• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رسیدن اسرای کربلا به نزدیکی دروازه دمشق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




یکی از مصائب جانسوز اهل بیت امام حسین (علیه‌السلام) و اسرای کربلا در مسیر شام، برخورد دشمنانه با اسرا، نزدیک دروازه دمشق بود.



سید ابن طاووس نوشته است:
«قال الراوی: وسار القوم براس الحسین ونسائه والاسری من رجاله، فلما قربوا من دمشق دنت‌ام کلثوم من الشمر ـ وکان من جملتهم ـ فقالت: لی الیک حاجة.
فقال: وما حاجتک؟
قالت اذا دخلت بنا البلد فاحملنا فی درب قلیل الناظرة، وتقدم الیهم ان یخرجوا هذه الرؤوس من بین المحامل وینحونا عنا، فقد خزینا من کثرة النظر الینا ونحن فی هذه الحال.
فامر فی جواب سؤالها: ان تجعل الرؤوس علی الرماح فی اوساط المحامل ـ بغیاً منه وکفراً ـ وسلک بهم بین النظارة علی تلک الصفة، حتی اتی بهم الی باب دمشق، فوقفوا علی درج باب المسجد الجامع حیث یقام السبی.»
سر مطهر امام حسین را همراه زنان و اسیران حرکت دادند. نزدیک دمشق که رسیدند، ‌ام کلثوم که جزو اسیران بود، نزد شمر رفت و گفت: خواسته‌ای دارم. گفت: چیست؟ گفت: وقتی ما را وارد شهر می‌کنی، از دروازه‌ای وارد کن که تماشاگران کمتری باشند و بگو این سرها را هم، از بین محمل‌ها کنار برند. بس که ما را در این حال تماشا کردند، شرمنده شدیم. شمر در پاسخ خواسته‌اش، از روی دشمنی و سرکشی، دستور داد سرها را بر نیزه‌ها وسط کجاوه‌ها قرار دهند و آنان را همان‌طور از میان تماشاچیان ببرند تا به دروازه دمشق رسیدند و آنان را در آستانه در مسجد جامع نگه داشتند؛ جایی که اسیران را نگه می‌داشتند.


۱. سید ابن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۲۱۰.    
۲. ابن نما، مثیر الاحزان، ص۹۷.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۹۳.






جعبه ابزار