ازدواج حضرت خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خدیجه (سلاماللهعلیها) دختر خویلد بن اسد، زنی بازرگان و ثروتمند بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم
قریش) شهرت داشت. او اولین زنی بود که
مسلمان شد و به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایمان آورد و اولین همسر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مادر
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) است.
طبق ادعای شهرت خدیجه پیش از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دو بار ازدواج کرده بود اما تعدادی از محققین بر این عقیدهاند که خدیجه قبل از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با کسی
ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. در این مقاله صحت و سقم این موضوع بررسی شده است.
حضرت خدیجه کبری (سلاماللهعلیها)، برترین همسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و یکی از چهار زن برتر
بهشتی است. او نخستین کسی است که به رسول خدا ایمان آورد و تمام اموال و دارائیهای خود را در راه پیشرفت
اسلام هدیه کرد. درباره مقام آن حضرت همین بس که
خداوند به او
سلام فرستاده و وعده قصر
بهشتی به او داده است.
علامه مجلسی در اینباره مینویسد:
امام باقر (علیهالسّلام) از
ابوسعید خدری نقل میکند: رسول خدا فرمود: در
شب معراج وقتی که باز میگشتم به
جبرئیل گفتم: آیا خواستهای از من داری؟ گفت: درخواست من این است که سلام خدا و مرا به خدیجه برسانی، رسول خدا وقتی که پیام جبرئیل را به خدیجه ابلاغ فرمود، در پاسخ گفت: خدای بزرگ مصدر سلامتی است و همه سلامتیها از او است و تمام سلامتیها به او باز میگردد، و بر جبرئیل درود و سلام.
محمد بن اسماعیل بخاری مینویسد:
جبرئیل خدمت رسول خدا آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! این خدیجه است که آمده و ظرفی با خود دارد که در آن، گوشت یا غذا یا نوشیدنی است (شک از راوی است)؛ پس چون نزد تو آمد، از جانب پروردگارش و نیز از سوی من به او سلام برسان و او را به خانهای در
بهشت از درّ و یاقوت و طلا که از هر هیاهو و رنجی ایمن است بشارت بده.
محمد بن اسماعیل بخاری در روایت دیگری نقل میکند که حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) و
حضرت مریم (سلاماللهعلیها) برترین زنان
بهشتی هستند:
عبدالله بن جعفر از
علی (علیهالسّلام) نقل میکند که فرمود: از رسول خدا شنیدم که میفرمود: بهترین بانوان
بهشت مریم
دختر عمران و خدیجه است.
آری، موقعیت حضرت خدیجه را هیچیک از همسران رسول خدا نداشتند؛ زیرا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همواره به یاد خدیجه بود و از او به نیکی یاد میکرد، همین مساله سبب شده بود که حسادتهای زنانه برخی از همسران آن حضرت برانگیخته شده و به رسول خدا اعتراض نمایند که چرا اینهمه از خدیجه یاد میکند.
بخاری به نقل از
عائشه مینویسد:
عایشه میگوید: بر هیچ زنی آنقدر حسد نورزیدم که بر خدیجه حسد ورزیدم، او را درک نکردم و قبل از ازدواج من با رسول خدا از دنیا رفته بود، ولی حسدم به این سبب بود که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را بیشتر یاد میکرد و خداوند او را به خانهای
بهشتی از طلا و درّ و یاقوت بشارت داده بود و هرگاه گوسفندی را ذبح مینمود برای دوستان خدیجه هدیه میفرستاد.
در روایت دیگر نقل میکند:
عائشه میگوید: هاله خواهر خدیجه اجازه شرفیابی به محضر رسول خدا را گرفت، رسول خدا بیاد خدیجه افتاد و برافروخته شد، فرمود: خدایا هاله آمده است، من ناراحت شدم و گفتم: چقدر از پیرزنی از پیر زنان قریش که دندانهایش افتاده بود یاد میکند، او مرده است و خدا بهتر از او را به تو داده است.
احمد بن حنبل به نقل از عائشه مینویسد:
هرگاه رسول خدا یادی از خدیجه میکرد بهترین ستایشها را از وی میکرد، یک روز ناراحت شدم و گفتم: چقدر از یک زن بیدندان یاد میکنی خدا بهتر از او را به تو داده است؟ فرمود: خداوند بهتر از او نصیبم نفرموده است، وقتی که همه مردم از من رویگردان بودند او به من ایمان آورد، و تصدیقم کرد وقتی که دیگران مرا تکذیب کردند، مال و ثروتش را در اختیارم گذاشت وقتی که دیگران محرومم کردند، خداوند از او به من فرزندی داد وقتی که از دیگر زنان محروم بودم.
هیثمی بعد از نقل این روایت میگوید: رواه احمد و اسناده حسن.
بنابراین در مقام و منزلت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) جای هیچ تردیدی باقی نمیماند؛ اما از آن جایی که
اهلسنت دوست دارند عائشه را برترین همسر رسول خدا معرفی نمایند، و لذا سعی در فضیلت تراشی برای او دارند و تنها چیزی که یافتهاند، این بود که مدعی شدند عائشه تنها همسر باکره رسول خدا بوده و دیگر همسران رسول خدا از جمله حضرت خدیجه قبل از آن حضرت همسر داشتهاند؛ در حالی که این مطلب با واقعیتهای تاریخی سازگاری ندارد، زیرا بر اساس نقل، عائشه هم قبل از رسول خدا همسر دیگری داشته است.
ابنسعد در
الطبقات الکبری مینویسد:
«عن عبدالله بن ابی ملکیة قال خطب رسول الله صلی الله علیه وسلم عائشة بنت ابی بکر الصدیق فقال انی کنت اعطیتها مطعما لابنه جبیر فدعنی حتی اسلها منهم فاستسلها منهم فطلقها فتزوجها رسول الله صلی الله علیه وسلم؛
عبدالله بن ابیملیکه میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از عایشه
دختر ابوبکر خواستگاری کرد، ابوبکر گفت: من عایشه را به
جبیر بن مطعم دادهام، اجازه بده تا آنها را منصرف کنم. ابوبکر آنها را منصرف کرد و طلاقش را گرفت، سپس رسول خدا با او ازدواج کرد.»
بنابراین، عائشه قبل از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همسر شخص دیگری به نام جبیر بن مطعم بوده است.
بحث اصلی در اینباره است که آیا حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) قبل از رسول خدا ازدواج کرده بود یا خیر؟
پاسخ این سؤال در آثار و کتب بزرگان و اندیشمندان شیعی به فراوانی وجود دارد که با رعایت اختصار به بخشی از پاسخ و توضیح اکتفا و اشاره میکنیم:
برخی گفتهاند: رسول خدا همسر باکرهای غیر از عائشه نداشته است و درباره خدیجه گفتهاند: وی قبل از رسول خدا با دو نفر به نامهای
عتیق بن عبدالله مخزومی و
ابوهاله تمیمی ازدواج کرده بود و فرزندانی از آنان نیز داشته است.
این سخن به اعتقاد برخی از بزرگان شیعه قابل قبول نیست، زیرا بخش زیادی از این قبیل سخنان را طراحان سیاست با هدف زدودن قداست و پاکی از رحم بانوئی که مادر
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) است ساختهاند و لذا دقت در این موضوع و نقد سخنان موجود در منابع تاریخی و حدیثی شک و شبهه را از بین میبرد.
ابوالقاسم اسماعیل بن محمد اصفهانی از دانشمندان اهلسنت تصریح میکند که حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها)، باکره بوده است: «و کانت خدیجة امراة باکرة ذات شرف ومال کثیر وتجارة تبعث بها الی الشام فتکون عیرها کعامة عیر قریش؛
حضرت خدیجه، زنی باکره، دارای اعتبار و مال بسیاری بود، کاروان تجاریاش را به سوی
شام میفرستاد و کاروان او بهاندازه تمام کاروان قریش بود.»
ابوالقاسم کوفی از علمای شیعه، در اینباره استدلال جالبی کرده است. وی در کتاب
الاستغاثه مینویسد: ان الاجماع من الخاص والعام من اهل الانال ونقلة الاخبار علی انه لم یبق من اشراف قریش ومن ساداتهم وذوی النجدة منهم الا من خطب خدیجة ورام تزویجها فامتنعت علی جمیعهم من ذلک فلما تزوجها رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) غضب علیها نساء قریش وهجرنها وقلن لها خطبک اشراف قریش وامراؤهم فلم تتزوجی احدا منهم وتزوجت محمدا یتیم ابی طالب فقیرا لا مال له، فکیف یجوز فی نظر اهل الفهم ان تکون خدیجة یتزوجها اعرابی من تمیم وتمتنع من سادات قریش واشرافها علی ما وصفناه، الا یعلم ذو التمیز والنظر انه من ابین المحال وافظع المقال، ولما وجب هذا عند ذوی التحصیل ثبت ان خدیجة لم تتزوج غیر رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).
مورخان و محدثان
شیعه و
سنی بر اینمطلب اتفاق دارند که کسی از بزرگان، اشراف، رؤسا و جوانمردان قریش باقی نماند، مگر اینکه از حضرت خدیجه
خواستگاری کرد و ازدواج با ایشان را آرزو میکرد، اما خدیجه کبری دست رد بر سینه همه آنها زد، ولی وقتی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با او ازدواج کرد، تمام زنان قریش از او فاصله گرفته و رفت و آمد با وی را ترک کردند و گفتند: تو پیشنهاد سران قریش را رد کردی و تن به همسری کسی دادی که فقیر است و مال و ثروتی ندارد؟!
با اینحال چگونه اهل فهم میتوانند بپذیرند که حضرت خدیجه با یک اعرابی از
قبیله بنیتمیم ازدواج کرده باشد؛ اما خواستگاری بزرگان قریش را نپذیرفته باشد؟ آیا صاحبان فکر و اندیشه نمیدانند که اینمطلب از آشکارترین محالات و ناپسندترین گفتارها است، وقتی برای اهل تحقیق اینمطلب ثابت شود، ثابت میشود که حضرت خدیجه با کسی غیر از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ازدواج نکرده است.
و نیز میتوان این سؤال را از اهل تحقیق پرسید که اگر خدیجه قبل از ازدواج با رسول خدا با یک نفر اعرابی از قبیله تمیم ازدواج کرده بود، آیا موردی برای این سرزنشها پس از ازدواج با رسول خدا باقی میماند؟ و آیا ازدواج زنی بیوه و شوهر دیده به ایناندازه برای تمام مردم
مکه مهم بود که بر اساس همین نقل تمام همسران اشراف قریش با وی قطع رابطه کنند؟
اگر خدیجه شایسته ملامت و سرزنش بود پس چرا (در صورت صحت) هنگام ازدواج با یک نفر اعرابی که بر پاشنه پایش ادرار میکرد و از هیچ امتیازی برخوردار نبود ملامت و سرزنش نشد؟
از اینرو، ما مطمئن هستیم که قضیه ازدواج حضرت خدیجه قبل از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از دسیسههای کسانی است که هیچ حد و مرزی را در فضیلت برای دشمنان اهلبیت (علیهمالسّلام) نمیشناختند و هیچ فضیلتی را برای
اهلبیت (علیهمالسّلام) باقی نگذاشتند؛ مگر اینکه عین همان را برای دیگران ساختند.
از
ابنشهرآشوب نقل شده که
احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتابهایشان و
سید مرتضی در
الشافی و ابوجعفر (
شیخ طوسی) در
تلخیص الشافی متذکر این امر شدهاند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با خدیجه (سلاماللهعلیهم) ازدواج کرد، در حالی که ایشان
دختری باکره بود. این گفته در کتابهای
الانوار و
البدع نیز مورد تاکید قرار میگیرد، در آنجا که میگوید: «رقیه و زینب
دختران هاله خواهر خدیجهاند.»
اگر حضرت خدیجه، همسری قبل از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نداشته است،
زینب،
رقیه و
امکلثوم،
دختران چه کسی بودند؟ آیا فرزندان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودند؟
طبق نقل مورخین، خدیجه خواهری بنام هاله داشته است که با مردی مخزومی ازدواج کرده بود و از وی فرزندی همنام مادرش یعنی هاله داشت سپس با مردی تمیمی بنام ابوهند ازدواج کرد که از وی نیز فرزندی بنام هند داشت، این مرد تمیمی همسر دیگری و از وی دو
دختر به نامهای رقیه و زینب داشت، مادر این دو
دختر از دنیا رفت و پس از وی پدر دو
دختر از دنیا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد و هاله با این دو
دختر که از همسر دیگر شوهرش بودند به خانه خدیجه آمدند و وی سرپرستی آنان را بهعهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این دو
دختر نزد خدیجه و رسول خدا بودند و در دامن این دو تربیت شدند و عنوان
ربیبه رسول خدا را گرفتند و بر اساس رسم عرب ربیبه را مانند
دختر تلقی میکردند و بههمین جهت آنان را
دختران خدیجه و رسول خدا میدانستند.
(برای اطلاع بیشتر به آدرس ذیل مراجعه فرمایید.
)
برخی ازدواج نکردن بانویی مانند خدیجه را که از دو ویژگی جمال و ثروت بهرهمند بوده و علاوه بر آن به خانوادهای بزرگ و با امتیاز نسبت داشته را امری غیرممکن دانستهاند و گفتهاند: آیا امکان دارد که پدر یا ولی بانوئی مانند خدیجه وی را بدون همسر گذاشته و در تنهائی زندگی کند؟
در پاسخ میگوئیم:
اولا: پدر خدیجه در
جنگ فجار کشته شده بود.
ثانیا: اجباری از سوی پدر نبوده و عموی او نیز که بعد از پدر خدیجه (سلاماللهعلیهم) عهدهدار سرپرستی او بوده نیز مسلم است که سلطه پدر را نداشته است. از طرفی بر زنی شریف و پارسا که در
جاهلیت به جهت شرافت و
عفت بیمانندش به طاهره
و سیده قریش
مشهور بوده است عیب نیست که صبر کند تا مرد کامل و فاضل و ایدهآل خود را بیابد آن هم در دورهای مثل دوران جاهلیت که امری معقول و قابل قبول است.
•
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا حضرت خدیجه (س) قبل از پیامبر(ص) با فرد دیگری ازدواج کرده بود؟».