• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَوسَط (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَوسَط:(مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمونَ)
«أَوسَط» اسم تفضیل از «وسط» است. و به چند معنى آمده:
۱ - به معنى حد وسط (ميانه) و متعارف.
۲ - عاقل‌تر و عادل‌تر (ميانه‌سال)، بهترين.



به موردی از کاربرد «أَوسَط» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أَوسَط (آیه ۸۹ سوره مائده)

(لا يُؤاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ في أَيْمانِكُمْ وَ لَكِن يُؤاخِذُكُم بِما عَقَّدتُّمُ الأَيْمانَ فَكَفّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكينَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمونَ أَهْليكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْريرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيّامٍ ذَلِكَ كَفّارَةُ أَيْمانِكُمْ إِذا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظواْ أَيْمانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرونَ)
«خداوند شما را بخاطر سوگندهايى كه بدون توجه ياد مى‌كنيد مؤاخذه نمى‌كند؛ ولى در برابر سوگندهايى كه از روى اراده محكم كرده‌ايد، مؤاخذه مى‌نمايد. کفّاره اين گونه سوگندها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهايى است كه غالباً به خانواده خود مى‌دهيد؛ يا لباس پوشاندن بر آن ده نفر؛ و يا آزاد كردن يک برده؛ و هركس كه نمى‌تواند، بايد سه روز روزه بگيرد؛ اين، كفّاره سوگندهاى شماست به هنگامى كه سوگند ياد مى‌كنيد و مخالفت مى‌نماييد). و سوگندهاى خود را حفظ كنيد و نشكنيد. خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مى‌كند، شايد شکر به جا آوريد.»

۱.۲ - أَوسَط در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
(فَكَفّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكينَ‌ ..أَوْ تَحْريرُ رَقَبَةٍ) كفاره عبارتست از عملى كه بوجهى از وجوه، زشتى معصیت را بپوشاند، و اصل اين كلمه از کفر است كه به معناى پوشاندن است.
خدای تعالی مى‌فرمايد:
(نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ) راغب گفته است: كفاره چيزى است كه گناه را بپوشاند، و از همين باب است كفاره سوگند فكفارته اين كفاره به يک اعتبار از متفرعات سوگند است، و آن اعتبار مقدر و عبارتست از شكستن سوگند.
و تقدير اين است: فان حنثتم فكفارته- اگر سوگند را شكستيد كفاره‌اش اين است كه فلان طور كنيد چون از خود لفظ كفاره گناهى كه كفاره دارد فهميده مى‌شود، و اين گناه خود سوگند نيست، چه اگر سوگند معصيت بود در ذيل همين آيه نمى‌فرمود: (وَ احْفَظوا أَيْمانَكُمْ) چون معنا ندارد خداوند سبحان سفارش به حفظ چيزى كند كه خود معصيت است، پس كفاره، مربوط به شكستن سوگند است نه به خود آن، و از همين جهت مؤاخذه‌اى هم كه در (وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ) است مؤاخذه بر شكستن سوگند است نه بر خود آن.
خواهيد پرسيد پس چرا فرمود خداوند شما را بخاطر عقد سوگند به آن مؤاخذه مى‌كند؟! با اين‌كه بنا بر اين بيان عقد سوگند خودش مؤاخذه ندارد، و مؤاخذه در شكستن آنست، جواب اين است كه چون متعلق مؤاخذه كه همان شكستن سوگند است از متعلقات آنست، به عبارت ساده‌تر چون اگر سوگندى نبود حنثى (شكستن) پيش نمى‌آمد.


۱.۳ - أَوسَط در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
آيۀ مورد بحث دربارۀ كفّارۀ سوگند است كه به يكى از سه چيز تعلق مى‌گيرد:
• اطعام ده نفر مستمند.
• پوشاندن ده نفر نيازمند.
• آزاد كردن يک برده.
در مورد اطعام بايد لااقل يک غذاى حدّ وسط بوده باشد كه معمولا در خانوادۀ خود از آن استفاده مى‌شود (من اوسط)، البته ظاهر اين تعبير، حد متوسط از نظر كيفيت است، ولى ممكن است هم اشاره به كيفيت و هم مقدار و کمیت بوده باشد، چنان‌كه در روايتى از امام صادق (علیه‌السلام) حد وسط در كيفيت و در روايتى از امام باقر (علیه‌السلام) حد وسط در كميت نقل شده كه مفهوم آن بازگشت به حد وسط در هردو قسمت مى‌كند.
اين احتمال نيز در تفسیر آيه داده شده كه «اوسط» به معنى «خوب و عالى» است، زيرا يكى از معانى اوسط، عالى است، چنان‌كه در آيۀ ۲۸ سوره قلم مى‌خوانيم:
(قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْ لا تُسَبِّحونَ‌)
«بهترين آن‌ها چنين گفت: آيا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمى‌گوييد.»
تعبير به «اوسط» در اين آيه به معنى كسى است كه در سرحدّ اعتدال از نظر عقل و خرد و دانش باشد، بعضى آن را حد وسط در سن و سال معنى كرده‌اند، ولى اين معنى بسيار بعيد به نظر مى‌رسد، چرا كه ارتباطى ميان سن و گفتن چنين سخن پرمحتوايى نيست.


۱. مائده/سوره۵، آیه۸۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۶۹.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۷۸.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۸۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۱۲۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۶۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۱۱۱.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۶۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۶۸.    
۱۰. قلم/سوره۶۸، آیه۲۸.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۵، ص۶۴-۶۵.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اوسط»، ج۴، ص ۶۶۲.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره مائده | لغات قرآن




جعبه ابزار