ابولبابه انصاری در شأن نزول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بشيربن عبدالمنذر بن زَنْبَر (زُبَير)بنزيد انصارى از قبيله اوس، تيره عمروبنعوف است.
بشیربن عبدالمنذر بن زَنْبَر (زُبَیر)
بنزید انصاری از
قبیله اوس ،
تیره عمروبنعوف و از توبهکنندگان زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از او به نام
رفاعه نیز یادشده است.برخی برآنند که «
رفاعة بنالمنذر » نام برادر وی است.
ابولبابه در
بیعت عقبه دوم و در
غزوه بدر • نیز حضور داشت؛
ولی مشهور برآنند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
غزوه بدر دستور داد:ابولبابه از
روحاء به
مدینه بازگردد و
جانشین آن حضرت باشد و همانند حاضران در بدر، سهم او را از
غنایم پرداخت.
در
غزوه «
سویق و
بنیقَینُقاع » نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت.
وی در
غزوه اُحد • و دیگر جنگها حضور داشت.
در
غزوه حنین •،
پرچم قبیله بنی•عمروبن عوف
و در
فتح مکه ، •
پرچم بنیخطمه یا بنیعمروبن عوف
را حمل میکرد؛ امّا بنا به نقل
یعقوبی ، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در فتح مکّه، او را جانشین خود در مدینه قرار داد.
وی از
راویان حدیث بود
و عدهای از او
روایت کردهاند.
ابنشهر آشوب او را در ردیف کسانی آورده که
حدیث غدیر • را روایت کردهاند.
براساسروایتی منسوب به
امامعسکری (علیهالسلام) ابولبابه در میان کسانی بود که پس از هجرت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به مدینه، در پی ردّ و انکار حضرت برآمدند؛ ولی با
معجزهای که به وقوع پیوست، به ناچار تسلیم شدند.
برخی نیز گفتهاند:خصومت او بر سر نخلهای با یتیمی از
انصار بود که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به نفع او حکم فرمود؛ ولی پس از مشاهده ناراحتی شدید آن یتیم، از او خواست
نخله را به ازای نخلهای در
بهشت به
یتیم واگذارد و او نپذیرفت.
نیز گفتهاند:پس از انهدام و تخریب
مسجد ضرار ، ابولبابه از چوبهای آن منزلی بنا کرد؛ ولی در آن خانه هیچ خیر و برکتیحاصل نمیشد.
وفات او را در زمان
خلافت علی (علیهالسلام)
یا بعد از سال پنجاهم هجری ذکرکردهاند.
آنچه سبب شهرتابولبابه در
تاریخ اسلام شده است، داستان خیانت او و توبهاش در جریان محاصره
یهود بنیقریظه و نیز تخلّفش از
غزوه تبوک • و بستن خود به ستون
مسجد و نزول آیاتی در شأن او است.
۱. «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَخونُوا اللّهَ والرَّسولَ وتَخونوا اَمنتِکُم واَنتُم تَعلَمون • واعلَموا اَنَّما اَمولُکُم واَولدُکُم فِتنَةٌ واَنَّ اللّهَ عِندَهُ اَجرٌ عَظیم= ای کسانیکه ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر
خیانت نکنید و (نیز) در امانتهای خود خیانت روا مدارید؛ درحالیکه میدانید (این کار،
گناه بزرگی است) و بدانید که اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است و (برای کسانیکه از عهده امتحان• برآیند) پاداش عظیمی نزد خدا است.»
واحدی ،
زمخشری ،
طبرسی ،
از
کلبی ،
زهری و
قتاده ، روایت کردهاند که در ماجرای محاصره یهود بنی•قریظه، پس از آنکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پیشنهاد صلح آنان را رد کرد بنا به تقاضای آنان، ابولبابه را نزدشان فرستاد و فرمود:تنها باید
حکمیّت سعدبن معاذ را بپذیرند. آنها با ابولبابه مشورت کردند که آیا شایسته است حکمیّت سعدبن معاذ را بپذیرند؟ ابولبابه با اشاره به
گلوی خود به آنان فهماند که اگر بپذیرند کشته خواهند شد و بدین ترتیب به خدا و پیامبر خیانت کرد و این آیه درباره او نازل شد. بر اساس روایتی از
امام باقر (علیهالسلام) مراد از خیانت•،
معصیت است.
برخی معتقدند اموال و فرزندان ابولبابه که نزد بنیقریظه بود، او را به چنین خیانتی واداشت.
۲. نقل است که آیه «یأیّها الّذین ءامنَوُا لاتَتّخِذوا الیَهودَ والنّصری أَولِیاءَ بَعضُهُم أولِیَاءُ بَعض و مَن یَتَولَّهم مِنکُم فإنّه مِنهم إنّ اللّهَ لایَهدی القوَم الظلِمینَ= ای کسانیکه ایمان آوردهاید!
یهود و
نصارا را ولیّ (و دوست و تکیهگاه خود) نگیرید. آنان اولیای یکدیگرند و کسانیکه از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند. خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند»
درباره ابولبابه در داستان خیانت او نازل شده است.
۳.
طبری از سدّی نقل میکند که آیه «یاَیُّهَا الرَّسولُ لا یَحزُنکَ الَّذینَ یُسرِعونَ فِی الکُفرِ مِنَ الَّذینَ قالوا ءامَنّا بِاَفوهِهِم ولَم تُؤمِن قُلوبُهُم= ای فرستاده (خدا!) آنها که در مسیر
کفر شتاب میکنند و با
زبان میگویند:
ایمان آوردیم؛ حال آنکه
قلب آنها ایمان نیاورده است، تو را اندوهگین نسازد»
درباره همو و همین واقعه است.
۴. «وءاخَرونَ اعتَرَفوا بِذُنوبِهِم خَلَطوا عَمَلاً صلِحًا وءاخَرَ سَیِّئًا عَسَی اللّهُ اَن یَتوبَ عَلَیهِم اِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم= و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را بههم آمیختند. امید است که خداوند
توبه • ایشان را بپذیرد. همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.»
بنا به نقل
مفسران ، این آیه درباره ابولبابه و همراهان او در
تخلّف از
غزوه تبوک و توبه آنان نازل شده؛
امّا بر اساس پارهای روایات، این آیه درباره او و ماجرای بنیقریظه فرود آمدهاست؛
۵. «خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرهُم وتُزَکّیهِم بِها و صَلِّ عَلَیهِم اِنَّ صَلَوتَکَ سَکَنٌ لَهُم واللّهُ سَمیعٌ عَلیم= از اموال ایشان
صدقهای (=
زکات ) بگیر تا با آن آنها را پاکسازی و پرورش دهی و (هنگام گرفتن زکات) برای آنها
دعا کن که دعای تو، مایه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است.»
گفتهاند:پس از آنکه خداوند توبه
متخلّفان از جنگ
تبوک را پذیرفت و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آنها را از ستون بازکرد، ابولبابه همه اموال خود را پیش رسول خدا آورده، از حضرت خواست که آنها را در راه خدا
انفاق • کند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود:هنوز دستوری در اینباره بر من نازل نشده است. چیزی نگذشت که آیهپیشین نازل شد و فرمان داد که پیامبر قسمتی از اموال آنها را بگیرد.
به
نقل ابنکثیر ، پس از پذیرفتهشدن توبه ابولبابه، جز خیر در
اسلام از او دیده نشد.
اسبابالنزول، واحدی؛ الاستیعابفیمعرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییزالصحابه؛ البدایة والنهایه؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ یحیی بنمعین؛ تاریخ الیعقوبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر القمی؛ التفسیرالمنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن؛ الجرج والتعدیل؛ جمهرة انساب العرب؛ حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء؛ رجال الطوسی؛ روضالجنان و روحالجنان؛ السیرة النبویه، ابنهشام؛ الطبقات الکبری؛ کتاب الثقات؛ الکشاف؛ الکنی والالقاب؛ مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن؛ المغازی؛ مناقب آلابیطالب.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «ابولُبابه انصاری»، ج۲.