بکر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِکْر (به کسر باء و سکون کاف) از
واژگان قرآن کریم به معنای دست نخورده است.
بِکْر به معنای دست نخورده است.
راغب در
مفردات گوید: اصل این کلمه بُکْرَة (بضمّ اوّل) است بمعنی اوّل روز و چون کسی اوّل روز خارج شود گویند: «بَکَرَ فُلَانٌ» و به حیوانی که نزائیده بِکْر گویند زیرا نزائیدن اوّل است و زائیدن مرحله دوّم، به
دوشیزه بکر گویند چون این حالت پیش از ثَیِّب بودن است.
(لا فارِضٌ وَ لا بِکْرٌ عَوانٌ بَیْنَ ذلِکَ) «گاوی است نه پیر و نه جوان»
نه پیر است که زمان زائیدنش گذشته باشد و نه- نزائیده است، میان سنّ است. و اگر
فارض به معنی گاو پیر باشد چنانکه راغب گوید
بکر هم به معنی جوان است.
جمع بِکْر اَبْکَار است مثل:
(اِنَّا اَنْشَاْناهُنَّ اِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَ اَبْکاراً) «ما آنها را به طرز مخصوصی آفریده و آنها را دوشیزگان کردهایم.»
شاید مراد از
(اَنْشَاْناهُنَّ اِنْشاءً) آن است که حوریان بطور ولادت بوجود نیامدهاند و نیز ساختمان وجود آنها طوری است که تغییر و پیری و سایر عوارض زنان به آنان راه ندارد. از ظاهر آیه استفاده میشود و در حدیث نیز آمده که
حوریان بهشتی همیشه دوشیزهاند.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بکر»، ج۱، ص۲۱۸.