آثار پیروی از برهان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برهان، به معنای ثابت کننده حقانیت امور به طور
قطع و
یقین است. دستيابى به
حقیقت، رهایی از
شکّ، برخورداری از
امنیّت، رهایی از پیرویهای کور و بیمنطق، پیروزی بر مخالفان و دوری از اوهام و خیالات از جمله آثاری است که از
آیات قرآن کریم برای پیروی از برهان میتوان استنباط نمود.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) که
ملکوت عالم به وی ارائه شد: «و کَذلِکَ نُری اِبرهیمَ مَلَکوتَ السَّموتِ والاَرضِ»
و حجّتهای قاطع و براهین روشن
خداوند را دریافت کرد: «و تِلکَ حُجَّتُنا ءاتَینها اِبرهیمَ»
بر اثر پیروی از آن حجّتها، با وجود گرایشهای انحرافی فراوان موجود و تبلیغات گسترده و وسوسهانگیز بتپرستان، به واقع و حق دست یافت و در میان قوم بتپرست خود ندا در داد: من با ایمان خالص رو به سوی خدایی آوردم که آفریدگار همه آسمانها و زمین است و هرگز با پندار جاهلانه
مشرکان موافق نخواهم بود: «اِنّی وجَّهتُ وجهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّموتِ والاَرضَ حَنیفًا وما اَنا مِنَ المُشرِکین».
ابراهیم (علیهالسلام) این جمله را هنگامی گفت که با دیدن
افول خورشید و ماه و سیّاره
زهره بر عدم صلاحیت آنها برای
ربوبیّت تصریح کرد و به پیروی از این استدلال برهانی بر
شرک و اعتقاد به خدایان دروغین خط بطلان کشید.
تکیه بر براهین روشن و پیروی از آنها شک و تردید را، که آفت حرکت تکاملی انسان است، از بین میبرد، از این رو خداوند در آیه ۱۷
سوره هود پس از تأکید بر همانند نبودن کسی که دارای
بیّنه و
حجّت است و شاهدی نیز بر حقّانیت او گواهی میدهد با کسی که هیچیک از امور یاد شده را ندارد خطاب به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: تو با داشتن بیّنه و برهان نباید در حقانیت
قرآن تردید کنی: «اَفَمَن کانَ عَلی بَیِّنَة مِن رَبِّهِ... فَلا تَکُ فی مِریَة مِنهُ اِنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّکَ». برخی ذیل این آیه تأکید کردهاند که قیام بیّنه و گواهیدادن شاهد و... اسبابی است که شک را میزداید.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) هنگامی که مشرکان بر اساس
جهل و
غرور خود میپنداشتند که در امنیّت قرار دارند و او را از زیان رساندن بتها میترساندند فرمود: شما بدون هیچ برهانی
بت میپرستید و در عین حال میپندارید که در امنیت قرار دارید و نمیترسید. آیا من که در
یکتاپرستی خود برهان دارم باید احساس امنیت کنم یا شما که در شرک و
بتپرستی خویش هیچ برهانی ندارید: «و کَیفَ اَخافُ ما اَشرَکتُم ولا تَخافونَ اَنَّکُم اَشرَکتُم بِاللّهِ ما لَمیُنَزِّل بِهِ عَلَیکُم سُلطنًا فَاَیُّ الفَریقَینِ اَحَقُّ بِالاَمنِ اِن کُنتُم تَعلَمون».
کسی که با تکیه بر برهان موضع معیّنی اتخاذ میکند و بر آن پای میفشارد به احساس امنیت سزاوارتر است؛ همچنین
حضرت سلیمان (علیهالسلام) چون سراغ مرغان را گرفت و «هُدهُد» را در جمع آنها نیافت فرمود: همانا او را به عذابی سخت کیفر کنم یا آنکه سر از بدنش جدا سازم، مگر آنکه برای غیبت خویش برهانی قانعکننده و روشن داشته باشد: «لاَُعَذِّبَنَّهُ عَذابًا شَدیدًا اَو لاََذبَحَنَّهُ اَو لَیَأتِیَنّی بِسُلطنمُبِین».
حضرت سلیمان (علیهالسلام) در این واقعه بهطور ضمنی اشاره میکند که برهان و پیروی از دلیل روشن شخص را از احساس ناامنی و دلهره عذاب و... رهانیده، او را در دژ امن اطمینان مستقر میسازد.
پیرو بیّنه و برهان نمیتواند صرفاً دنباله رو هرشخص یا قوم و قبیله یا ملّتی باشد، بلکه تا جایی که دلیل و منطق به وی اجازه دهد با دیگران همراهی میکند و اگر در مواردی گفتهها و خواستههای آنها را برخلاف حجّت و برهان ببیند، از آنان پیروی نمیکند، هرچند در این پیروی نکردن تنها بماند.
حضرت شعیب (علیهالسلام) هنگامی که قومش بر دنبالهروی بیمنطق از پدران مشرکشان اصرار ورزیده، از وی میخواستند تا آنها را از راه پدران و اجدادشان باز ندارد و حتی در برخی از موارد با تهدیدْ، وی را به پیروی از راه خود فرا میخواندند، فرمود: ای قوم من! شما خود انصاف دهید. آیا اگر مرا از جانب پروردگار حجّتی روشن و دلیلی قاطع باشد باز هم با من اینگونه رفتار میکنید: «قالَ یقَومِ اَرَءَیتُم اِن کُنتُ عَلی بَیِّنَة مِن رَبّی ورَزَقَنیمِنهُ رِزقًاحَسَنًا...».
کسی که بر برهان تکیه میکند در واقع به حق پیوند خورده، با آن رابطه عینی ناگسستنی برقرار میکند. از سوی دیگر در رویارویی حق و باطل همواره پیروزی از آنِ حقّ بوده، باطل شکست خورده است: «بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَی البطِلِ فَیَدمَغُهُ فَاِذا هُوَ زاهِقٌ»،
«قُلجاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البطِلُ اِنَّ البطِلَ کانَ زَهوقا»،
بنابراین انسانی که از برهان پیروی و به اقتضای آن عقیده و عمل خویش را تنظیم میکند همانند حق در همه صحنهها پیروز واقعی است. سرّ غلبه اندیشههای توحیدی که پایهگذار آنها پیامآوران الهی بودهاند، بر تفکّرات الحادی و انحرافی شِرک و
کفر و پیروزی نهایی یکتاپرستان بر کافران و مشرکان نیز در همین نکته نهفته است: «کَتَبَ اللّهُ لاََغلِبَنَّ اَنَا و رُسُلی»،
«فَاِنَّحِزبَ اللّهِ هُمُ الغلِبون».
در آیه۳۵
سوره قصص خداوند به
موسی (علیهالسلام) میفرماید: ما به وسیله برادرت بازوی ترا قوی میگردانیم و به شما حجت و برهان میدهیم، پس دشمنانْ ناکام گشته، شما با تکیه بر براهین و حجتهای روشن ما
بر آنان غلبه خواهید یافت. «قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِاَخیکَ ونَجعَلُ لَکُماسُلطنًا فَلا یَصِلونَ اِلَیکُما بِایتِنا اَنتُما و مَنِ اتَّبَعَکُمَا الغلِبون».
عمدهترین راه مبارزه با اوهام و خرافات برهانی اندیشیدن و توجّه به امور حقیقی و برهانی است، ازاینرو خداوند متعال بهطور مکرر به زبان پیامآوران خویش به خرافهپرستان گوشزد میکند که کارها و عقایدشان پشتوانه منطقی و برهانی ندارد و اکیداً از آنها میخواهد تا بر آنچه میگویند یا انجام میدهند دلیل و برهان اقامه کنند. خرافات و اوهامی که قرآن کریم با رویکرد یاد شده به مبارزه با آنها برخاسته عبارت است از: شرک و بتپرستی،
فرزنددار بودن خداوند،
دخترانِ خدا خواندن
فرشتگان،
نژادپرستی و....
(۱) طریحی، فخرالدین، تفسیر غریب القرآن؛
(۲) قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن؛
(۳) طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛
(۴) طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن.
پژوهشکده فرهنگ و معارف اسلامی، دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله «برهان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۷/۱.