اعتدال بندگان خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رعایت
اعتدال در
انفاق، یکى از صفات مؤ منین و موجب بهره مندی آنان از
پاداش آخرتی است.
الف) رعایت میانه روی در انفاق، از ویژگیهای بندگان خدا:
۱. «وعباد
الر حمـن الذین یمشون علی
الار ض هونا واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما: بندگان (خاص
خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی
تکبر بر
زمین راه میروند؛ و هنگامی که
جاهلان آنها را
مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها
سلام میگویند (و با بی اعتنایی و بزرگواری میگذرند)؛ »
۲. «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتر وا وکان بین ذلک قواما: و کسانی که هرگاه
انفاق کنند، نه
اسراف مینمایند و نه سخت گیری؛ بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند.»
کلمه اسراف به معناى خارج شدن از حد اعتدال و تجاوز از حد در هر عملى است که انسان انجام مى دهد، هر چند که به گفته
راغب غالبا در مورد پول خرج کردن استعمال مى شود، همچنانکه در آیه زیر در خصوص این مورد استعمال شده : و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما.
رعایت اعتدال در انفاق یکى از صفات مؤ منین است؛وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسرِفُوا وَ لَمْ یَقْترُوا وَ کانَ بَینَ ذَلِک قَوَاماً، کلمه انفاق به معناى بذل مال و صرف آن دررفع حوایج خویشتن و یا دیگران است و کلمه (اسراف) به معناى بیرون شدن از حد است ، اما بیرون شدن از حد اعتدال به طرف زیاده روى و در خصوص مساءله انفاق ، زیاده روى و تجاوز از حدى است که رعایت آن حد سزاوار و پسندیده است ، در مقابل قتر - به فتح قاف و سکون تاء - که به معناى کمتر انفاق کردن است ، چنانچه راغب گفته ، و کلمه (قتر اقتار و تقتیر) هر سه به یک معنا است.
در
آیه اصل انفاق کردن را مسلم گرفته بطورى که نیاز به ذکر نداشته باشد چرا که انفاق یکى از وظائف حتمى هر انسانى است ، لذا سخن را روى
کیفیت انفاق آنان مى برد و مى گوید: انفاقى عادلانه و دور از هر گونه اسراف و سختگیرى دارند، نه آن چنان بذل و بخششى کنند که
زن و
فرزندشان گرسنه بمانند، و نه آن چنان سختگیر باشند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.
ب) اعتدال در انفاق از سوی بندگان خدا، از موجبات بهره مندی آنان از پاداش
آخرتی:
۱. «وعباد
الر حمـن الذین یمشون علی
الار ض هونا واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما: بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه میروند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام میگویند (و با بی اعتنایی و بزرگواری میگذرند)؛ »
۲. «والذین اذا انفقوا لم یسر فوا ولم یقتر وا وکان بین ذلک قواما: و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف مینمایند و نه سخت گیری؛ بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند.»
۳. «اولـئک یجزون الغر فة بما صبر وا ویلقون فیها تحیة وسلاما: (آری،) آنها هستند که درجات عالی
بهشت در برابر شکیباییشان به آنان
پاداش داده میشود؛ و در آن، با تحیت و
سلام روبه رو میشوند.»
باقی ماندن برخی بندگان خدا بر اعتدال پس از رهایی از مشکلات:
«واذا غشیهم موج کالظلل دعوا اللـه مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر فمنهم مقتصد وما یجحد بآیاتنا الا کل ختار کفور : و هنگامی که (در
سفر دریا) موجی همچون
ابرها آنان را بپوشاند (و بالا رود و بالای سرشان قرار گیرد)، خدا را با
اخلاص میخوانند؛ اما وقتی آنها را به خشکی رساند و
نجات داد، بعضی راه اعتدال را پیش میگیرند (و به
ایمان خود
وفادار میمانند، در حالی که بعضی دیگر فراموش کرده راه
کفر پیش میگیرند)؛ ولی
آیات ما را هیچ کس جز پیمان شکنان ناسپاس
انکار نمیکنند! »
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۴۷، برگرفته از مقاله «اعتدال بندگان خدا».