• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملا علی معصومی همدانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ملا علی معصومی همدانیملا علی معصومی همدانی (۱۳۱۲-۱۳۹۹ق/۱۲۷۴-۱۳۵۷ش)، معروف به آخوند ملا علی همدانی از علما و مجتهدان شیعه همدان در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
وی علوم دینی را در همدان، تهران و قم نزد اساتید بزرگی چون عبدالرزاق محدث حائری اصفهانی، عمادالدین علی گنبدی، شیخ علی دامغانی، ملا محمد هیدجی، عبدالنبی نوری، میرزا مهدی آشتیانی، محمود مدرس کهکی، محمدرضا تنکابنی، میرزا جوادآقا ملکی تبریزی، شیخ عبدالکریم حائری، شیخ احمد قمی و دیگران فرا گرفته و به درجات عالی نائل آمد و در علوم اسلامی همچون: فقه، اصول، فلسفه، رجال، تاریخ، ادبیات، تفسیر، ریاضیات، نجوم، هیئت، شعر و ادب فارسی اطلاعات گسترد‌ه‌ای به دست آورده و مورد توجه مراجع و بزرگان عصر خود قرار گرفت. ایشان از مدرسان حوزه علمیه قم بود که به درخواست مردم، به همدان هجرت کرد و منشا خدمات مهم اجتماعی، فرهنگی و مذهبی گردید. بازسازی مدرسه آخوند، تاسیس کتابخانه عمومی، انتشار نشریه «پیک اسلام» از جمله اقدامات فرهنگی و اجتماعی آخوند در همدان بود. آخوند همدانی یکی از علمای مؤثر، در مبارزه با رژیم ستمگر پهلوی بود. از این عالم تالیفاتی در موضوعات مختلف برجای مانده است.



آخوند ملا علی معصومی همدانی در سال ۱۳۱۲ق در روستای «وفس» (از روستا‌های بخش سردرود شهرستان رزن است.) از توابع همدان دیده به جهان گشود. پدرش ابراهیم که به استعداد ذاتی و شایستگی وی پی برده بود، آموزش ابتدایی او را به عالم باتقوای منطقه، آخوند «ملا محمدتقی ثابتی» سپرد.
شوق به علم و دانش، علی را برای تکمیل تحصیلات، راهی همدان کرد. وی نزد مدرسان عالی مقام آن‌جا صرف، نحو، معانی، بیان، متون سطح و علوم نقلی را آموخت.
در آن زمان که هنوز حوزه علمیه قم رونق چندانی نداشت و در تهران دانشمندان ممتازی ـ به‌ویژه در علوم عقلی ـ تدریس می‌کردند، آوازه استادان حوزه علمیه تهران این شخصیت را به آن حوزه کشانید.
وی در مدت ۵ سال اقامت در تهران، علوم مختلفی همچون: فلسفه، کلام، ریاضیات و هیئت را نزد استادان والا مقامی همانند عارف معروف، حکیم هیدجی و میرزای آشتیانی فرا گرفت.
با ورود مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به شهر قم، در سال ۱۳۴۰ق ایشان نیز مانند بسیاری از فضلای شهرستان‌ها به قم عزیمت کرده و در آن‌جا به ادامه تحصیل مشغول گردید.


برای شناخت ابعاد شخصیت مردان بزرگ، ناگزیر به آشنایی با استادان آنها هستیم از این‌رو، به معرفی برخی از استادان آخوند می‌پردازیم که عبارتند از آیات و حجج اسلام:
۱. حاج میرزا عبدالرزاق محدث حائری اصفهانی (متوفای ۱۳۸۱ق) وی که از علمای صاحب‌نام و وارسته همدان بود، تاثیر به‌سزایی در ساختار شخصیت ملا علی معصومی داشته است.
از جمله امتیازات وی، عبارت است از: عدم استفاده از وجوهات شرعی، مبارزه با خرافات، تلاش در اعتلا و ترویج مذهب تشیع، پاسخ به شبهات مخالفان و تالیف کتاب بالغ بر ۲۰ جلد در موضوعات فقه، اصول، کلام و اخلاق.
۲. حاج شیخ عمادالدین علی گنبدی (متوفای ۱۳۶۴ق) وی فقیهی بی‌بدیل، عارفی بی‌نظیر و صاحب کرامت بوده است. او در فقه و اصول از آقا سید محمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی و در اخلاق و عرفان از آخوند ملا حسینقلی همدانی بهره برده بود.
آخوند معصومی در عرصه عرفان و اخلاق، توشه‌های فراوانی از این عارف واصل برگرفت.
۳. حاج شیخ علی دامغانی (متوفای ۱۳۷۲ق) وی از شاگردان آخوند خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی بود که به عنوان حاکم شرع، به همدان اعزام شده بود. آخوند معصومی دروس فقه، اصول و کلام را نزد وی فراگرفت.
۴. آخوند ملا محمد هیدجی حکیم هیدجی از شاگردان عارف متاله، «میرزا ابوالحسن جلوه» بود. ملا علی همدانی پیوسته در گفت‌وگو‌هایش از این استاد یاد کرده و نکاتی از حالات معنوی و روحی آن مرد عارف را بازگو می‌کرد. وی حلاوت انس با این استاد و جذبه‌های معنوی آن عارف فرزانه را در وجود خود کاملا احساس می‌نمود.
۵. شیخ عبدالنبی نوری (متوفای ۱۳۴۴ق).
۶. میرزا مهدی آشتیانی (متوفای ۱۳۷۲ق) وی از حکمای نامدار تهران و از شاگردان شهید شیخ فضل‌الله نوری بود.
۷. میرزا محمود مدرس کهکی (متوفای ۱۳۴۶ق).
۸. حاج شیخ محمدرضا تنکابنی (متوفای ۱۳۸۵ق) وی پدر خطیب مشهور، حاج شیخ محمدتقی فلسفی است. آقای فلسفی می‌گوید:
«در محضر پدرم (آیت الله تنکابنی) افراد لایقی تربیت شدند که یکی از آنان، مرحوم آیت الله آخوند ملا علی همدانی بود. او قبل از آن که حوزه علمیه قم تاسیس شود، در دروس پدرم در تهران شرکت داشت. هر وقت به تهران می‌آمد، دیدار از پدرم و درک محضر او را، از فرائض خود می‌دانست.»
[۱] دوانی، علی، خاطرات فلسفی، ص۴۴.

۹. حاج میرزا جوادآقا ملکی تبریزی (متوفای ۱۳۴۳ق).
۱۰. حاج شیخ عبدالکریم حائری (متوفای ۱۳۵۵ق) ملا علی همدانی به مدت ده سال در قم از محضر پر فیض این فقیه نامور بهره برد.
۱۱. حاج شیخ احمد قمی، پدر آمیرزا محمدتقی قمی (مؤسس دارالتقریب مصر).


ملا علی معصومی در اثر شوق درونی و پشتکار شبانه‌روزی، از نظر علمی به درجات عالی نائل آمد و در علوم اسلامی همچون: فقه، اصول، فلسفه، رجال، تاریخ، ادبیات، تفسیر، ریاضیات، نجوم، هیئت، شعر و ادب فارسی اطلاعات گسترد‌ه‌ای به دست آورده و مورد توجه مراجع و بزرگان عصر خود قرار گرفت.
اراده قوی، ایمان به هدف، توسل به اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، استعداد ذاتی، پشتکار مداوم و حضور در محضر اساتید فراوان را می‌توان از عوامل موفقیت این فقیه نامدار به حساب آورد. در این بخش به مراحلی از موفقیت‌های علمی وی، از دوران تحصیل تا مرحله مرجعیت، می‌پردازیم:
شخصیت و اخلاق این عالم، از همان دوران نوجوانی، استعداد درخشان، آینده روشن و لیاقت ذاتی وی را نوید می‌داد دو خاطره زیر این حقیقت را روشن‌تر می‌سازد:
۱. هنگامی که وی در همدان تحصیل می‌کرد برای امرار معاش، شدیدا در فشار بود، روزی همراه عد‌ه‌ای از طلاب به حضور آیت الله حاج شیخ علی دامغانی می‌رسند، استاد به هر یک از طلبه‌ها جهت نماز و روزه استیجاری، پولی می‌پردازد اما هنگامی که نوبت به ملا علی همدانی می‌رسد، آن استاد دور‌اندیش به سیمای این طلبه جوان نگاهی افکنده و به او چیزی نمی‌دهد.
طلبه نوجوان از این پیشامد، ناراحت شده و با کمال شرمندگی به طرف مدرسه راه می‌افتد و خود را سرزنش می‌کند که: چرا من بدان جا رفتم! همین که به حجره می‌رسد، خادم آیت الله دامغانی را می‌بیند که به سراغش آمده است. خادم پس از رساندن سلام استاد و دادن دو برابر مبلغ مذکور به او، می‌گوید: استاد فرمود:
«این مبلغ را از مال خودم به تو می‌دهم. من نوری در صورت تو دیدم و روحانیتی مشاهده کردم که نشانگر مقام رفیع تو در آینده است لذا نخواستم که تو گرفتار این امور شده و از تحصیل بازمانی».
[۲] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۳۲.

۲. ملا علی همدانی در دوران جوانی و تحصیل در قم، در یکی از مجالس سخنرانی‌اش که میرزا عبدالوهاب (وکیل همدان) نیز حضور داشته، خطب‌هایی از نهج البلاغه را از حفظ خوانده و به نحو زیبایی آن‌را شرح می‌دهد.
این سخنرانی آن‌چنان مورد استقبال حاضران قرار می‌گیرد که میرزا عبدالوهاب آن‌را نزد حاج شیخ عبدالکریم حائری مطرح کرده و از این طلبه جوان تمجید به عمل می‌آورد. مؤسس حوزه نیز در حضور میرزا عبدالوهاب، جوان فاضل را تشویق کرده و استعداد وی را می‌ستاید اما بعدا در خلوت به وی می‌گوید: «دلم می‌خواهد تو درس بخوانی و فقیه شوی».
[۳] مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۱.

وی نیز سخن استاد دوراندیش خود را به گوش جان سپرده و در اثر تلاش و پشتکار، در‌ اندک زمانی، در ردیف یکی از مدرسان برجسته قم قرار می‌گیرد.


محفل درس ملا علی همدانی، یکی از درس‌های پرجمعیت حوزه علمیه قم بوده است نویسنده «آیینه دانشوران» در این‌باره می‌نویسد:
«قبل از آن که من به حوزه علمیه قم بیایم، مجلس درس آخوند ملا علی همدانی رونقی به سزا داشته ولی متاسفانه همین نزدیکی‌ها معزی الیه به همدان مراجعت فرموده بودند و من به فیضیابی آن موفق نشدم!»
[۴] ریحان یزدی، سید علیرضا، آیینه دانشوران، ص۱۷۰.



آخوند همدانی با آن که بیشترین وقت خود را صرف حل و فصل امور دینی و اجتماعی مردم منطقه و تربیت طلاب می‌کرد و کمتر به دنبال تالیف آثار قلمی بود ولی با این حال، موضوعاتی را مورد پژوهش قرار داده است از جمله:
۱ ـ اجتهاد و تقلید.
۲ ـ شرح‌حال ابوبصیر، صحابی امام صادق (علیه‌السلام).
۳ ـ لباس مشکوک.
۴ ـ قاعده لاضرر و لا ضرار.
۵ ـ رسال‌هایی در عصیر عنبی، زبیبی و تمری.
۶ ـ رسال‌هایی در کلام نفسی.
۷ ـ پژوهشی در علم رجال.
۸ ـ اسرار الصلوه.
۹ ـ رساله چهل حدیث.
۱۰ ـ رساله حبط و تکفیر.
۱۱ ـ رسال‌هایی در پیرامون لفظ «عدة» (عدة: عدة من اصحابنا.) در «الکافی».
۱۲ ـ حاشیه بر «انیس التجار»، نراقی.
۱۳ ـ حاشیه بر «عروة الوثقی» سید کاظم یزدی.
۱۴ ـ تقریرات فقه و اصول آیت الله حائری.
۱۵ ـ مجموعه اشعار.
[۵] شریف رازی، محمد، آثار الحجه، ص۳۷۸ - ۳۷۹.



در سال ۱۳۵۰ق مردم همدان از حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم، تقاضا کردند که آخوند ملا علی همدانی برای حل و فصل امور دینی و تدریس در حوزه علمیه همدان به زادگاهش مراجعت کند. آیت الله حائری این تقاضا را پذیرفت و آخوند ملا علی با پیشنهاد وی، به همدان هجرت کرد. هنگام عزیمت این عالم به خطه همدان، حاج شیخ عبدالکریم فرمود: «من مجتهد عادلی را برای مردم شهر همدان فرستادم!».
[۶] مجله نور علم، ش ۴۶، ص۵۸.
[۷] شریف رازی، محمد، آثار الحجه، ص۳۷۸.

با وجود شخصیت‌های بزرگ علمی، ادبی، فقهی و فلسفی در همدان، طولی نکشید که آخوند همدانی جایگاه ویژ‌ه‌ای در دل‌های مردم باز کرد و منشاء خدمات مهم اجتماعی، فرهنگی و مذهبی گردید. حضرت آیت الله نوری همدانی در این مورد می‌فرماید:
«آیت الله العظمی آقای آخوند، مرد بسیار بزرگی بود. از آیت الله العظمی حاج شیخ خواسته بودند یک نفر را برای اداره امور علمی و تبلیغی همدان و اطراف بفرستد، آن بزرگوار نیز آقای آخوند را فرستاده بود. ایشان، دارای فضائل بسیاری بود یکی این‌که مرد جامعی بود یعنی معلومات ایشان، در فقه و اصول فقه منحصر نمی‌شد در تاریخ و تفسیر و انساب و ادبیات عرب هم بسیار وارد بود. جامعیتش کم‌نظیر بود!»
[۸] مجله حوزه، ش ۲۷.



یکی از درخشان‌ترین صفات زندگی آخوند ملا علی همدانی، پرورش عالمان و اسلام‌شناسان متعهد بود. این مربی خستگی‌ناپذیر بیش از ۶۰ سال، تربیت طلاب و دانشجویان علوم دینی را با اخلاص و ایمان بر عهده گرفت و نیاز‌های علمی، معنوی و رفاهی آنان را تا حد توان تامین کرد.
اسامی برخی از تربیت‌یافتگان مکتب ایشان (آیات و حجج اسلام)، بدین قرار است:
۱ ـ حاج سید رضا بهاءالدینی.
۲ ـ حاج میرزا حسین نوری، از مراجع تقلید که مرحوم آخوند ملا علی همدانی عنایت ویژ‌ه‌ای به ایشان داشت.
۳ ـ شهید دکتر محمد مفتح همدانی وی از منادیان «وحدت حوزه و دانشگاه» بود.
۴ ـ حاج سید مصطفی هاشمی (رحمة‌الله‌علیه) این عالم از ابتدا تا انتهای تحصیل در خدمت آخوند، و مورد توجه مخصوص وی بود. گفته شده که مرحوم آخوند فرموده بود: «اگر در روز قیامت از من بپرسند برای اسلام چه کردی؟ من حاج آقا مصطفی را می‌آورم و می‌گویم این را تربیت کرده‌ام.»
۵ ـ حاج سید محمود طالقانی (رحمة‌الله‌علیه).
۶ ـ حاج شیخ محمدحسین بهاری (رحمة‌الله‌علیه).
۷ ـ حاج شیخ علی انصاری (رحمة‌الله‌علیه).
۸ ـ حاج شیخ رضا انصاری (رحمة‌الله‌علیه).
۹ ـ سید ابوالحسن موسوی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه همدان.
۱۰ ـ حاج شیخ احمد صابری همدانی نماینده محترم استان همدان در مجلس خبرگان رهبری.
۱۱ ـ حاج شیخ نوح نجفی (رحمة‌الله‌علیه).
۱۲ ـ حاج شیخ احمد رحمانی نویسنده کتاب «الامام علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام)».
۱۳ ـ حاج سید رضا فاضلیان امام جمعه ملایر.
۱۴ ـ حاج شیخ حسن عندلیب‌زاده امام جمعه سابق همدان.
۱۵ ـ حاج سید‌ هاشم حمیدی.
۱۶ ـ میرزا محمدعلی عراقچی.
۱۷ ـ میرزا ابوالقاسم دانش آشتیانی (متولد ۱۳۲۹ق) امام جمعه سابق آشتیان و نویسنده کتاب‌های: سقیفه، رمز نیکبختی و دو سرمایه نفیس.
[۹] مجمع الفکر الاسلامی، موسوعة مؤلفی الامامیه، ج۲، ص۵۰۸.



یکی از رموز موفقیت عالمان دین ـ که مرزبانان اعتقادی مردم مسلمان به شمار می‌آیند ـ خصوصیات اخلاقی و رعایت نکات ظریف اجتماعی بوده است. آنان با زحمات طاقت‌فرسای خویش، و بهره‌گیری از مربیانی شایسته و انسان‌پرور، به این فضایل اخلاقی نایل آمده‌اند.
آخوند ملا علی همدانی نیز به سبب مجاهدت‌های روحی، دل‌های آماده را به سوی حقیقت اسلام جذب می‌کرد. در این‌جا برخی از ویژگی‌های اخلاقی وی را می‌خوانیم:

۸.۱ - گشاده‌رویی

آقای علیرضا ذکاوتی ـ که مدتی در محضر آخوند بوده و از نزدیک با اخلاق و روحیات وی آشنایی داشته است ـ در این رابطه می‌گوید:
«شکفتگی چهره و گشاده‌رویی، از صفات مؤمن است و آن بزرگوار همواره چنین بود حتی بعد از آن که آن داغ بزرگ (شهادت فرزندش به دست عوامل رژیم شاه.) را تحمل کرد، هنوز روحیه مزاح و خوش‌طبعی خود را حفظ کرده بود. با هر کس از کودک، پیر، زن، مرد، عالم و جاهل، مراجع و افراد صاحب قدرت و ثروت تا سائل، مسکین و مضطربا هر کس به زبان خودش سخن می‌گفت.
او انسانی بود وارسته، پرهیزگار، خوشخو، آرام، مهربان، متین، موقر، دردآشنا و اهل تحمل و مدارا. در حقیقت آن‌چنان بود که در فرهنگ دینی ـ عرفانی ما در مورد ویژگی‌های یک انسان وارسته مطرح شده است. مسلما کسب آن خصوصیات بر اثر ریاضت‌های دراز مدت شرعی و نیت پاک و هدف بلندی بود که آن بزرگوار از آغاز داشته است.»
[۱۰] مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۳-۷۱.


۸.۲ - توجه به جایگاه روحانیت

روزی یکی از تجار نیکوکار به حضور آقای آخوند رسیده و عرض می‌کند: من باغی دارم که الآن (قبل از سال‌های ۱۳۵۶ش) هشتاد هزار تومان قیمت دارد، دوست دارم آن باغ را به شما ببخشم.
ایشان می‌فرماید: اگر الآن باغ را بفروشی و پول آن‌را به من بدهی که به عنوان شهریه به طلاب بدهم، می‌پذیرم و الا قبول نخواهم کرد.
یکی از حاضرین به آخوند عرض می‌کند: وقتی ایشان مایلند این باغ را به شما ببخشند، چرا قبول نمی‌کنید؟ آخوند ملا علی همدانی می‌فرماید: اگر الآن من این باغ را قبول کنم، قیمت آن هشتاد هزار تومان است، بعد از مدتی با یک کلاغ چهل کلاغ مردم به هشتصد هزار تومان و بعد از مدتی، چند میلیون خواهد شد. این امر سبب می‌شود که مردم نسبت به روحانیت بدبین شوند و در صداقت آنان تردید نموده و عقایدشان متزلزل شود!
او بارها می‌گفت: عمامه من سفید است باید مراقبت کنم لکه‌دار نشود پارچه سفید زود لکه بر می‌دارد. (با‌ اندک لغزشی، حیثیت روحانیت زیر سؤال می‌رود.)
[۱۱] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۷۸.


۸.۳ - استفاده از فرصت

آخوند همدانی دائما مشغول مطالعه بود و پشتکار و حافظه‌ای قوی داشت وقتی که در تهران مشغول تحصیل بود، روزی همراه طلاب تصمیم می‌گیرند به زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) بروند، در راه ـ که آن زمان با پای پیاده طی می‌شد ـ همراهان مشغول صحبت و گفت‌وگو می‌شوند. ملا علی همدانی می‌گوید: من در فاصله پیمودن آن مسیر، «زیارت جامعه» را از اول تا آخر خواندم و حفظ نمودم.
[۱۲] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۸۰.


۸.۴ - زهد و ساده‌زیستی

زهد و ساده‌زیستی آخوند همدانی، زبانزد مردم بود او هیچ وقت آن روش اولیای الهی را در زندگی ـ علی‌رغم همه دگرگونی‌های اجتماعی و فردی ـ از دست نداد. زندگی ساده و خداپسندانه وی، دل‌ها را به سویش جذب کرده و شیفته‌اش می‌کرد هر کس به حضورش می‌رفت، ارادت و علاقه‌اش به او بیشتر می‌شد. او مصداق کامل کلام امام صادق (علیه‌السّلام) بود که فرمود: «کونوا دعاة للناس بالخیر بغیر السنتکم» لذا مردم را با عمل نیکوی خویش دعوت به خیر و صلاح می‌کرد. در این مورد، خاطرات فراوانی از ایشان نقل شده است از جمله این که:
روزی در حالی‌که عبای ساد‌ه‌ای را پوشیده بود، یکی از ارادتمندانش به وی می‌گوید: حضرت آیت الله! چند روز است می‌بینم که حضرت عالی این عبای مندرس را بر تن دارید اگر اجازه فرمایید برایتان عبای تابستانی نو و خوبی را تهیه کنم؟! آخوند همدانی آهی کشیده و می‌گوید:
این عبا هم برای من خیلی زیاد است مگر ما می‌خواهیم چه بکنیم؟ شما می‌دانید من درآمد شخصی ندارم و آنچه به دستم می‌رسد، وجوه شرعی و بیت‌المال است. من سعی می‌کنم در استفاده آن برای مصارف شخصی خودم احتیاط لازم را به عمل آورم. آن منزل مسکونی و زندگی را هم که می‌بینید، مال همسرم می‌باشد و از بیت‌المال تهیه نشده است. از این‌رو، اکتفا به این نوع لباس، راحت‌تر و سالم‌تر می‌باشد فردا، حساب و کتابی در کار است و نمی‌توان سهم امام را دل‌بخواهی خرج کرد.
[۱۴] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۶۱ - ۶۲، (با تلخیص).



آقای صابری همدانی می‌نویسد:
«آخوند ملا علی همدانی اهل دعا و ذکر و تهجد بود و طلاب را هم به تهجد تشویق می‌کرد. و از بزرگان نقل می‌کرد: «طلبه‌ای که در دوران طلبگی نماز شب نخواند، به جایی نخواهد رسید و عاقبت خوبی نخواهد داشت!»
او هر روز «دعای صباح» را بعد از نماز صبح از حفظ می‌خواند و حال خوشی هم داشت. در یکی از مسافرت‌هایم به همدان، حضور ایشان بودم و صدای دلنشین دعای صباح ایشان در ما اثر معنوی داشت.
مرحوم آخوند در «عرفان» خیلی تحت تاثیر حکیم هیدجی قرار داشت غالبا نکته‌های عرفانی و معنوی از ایشان نقل می‌کرد و چند بیت ترکی از اشعار فلسفی و عرفانی حکیم هیدجی را می‌خوانداز جمله:
اولماز اولا گل تکان، تکان گل• • • گر استرن آغلا، استرن گل
ممکن نیست گل، خار و یا خار، گل شودخواهی گریه کن یا بخند.
وی می‌گفت: اول مرحله سلوک: «یقظه» («یقظه» در اصطلاح عرفا، به معنای «بیداری از خواب غفلت» است و اسباب آن موعظه، معرفت و تجلی انوار الهی در قلوب است که به واسطه اجابت دعوت هدایت‌گران به سوی حق و خدمت به -اولیاءالله -حاصل می‌شود.) است و در توضیح آن، این شعر حافظ را زمزمه می‌کرد:
آمد افسوس کنان مغبچهی باده فروش• • • گفت: بیدار شو‌ای رهرو خواب آلوده!
[۱۵] مجله نور علم، ش ۴۶، ص۶۲.



آخوند همدانی با همه مقامات معنوی در معاشرت با افراد، گشاده‌رو و خوش‌برخورد بود و گاهی مطالب سودمند را در قالب لطیفه بیان می‌کرد از جمله:
۱ ـ آقای قاسم برنا ـ‌اندیشمند همدانی و از نویسندگان ماهنامه پیک اسلام ـ می‌گوید:
گاهی که به محضر آخوند همدانی می‌رفتم، ایشان ضمن تجلیل از اهل علم و مطالعه، به شوخی می‌فرمود:
«آقای برنا، اهل کتاب و مطالعه است و من هم، اهل کتاب را پاک می‌دانم.»
۲ ـ یکی از افرادی که لباس اهل علم را کنار گذاشته و در ردیف خدمت گزاران رژیم طاغوتی پهلوی قرار گرفته بود روزی به آخوند همدانی برخورد کرده و به وی می‌گوید: شنیده‌ام حضرت عالی فرمود‌ه‌اید فلانی، فاسق شده است؟! آخوند همدانی پاسخ می‌دهد: «نه، من گفته‌ام فسقش ظاهر شده است.»


یکی از افرادی که مدتی در مدرسه آخوند تحصیل کرده است، می‌گوید:
ایامی که طلبه بودم و افتخار شاگردی ایشان را داشتم، شبی پس از درس و بحث، با یکی از دوستان در حیاط مدرسه مشغول شوخی بودیم که ناخود آگاه روی گل‌های باغچه مدرسه افتادم و گل‌های زیبای باغچه پایمال شد. فردای آن شب که خادم مدرسه از موضوع مطلع شد، برای شکایت به نزد آیت الله همدانی رفت. آن بزرگوار که متوجه ظرافت‌های اخلاقی در تربیت طلاب جوان بود، به خادم مدرسه فرمود: «آقا رضا! ناراحت نباش ما گل‌ها را برای طلبه‌ها می‌خواهیم نه طلبه‌ها را برای گل‌ها».
این سخن حکیمانه، که حاکی از عمق نگاه ایشان به زندگی و بعد ابزاری امکانات برای رشد و ترقی است، چندان تاثیر تربیتی در من نهاد که تا امروز فراموش نکرده‌ام.
[۱۶] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۹۳، به نقل از فصلنامه فرهنگ همدان.
[۱۷] فصلنامه فرهنگ همدان، ش ۱۰، ص۱۹.



آخوند ملا علی همدانی علاوه بر شم فقاهتی و کمالات علمی و اخلاقی، طبع شعر هم داشت گاهی در مذاکرات و مباحثات ادبی بعضی از اشعارش را می‌خواند. نمونه‌ای از اشعار وی، غزل عرفانی زیر است که با تخلص «فنا» سروده است:
به خرابات روم بهر نگهداری دل ••• تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل
او شب و روز بسوزد ز غم هجر بتان ••• من بسازم به غم و رنج و گرفتاری دل
چه زیانها که نمودم ز ره دل خواهی ••• چه ملامت که کشیدم به هواداری دل
خواب هرگز نکند آن که دلش بیدار است ••• ما نکردیم شبی صبح به بیداری دل
هر چه کردیم علاج دل بیمار نشد ••• تنگ شد حوصله از بهر پرستاری دل
اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید ••• روز من گشت چو شب، بهر سیه کاری دل
‌ای «فنا»! چاره دردت نتوان کرد مگر ••• اشک خونین و دعای سحر و زاری دل
آخوند همدانی بر ادبیات فارسی، عربی، حکمت و عرفان (نظری و عملی) آشنایی کامل داشت او شعر فارسی را دوست می‌داشت و از میان شعرای فارسی زبان، «حافظ» را برتر می‌شمرد و این شعر را مکرر می‌خواند:
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق ••• غرقه گشتند و نگشتند به خواب آلوده
به طهارت گذران منزل پیری و مکن ••• خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده


از آن جایی که آخوند همدانی یکی از شاگردان برجسته حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم) بود، در علم و دانش و تقوا نیز در ردیف مراجع عظام تقلید به شمار می‌آمد. حتی برخی از بزرگان، او را از نظر حضور ذهن و داشتن حافظه نیرومند و قوی، بر دیگر معاصرانش ترجیح می‌دادند و تقلید از ایشان را توصیه می‌کردند اما او با آن همه شایستگی، مطرح ساختن خویش را به عنوان مرجع، نوعی برتری‌طلبی می‌انگاشت و مکرر می‌فرمود: «به هر کدام از این رساله‌های عملیه موجود که منتشر شده‌اند، عمل کنید، مبرء از تکلیف و مسقط ذمه است و نیازی به چاپ رساله دیگر نیست».
در حالی‌که علاقه‌مندان و مقلدان وی در منطقه غرب، اصرار داشتند که رساله آخوند به چاپ برسد اما وی مانع گشته و می‌فرمود: «نیازی به صرف بیت‌المال و خرج سهم امام (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در این مورد نمی‌بینم. من مسائل جدیدی ندارم که در این رساله‌ها نیامده باشد فقط در چند مساله با مراجع حاضر اختلاف‌نظر دارم. خواستاران، می‌توانند آن مسائل را شفاها بپرسند و جواب بگیرند.»
[۱۸] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۷۲.



آخوند ملا علی همدانی در کنار فعالیت‌های علمی، خدمات فرهنگی ـ اجتماعی متعددی انجام داده است که مهم‌ترین آنان عبارتند از:
الف) بازسازی مدرسه آخوند
مدرسه ملا محمدحسین اردستانی، به همت آخوند همدانی در مدت سه سال، بازسازی گردید و در سال ۱۳۲۳ش به پایان رسید و بعد از آن، به نام «مدرسه آخوند» معروف شد. در این مدرسه ـ که جاذب‌های روحانی دارد ـ طلاب زیادی تربیت شده‌اند و به عنوان مهم‌ترین حوزه علمیه غرب کشور به شمار می‌آید و مشتاقان علوم اسلامی در گوشه و کنار کشور، با نام این مدرسه آشنایی داشته و به احیاگر آن عشق می‌ورزند.
ب) تاسیس کتابخانه عمومی
پس از بازسازی مدرسه آخوند و استقبال کم‌نظیری که از آن به عمل آمد، آخوند همدانی کتابخانه مهمی را با همیاری مردم در کنار آن مدرسه ساخت. او این کتابخانه را در سال ۱۳۳۲ش با نام «کتابخانه و قرائت خانه عمومی غرب» رسما افتتاح کرد.
ج) انتشار نشریه «پیک اسلام»
آخوند همدانی پس از راه‌اندازی کتابخانه غرب، ضمن اظهار خرسندی فراوان می‌فرمود: «تکمیل این حوزه علمیه و کتابخانه به دو چیز است: یکی، ایجاد نشریه‌ای برای کتابخانه و مدرسه و دیگر، تنظیم فهرست تفصیلی نسخه‌های خطی کتابخانه».
در پی این سخنان، کار تهیه فهرست تفصیلی نسخه‌های خطی به همت حجج اسلام: محمدجواد مقصود همدانی و شیخ احمدعلی مروج انجام شد. و سپس مجل‌های دینی با عنوان «پیک اسلام» ـ که ارگان حوزه علمیه همدان و کتابخانه غرب بود ـ تاسیس و منتشر شد. این نشریه تحت سرپرستی آن بزرگمرد و همت اعضای هیات تحریریه، به چاپ رسید و از دی ماه ۱۳۴۱ تا مهرماه ۱۳۴۲ شش شماره از آن منتشر گردید.
مطالب این نشریه نوعا توسط نویسندگان فاضل منطقه غرب و استادان حوزه‌های علمیه قم و نجف نگاشته می‌شد.
انتشار این مجله در شرایطی که در روزگار حکومت منحوس پهلوی کار علمی، فرهنگی و مطبوعاتی در حوزه‌های علمیه، با مشکلات فراوانی مواجه بود، حرکت مثبتی در جهت تعمیق اندیشه دینی محسوب شده و درخور تقدیر و تجلیل بود هر چند که کارشکنی بعضی و تنگنا‌های اقتصادی، مانع ادامه انتشار نشریه گردید!


آخوند ملا علی همدانی یکی از علمای مؤثر، در مبارزه با رژیم ستمگر پهلوی بود. تحرکات و تلاش‌های وی در زمینه‌سازی برای پیروزی نهضت امام خمینی (قدس‌سره)، در صفحات زرین تاریخ انقلاب اسلامی ایران ثبت است. آخوند همدانی در یاری رساندن به انقلابیون، تمام همتش را به کار گرفت. چند نمونه از شیوه‌های این عالم ظلم ستیز را یادآور می‌شویم:
۱ ـ علاقه و ارتباط نزدیک با حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)
از آن جایی که این عالم وارسته شناخت کاملی از امام خمینی (قدس‌سره) داشت، از نهضت آن بزرگوار حمایت می‌کرد. وی در تجلیل از امام خمینی (قدس‌سره) می‌گفت: «حاج آقا روح‌الله صفحه‌ای را در تاریخ به نام خود گشود.»
هنگامی که به وی گفته شده بود: چرا شما مثل آقای خمینی عمل نمی‌کنید؟ او متواضعانه پاسخ داده بود: «کار آقای خمینی درست است ولی آن کار از عهده ما بر نمی‌آید.»
آیت الله جعفر سبحانی می‌گوید: در مسافرتی که با حضرت امام به همدان داشتیم، از آخوند شنیدم که گفت: «ای کاش همه کسانی که به همدان می‌آیند، نظیر حاج آقا روح الله باشند!»
حضرت امام خمینی (قدس سره) نیز متقابلا به این یار قدیمی و همدوره تحصیلی خود عشق می‌ورزیدند هنگامی که از امام خمینی پرسیده بودند: مقلدان شما وجوه شرعیه را چگونه به دست مرجعشان برسانند؟ فرموده بود: «جایی که آخوند هست، وجوهات شرعیه را برای من نفرستید.»
و هنگامی که علمای تهران می‌خواستند آثار امام را به چاپ برسانند، ایشان گفته بود که: «من احتمال می‌دهم مجموعه آثار این جانب در کتابخانه آخوند همدانی باشد.»
[۱۹] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۰۷.
[۲۰] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۰۸.
[۲۱] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۴۵.

۲ ـ طاغوت‌زدایی
آخوند همدانی در فرصت‌های مختلف، خشم خود را از طاغوت و مظاهر آن اظهار می‌کردد استان زیر نشانگر این واقعیت است:
افتتاح «درمانگاه سمیعی» ـ واقع در نزدیکی منزل ایشان ـ به عهده آخوند همدانی قرار داده شده بود، یکی از عوامل رژیم پهلوی با صدای بلند گفت: حضرت آیت الله! به نام نامی اعلی حضرت افتتاح کنید. مرحوم آخوند فرمود: «به نام نامی حضرت ولی‌عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) افتتاح می‌کنم.»
۳ ـ هجرت برای آزادی امام خمینی (قدس سره)
در خرداد ۱۳۴۲ هنگامی که حضرت امام دستگیر می‌شود، جمعی از علمای شهرستان‌ها به تهران مهاجرت کردند تا نسبت به آزادی ایشان، اقدام نمایند آیت الله معصومی همدانی نیز همراه این گروه بود.
[۲۲] دوانی، علی، نهضت روحانیون، ج۴، ص۱۳۲.

۴ ـ نامه‌ای به امام خمینی (قدس‌سره)
آخوند همدانی که در راس روحانیت همدان قرار داشت، همراه علمای منطقه در تایید نهضت امام خمینی (قدس سره) اعلامیه صادر نموده و نامه‌هایی را به محضر بزرگان ارسال می‌داشت. نامه زیر، یکی از این موارد است:
قم ـ حضرت حجة الاسلام والمسلمین آیت الله فی العالمین المجاهد فی سبیل الله جناب آقای خمینی (مدظله العالی).
(الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون). فاجعه اسفناک دانشگاه امام عصر (ارواح العالمین له الفداء) و همچنین ضربه‌هایی که اخیرا بر پیکر اسلام وارد شده، قلوب مسلمین را جریحه‌دار و جامعه روحانیت را متاثر ساخته. اخیرا زمزمه هجرت علمای اسلام به نجف اشرف، مزید بر تاثرات گردید. بدین‌وسیله، عطف به اعلامیه جامعه روحانیت، متذکر می‌گردد تا آخرین مراحل حصول نتیجه جامعه روحانیت، پشتیبانی خود و اهالی را از علما و بالاخص حضرات مراجع قم، اعلام و منتظر اخذ تصمیم حضرات علمای قم بوده تا در تصمیم آنان شرکت و اگر خدای ناخواسته تصمیم به هجرت گرفته شود، دسته‌جمعی این تصمیم را اتخاذ نماییم.
ـ... علی بن ابراهیم معصومی
[۲۳] دوانی، علی، نهضت روحانیون، ج۴، ص۱۳۲.



بسیاری از علما از ملا علی همدانی تعریف و تمجید کرده و جایگاه بالایی برای او قائل شده‌اند.

۱۶.۱ - آیت الله‌ مرعشی نجفی

«او آفتاب علم و با ورود مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به شهر قم، در سال ۱۳۴۰ق این عاشق بی‌قرار علوم اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز مانند بسیاری از فضلای شهرستان‌ها به قم عزیمت کرده و در آن‌جا به ادامه تحصیل مشغول گردید. حکمت و تقوا، میدان‌دار علم رجال و درایه، قهرمان حدیث و روایت، جلوه فضیلت، معدن فقه و اصول، دانشمندی صالح و نیکو روش، پژوهش‌گری نقاد و هوشمند، بنیانگذار مدرسه دینیه در شهر همدان، احیاگر حوزه علمیه و کتابخانه و تربیت کننده عد‌ه‌ای از دانشوران با عظمت در دامان پر مهر خود بود.»
[۲۴] مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۰.


۱۶.۲ - علامه طباطبایی

علامه سید محمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان می‌فرمایند:
زمانی که آخوند ملا علی همدانی و علامه طباطبایی هر دو در مشهد منزل آیت الله میلانی میهمان بودند، مباحثات و مناظرات عالمانه و حکیمانه‌ای بین آنها واقع می‌شد. وقتی از علامه طباطبایی راجع به مقام علمی و معنوی آیت الله آخوند سؤال شده بود، فرموده بود: «جا دارد مردم از اطراف و اکناف و نقاط دوردست مهاجرت نمایند به همدان، به قصد زیارت آقای آخوند».
وقتی از آقای آخوند راجع به علامه سؤال شده بود، فرموده بود: «مدتی بود من دعایی را می‌خواندم و درباره آن دعا آمده بود: «هر کس این دعا را بخواند، خدا گنجی را نصیب او گرداند». معلوم می‌شود دعای من مستجاب شده است. آن گنج، آقای طباطبایی است که در این مدت نصیب من گشته و هم صحبت من شده است.»
[۲۵] قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۰۸.


۱۶.۳ - آیت الله نوری همدانی

حضرت آیت الله نوری همدانی می‌فرمایند: «او خیلی خوش‌معاشرت و خوش مجلس بود و به همین وسیله، در اعماق دلها نفوذ می‌کرد و تربیت و موعظه‌اش، مؤثرتر می‌شد. خیلی هم خوش‌بیان بود، لذا منبرش هم بسیار خوب بود.
ماه رمضان و ماه محرم، در پای منبرش غوغا می‌شد. مطالبش در منبر چون از دل برمی‌خاست، بسیار مؤثر بود و انسان را منقلب می‌کرد و تحولی به وجود می‌آورد. یکی دیگر از مزایای آخوند، این بود که خیلی قدر اوقات را می‌دانست جدی بود، از پنج دقیقه وقت هم استفاده می‌کرد. معمولا هرجا می‌رفت، کتابی زیر بغلش بود.»
[۲۶] مجله حوزه، ش ۲۷، ص۳۵.


۱۶.۴ - آیت الله شبیری زنجانی

حضرت آیت الله شبیری زنجانی می‌فرمایند: «آخوند عالمی جامع، متواضع و کم‌نظیر بود. هیچ‌گاه به خاطر مقام‌خواهی و ریاست‌طلبی، با رقبایش درنیفتاد و حتی از آنان به نیکی و احترام نام می‌برد و این، نبود جز این که به راستی بر نفس خویش تسلط داشت.
در زمان آیت الله العظمی بروجردی شخصی نزد ایشان رفته و از مرحوم آخوند بدگویی و سعایت کرده بود به طوری‌که این سعایت، مؤثر افتاده بود مع الوصف، مرحوم آخوند همدانی همواره از آن مرجع گرانقدر جهان تشیع به بزرگی و عظمت یاد می‌کرد.»
[۲۷] مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۶.



پسران آخوند ملا علی همدانی عبارتند از:
۱ ـ شهید حسن معصومی که در پیکار با رژیم ستم‌شاهی، در سال ۱۳۵۳ش به شهادت رسید. آن عارف فرزانه در فراق فرزند شهیدش این شعر را زمزمه می‌کرد:
حق، جدایی فکند بین تن و جانش را ••• هر که‌ انداخت جدایی به میان من و تو
۲ ـ محمد معصومی که به عنوان دبیر در مدارس تدریس می‌کرد.
۳ ـ حسین معصومی همدانی مدرس تاریخ و فلسفه در دانشگاه صنعتی شریف، محقق و ویراستار.


آخوند ملا علی همدانی در ۳۱ تیر ماه ۱۳۵۷ش هم‌زمان با اوجگیری مبارزات ملت مسلمان ایران، بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت.
خبر ارتحال آن مرد روحانی به حدی مردم را متاثر نموده بود که حتی خانواده‌های اقلیت‌های مذهبی نیز در سوگ آن فقیه عارف، اشک ماتم ریختند.
تشییع جنازه باشکوهی که توسط ده‌ها هزار نفر از مردم همدان به عمل آمد، راه پیمایی‌ها و تظاهرات ضد رژیم پهلوی را تشدید کرد.
بدن وی، بعد از اقامه نماز توسط آیت الله حاج شیخ‌ هادی تالهی، در باغ بهشت همدان به خاک سپرده شد. مزار این شخصیت، زیارتگاه عاشقان اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) است.


۱. دوانی، علی، خاطرات فلسفی، ص۴۴.
۲. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۳۲.
۳. مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۱.
۴. ریحان یزدی، سید علیرضا، آیینه دانشوران، ص۱۷۰.
۵. شریف رازی، محمد، آثار الحجه، ص۳۷۸ - ۳۷۹.
۶. مجله نور علم، ش ۴۶، ص۵۸.
۷. شریف رازی، محمد، آثار الحجه، ص۳۷۸.
۸. مجله حوزه، ش ۲۷.
۹. مجمع الفکر الاسلامی، موسوعة مؤلفی الامامیه، ج۲، ص۵۰۸.
۱۰. مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۳-۷۱.
۱۱. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۷۸.
۱۲. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۸۰.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۰۵.    
۱۴. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۶۱ - ۶۲، (با تلخیص).
۱۵. مجله نور علم، ش ۴۶، ص۶۲.
۱۶. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۹۳، به نقل از فصلنامه فرهنگ همدان.
۱۷. فصلنامه فرهنگ همدان، ش ۱۰، ص۱۹.
۱۸. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۷۲.
۱۹. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۰۷.
۲۰. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۰۸.
۲۱. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۴۵.
۲۲. دوانی، علی، نهضت روحانیون، ج۴، ص۱۳۲.
۲۳. دوانی، علی، نهضت روحانیون، ج۴، ص۱۳۲.
۲۴. مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۰.
۲۵. قنبری، محمد، همچو سلمان، ص۱۰۸.
۲۶. مجله حوزه، ش ۲۷، ص۳۵.
۲۷. مجله نور علم، ش ۴۶، ص۷۶.



سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «ملاّ علی معصومی همدانی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۲۴.    






جعبه ابزار