینها آزمایشهاى الهى است اینها هشدارها و بیدار باشها است ، تا کسانى که شایستگى و قابلیت دارند، از خواب غفلت بیدار شوند، و مسیر نادرست خود را اصلاح کنند و به سوى خدا آیند.مقصود از ((تطیّر)) و ((طائر)) در گفتگوى صالح علیه السّلام و قوم ثمود: ((قالوااطیرنابک و بمن معک ...))
کلمه : ((اطیرنا)) در اصل ((تطیرنا)) بوده ، که صیغه متکلم مع الغیر از باب تفعل است ، که مصدرش تطیر مى شود و تطیر به معناى فال بد زدن به چیزى و شوم دانستن آن است ، خواهى پرسید، ثلاثی مجرد آن ((طیر)) است که به معناى مرغ است ، پس چرا در باب تفعل معناى فال بد زدن را مى دهد؟ در جواب مى گوییم : چون مردم غالبا با مرغ فال مى زدند و لذا شوم دانستن چیزى را تطیر خواندند و همچنین به طورى که گفته اند بهره هر کسى را از شر، طائر او نامیدند. پس اینکه مردم به صالح خطاب کردند که ((ما به تو تطیر مى زنیم و به هر کس که با توست )) معنایش این است که : تو و هم مسلکانت را شوم مى دانیم ، چون مى بینیم از روزى که تو قیام به دعوت خود کردى ما گرفتار محنتها و بلاها شدیم ، پس هرگز به تو ایمان نمى آوریم . صالح در پاسخ تطیر آنان فرمود: ((طائرتان نزد خداست )) یعنى بهره تان از شر، و آن عذابى که اعمال شما مستوجب آن است نزد خداست .


امتحان شدن قوم ثمود با فرستاده شدن شتر به صورت اعجاز برای آنان:
«انا مر سلو الناقة فتنة لهم فار تقبهم واصطبر : ما «ناقه» را برای آزمایش آنها می‌فرستیم؛ در انتظار پایان کار آنان باش و صبر کن! »((فتنه )) به معنى بردن طلا در بوته و آتش ‌براى روشن ساختن میزان خلوص آن است ، سپس به هر گونه آزمایش و امتحان اطلاق شده . روشن است که قوم ثمود در اینجا در برابر آزمایش بزرگى قرار گرفتند، لذا در آیه بعد مى افزاید: ((به صالح گفتیم به آنها خبر ده که آب قریه باید در میان آنها تقسیم شود (یک روز از براى ناقه ، و یک روز براى اهل قریه) و هر کدام از آنها در نوبت خود باید حضور یابد و دیگر مزاحم او نشود))(و نبئهم ان الماء قسمة بینهم کل شرب محتضر). گرچه قرآن در این زمینه توضیحى بیش از این نداده است ، ولى بسیارى از مفسران گفته اند که ناقه صالح روزى که نوبت او بود تمام آب را مى نوشید، ولى بعضى دیگر گفته اند وضع و هیئت آن طورى بود که وقتى کنار آب مى آمد حیوانات دیگر فرار مى کردند و نزدیک نمى شدند، و لذا چاره اى جز این نبود که یکروز آب را در اختیار ناقه قرار دهند، و روز دیگر را در اختیار خودشان .به هر حال این قوم در مضیقه آب قرار گرفتند و تحمل نداشتند که یک روز تمام آب در اختیار ((ناقه )) باشد و یک روز در اختیار آنها، مخصوصا طبق احتمالى که بعضى از مفسران داده اند که آب در آبادى آنها خیلى کم بود به هر حال این قوم سرکش و خودخواه و لجوج تصمیم گرفتند ((ناقه )) را از پاى درآورند، در حالى که صالح به آنها اخطار کرده بود که اگر آزارى به ناقه برسانند در فاصله کوتاهى عذاب دامانشان را خواهد گرفت ، اما آنها بدون اعتنا به این امر ((یکى از یاران خود را صدا زدند، و او به سراغ این کار آمد، و ناقه را پى کرد)) (فنادوا صاحبهم فتعاطى فعقر).


امتحان شدن قوم ثمود با سهمیه بندی آب میان آنان و ناقه صالح: «انا مر سلو الناقة فتنة لهم فار تقبهم واصطبر : ما «ناقه» را برای آزمایش آنها می‌فرستیم؛ در انتظار پایان کار آنان باش و صبر کن! »«ونبئهم ان الماء قسمة بینهم کل شر ب محتضر : و به آنها خبر ده که آب (قریه) باید در میانشان تقسیم شود، (یک روز سهم ناقه، و یک روز برای آنها) و هر یک در نوبت خود باید حاضر شوند! »


۱. نمل/سوره۲۷، آیه۴۷.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۹۰.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۵۳۲.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۱.    
۵. قمر/سوره۵۴، آیه۲۷.    
۶. قمر/سوره۵۴، آیه۲۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۹.    
۹. قمر/سوره۵۴، آیه۲۷.    
۱۰. قمر/سوره۵۴، آیه۲۸.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۸۵، برگرفته از مقاله «امتحان قوم ثمود».    






جعبه ابزار