• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسطوره‌شناسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسطوره «myth» داستانی است که در اعصار قدیم برای بشر باستانی معنایی حقیقی داشته است؛ ولی امروزه در معنای لفظی و اولیه‌ی خود حقیقت محسوب نمی‌شود.



برای تعریف اسطوره‌شناسی باید ابتدا معنای اسطوره را دانست. اسطوره «myth» داستانی است که در اعصار قدیم برای بشر باستانی معنایی حقیقی داشته است؛ ولی امروزه در معنای لفظی و اولیه‌ی خود حقیقت محسوب نمی‌شود. به عبارت دیگر اسطوره زمانی «history» یعنی تاریخ بوده است (معمولا تاریخ مقدس) اما امروزه به صورت «Story» یعنی داستان فهمیده می‌شود.
[۱] بیان، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوسی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص۲۴۱.


«اسطوره‌شناسی» یا "Mythologie" دانشی است که به بررسی روابط میان اسطوره‌ها و جایگاه آنها در دنیای معاصر می‌پردازد. علاوه‌ براین به مجموعه‌ی اساطیر یک ملت، نیز اسطوره‌شناسی می‌گویند. بنابراین اسطوره‌شناسی هم بر مطالعه‌ی اسطوره، هم بر مجموعه اساطیر متعلق به یک سنت مذهبی خاص دلالت دارد.
[۲] رویکردهای علمی به اسطوره‌شناسی، واحد دوست، مهوش؛ تهران، سروش، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص۲۶.



اسطوره‌شناسان امروزه در پی آنند که بتوانند پوسته‌ی افسانه‌ها را که گاه سخت ستبر است، فرو شکافند و به مغز معنا در آن راه جویند. هدف تلاشگران در اسطوره‌شناسی نو آن است که نمادها و نشانه‌های رازگونه که زبان اسطوره را می‌سازد، بکاوند و پاره‌ها و اندیشه‌های نهفته در آنها را بیرون کشیده، بررسی کنند. بدین‌سان، این علم در کنار دو دانش دیرینه‌ی باستان‌شناسی و زبان‌شناسی تاریخی، دانشی است که به یاری آن می‌توان پاره‌هایی از فرهنگ ناشناخته و گمشده‌ی آدمی را در روزگاران گذشته بازیافت. دانش اسطوره‌شناسی، بدین‌سان در دیرینه‌شناسیِ فرهنگی سودمند و کارا می‌تواند باشد و حتی بیش از آن در دانش‌های دیگر، می‌تواند کاربرد داشته باشد؛ زیرا باورها و اندیشه‌های کهن در اسطوره هنوز به گونه‌ای زنده‌اند و در بافت اندیشه و ساختار روانی ما، کارآیی و کارسازی دارند. ما با بررسی و کاوش در اسطوره‌ها، گذشته از روشن ساختن بخش‌های تاریک تاریخ، می‌توانیم به بخش‌های تاریک از نهاد و روان خود دست یابیم.
[۳] رویکردهای علمی به اسطوره‌شناسی، واحد دوست، مهوش؛ تهران، سروش، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص۲۶.



بنابراین دانش اسطوره‌شناسی، ماهیتا با علوم دیگری مثل زبان‌شناسی، تاریخ ادیان، جامعه‌شناسی، باستان‌شناسی و... ارتباط پیدا می‌کند و دانشمندان همین علوم به رشد و تکامل این علم (اسطوره‌شناسی) کمک می‌کنند؛ چراکه از یک طرف اینان برای بررسی‌های خود به شناخت اسطوره‌های ملت نیازمندند و از سوی دیگر، برای شناخت و تحلیل اسطوره باید از نگاه‌های مختلف به آن نگریست؛ پس لازم است که یک بررسی نظام‌مند و تحلیل ساختاری جامعه‌شناختی، زبان‌شناختی، انسان‌شناختی و تاریخی و دینی از آن به عمل آید.



نخستین کسانی که به اسطوره‌شناسی توجه کردند، فیلسوفان سده‌های سوم و دوم بیش از میلاد مسیح بودند. رشد فلسفه در یونان باستان باعث رشد تفسیرهای تمثیلی از اسطوره گشت؛ از جمله، مفاهیم ژرف‌تر و پنهان در متون اساطیری باز شناخته شد. در این دوره پژوهندگان بیشتر پیرو مکتب «اوهمر» (۳۲۰ تا ۲۶۰ ق.م) بودند. این نویسنده‌ی یونانی باور داشت که ایزدان همان بزرگ مردانی متعال و معزز بودند که نعمت‌های بسیار برای ابنای بشر آوردند. اوهمر پایگاهی زمینی برای زئوس و ایزدان قائل بود. می‌توان گفت او برای اساطیر خاستگاهی تاریخی می‌جست. در قرون وسطی دیدگاه نوینی در اسطوره‌شناسی پدید نیامد. حتی در دوره‌ی نوزایی (رنسانس) نیز تفسیر اسطوره‌ای، تمثیل‌گونه و هنوز در پرتو مکتب اوهمر بود.
[۴] اسطوره بیان نمادین، اسماعیل‌پو، ابوالقاسم؛ تهران، سروش، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۴۳.


۴.۱ - بررسی و شناخت دقیق اسطوره در غرب

بررسی و شناخت دقیق اسطوره در غرب از سده‌ی هجدهم میلادی آغاز گردید. بیشتر مطالعات در آن دوره، درباره‌ی اساطیر کلاسیک یونان و روم بود. به همین سبب پژوهندگان سده‌ی ۱۸، روش‌های تفسیری ویژه‌ای داشتند. در آغاز سده‌ی ۱۹ یعنی از ۱۸۰۰میلادی، رمانتیک‌ها شیفته‌ی زبان و فرهنگ هند و اروپایی شدند و در زمینه‌ی تاریخ، فلسفه و اساطیر به مطالعه و تطبیق پرداختند. «فریدریش کروزر» در سده‌ی نوزده اسطوره‌شناسی را به‌عنوان یک علم مستقل مطرح نمود و هم او بود که مکتب نمادی یا رمزی را بنیان نهاد و از اسطوره تعابیر نمادین کرد.
[۵] اسطوره بیان نمادین، اسماعیل‌پو، ابوالقاسم؛ تهران، سروش، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۴۲.


«زیگموند فروید» (۱۸۵۶-۱۹۳۹ م) و شاگردش «کارل گوستاو یونگ» (۱۸۷۴-۱۹۶۱م) از دیدگاه روان‌شناسی به اساطیر نگریستند. مردم‌شناسان، اساطیر را برای شناخت بهتر تمدن‌ها و جوامع و آداب و رسوم آنها بررسی می‌کنند. نویسندگان تاریخ ادیان، اساطیر را برای شناخت عقاید و نظام‌های فکری جوامع پیشین تجزیه و تحلیل می‌کنند.
[۶] دانشنامه‌ی زبان فارسی، انوشه، حسن؛ تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، ص۹۱.


۴.۲ - رابطه دانش اساطیر با دین و مذهب

دانش اساطیر با دین و مذهب نیز پیوند می‌خورد، ولی پیداست که این امری ثانوی و تا حدودی خارجی نسبت به گوهر اسطوره‌شناسی است. در واقع آنچه جوهر و یا ذات اسطوره محسوب می‌شود این است که اسطوره آفریده‌ی تخیل است و در التقای سه جریان قرار دارد: تبیین پدیده‌های طبیعت، قصه‌های سرگرم‌کننده و افسانه‌های پهلوانی و در نتیجه زاده‌ی طبع شاعران و مورخان است.
[۷] دانش اساطیر، باستید، روژه؛ ترجمه‌ی جلال ستاری، تهران، توس، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص۲۱.



به‌طورکلی این دانش - با نگاه نوِ آن - دانشی نوپا و جدید است که در غرب توجه بسیاری از محققان را جلب کرده است و در ایران این دانش بسیار نوپا است و بعضا در این زمینه تألیفاتی وجود دارد. اغلب مترجمان به ترجمه‌ی نتایج مطالعات غربیان در این زمینه می‌پردازند؛ از جمله «جلال ستاری» که آثاری از نویسندگان غربی را تحت عنوان جهان اسطوره‌شناسی، دانش اساطیر و... ترجمه کرده است.


۱. بیان، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوسی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص۲۴۱.
۲. رویکردهای علمی به اسطوره‌شناسی، واحد دوست، مهوش؛ تهران، سروش، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص۲۶.
۳. رویکردهای علمی به اسطوره‌شناسی، واحد دوست، مهوش؛ تهران، سروش، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص۲۶.
۴. اسطوره بیان نمادین، اسماعیل‌پو، ابوالقاسم؛ تهران، سروش، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۴۳.
۵. اسطوره بیان نمادین، اسماعیل‌پو، ابوالقاسم؛ تهران، سروش، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۴۲.
۶. دانشنامه‌ی زبان فارسی، انوشه، حسن؛ تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، ص۹۱.
۷. دانش اساطیر، باستید، روژه؛ ترجمه‌ی جلال ستاری، تهران، توس، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص۲۱.



پژوهشکده باقرالعلوم.    



جعبه ابزار