اعجاز قرآن از نگاه مستشرقین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نگاه مستشرقین به
قرآن همواره از روی
دشمنی و ایجاد شبهه بوده است.
اعجاز از
ماده "
عجز " است که در اصل
نقیض "
حزم " (محکم بستن
طناب )،
به معنای ضعف و ناتوانی است.
اما در اصطلاح دینی "اعجاز" به معنای این است که
انسان چیزی را بیاورد و
خصم از آوردن آن ناتوان باشد؛
و "
معجزه " عبارت است از: امر خارقالعادهای که مقرون به
تحدی (مبارزطلبی) و
سالم از معارضه باشد.
البته برای ارائه تعریفی دقیق و کاملتر قیود دیگری نیز به این تعریف اضافه بیان کردهاند، از جمله اینکه:
۱. معجزه باید به دست انبیای الهی انجام گیرد؛
۲. همراه
با تحدی و همآورد طلبی باشد؛
۳. به عنوان شاهد بر
صدق ادعای
نبوت باشد.
"مستشرق" از استشراق گرفته شده، به معنای خاورشناسی یا
شرق شناسی که در انگلیسی از آن به "Orientalism" یاد میشود. این واژه در ابتدا به دانشجوی اهل مشرق زمین اطلاق میشد؛ سپس در
سال ۱۸۱۲م. در فرهنگ آکسفورد به معنای شرق شناسی به کار رفته است.
واژه "Orientalism"، از سه واژه تشکیل یافته؛ "Orient" به معنای
خاور ، مشرق یا
آسیا ، پسوند "al" برای ربط، یعنی مسائل مربوط به مشرق زمین و خاورشناسی و پسوند "ism" به معنای
مکتب است.
استشراق در اصطلاح و معنای خاص حوزههای علمیه و جوامع فرهنگ دینی،
اسلام شناسی توسط غیر [
مسلمان|مسلمانان]] است.
مستشرقان در زمینه
اعجاز قرآن دو گونه شبهه وارد کردهاند:برخی از شبهات آنها در اصل
معجزه بودن
قرآن است و برخی دیگر در وجوه مختلف اعجاز
قرآن. اصلیترین شبهات مستشرقان را در اصل معجزه بودن
قرآن، میتوان معارضه
با آیات تحدی قرآن دانست که این فعالیت و مقابله
با تحدی قرآن در دو جنبه قابل بررسی است:
مستشرقان در برخی از نوشته های خود مستقیم دست به معارضه
با قرآن نزده اند؛ بلکه برخی نثرها و شعرهای ادبی اعراب را برای اثبات خارقالعاده نبودن
قرآن آوردهاند. در این بخش بهعنوان نمونه میتوان به مقاله "اعجاز
قرآن" در دائرةالمعارف
قرآن لیدن اشاره کرد.
پروفسور "ریچاردسی مارتین" (Richard C. Martin معاصر) در مقالهای "اعجاز
قرآن" از معارضان قدیمی
قرآن به عنوان کسانی که به مقابله
با تحدی
قرآن برخواستهاند و از سوی مسلمانان مرتد خوانده شدهاند، اشاره کرده که از جمله آنها گفتار "
مسیلمه کذاب " است.
مسیلمه کسی است که در زمان
پیامبر اسلام –صلیالله علیه و آله- به ظاهر
اسلام آورد و در اواخر حیات پیامبر در
یمامه ادعای پیامبری کرد و در یکی جنگها علیه
اسلام کشته شد.
در نقد این سخنان باید بگوییم که آنچه به عنوان هماورد
قرآن از گفتار مسیلمه مطرح شده، قابل قیاس
با آیات
قرآن نیست؛ کلام مسیلمه در مقایسه
با قرآن از نظر وزن،
آهنگ و
قافیه پریشان و از نظر معنا
مبتذل و بیمفهوم است، و در بسیاری از عبارات،
وزن و آهنگ و... از کلمات
قرآن سرقت کرده است؛ مانند:"انا اعطیناک الجماهر فصل لربک وجاهر" و "والذاریات قمحا والطاحنات طنحا والخابزات خبزا". اما آنچه مسیلمه از خود افزوده، کاملا بیمعنا و پریشان است؛ مانند:استفاده از واژهی ضفدع (قورباغه، وزغ)
در عبارت "یا ضفدع ابنه ضفدع نقی ما تنقین اعلاک فی الماء و اسفلک فی الطین" و استفاده از کلمه
وبر (
پشم و
کرک شتر )
در عبارت "یا وبر یا وبر انما انت اذنان و صدر سائرک حفر و نقر" که استفاده از این واژهها در این جملات عباراتی
سخیف به وجود آورده است و وجه استفاده از آنها در متنی که ادعای
فصاحت و
بلاغت دارد، به هیچ وجه معلوم نیست.
در عصر حاضر گروهی از مستشرقان به انگیزه
دشمنی با اسلام و
قرآن با کمک گرفتن از برخی از عرب زبانان مخالف
قرآن ، به ساخت متونی شبیه سورههای
قرآنی پرداخته و آنها را پخش نمودهاند که جهت بررسی به دو مصداق آن اشاره میکنیم:
"
نصیرالدین ظاهر " نویسنده
مسیحی که مقاله "حسن الایجاز فی ابطالالاعجاز" را در
سال ۱۹۱۲م. در نقد و ردّ
اعجاز قرآن در
مصر به چاپ رساند، در مقالهی خود ادعا کرده که معارضه
با قرآن و آوردن مانند آن نه تنها ممکن است؛ بلکه بهتر از آن نیز میتوان آورد. وی در این مقاله برای معارضه
با قرآن، دو
سوره ساختگی آورده که
با این کار،
با سوره های
حمد و
کوثر به معارضه پرداخته است.
نقد این مقاله کار دشواری نیست؛ چون علاوه بر اینکه اشکالات فراوانی در این سوره های ساختگی به دلیل عبارات و افکار شخصی از لحاظ معنا، محتوا، سیاق، نظم و سبک به
چشم میخورد، الفاظ ارائه شده نه معنای مقصود را میرساند، و نه از فصاحت و
بلاغت قرآنی برخوردار است.
یک
شرکت آمریکایی به نام "آمیرکَن آن لاین" در
سال ۱۹۹۷م. چهار قطعه از سورههای ساختگی
با نامهای مسلمون،
تجسد ،
وصایا و
ایمان برای معارضه
با قرآن کریم را در
اینترنت ارائه داد.
این چهار
سوره ساختگی علاوه بر اشکالاتی که در نمونه اول ذکر شد، مانند
سرقت فراوان از آیات
قرآن کریم، برخی از عبارات آن بیمعنا و
مهمل بوده و همچنین تناقضات روشن برخی از مقطعها در این
سور جعلی آشکار است.
وجوه یا ابعاد اعجاز
قرآن که عبارتند از:
اعجاز ادبی در
فصاحت و
بلاغت ،
اعجاز تشریعی در قوانین
محکم قرآن،
اعجاز علمی در
اسرار علمی قرآن ،
سبک ،
نظم و
موسیقی خاص
قرآن و...، مستشرقان در برخی از این حیطهها وارد شده و به طور خاص بحث کردهاند.
درباره وجه اعجاز
قرآن، دیدگاههای مختلفی وجود دارد که میتوان آنها را در یازده دیدگاه خلاصه کرد؛
و در این مقاله به دو حیطه از ابعاد اعجاز
قرآن به همراه شبهات مستشرقان میپردازیم:
بیشتر مطالب مستشرقان در زمینه اعجاز
قرآن، مربوط به
اعجاز ادبی است که درباره فصاحت و بلاغت
قرآن و همچنین تناقضگویی در عبارات
قرآنی، شبهاتی را مطرح کردهاند.
برای نمونه "ویلیام جیمیز دورانت" (William James Durant ۱۸۸۵- ۱۹۸۱ م.) در کتاب "تاریخ تمدن" ادعا میکند که در متن
قرآن کریم به دلیل
شأن نزولهای گوناگون و نزول آن در مناسبتهای مختلف، تکرار و ناپیوستگی وجود دارد. وی این تکرار و ناپیوستگی را به حدی میداند که حدس میزند،
پیامبر قصد نداشته اجزای
قرآن را در یک کتاب جمع کند.
این گونه اشکالات، که به صورت کلی و بدون استناد مطرح شدهاند، دور از
انصاف است؛ چون
قرآن کریم به
اعتراف بسیاری از بلیغان و ادیبان معاصر
نزول قرآن که حتی
مسلمان نبودند، از بعد
بلاغت و
فصاحت در حد اعجاز قرار دارد؛ افرادی مانند:
ولید بن مغیره ،
خالد بن عقبه ،
طفیل بن عمرو ،
نضر بن حارث ،
عتبه بن ربیعه و
انیس بن جناده به این عظمت
قرآن اعتراف کردهاند. همچنین میتوانیم ادعا کنیم که همین ظرافتهای ادبی و زیباییهای بلاغی
قرآن، مهمترین عامل توجه به این قواعد بوده است.
شبهه دیگر مستشرقان در زمینه
اعجاز ادبی قرآن ، ادعای
تناقض و اختلاف در میان عبارتهای
قرآن است. در نقد این شبهه باید بگوییم:درست است که طولانی بودن زمان به طور طبیعی در گفتار انسانها اختلاف ایجاد میکند؛ اما
قرآن کریم
با اینکه در طول بیست و سه سال نازل شده، به طور کلی مصون از این اختلافات است و همین ویژگی و خصوصیت
قرآن اشاره به معجزه بودن آن دارد. آنچه مستشرقان به عنوان شاهد بر اختلاف و تناقضگویی
قرآن آوردهاند، دلالتی بر ادعایشان ندارد؛ مانند اختلاف در ماده آغازین خلقت
انسان که یک بار "
تراب "، بار دیگر "
حماء مسنون "، در یک
آیه "
طین لازب " و در آیه دیگر "
صلصال " معرفی شده است؛ اما تمام مفسران تصریح نمودهاند که این عبارات هر کدام اشاره به مرحلهای از ماده اولیه نخستین انسان است؛ لذا هیچگونه تناقضی بین این عبارات مختلف وجود ندارد.
اعجاز تشریعی
قرآن یکی از وجوه مهم
اعجاز قرآن است. بر اساس اعجاز تشریعی، قانونی که
قرآن کریم بنا نهاده از استحکام و استواری خارقالعادهای برخوردار است که هیچ نظام قانونگذاری در میان بشریت چنین اتقان و استحکامی را ندارد؛ بلکه آنچه بشر قانونگذاری میکند در گذشت زمان اشکالاتش مشخص شده و از همینرو تمام قوانین بشری رو به پیشرفت است؛ درحالیکه نظام
تشریع و قانونگذاری
قرآن با استحکام خود، قانونی کامل برای تمام انسانها و تمام زمانها و تمام مکانها میباشد.
برخی از مستشرقان در مقابل این جنبه از اعجاز
قرآن برخاستهاند که "دیوید ساموئل مارگلیوث" (David Samuel Margoliouth ۱۹۴۰- ۱۸۵۸م.) مستشرق انگلیسی معتقد است:سیستم قانونگذاری
اسلامی متأثر و برخاسته از خصلتها و روحیات ساکنان اعراب منطقه خشک و داغ
جزیرةالعرب است؛ یعنی سیستمی که فقط از جانب
خدا نازل شده و خارج از امکان و توان بشر است و وظیفه بشر فقط تلاش در شناخت اوامر الهی است؛ اما سیستم قانونگذاری اروپایی برخاسته از روحیه
تجربهگرایی بوده و بشر به طبقهبندی حالات مختلف انسانها و بهرهگیری از گروههای متخصص در رشتههای گوناگون و بازنگریهای دائم بنا شده است.
در نقد این سخن چند مطلب را باید در نظر داشت:
۱. در جهان بینی
اسلامی قانونی بهترین قانون بشری میتواند باشد که علاوه بر شناخت کامل استعدادهای بشر و آخرین قلهها و مراحل رسیدن به آن قله، مسیر شکوفایی این استعدادها را نیز به طور دقیق شناخته باشد.
این خصوصیت را هیچ بشری دارا نیست؛ بلکه طبق گفته خود "مارگلیوث" بشر
با تجربه رو به سوی قله میرود، و تنها کسی که بر آخرین قلهها و مراحل امکان اوج بشر و استعدادهای او و مسیر شکوفایی این استعدادها آگاهی کامل دارد، خدای متعال است؛ از اینرو اخذ
قانون از
دین خداوند برای مسلمانان یک امتیاز است.
۲. بر خلاف ادعای بیانعطافی قوانین
اسلامی، احکامی در
اسلام وجود دارد که احوال متنوع و گوناگون مکلفین را در نظر گرفته است؛ مانند:
تبدیل حکم وضو و
غسل به
تیمم یا
رفع حکم روزه و
قصر نماز در
سفر .
۳. فقهای
اسلامی علاوه بر استخراج اوامر و نواهی الهی از متون مقدس
اسلامی، موظفند که به اوضاع زمانه نیز نگاهی داشته باشند و منطبق
با آنها احکام الهی را از متن شریعت استخراج کرده و به جامعه عرضه نمایند.
گرچه بیشتر مستشرقان
با هدف
دشمنی و سرکوب
اسلام و
قرآن ، وارد مباحث
قرآنی، از جمله
اعجاز قرآن شدهاند؛ اما به دلیل عبارات و محتوای فرا بشری آیات
قرآن، برخی از مستشرقان در میان عبارات خود به
اجبار به عظمت و اعجاز
قرآن اعتراف کردهاند.
نویسنده مقاله "
قرآن" در دایرةالمعارف بریتانیا مینویسد:بسیاری از سورههای
قرآن بدون شک آنچنان دارای قوت بیان است که حتی برای خواننده غیرمسلمان قابل تقدیر است و
قرآن از نظر زیبایی
فن بیان ، در مقام اول قرار دارد.
"ویل دُرانت" (William James Durant ۱۸۸۵- ۱۹۸۱ م.) محقق مشهور آمریکایی و صاحب کتاب تاریخ تمدن که قضاوتهایش درباره
قرآن کریم از روی
دشمنی و
با پیش فرض وحیانی نبودن
قرآن است، در قسمتی از کتاب خود زبان به اعتراف عظمت
قرآن گشوده و مینویسد:
قرآن اخلاق مسلمانان را فرم داده و قریحه صدها میلیون نفر را صیقلی کرده است.
قرآن در جانهای ساده، عقایدی آسان و دور از
ابهام پدید میآورد که از رسوم و تشریفات ناروا و از قید مراسم
بتپرستی و
کاهنی آزاد است. ترقی اخلاق و فرهنگ مسلمانان به
برکت قرآن انجام گرفته و حتی این کتاب اصول نظم اجتماعی و
وحدت جمعی را در میان آنان استوار ساخته و به پیروی از مقررات
بهداشت ترغیبشان کرده و
عقول آنها را از بسیاری اوهام، خرافات و از ظلم و
خشونت رهائی داده است.
داستان شخصی به نام "لبید ابو ربیعه" که جزء هفت ادیب بزرگ قبل از
اسلام بود، معروف است که وقتی آیات اول
سوره بقره را بر دیوار معبدی دید، چنان مجذوب
فصاحت و
بلاغت قرآن شد که از شگفتزدگی فریاد کشید:"این عبارات فقط و فقط خدایی است". این داستان به قدری شهرت یافت که حتی امروزه مورد توجه مستشرقان نیز قرار گرفته است.
پژوهه