ابنجزی ابوبکر احمد بن محمد کلبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوبکر احمد
بن محمد، یکی از علمایی که به
ابنجزی شهرت دارد؛ اِبْنِجُزَیّ، نام چند تن از علمای خاندان بنیجزی که در سدههای ۷- ۹ق/۱۳- ۱۵م در
مغرب و
اندلس میزیستهاند و به «کلبی» معروفند.
ابوبکر احمد
بن محمد، یا ابوجعفر (۷۱۵- ۷۸۵ق/۱۳۱۵- ۱۳۸۳م)،
فقیه مالکی، کاتب و
شاعر غرناطی و فرزند دیگر
ابوالقاسم ابنجزی میباشد.
مشهورترین استاد او
ابنخطیب بوده است.
او نخست نزد پدر و نیز برخی از دانشمندان معاصر به تحصیل پرداخت
و از شماری از آنان حدیث شنید
و از گروهی مانند
ابنرشید،
ابنربیع،
ابوالعباس ابنشحنه،
حجار و
بدر بن جماعه اجازه نقل حدیث گرفت.
گفتهاند که وی تمام تألیفات ابنخطیب را روایت کرده است، اما
مقری در این سخن تردید کرده و گفته است او کتابهای استاد را تنها بر شاگردان او روایت میکرده است. همگان او را در فقه و
ادب و
شعر چیره دست دانستهاند
و هنر وی را در کتابت
و نیز
دانش و پاکدامنی او را ستودهاند.
احمد، نخست کاتب
ابوالحجاج یوسف امیر نصری بود، پس از آن چندی در برجه (واقع در غرب المریه)، اندرش (شهرکی در شمال برجه) و وادی آش به
قضا مشغول شد.
در ۷۶۰ق/۱۳۵۹م به عنوان
قاضی غرناطه و نیز خطیب مسجد سلطانی (جامع اعظم) انتخاب شد. پس از چندی معزول گردید، ولی بار دیگر در ۷۶۳ق به این مقام بازگردانده شد.
به گفته
نباهی مالقی احمد به نیابت از سوی
ابوالقاسم شریف غرناطی عهدهدار قضا گردید و پس از درگذشت او خطیب جامع غرناطه شد و مقری
گفته است که وی پس از مرگ
ابوسعید فرج بن لب در ۷۸۲ق خطیب گردید و تا پایان عمر نیز بر آن کار باقی ماند.
ابنخطیب
چند قطعه و یک قصیده او را که تضمینی است از قصیده
امرؤالقیس
نقل کرده است.
شماری از سرودههای او را نیز
ابناحمر نقل کرده است.
ابنخطیب
نوشته است که او بعضی از آثار پدرش را شرح کرده و از آن میان به شرحی بر کتاب فقهی پدرش که همانا
القوانین الفقهیه است و نیز به رجزی در فرایض اشاره کرده است. اثر دیگری که به وی نسبت دادهاند،
الانوار السنیه است اما این کتاب در شمار آثار پدر وی نیز ذکر شده است.
بنابراین احتمال میرود که این نیز شرحی بر کتاب پدر بوده باشد. اثر دیگر وی شرحی بر
الفیه ابنمالک است،
اما هیچ یک از این آثار اکنون در دست نیست. در منابع از کتابی به عنوان
مختصر البیان فی نسب آل عدنان یاد شده که در آن از عرب بائده، از عهد نوح و عاد و نیز از عمالقه و پادشاهان حوزه نیل و همچنین از اسباطی که در
یمن و
عراق سکنی داشتهاند و از اعرابی که داییهای قحطان
بن هود
بن عامر بودهاند و قبایل وائل
بن حمیر و
ابراهیم خلیل (علیهالسلام) و ملوک
روم و اعرابی که فرزندان
اسماعیل (علیهالسلام) و از ذریه
عکة بن معد بن عدنان بودهاند، سخن رفته است. آنگاه به تولد
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و جانشینان وی و خلفای مشرق زمین اشاره شده و در پایان ذکر جماعاتی از شرفای تلمسان، فاس، سجلماسه و خاندان و بنوحمود آمده است.
از این کتاب نسخهای در خزانه ملکیه رباط موجود است.
بیگمان این اثر تألیف یکی از افراد خاندان بنیجزی است. مختار وکیل
نام مؤلف آن را ابوالعباس احمد
بن ابیعبدالله محمد
بن احمد، و عنان
آن را ابوالعباس احمد
بن عبدالله
بن جزی کلبی تونسی دانسته است، اما این کتاب را نمیتوان تألیف ابوبکر احمد
بن محمد دانست، زیرا در زمینه تاریخ نگارش یافته و در هیچ یک از مآخذ کهن به نام آن و انتسابش به ابوبکر احمد و نیز به تاریخ دانی او اشاره نشده است.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنجزی»، ج۳، ص۱۰۳۴.