علامه ابوالفتح محمدبن علی بن عثمان کراجکی، ثقهای جلیلالقدر، فقیهی سترگ و محدثی چیرهدست از بزرگترین علمای شیعه است که شیعه و سنی جایگاه علمی و شخصیت بارز وی را ستودهاند. وی از علمایی است که برای تحصیل به سرزمینهای بسیاری سفر کرده و از عالمان زیادی علم آموخته است و دارای آثار بسیاری است.
در مورد علت نامگذاری او به کراجکی و نحوه تلفظ این اسم در بین تاریخنگاران چند ایده وجود دارد: ۱. برخی مانند: صاحب ریاض العلما و محدث قمی، در کتاب الکنی و الالقاب، کراجک را ـ به فتح کاف و ضم جیم ـ روستایی واقع در دروازه واسط، در مرکز شرقی عراق، سر راه بغداد ـ بصره دانستهاند.
۲. ابنحجر عسقلانی، کراجک را بر گرفته از کلمه کراجک ـ به فتح کاف و جیم ـ می داند، که به معنای یک نوع کار بدنی است. ۳. یافعی، لقب الخیمی را نیز به القاب کراجکی اضافه نموده و در توضیح آن میگوید: الخیمی منسوب به خیم (محلی است در مصر که کراجکی در آنجا ساکن بوده و یا بدانجا رفت و آمد داشته است. بعضی این مکان را از شهرهای شام میدانند.) است. در مورد این که چرا او را قاضی خطاب کردهاند خبر دقیقی در دست نیست، زیرا تاکنون هیچ شهری شناخته نشده که منصب قضاوت یا حکومت آن بر عهده شخصیت مورد نظر ما بوده باشد، فقط احتمال می رود که منصب قضا، از سوی فرمانروایان طرابلس به او نسبت داده شده باشد.
در خصوص تاریخ و مکان ولادت ایشان در منابع مطلبی ذکر نشده است. و در کتابهای تراجم نیز مطلبی در اینباره دیده نمیشود، اما بهطور احتمالی ـ با توجه به این که وی در سال (۳۹۹ هـ . ق)، از ابوالحسن علی بناحمد لغوی، معروف به رکاز روایت کرده و معمولاً این کار در سنین ۲۵ سالگی امکانپذیر است، می توان حدس زد که سال ولادت او (۳۷۴ هـ . ق) بوده و حدود ۷۵ سال عمر نموده است. در خصوص زمان ولادت وی به این نکته میتوان اشاره کرد که با توجه به زمان رحلت ایشان (۴۴۹ هـ)
احتمالا وی در اواخر قرن چهارم هجری متولد شده است. منابع فقط به این نکته اشاره کردهاند که وی «نزیل رمله» ساکن شهر رمله بوده است. سیدعبدالعزیز کریمی مینویسد: عبارت «نزیل رمله» به این نکته اشاره دارد که وی در آنجا سکونت داشته
کراجکی عشق روز افزونی به تحصیل دانش داشت و در دوران زندگیاش، پیوسته برای آموختن تازها به سرزمینهای مختلف اسلامی و غیر اسلامی سفر نمود. در این سفرها علاوه بر تحصیل، آثار گرانسنگی را نیز برای برخی اشخاص مانند: امیران، صاحب منصبان و عالمان به رشته تحریر در آورده است. از تألیفات متعدد و متنوع این عالم فرزانه در زمینههای: فقه، اصول فقه، حساب، ریاضیات، فلک، ادب، حدیث، فلسفه، کلام، نحو، اخلاق، تاریخ، رجال، تفسیر و ... به روشنی میتوان دریافت، که وی به معارف و دانشهای موجود در عصرش، توجه خاصی داشته است. به دلیل تلاش کراجکی در فراگیری دانشهای مختلف، تاریخنگاران او را به اوصافی چون: نحوی، لغوی، منجم، طبیب، متکلم، محدث، فقیه، و متفنن توصیف نمودهاند. اسامی سرزمینهایی که کراجکی بدانجا سفر کرده بدین شرح است: ۱. دمشق. ۲. طرابلس. ۳. بغداد، (۳۹۹ هـ . ق). ۴. میافارقین، (۳۹۹ هـ . ق). ۵. قاهره، (۴۰۷ و ۴۲۶ هـ . ق). ۶. صیدا ـ لبنان، (۴۱۱ هـ . ق). ۷. مکه، (۴۱۳ هـ . ق). ۸. رمله، (۴۱۰ ـ ۴۱۶ هـ . ق). ۹. صور ـ لبنان، (۴۱۶ هـ . ق). ۱۰. ببلیس، (۴۱۸ هـ . ق). ۱۱. مصر، (۴۳۶ هـ . ق). ۱۲. حلب (۴۳۶ هـ . ق). ۱۳. طبریه ـ فلسطین، (۴۳۶ هـ . ق).
یکی از دانشهایی که کراجکی بدان پرداخته، علم حدیث است. وی از بزرگان این رشته در شهرهای مختلف بهره برده و به نقل حدیث مبادرت ورزیده است. اسامی تعدادی از مشایخ وی در این دانش عبارتند از: ۱. احمدبن حمزه الشریف ابومنصور حسینی عریضی. ۲. احمدبنمحمدبناحمد هالینی هروی (۴۱۰ هـ . ق). ۳. اسدبن ابراهیم بن کلیب قاضی ابوالحسن سلمی خراسانی، بغداد، (۴۱۰ هـ . ق). ۴. عبداللهبنعثمان بن حماسابومحمد. ۵. ابوالعباسبننوح بنمحمد حنبلی، (۴۱۱ هـ . ق). ۶. علیبنمحمد ابوالحسن بساط بغدادی، (۴۱۰ هـ . ق). ۷. ابوالحسنبنموسی بن جعفر حسینی، قاهره (۴۰۷ هـ . ق). ۸. محمدبن علی بنمحمد صخر قاضی ابوالحسن ازدی، مصر (۴۲۶ هـ . ق). ۹. محمدبناحمدبنشاذانقمی، مکه، (۴۱۲ هـ . ق). ۱۰. علی بناحمد، ابوالحسن لغوی، معروف به ابنرکاز، میافارقین (۳۹۹ هـ . ق). ۱۱. سید مرتضی انصاری، بغداد (۴۳۶ هـ . ق). ۱۲. شیخ ابوالعباس، احمدبن اسماعیل بن عثمان، حلب (۴۳۶ هـ . ق). وی گروه زیادی از علمای زمانش را از خاصه و عامه ملاقات کرده و نزد ایشان تلمذ کرده و از آنها روایت شنیده است. از جمله مهمترین اساتید و مشایخ وی میتوان به شیخ مفید
کراجکی از جمله علمای برجستهای است که علمای شیعه و سنی در خصوص جایگاه علمی، وثاقت و احاطه ایشان به علوم مختلف، سخن گفتهاند. در اینجا به پارهای از این اقوال اشاره میکنیم.
منتجبالدین در فهرست وی را شیخ عالم، ثقه ابوالفتح محمدبن علی کراجکی، فقیه اصحاب، معرفی میکند، که نزد سید مرتضی و شیخ طوسی روایت قرائت نموده است و صاحب تصانیف نیز هست که از جمله آنها میتوان به کتاب التعجب و کتاب النوادر اشاره کرد و اخبار ما از او، به واسطه پدرم، از پدرش نقل شده است.
شیخ حر عاملی مینویسد: «عالم، فاضل، متکلم، فقیه، محدث جلیلالقدر...» عاملی در ادامه، پس از ذکر تعدادی از کتابهای کراجکی، آنچه را که ابنبابویه و ابنشهرآشوب در مورد کراجکی گفتهاند آورده و سپس میگوید: کتاب الفهرست متعلق به کراجکی است، سید بن طاووس هم همین مطلب را در آخر کتاب الورع الواقیه تأیید کرده است.
علامه مجلسی میفرماید: اما کراجکی، او از عالمان و متکلمان بزرگ است و جمیع ارباب اجازات به او مستند می شوند. کتاب کنز الفوائد، او از کتابهای مشهوری است که همه کسانی که بعد از او آمدهاند از آن بهره بردهاند و بقیه کتابهایش نیز در نهایت متانت هستند.
علامه مامقانی در تنقیح المقال پس از اینکه ایشان را فقیه و ثقه معرفی میکند، مینویسد: هر کس کتب وی را ملاحظه کند، نهایت فضل و تحقیق و دقت و کمال اطلاع ایشان را از سایر مذاهب به خوبی میتواند درک کند.
یافعی دیگر عالم سنی مینویسد: «در این سال (۴۴۹) ابوالفتح محمدبن علی کراجکی رحلت کرد. وی سرور شیعه و صاحب تصانیف متعدده، نحوی، لغوی، منجم، طبیب، متکلم میباشد.»
معرفی شده، محدث بودن و فقاهت ایشان از برجستگی خاصی برخوردار بوده است. در کتاب مقدمهای بر فقه شیعه در خصوص جنبه فقاهتی ایشان آمده است: «فقیه شیعی نیمه اول قرن ۵ هـ در اثر فقهی خود به نام بستان ابواب فقه را به ترتیب مشجر (درختی) از یکدیگر تفریع کرد که عملی ابتکاری بود..»
از علامه ابوالفتح کراجکی تالیفات بسیار زیادی در زمینههای مختلف علمی از جمله علوم اسلامی به یادگار مانده است. برخی از این آثار در مستدرک الوسایل و روضات الجنات خوانساری و پارهای از آنها در کنز الفوائد ذکر گردیدهاند. سیداحمد حسینی تالیفات او را بر حسب شمارش بعضی از علما ۷۰ مورد دانسته است.
از مهمترین تالیفات او میتوان به موارد ذیل اشاره کرد. ۱- کنز الفوائد: مهمترین اثر و تالیف این عالم شیعی است که نشاندهنده فضل و نهایت تحقیق و دقت ایشان است. محمدباقر خوانساری مینویسد: «کنزالفوائد از بهترین تالیفات این عالم بزرگ است که تا زمان ما باقی مانده است.