احترام مؤمنان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنا به
آیات قرآن،
مؤمنان مورد
احترام و
تعظیم هستند.
حرمت
جان مسلمانان و مؤمنان:
۱. «وما كان لمؤمن أن يقتل مؤمنا إلّاخطا ومن قتل مؤمنا خطا فتحرير رقبة مّؤمنة ودية مّسلّمة إلى أهله ...؛
براي هيچ فرد با ايماني مجاز نيست كه فرد با ايماني را به
قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روي
خطا و اشتباه از او سر زند و (در عين حال) كسي كه فرد با ايماني را از روي خطا به قتل برساند بايد يك
برده آزاد كند و خونبهائي به كسان او بپردازد....»
۲. «قل تعالوا أتل ما حرّم ربّكم عليكم ... ولاتقتلوا النّفس الّتى حرّم اللّه إلّابالحقّ ...؛
بگو بيائيد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: ... و نفسي را كه خداوند محترم شمرده به قتل نرسانيد، مگر به حق (و از روي استحقاق) ....» مقصود از «نفس محترمه» مسلمانان و كافران معاهد است.
۳. «ولاتقتلوا النّفس الّتى حرّم اللّه إلّابالحقّ ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لوليّه سلطنا ...؛
و كسي را كه خداوند خونش را حرام شمرده به قتل نرسانيد، جز به حق، و آن كس كه مظلوم كشته شده براي وليش سلطه (حق قصاص) قرار داديم....»
۴. «... ولايقتلون النّفس الّتى حرّم اللّه إلّابالحقّ ...؛
... و انساني را كه خداوند خونش را حرام شمرده جز به
حق به قتل
نميرسانند....»
خداوند، خواهان دور ماندن ساحت مؤمنان از هرلكّه
ننگ و
بد نامی:
«... ولولا رجال مّؤمنون ونساء مّؤمنت لّم تعلموهم أن تطوهم فتصيبكم مّنهم مّعرّة بغير علم لّيدخل اللّه فى رحمته من يشاء ...؛
آنها كساني هستند كه كافر شدند و شما را از (زيارت) مسجدالحرام بازداشتند، و از رسيدن قربانيهاي شما به محل قربانگاه مانع گشتند، و هرگاه مردان و زنان با ايماني در اين ميان بدون آگاهي شما زير دست و پا از بين
نميرفتند و از اين راه عيب و عاري ناآگاهانه به شما
نميرسيد (خداوند هرگز مانع اين جنگ
نميشد) هدف اين بود كه خدا هر كس را ميخواهد در رحمت خود وارد سازد ....»
عدم صدور فرمان
جهاد با
مشرکان مکّه، به دليل احترام مؤمنان ساكن در اين
شهر:
«... ولولا رجال مّؤمنون ونساء مّؤمنت لّم تعلموهم أن تطوهم فتصيبكم مّنهم مّعرّة بغير علم لّيدخل اللّه فى رحمته من يشاء لو تزيّلوا لعذّبنا الّذين كفروا منهم عذابا أليما؛
آنها كساني هستند كه كافر شدند و شما را از (
زیارت)
مسجدالحرام بازداشتند، و از رسيدن قربانيهاي شما به محل قربانگاه مانع گشتند، و هرگاه مردان و زنان با ايماني در اين ميان بدون آگاهي شما زير دست و پا از بين
نميرفتند و از اين راه
عیب و عاري ناآگاهانه به شما
نميرسيد (خداوند هرگز مانع اين جنگ
نميشد) هدف اين بود كه خدا هر كس را ميخواهد در رحمت خود وارد سازد و اگر مؤ منان و كفار (در مكه) از هم جدا ميشدند كافران را
عذاب دردناكي ميكرديم.»
ضرورت حفظ حرمت مؤمنان در
مجالس:
«يأيّها الّذين ءامنوا إذا قيل لكم تفسّحوا فى المجلس فافسحوا يفسح اللّه لكم وإذا قيل انشزوا فانشزوا يرفع اللّه الّذين ءامنوا منكم ...؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد هنگامي كه به شما گفته شود مجلس را وسعت بخشيد (و به تازه واردها جا دهيد) وسعت بخشيد، خداوند (بهشت را) براي شما وسعت ميبخشد، و هنگامي كه گفته شود برخيزيد برخيزيد، اگر چنين كنيد خداوند آنها را كه ايمان آورده اند....»
پیامبر صلیاللهعلیهوآله، موظّف به احترام و بزرگداشت مؤمنان:
۱. «وإذا جآءك الّذين يؤمنون بايتنا فقل سلم عليكم ...؛
هر گاه كساني كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند به آنها بگو: سلام بر شما، ....»
۲. «... واخفض جناحك للمؤمنين؛
... و بال و پر خود را براي مؤ منين فرود آر.»
۳. «واخفض جناحك لمن اتّبعك من المؤمنين؛
و بال و پر خود را براي مؤمناني كه از تو پيروي ميكنند بگستر.»
مؤمنان، مورد
احترام پيامبر صلیاللهعلیهوآله:
«ومنهم الّذين يؤذون النّبىّ ويقولون هو أذن قل أذن خير لّكم يؤمن باللّه ويؤمن للمؤمنين ورحمة لّلّذين ءامنوا منكم ...؛
از آنها كساني هستند كه پيامبر را آزار ميدهند، و ميگويند او خوشباور و گوشي است!، بگو خوشباور بودن او به نفع شماست (ولي بدانيد) او ايمان به خدا دارد و (تنها) تصديق مؤ منان ميكند، و
رحمت است براي كساني از شما كه ايمان آورده اند....»
مؤمنان، داراى
حرمت ويژه:
۱. «وإذا لقوا الَّذين ءامنوا قالوا ءامنَّا وإذا خلوا إلى شيطينهم قالوا إنَّا معكم إنَّما نحن مستهزءون• اللّه يستهزئ بهم ...؛
و هنگامي كه افراد با ايمان را ملاقات ميكنند ميگويند ما ايمان آورده ايم، (ولي هنگامي كه با شياطين خود خلوت ميكنند ميگويند با شمائيم ما (آنها) را مسخره ميكنيم. خداوند آنها را استهزاء ميكند....»از اينكه خداوند، تمسخر مؤمنان را ناشايست دانسته و با استهزاگران مؤمنان، مقابله به مثل كرده است مىتوان دريافت كه آنان، چه ارج و احترامى نزد خداوند دارند.
۲. «وما كان لمؤمن أن يقتل مؤمنا إلّاخطا ومن قتل مؤمنا خطا فتحرير رقبة مّؤمنة ودية مّسلّمة إلى أهله ...؛
براي هيچ فرد با ايماني مجاز نيست كه فرد با ايماني را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روي خطا و اشتباه از او سر زند و (در عين حال) كسي كه فرد با ايماني را از روي خطا به قتل برساند بايد يك برده آزاد كند و خونبهائي به كسان او بپردازد....»
۳. «الّذين يلمزون المطّوّعين من المؤمنين فى الصّدقت والّذين لايجدون إلّاجهدهم فيسخرون منهم سخر اللّه منهم ...؛
كساني كه از صدقات مومنان اطاعت كار عيبجوئي ميكنند، و آنهائي را كه دسترسي جز به مقدار (ناچيز) توانائيشان ندارند مسخره مينمايند خدا آنها را مسخره ميكند (كيفر استهزا كنندگان را به آنها ميدهد) ....»
از اينكه خداوند،
تمسخر مؤمنان را ناشايست دانسته و با استهزاگران مؤمنان،
مقابله به مثل كرده است مىتوان دريافت كه آنان، چه ارج و احترامى نزد خداوند دارند.
۴. «يأيّها الّذين ءامنوا لايسخر قوم مّن قوم عسى أن يكونوا خيرا مّنهم ولا نساء مّن نّساء عسى أن يكنّ خيرا مّنهنّ ولاتلمزوا أنفسكم ولاتنابزوا بالألقب بئس الاسم الفسوق بعد الإيمن ...؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد نبايد گروهي از مردان شما گروه ديگر را
استهزا كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نه زناني از زنان ديگر شايد آنان بهتر از اينان باشند، و يكديگر را مورد
طعن و عيبجوئي قرار ندهيد، و با القاب زشت و ناپسند ياد نكنيد، بسيار
بد است كه بر كسي بعد از ايمان نام
کفر بگذاريد....»
۵. «يأيّها الّذين ءامنوا اجتنبوا كثيرا مّن الظّنّ إنّ بعض الظّنّ إثم ولاتجسّسوا ولايغتب بّعضكم بعضا أيحبّ أحدكم أن يأكل لحم أخيه ميتا فكرهتموه ...؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد! از بسياري از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضي از گمانها
گناه است، و هرگز (در كار ديگران)
تجسس نكنيد، و هيچيك از شما ديگري را
غیبت نكند، آيا كسي از شما دوست دارد كه
گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (به يقين) همه شما از اين امر
کراهت داريد....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۳۴۲، برگرفته از مقاله «احترام مؤمنان».