• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آل قتاده

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آل قَتاده (حک: ۶۱۶ ق-۷۰۱ ق)، از نسل قتادة بن ادریس و از طبقه چهارم اشراف حاکم بر مکه بودند. مذهب آنان متمایل به زیدیه بوده و حکمرانی این خاندان با سال‌های پایانی خلافت عباسیان در عراق، دولت ایوبیان در مصر و شام، و دولت ممالیک همزمان بود.



آل قَتاده از نسل ابوعزیز قتادة بن ادریس بن مطاعن حسنی، ملقب به نابغه، و از طبقه چهارم اشراف حاکم بر مکه هستند. آل قتاده در حجاز به تدریج به تیره‌های گوناگون تقسیم شدند و به نام‌های مختلف شهرت یافتند.
[۳] ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۰۵.
حکمرانی این خاندان با سال‌های پایانی خلافت عباسیان در عراق، دولت ایوبیان در مصر و شام، و دولت ممالیک همزمان بود. قتاده، سرسلسله این خاندان، در قریه عَلقمیه در یَنْبُع از مادری که از اشراف هواشم (سادات حسنی حاکم بر مکه) بود، زاده شد.


قتاده پس از همراه کردن خویشان خود، با تیره‌هایی از سادات حسنی حاکم بر ینبع مبارزه کرد و پس از اخراج آنان، بنی‌یحیی را نیز از وادی صفراء در مسافت ۵۱کیلومتری مدینه در راه بدر اخراج کرد و دیگران را فرمانبر خویش ساخت.
[۹] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۸۵.
او در سال ۵۹۷ ق. با آگاهی از ظلم هواشم مکه بدان جا حمله کرد و با اخراج شریف مکثر بن عیسی، حاکم مکه، و کشتن فرزندش محمد، حکومت مکه را در دست گرفت.
[۱۳] غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۴۷.
[۱۴] فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۴۴.
وی به رغم ناکامی در تصرف مدینه
[۱۶] عبد الغنی، عارف، تاریخ امراء مکه، ص۴۶۸.
بر برخی از نواحی اطراف آن و نیز طائف، نجد و بعضی از نواحی یمن چیره شد.
[۱۹] احمد صباغ، محمد، تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۲.
او سرانجام در ذی‌حجه سال ۶۱۷ ق. در ۹۰ سالگی از دنیا رفت و به نقلی به دست فرزندش حسن کشته شد.
[۲۴] فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۲۷.

در منابع، گزارش‌های فراوان از فرزندان قتاده آمده است.
[۲۵] ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۰۵.
راجح، حسن، علی اکبر، علی اصغر، محمد، قاسم، حسان، حنظله و ادریس
[۲۷] یوسف بن رسول، عمر، طرفة الاصحاب، ص۱۰۶.
[۲۸] ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۰۵.
از فرزندان او هستند که برخی از آنان به حکمرانی مکه رسیدند.


از فرزندان او برخی به حکمرانی مکه رسیدند عبارت‌اند‌از:

۳.۱ - حسن

شهاب‌الدین حسن بن قتاده (حک: ۶۱۷ ق-۶۱۹ ق):
[۳۰] فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۸۰.
وی ادیب و شاعر بود و طبعی تند داشت.
[۳۱] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۹۰.
حسن از سال ۶۱۷ ق. به مدت سه سال حکمران مکه بود. در گزارشی، به سال ۶۱۸ ق وی با توطئه برادرش راجح و آقباش، امیرالحاج خلیفه عباسی الناصر لدین‌الله، روبه‌رو شد. او با آگاهی از این اتحاد، دستور داد تا راه‌های ورودی مکه را بر روی حج‌گزاران عراقی بسته، به آنان حمله کنند. در این درگیری، آقباش که بر فراز کوه حبشی رفته بود، کشته شد و راجح نیز به یمن گریخت. مدتی بعد او از خلیفه عباسی عذرخواهی کرد و خلیفه هم پذیرفت.
[۳۳] فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۰، ۳۲.
[۳۴] سنجاری، علی، منائح الکرم، ج۲، ص۲۸۷-۲۸۸.

در پی حمله ملک مسعود، حاکم یمن، به مکه در سال۶۱۸ق. حسن به سبب بدرفتاری با اشراف و حجاج، از حمایت آنان بی‌نصیب ماند و پس از شکست به شام گریخت. چندی بعد به سال ۶۲۳ ق در عراق وفات یافت و در کنار حرم کاظمین دفن شد.
[۳۷] غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۶۳-۶۴.

از خدمات او در مکه، بازگرداندن کاروانسرای خرّازین به فقرای مکه بود.
[۳۹] فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۸۸.
جماز، از فرزندان او، در سال ۶۵۱ ق. با سپاهی بزرگ از شامیان به مکه یورش برد و پس از کشتن عموزاده‌اش ابوسعد حسن بن علی اکبر
[۴۰] فاسی، محمد، شفاء الغرام، ج۲، ص۳۴۴.
چند ماه امیر مکه شد. اما در همین سال، در پی شکست از سپاه راجح بن قتاده، کنار رفت.
[۴۱] فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۶۳۸.
[۴۲] عبد الغنی، عارف، تاریخ امراء مکه، ص۵۱۳.
خاندان حسن که به اشراف ذوهجار مشهورند، تا سده ۱۴ق بر ینبع حکومت کردند.
[۴۳] ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۶.
[۴۴] غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۶۰.

‚

۳.۲ - راجح

راجح بن قتاده (حک: ۶۲۰ ق-۶۵۳ ق.) : وی بزرگ‌ترین فرزند قتاده بود که در زمان حکمرانی پدر، از سوی او به دربار خلیفه عباسی مامور شد.
[۴۶] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۸۵.
وی بلند قد، تنومند و نیرومند بود.
[۴۷] زینی دحلان، احمد، خلاصة الکلام، ص۲۷.
او در پی شکست از برادرش حسن و کشته شدن هم‌پیمانش آقباش
[۴۸] فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۰.
به ملک مسعود، حاکم یمن، پناه برد
[۴۹] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۹۱.
و او را بر ضدّ برادر خود تحریک کرد. ملک مسعود در سال ۶۱۹/۶۲۰ق. با سپاهی به مکه هجوم برد. حسن پس از‌ اندکی مقاومت گریخت و سپاه یمن پس از اشغال مکه، اموال و حتی لباس‌های مردم را غارت کرد.
[۵۰] فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۴.
[۵۱] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۹۱.
از آن پس راجح و حاکم یمن به اشتراک بر مکه حکومت کردند. همین امر تا مدت‌ها زمینه رقابت میان حاکمان یمن و مصر برای تسلط بر مکه را فراهم کرد. هرگاه یمنی‌ها حاکم می‌شدند، راجح نیز در کنار آنان حکمرانی می‌کرد.
[۵۳] فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۴.
او در سال ۶۵۱ق. پس از کنار زدن جماز بن حسن توانست برای آخرین بار و به صورت مستقل بر مکه حاکم شود.
[۵۴] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۰۱.
پس از یک سال، وی به دست فرزندش، غانم بن راجح، از حکمرانی مکه برکنار شد و در سال ۶۵۴ ق پس از عمری طولانی وفات یافت. برای او نسل مشخصی بر جای نمانده است.
[۵۵] غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۷۳-۷۵.

‚

۳.۳ - ادریس

ادریس بن قتاده (۶۵۳ ق-۶۷۰ ق) : وی ۱۷ سال بر مکه حکم راند. او و محمد ابونُمی اول در سال ۶۵۲ ق با شورش بر غانم بن راجح، حکمرانی مکه را از وی گرفتند. در بیشتر دوران حکومتش با ابونمی، نوه برادرش، شراکت داشت.
[۵۸] فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰.
از فرزندانش محمد بن ادریس مدتی کوتاه از جانب حاکم مصر به حکمرانی مکه رسید.
‚

۳.۴ - علیاکبر

علیاکبر: او خود بر مکه حکمرانی نیافت؛ اما فرزندان او تا سده ۱۴ق. به تناوب و با نام خاندان‌های دیگر همچون آل ابی ‌نمی، آل برکات، آل زید و آل عبدالله، امیران مکه بودند. نخستین فرزندش ابوسعد حسن بن علی (حک: ۶۴۷ ق-۶۵۱ ق.) بود که ۴ سال بر مکه و ینبع حکومت کرد. او با حمله جماز بن حسن بن قتاده همراه لشکر شام در سال ۶۵۱ق. کشته شد. وی را به فضایل اخلاقی ستوده‌اند.
[۶۱] غیث بلادی، عاتق، الاشراف علی تاریخ الاشراف، ج۱، ص۶۶-۶۸.
پس از ابوسعد، نخست فرزندش جماز بن حسن بن علی مدتی بر مکه حکمرانی یافت و پس از او فرزند دیگرش محمد، معروف به ابونُمی اول، امیر مکه شد.


درباره مذهب آل قتاده به درستی نمی‌توان داوری کرد. نیز عملکرد قتاده و فرزندانش در برابر مذاهب مختلف یکسان نبوده است. او به امام زیدیان، عبدالله بن حمزه (م،۶۱۴ ق) بسیار گرایش داشت و حتی برایش از قبایل حجازی بیعت ‌گرفت و با فرستادن نامه‌ای به وی، سوگند یاد کرد که بر اطاعتش بماند. همو نماینده امام زیدیان یمن را مامور اخذ بیعت و اقامه نماز در مسجدالحرام گرداند.
[۶۳] ابن دعثم، السیرة المنصوریه، ص۷۶-۷۸.
بر پایه مذهب زیدیه، همچون امامیه، اعلان «حیّ علی خیر العمل» را در اذان رسمی کرد. از این رو، زیدی بودن قتاده و برخی فرزندانش بر بسیاری از مورخان پنهان نمانده است.
[۶۵] ذهبی، شمس الدين، تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰.
[۶۷] فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷.
با این حال، وی گاه به نام خلیفه عباسی و ایوبیان نیز خطبه می‌خواند.
[۷۰] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۸۵.
البته هیچ‌گاه به دیدن خلیفه عباسی نرفت. در گزارش‌ها آمده که خود را از خلیفه عباسی، الناصر لدین‌الله، به خلافت شایسته‌تر می‌دانست. برخی معتقدند شرفای مکه تا اوایل سده پانزدهم م. پیوند خود را با ائمه زیدیه حفظ کردند؛ ولی از آن پس آرام آرام به مذهب شافعی روی آوردند.
[۷۴] میقات حج، ش۲۲، ص۶۸، «تاریخ تشیع در مکه و مدینه، جبل عامل، حلب.
گفتنی است که از زمان نفوذ دولت فاطمیان مصر در مکه، نفوذ تشیع در مکه آغاز شده بود و تا بر کار آمدن دولت سعودی، سنت‌های شیعیان در مکه ادامه یافت.
[۷۵] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۷۴.



(۱) اتحاف الوری باخبار‌ام القری: عمر بن فهد (م، ۸۵۵ق.)، به کوشش شلتوت، جده، مکتبة المدنی.
(۲) الاشراف علی تاریخ الاشراف: عاتق بن غیث البلادی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۲۳ق.
(۳) الاصیلی فی انساب الطالبیین: محمد بن تاج ‌الدین المعروف بابن الطقطقی (م. ۷۰۹ق.)، به کوشش الرجائی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۱۸ق.
(۴) الاعلام: الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م.
(۵) البدایة والنهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
(۶) تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق.
(۷) تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
(۸) تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، ۱۴۱۳ق.
(۹) تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.) ، ترجمه: جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش.
(۱۰) تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، ۱۴۲۴ق.
(۱۱) تحفة الازهار و زلال الانهار: ضامن بن شدقم الحسینی (م. ۱۰۹۰ق.) ، به کوشش الجبوری، تهران، میراث، ۱۴۲۰ق.
(۱۲) خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام: احمد زینی دحلان (م. ۱۳۰۴ق.)، مصر، مطبعة الخیریه، ۱۳۰۵ق.
(۱۳) السیرة المنصوریه: ابن دعثم (م. قرن۷)، به کوشش عبدالغنی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۱۴) شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م.
(۱۵) طرفة الاصحاب فی معرفة الانساب: عمر بن یوسف بن رسول (م. ۶۹۶ق.) ، به کوشش ک. وسترستین، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۲ق.
(۱۶) العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق.
(۱۷) عمدة الطالب: ابن عنبه (م. ۸۲۸ق.)، به کوشش محمد حسن، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۰ق.
(۱۸) غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (م. ۹۲۰ق.)، به کوشش شلتوت، جده، دار مدنی، ۱۴۰۶ق.
(۱۹) الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۲۰) المعالم الاثیره: محمد بن محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
(۲۱) منائح الکرم فی اخبار مکه: علی بن تاج‌الدین السنجاری (م. ۱۱۲۵ق.)، مکه، جامعة ام‌القری، ۱۴۱۹ق.
(۲۲) میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.


۱. فاسی، محمد، شفاء الغرام، ج۲، ص۲۳۷.    
۲. شدقم حسینی، ضامن، تحفة الازهار، ج۱، ص۴۴۲.    
۳. ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۰۵.
۴. ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۵، ص۱۰۵.    
۵. شدقم حسینی، ضامن، تحفة الازهار، ج۱، ص۴۴۲.    
۶. شُرَّاب، محمد بن محمد حسن، المعالم الاثیره، ص۱۵۹.    
۷. ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۵، ص۱۰۵.    
۸. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۵، ص۴۶۴.    
۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۸۵.
۱۰. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۵، ص۴۶۴.    
۱۱. شدقم حسینی، ضامن، تحفة الازهار، ج۱، ص۴۴۲.    
۱۲. ابن عنبه، احمد، عمدة الطالب، ص۱۳۸.    
۱۳. غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۴۷.
۱۴. فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۴۴.
۱۵. محمد جزری، ابن اثیر، الکامل، ج۱۰، ص۳۶۷.    
۱۶. عبد الغنی، عارف، تاریخ امراء مکه، ص۴۶۸.
۱۷. ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۵، ص۱۰۵.    
۱۸. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۱، ص۳۲۹.    
۱۹. احمد صباغ، محمد، تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۲.
۲۰. محمد جزری، ابن اثیر، الکامل، ج۱۰، ص۳۶۷.    
۲۱. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۵، ص۴۷۵.    
۲۲. محمد جزری، ابن اثیر، الکامل، ج۱۰، ص۳۶۸.    
۲۳. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۵، ص۴۷۵.    
۲۴. فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۲۷.
۲۵. ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۰۵.
۲۶. ابن عنبه، احمد، عمدة الطالب، ص۱۴۲.    
۲۷. یوسف بن رسول، عمر، طرفة الاصحاب، ص۱۰۶.
۲۸. ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۰۵.
۲۹. ابن عنبه، احمد، عمدة الطالب، ص۱۴۲.    
۳۰. فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۸۰.
۳۱. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۹۰.
۳۲. فاسی، محمد، شفاء الغرام، ج۲، ص۲۳۸.    
۳۳. فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۰، ۳۲.
۳۴. سنجاری، علی، منائح الکرم، ج۲، ص۲۸۷-۲۸۸.
۳۵. محمد جزری، ابن اثیر، الکامل، ج۱۰، ص۳۷۸.    
۳۶. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۵، ص۴۷۴.    
۳۷. غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۶۳-۶۴.
۳۸. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۳، ص۴۰۶.    
۳۹. فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۸۸.
۴۰. فاسی، محمد، شفاء الغرام، ج۲، ص۳۴۴.
۴۱. فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۶۳۸.
۴۲. عبد الغنی، عارف، تاریخ امراء مکه، ص۵۱۳.
۴۳. ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۶.
۴۴. غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۶۰.
۴۵. ابن کثیر، اسماعیل، البدایة والنهایه، ج۱۳، ص۱۰۸.    
۴۶. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۸۵.
۴۷. زینی دحلان، احمد، خلاصة الکلام، ص۲۷.
۴۸. فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۰.
۴۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۹۱.
۵۰. فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۴.
۵۱. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۹۱.
۵۲. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۱، ص۳۲۹    .
۵۳. فهد، عمر، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۴.
۵۴. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۰۱.
۵۵. غیث بلادی، عاتق، الاشراف، ج۱، ص۷۳-۷۵.
۵۶. فاسی، محمد، شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۰.    
۵۷. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱.    
۵۸. فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰.
۵۹. شدقم حسینی، ضامن، تحفة الازهار، ج۱، ص۴۵۰.    
۶۰. شدقم حسینی، ضامن، تحفة الازهار، ج۱، ص۴۵۱.    
۶۱. غیث بلادی، عاتق، الاشراف علی تاریخ الاشراف، ج۱، ص۶۶-۶۸.
۶۲. شدقم حسینی، ضامن، تحفة الازهار، ج۱، ص۴۵۴.    
۶۳. ابن دعثم، السیرة المنصوریه، ص۷۶-۷۸.
۶۴. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰.    
۶۵. ذهبی، شمس الدين، تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰.
۶۶. ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۵، ص۱۰۶.    
۶۷. فهد مکی، عبدالعزیز، غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷.
۶۸. ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۵، ص۱۰۵.    
۶۹. فاسی، محمد، العقد الثمین، ج۵، ص۴۷۱.    
۷۰. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۸۵.
۷۱. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰.    
۷۲. ابن کثیر، اسماعیل، البدایة والنهایه، ج۱۳، ص۱۰۹.    
۷۳. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.    
۷۴. میقات حج، ش۲۲، ص۶۸، «تاریخ تشیع در مکه و مدینه، جبل عامل، حلب.
۷۵. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۷۴.



دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «آل قتاده»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱/۲۶.    






جعبه ابزار