• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم بن محمد ثقفی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ابراهیم بن محمد ثقفی (حدود ۲۰۰-۲۸۳ق)، از راوان موثق و مورد اعتماد شیعه و از عالمان زیدی مذهب کوفه بود که به امامیه گروید و در اواخر عمر به اصفهان کوچید.
رجال شناسان اهل سنت او را از غالیان شیعه و متروک الحدیث دانسته و در مقابل، برخی از اهل سنت و اکثر علمای امامیه او را فردی موثق و مورد اعتماد خوانده‌اند.



ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی اصفهانی کوفی مدینی رقّی، از نسل سعد بن مسعود، عموی مختار است که امام علی (علیهالسّلام) او را بر مدائن گماشته بود و در روز ساباط، امام حسن (علیهالسّلام) نیز بر وی وارد شد.
تاریخ دقیق ولادت وی معلوم نیست اما از آنجا که از علی بن قادم۲۱۳ق) و اسماعیل بن ابان۲۱۶ق) استماع حدیث کرده، باید ولادت وی پیش از سال ۲۰۰ق باشد.


ثقفی از عالمان زیدی مذهب کوفه بود که به امامیه گروید و در اواخر عمر به اصفهان کوچید. علت رفتن او از کوفه آن بود که وی کتابی به نام المعرفه نگاشته و در آن، فضایل امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) و مثالب مخالفانش را گرد آورده بود. کوفیان آن را بزرگ داشته و گویا چون بر جانش بیم داشتند، از او خواستند کوفه را ترک کند، ولی کتاب را با خود نبرد.
ابواسحاق که بر خطرات آگاه بود و آنها را بر جان می‌خرید، از شهری که بیش از همه‌جا از تفکرات و باورهای شیعی دورتر باشد، جویا شد و چون اصفهان این گونه شهرت داشت، ثقفی برای ترویج عقاید شیعه و تدریس کتاب خود راهی این شهر شد.


گروهی از علمای قم همچون احمد بن محمد بن خالد برقی پس از آگاهی از عزیمت وی، به اصفهان رفته و خواستار آمدنش به قم شدند اما ثقفی نپذیرفت. علاوه بر دو تن از اساتید و مشایخ وی که یاد شد، یونس بن عبید، هشام بن ابی هشام و ابونعیم فضل بن دکین هم از اساتید او به شمار می‌آیند.
از شاگردان ثقفی نیز می‌توان به افرادی همچون سعید بن ایوب و احمد بن اسود اشاره کرد.


گفته رجال شناسان درباره ثقفی و روایاتی که نقل کرده، یکسان نیست. رجال شناسان اهل سنت او را از غالیان شیعه و متروک الحدیث، و افرادی چون ابوحاتم و ذهبی او را مجهول دانسته‌اند. در مقابل، برخی از اهل سنت و اکثر علمای امامیه او را فردی موثق و مورد اعتماد خوانده‌اند.
آیت الله خویی می‌گوید: در وثاقت ثقفی همین بس که وی در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم قمی و در طریق روایات ابن قولویه و ابن بابویه قرار دارد.


ثقفی سرانجام در سال ۲۸۳ و به قولی ۲۸۰ق در اصفهان از دنیا رفت.


ثقفی دارای آثار و تالیفات بسیاری بود. نجاشی ۵۲ اثر و صفدی پنجاه اثر را به وی نسبت داده که ظاهراً همه آنها از میان رفته است. مهم‌ترین اثر او، یعنی الغارات از منابع مهم و مورد استفاده ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه بوده است.
[۲۳] سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء۲، ص۱۵۵.

دیگر آثار وی به جز المعرفه و الغارات (الاستنفار والغارات) که راوی آنها عبدالرحمان بن ابراهیم مستملی، ابوالاسود احمد بن علویه اصفهانی و حسن بن علی بن عبدالکریم زعفرانی هستند، عبارت‌اند از:



۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۶-۱۷.    
۲. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ص۱۹.    
۳. شیخ کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۰۷.    
۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷.    
۵. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۵    .
۶. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.    
۷. ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۱۲۷.    
۸. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۱۴۴.    
۹. ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل،، ج۲، ص۱۲۷.    
۱۰. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.    
۱۱. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۱۸۷.    
۱۲. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب،، ج۳، ص۱۴۴.    
۱۳. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، ذکر اخبار اصبهان،، ج۱، ص۱۸۷.    
۱۴. ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۱۲۷.    
۱۵. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۲.    
۱۶. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۵.    
۱۷. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۹، ص۳۸.    
۱۸. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۶۴.    
۱۹. شیخ طوسی، الفهرست، ص۶.    
۲۰. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۱۰۲.    
۲۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷.    
۲۲. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۷۹.    
۲۳. سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء۲، ص۱۵۵.
۲۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷.    
۲۵. شیخ طوسی، الفهرست، ص۵-۶.    
۲۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۱۳.    
۲۷. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۸۰.    
۲۸. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۸.    
۲۹. شیخ کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۱۹.    
۳۰. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۱۱، ص۳۲۱-۳۲۲.    
۳۱. ابن حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۶، ص۱۰.    
۳۲. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۱۵۶.    
۳۳. قهپایی، عنایت‌الله، مجمع الرجال، ج۱، ص۶۵.    
۳۴. مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال، ج۱، ص۱۹۴.    
۳۵. استرآبادی، محمد بن علی، منهج المقال، ص۳۴۹.    
۳۶. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۲، ص۲۰۹.    
۳۷. مجلسی، محمدباقر، الوجیزه، ص۱۵.    
۳۸. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۱، ص۴.    
۳۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱، ص۱۶.    
۴۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۶۲.    
۴۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۶۴-۶۵.    
۴۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۱، ص۴۵.    
۴۳. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۱، ص۳۵۵.    
۴۴. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۲، ص۲۹۰.    
۴۵. الثقفی بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۲، ص۳۲۷.    
۴۶. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۶۰.    
۴۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱، ص۹۵.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم ثقفی»، ج۱، ص۶۹-۷۰.






جعبه ابزار