• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سفر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَفْر (به فتح سین و سکون فاء) از واژگان قرآن کریم به معنای پرده بر‌داشتن و آشكار كردن است. مسافرت را از آن جهت سفر گويند كه اخلاق مردم در آن آشكار می‌شود طوری كه در غير آن آشكار نمی‌شود. أسْفار، جمع سفر است. سِفْر (به كسر سین) به معنای كتاب و نامه است كه حقائق و مطالب را روشن و آشكار می‌كند و جمع آن أسْفار و اسم فاعل آن سافِر به معنى كاتب و نويسنده است و جمع سافر، سَفَرَه است.



سَفْر به معنای پرده بر‌داشتن و آشكار كردن است. راغب گويد: «السَّفْرُ: كَشْفُ الْغِطَاءِ ... سَفْرُ الْعِمَامَةِ عَنِ الرَّأْسِ وَ الْخِمَارِ عَنِ الْوَجْهِ»
مسافرت را از آن جهت سفر گويند كه اخلاق مردم در آن آشكار می‌شود طوری كه در غير آن آشكار نمی‌شود.


(فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ...) (و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد، بايد تعدادى از روزهاى ديگر را روزه بدارد....)

۲.۱ - أسْفار

جمع سفر، أسْفار است. مثل‌
(فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ‌ أَسْفارِنا ...) (ولى اين ناسپاسان گفتند: پروردگارا! ميان سفرهاى ما دورى بيفكن...)

۲.۲ - سِفْر

سِفْر (به كسر سین) كتاب و نامه است كه حقائق و مطالب را روشن و آشكار می‌كند. جمع آن أَسْفار است‌.
(«كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ‌ أَسْفاراً ...) (مانند داستان درازگوشى است كه كتاب‌هايى حمل مى‌كند، (امّا چيزى از آن نمى‌فهمد)....) چنانكه راغب گفته است.
طبرسی نيز علت تسميه را چنين بيان فرموده.
سفير به معنى فرستاده و نماينده است راغب علت تسميه آن را كشف و ازاله وحشت از بين قوم می‌داند و آن فعيل به معنى فاعل است. ولى ظاهرا علت تسميه همان اظهار و كشف مطالب باشد كه سفير مطالب را آشكار می‌كند. جمح آن سُفَراء است مثل فقيه و فقهاء و آن را مصلح ميان قوم نيز گفته‌اند.

۲.۳ - سَفَرَه

سافِر به معنى كاتب و نويسنده است جمع آن سَفَرَه است. مثل‌
(بِأَيْدِي‌ سَفَرَةٍ • كِرامٍ بَرَرَةٍ) (به دست سفيرانى والا مقام و فرمانبردار و نيكوكار!)

۲.۴ - إسفار

إسفار (به كسر الف) روشن شدن و آشكار گشتن است‌.
(وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ) «قسم به صبح آنگاه كه روشن و آشكار شود.»
(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ • ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ) «چهره‌هائى در آنروز روشن‌اند. خندان و شادمان‌اند.» (اللهم اجعلنا منهم)


(كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ • فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ • فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ • مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ • بِأَيْدِي‌ سَفَرَةٍ • كِرامٍ بَرَرَةٍ) (هرگز چنين نيست (كه آنها مى‌پندارند)؛ اين قرآن براى همه تذكر ويادآورى است، و هر كس بخواهد از آن پند مى‌گيرد. در الواح پرارزشى والا قدر و پاكيزه، به دست سفيرانى والا مقام و فرمانبردار و نيكوكار!)
مراد از «سَفَرَةٍ كِرامٍ بَرَرَةٍ؛ نويسندگان محترم مطيع» كدام‌اند؟ و «صُحُفٍ» چيست؟
گفته‌اند مراد ملائکه نويسنده‌اند كه آمده‌ (وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ • كِراماً كاتِبِينَ) (به يقين نگاهبانانى بر شما گمارده شده، والا مقام و نويسنده (اعمال نيک و بد شما).)
و نيز گفته‌اند: سفيران وحى و پيامبرانند.
و ايضا از قتاده نقل شده كه: قارئان قرآن‌اند آنان كه قرآن را می‌خوانند و می‌نويسند.

هكذا درباره «صحف» گفته‌اند:
مراد لوح محفوظ است. می‌شود اين قول را با آيه‌ (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ • فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ) (كه آن، قرآن پر ارزشى است، كه در كتاب محفوظى جاى دارد.) تأييد كرد
و نيز گفته‌اند مراد كتاب پيامبران سلف است. به اين قول نيز می‌شود بعضى از آيات را شاهد آورد كه بيان می‌دارند قرآن در نامه پيشينيان بوده است مثل‌ (إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولى‌ • صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‌) (اين دستورها در کتب آسمانی پيشين نيز آمده است، در كتب ابراهیم و موسی.) و نحو (وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ • نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ • عَلى‌ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ • بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ • وَ إِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ) (به يقين اين قرآن از سوى پروردگار جهانيان نازل شده است. روح الامین آن را نازل كرده، بر قلب پاک تو، تا از بيم‌دهندگان باشى. آن را به زبان عربی و گويا، و آشكار (نازل كرد). و توصيف آن در كتاب‌هاى آسمانى پيشينيان نيز آمده است.)
بعيد نيست صحف همان نامه‌ها باشد كه قرآن را در آن‌ها می‌نوشتند و آن‌ها قهراً پاک و محترم بودند.
احتمال ديگر آن است كه مراد از «صُحُفٍ» قلوب و دل‌ها و از «سَفَرَةٍ» مفسران و نويسندگان قرآن باشد. توضيح آنكه درباره قرآن آمده‌ (وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ • بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظَّالِمُونَ) (تو هرگز پيش از اين هيچ كتابى نمى‌خواندى، و با دست خود چيزى نمى‌نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد تكذيب و ابطال سخنان تو هستند، شک و ترديد كنند. ولى اين آيات روشنى است كه در سينه كسانى كه دانش به آنها داده شده جاى دارد؛ و آيات ما را جز ستمکاران انكار نمى‌كنند.)
اين آيه صريح است در اينكه قرآن در سينه‌هاست و در سينه‌ها نوشته شده پس سينه‌ها صحيفه‌هاى مخصوصى است در جاى ديگر آمده‌ (كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ ...) «قلب‌ها صحيفه‌هاى كتابت ايمان‌اند.»
سينه‌هائی كه در آن‌ها قرآن نوشته شده، محترمند، بلند مرتبه‌اند، پاكند. (فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ • مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ) (در الواح پرارزشى والا قدر و پاكيزه.) نكره آمدن «صُحُف» نيز اين سخن را تأييد می‌كند.
با دست چه كسانى قرآن در اين سينه نوشته شده و می‌شود؟ با دست نويسندگانى كه محترمند. مطيع‌اند.
بايد توجّه كرد متعلّق باء در «بِأَيْدِي‌ سَفَرَةٍ» چيست؟ ممكن است متعلّق آن‌ «مَرْفُوعَةٍ» و يا مكتوب و حاصل باشد و «باء» براى سبب است يعنى: آيات قرآن تذكره است. هر كه خواهد آنرا ياد گيرد. آن تذكره در سينه‌هاى محترم، والا مقام، و پاک است و با دست نويسندگان محترم و طاعت پيشه نوشته شده است. آنهااند كه در طول قرون به نوشتن و خواندن و تفهيم قرآن پرداخته‌اند و چون نوشتن در قلوب به وسيله گفتن و غيره می‌شود لذا «بِأَيْدِي‌ سَفَرَةٍ» به همه راه‌هاى تفهيم شامل است خواه به وسيله نوشتن باشد يا خواندن و يا غيره.
در تفسیر برهان از حضرت صادق (علیه‌السّلام) نقل شده كه‌ «سَفَرَةٍ • كِرامٍ بَرَرَةٍ» امامان‌اند (عليهم‌السلام). البته آن بزرگواران در تفهيم قرآن و نوشتن آن در دلها سهم به سزائى دارند چنانكه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قرآن را مجددا يكجا نوشت و روايات اهل بيت (عليهم‌السلام) در ترغيب به فراگرفتن قرآن خارج از حد است چنانكه در کافی و وسائل نقل شده است.
احتمال فوق از اين جهت بيشتر تقويت می‌شود كه آيات اوّل سوره با لحن ملامت آميز به حضرت رسول (صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) می‌گويد: چرا ب آنان كه به قرآن بى اعتنااند و يا ثروتمنداند اعتنا می‌كنى و به آن‌كه براى پاک شدن قرآن را می‌خواهد توجّه نمی‌كنى و قيافه درهم می‌كشى؟ آنگاه می‌فرمايد: چنين نكن قرآن تذكاری است هر كه بخواهد ياد گيرد هر كس كه باشد. ارباب تفسير گفته‌اند چند نفر از ثروتمندان و متنفذان مکّه نزد آن حضرت آمدند و او با ايشان به گرمى صحبت می‌كرد شايد ایمان بياورند و سبب تقويت اسلام شوند. ابن امّ مکتوم كه از مسلمانان و نابینا بود آمد و از آن حضرت قرآن خواست حضرت قيافه درهم كشيد كه مبادا اينان از آمدن او ناراحت شده و بروند و اسلام نياورند. لذا اين آيات آمد و آن حضرت را از اين كار منع كرد.
از اين مطلب می‌توان فهميد كه آن حضرت درباره پيشرفت اسلام خائف بوده و با جلب آنان می‌خواسته دين پيشرفت كند لذا خدا براى تسلّى قلب شريف او فرموده: همه در اين‌ قرآن يكسان‌اند وانگهى قرآن به وسيله نويسندگان محترم در قلب‌هاى پاک جا خواهد گرفت نه تنها از بين نخواهد رفت بلكه روز افزون خواهد بود و تو در ترويج قرآن به همه با يک نظر نگاه كن تا هر كه بخواهد از آن استفاده كند اعمّ از آنكه قوى باشد يا ضعيف.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۷۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۱۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۳۲.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۹۱.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۱۲.    
۶. تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۹۱.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۸۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۰.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۹۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۰۲.    
۱۳. سباء/سوره۳۴، آیه۱۹.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۰.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶۵.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۵۰.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۴۸.    
۱۹. جمعه/سوره۶۲، آیه۵.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۳.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۶۶.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۴۸.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۰.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۲.    
۲۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۱۲.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۲۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۱۲.    
۲۸. عبس/سوره۸۰، آیات۱۵ - ۱۶.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۵.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۰۲.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۲۹.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۵.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۰۵.    
۳۴. مدّثر/سوره۷۴، آیه۳۴.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۹۴.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۴۸.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۹۰.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۸۱.    
۳۹. عبس/سوره۸۰، آیات۳۸ - ۳۹.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۱۰.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۸.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۱۵.    
۴۴. عبس/سوره۸۰، آیات۱۱ - ۱۶.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۵.    
۴۶. انفطار/سوره۸۲، آیات۱۰ - ۱۱.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۷.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۲۶.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۷۱.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۸۳.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۵۴.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۵.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۵.    
۵۴. واقعة/سوره۵۶، آیات۷۷- ۷۸.    
۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۷.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۵.    
۵۷. اعلی/سوره۸۷، آیات۱۸- ۱۹.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۵۹. شعراء/سوره ۱۹۲- ۱۹۶.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۵.    
۶۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیات۴۸- ۴۹.    
۶۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۰۲.    
۶۳. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۲.    
۶۴. عبس/سوره۸۰، آیات۱۳ - ۱۴.    
۶۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۵.    
۶۶. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۸۳.    
۶۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۰۶.    
۶۸. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۶۵.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۳.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سفر»، ج۳، ص۲۷۱.    






جعبه ابزار