آتشین شدن غنایم غارتی از کاروان حسینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
واقعه
عاشورا و
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) در راس مهمترین حوادث تاریخ بشریت قرار دارد. یکی از نشانههای عظمت این حادثه، رخدادهای شگفتی است که غالباً آنها شکل خرق عادت داشته و در پی
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) به وقوع پیوست. یکی از این رخدادهای عجیب، آتشین شدن غنایم به غارت رفته از کاروان حسینی بود.
حادثه عاشورا از لحاظ ماهیت، اهداف و آثاری که بر جای نهاد، یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ بشر است؛ چراکه قهرمان حادثه، امامی معصوم اسـت کـه بـه منظـور حفظ کاملترین و آخرین دین الهی، جان خود را فدا
کرد. رخدادهای شگفتی که در پی شهادت آن حضرت، در جهان هستی پدید آمد، گواهی بر عظمت قیام او و شدت فاجعه شهادتش است. در یک نگاه گذرا بـه مـتـون تاریخی و روایی
شیعه و
اهل سنت، گزارشهای بسیاری از این دست حوادث به چشم میخورد که در مجموع، گویای آن است که این حادثه، در میان حوادث رخ داده در تمام تاریخ بشر، اهمیت خاصی دارد و بدین لحاظ درخور دقت و بررسی ویژه است. یکی از حوادث عجیبی که پس از شهادت امام حسین (علیهالسّلام) رخ داد، دگرگونی اشیای غارتی از کاروان حسینی بود.
در برخی از روایاتی که حوادث شگفت پس از شهادت ابی عبدالله (علیهالسّلام) را گزارش میکند آمده است که اشیای به غارت رفته از کاروان امام حسین به گونهای دگرگون شدند که فایده شان را به کلی از دست دادند تا سپاهیان
عمر سعد بار دیگر پی به عمـق جنایتشان ببرند. این گونه روایات هر چند در منابع شیعی نیز کم و بیش به چشم میخورند، بیشتر در منابع سنی همچون
تاریخ دمشق یافت میشوند.
برخی محققان فراوانی این گونه روایات را در آثار مورخـان غیر شیعی چون
ابن عساکر، تلاشی برای انحراف اذهان از فلسفه اصلی و ماهیت قیـام حسینی دانسته و در اصل ماجرا تردید
کردهاند؛ اما چنین نظریهای پذیرفتنی نیست. زیرا به نظر میرسد حقیقت آن است که عظمت این رویداد و فراوانی شگفتیهای پس از آن، جای کتمان و انکار، حتی برای مخالفـان بـاقی نگذاشت؛ ضمن اینکه چون این گونه حوادث به منزله هشدار و انذاری نسبت به عقوبت مترتب بر آن جنایت بزرگ بود، به طبع بایستی در مناطق سکونت مخالفان، بیشتر از نقاط دیگر رخ داده باشد. بنابراین طبیعی است که روایاتی چون روایات تبـدل اشیای غارت شده را، مورخانی مانند ابن عساکر، شنیده و نقل
کرده باشند.
در بعضی از روایات آمده است که از اشیای غارت شـده از کاروان حسینی، هنگام استفاده، آتش زبانه میکشید. برای نمونه
یزید بن هارون از جده اش نقل
کرده است: «قطعهای گوشت قربانی از شتر حسین بن علی را برای ما آوردند. آن را زیر تختخوابم نهادم، و چون به آن نگریستم، دیدم آتش از آن گوشت زبانه میکشد».
از
حمید طحان روایت شده است که در
قبیله خزاعه بودم، از جمله چیزهائی که از امام حسین (علیهالسّلام) چپاول شده بود و به آن قبیله آورده بودند، یک شتر بود. مردم آن قبیله گفتند: این شتر را
نحر کنیم و یا معامله نمائیم؟ کسی که شتر را آورده بود گفت: میخواهم آن را
نحر کنید. حمید گفت: سپر را برای
نحر کردن آن حیوان آماده ساختم، همین که شتر را خوابانیده و سپر را به زمین گذاشتم و آماده کشتن آن بودیم، ناگهان آتشی از آن سپر مانند آب فوران
کرد!
همچنین
ابنمعین از
جریر از
یزید بن زیاد روایت میکند که او گفت: سالی که امام حسین (علیهالسّلام) به شهادت نائل آمد، من چهارده سال داشتم (و همان روزها شنیدم که آثاری در پی شهادت آن حضرت در لشکر مخالفان ظاهر گردیده، از جمله آن که) گیاهان ورس در لشکرگاه آنها خاکستر شد، و آسمان سرخ گون گردید، و در لشکرگاه شتری را
نحر کردند ولی مثل این بود که آتش در آن نهاده بودند!
در روایت
طبرانی از
ابوحمید طخان نیز چنین میخوانیم: «در میان قبیله خزاعه بودم که یکی از شتران غـارت شـده از امام حسین (علیهالسّلام) را آوردند و درباره اینکه آن را بکشند یا بفروشند و سپس تقسیم کننـد، بـه مـشورت نشستند و سرانجام تصمیم به
نحر شتر گرفتند. وقتی آن شتر را
نحـر و طبخ کردند و برای خوردن در ظرف نهادند، آتش از آن گوشت زبانه میکشید».
روایات دیگری با مضامین مشابه، در منابع متعددی از شیعه و اهل سنت به چشم میخورد.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۲۱۵.