اتحاد اصحاب کهف (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب کهف عدهای مسیحی بودند که در زمان حکمرانانی امپراتوری روم باستان با نام دقیانوس در
شهر افسوس در
ترکیه امروزی زندگی میکردند و همگی جز یکی از آنان که چوپان بود از اشراف زادگان و درباریان بودند و
دین خود را مخفی نگاه میداشتند.
در
قرآن کریم به اتحاد اصحاب کهف بر محور
توحید و قیام علیه حاکمیت مشرک زمان خود اشاره شده است آنجاکه میفرماید:
و ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السمـوت والارض لن ندعوا من دونه الـها لقد قلنآ اذا شططا (و دلهايشان را استوار گردانيديم آنگاه كه به قصد مخالفت با شرك برخاستند و گفتند پروردگار ما
پروردگار آسمانها و زمين است جز او هرگز معبودى را نخواهيم خواند كه در اين صورت قطعا ناصواب گفتهايم).
هـؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة لولا یاتون علیهم بسلطـن بین...(اين قوم ما جز او معبودانى اختيار كردهاند چرا بر حقانيت آنها برهانى آشكار نمىآورند پس كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا
دروغ بندد).
واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فاوا الی الکهف..(و چون از آنها و از آنچه كه جز خدا مىپرستند كناره گرفتيد پس به
غار پناه جوييد تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و براى شما در كارتان گشايشى فراهم سازد).
از
آیات قرآن بطور اشاره و از تواریخ به صورت مشروح این
حقیقت استفاده مى شود که اصحاب کهف در محیط و زمانى مى زیستند که بتپرستى و
کفر آنها را احاطه کرده بود و یک حکومت جبار و ستمگر که معمولا حافظ و پاسدار
شرک و کفر و
جهل و غارتگرى و جنایت است بر سر آنها سایه شوم افکنده بود.
اما این گروه از جوانمردان که از
هوش و صداقت کافى برخوردار بودند سرانجام به فساد این آئین پى بردند و تصمیم بر قیام گرفتند و در صورت عدم توانائى ، مهاجرت کردن از آن محیط آلوده .
لذا
قرآن به دنبال بحث گذشته مى گوید: ما دلهاى آنها را محکم ساختیم ، در آن هنگام که قیام کردند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمانها و
زمین است (و ربطنا على قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السماوات و الارض .
ما هرگز غیر از او معبودى را نمى پرستیم (لن ندعوا من دونه الها).
اگر چنین بگوئیم و کسى را جز او معبود بدانیم سخنى گزاف و دور از حق گفته ایم (لقد قلنا اذا شططا).
از جمله ربطنا على قلوبهم استفاده مى شود که نخست فکر
توحید در دل آنها پیدا شد ولى توانائى بر اظهار آن را نداشتند، اما خداوند دلهاى آنها را استحکام بخشید و به آنها
قدرت و شهامت داد تا بپاخیزند و آشکارا نداى توحید سر دهند.
یکی دیگر از مواردی که در
قرآن به آن اشاره شده است، هماهنگی و صمیمی بودن
اصحاب کهف میباشد همچنانکه میفرماید:
وکذلک بعثنـهم لیتسآءلوا بینهم قال قآئل منهم کم لبثتم قالوا لبثنا یوما او بعض یوم قالوا ربکم اعلم بما لبثتم فابعثوا احدکم بورقکم هـذه الی المدینة...(و اين چنين بيدارشان كرديم تا ميان خود از يكديگر پرسش كنند گويندهاى از آنان گفت چقدر ماندهايد گفتند روزى يا پارهاى از روز را ماندهايم سرانجام گفتند پروردگارتان به آنچه ماندهايد داناتر است اينك يكى از خودتان را با اين
پول خود به
شهر بفرستيد تا ببيند كدام يك از غذاهاى آن پاكيزهتر است و از آن غذايى برايتان بياورد و بايد زيركى به خرج دهد و هيچ كس را از حال شما آگاه نگرداند).
از استناد ورق «پول و سرمایه» به همه «ورقکم» نکته یاد شده قابل استفاده است.
کلمه ((یتسائلوا)) از
مصدر تسائل است که به معنى پرسش عده اى از یکدیگر است ، وکلمه ((ورق)) - به فتحه حرف اول وکسره حرف دوم - به معناى پول است ، بعضى گفته اند به معناى پول نقره است ، چه سکه دار باشد وچه بى سکه . ومعناى جمله ((ان یظهروا علیکم))، ((اگر اطلاع یافتند بر شما)) ویا: ((اگر ظفر یافتند بر شما)) مى باشد.
واشاره به ((کذلک)) اشاره به خواباندن اصحاب کهف به صورتى است که
آیات سابق بیان نمود، یعنى همانطور که نام بردگان را روزگارى طولانى به آن صورت عجیب ومدهش که خود یکى از آیات ما به شمار مى رود خواباندیم همانطور ایشان را مبعوث مى کنیم ، وبیدار مى سازیم تا از یکدیگر پرسش کنند.
این
تشبیه وهمچنین اینکه پرسش از یکدیگر را هدف بیدار کردن قرار داده با در نظر گرفتن دعائى که در هنگام ورودشان به غار کردند، و بلافاصله به
خواب رفتند، خود دلیل بر این است که اصحاب کهف براى این از خواب بیدار شدند، تا پس از پرسش از یکدیگر
حقیقت امر بر ایشان مکشوف گردد، واصلا به خواب رفتنشان در این مدت طولانى براى همین بوده . آرى ، اصحاب کهف مردمى بودند که کفر بر جامعه شان استیلاء یافته بود، وباطل در میان آنان غلبه کرده بود، و زورگوئى اقویاء از هر سومردم را احاطه کرده ، سپاه یاءس ونومیدى از ظهور کلمه حق وآزاد شدن اهل
دین بر دلهاى آنان یورش برده بود.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۴۶، برگرفته از مقاله «اتحاد اصحاب کهف».