• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 
69 نتيجه يافت شد  (0.03 ثانیه)
1
... انف ... '''رغم انف ... خاک مالیدن بینی است. ... معنای رغم انف ... '''رغم انف''' به معنای به خاک مالیدن ... :وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ '''أُنوفَ''' الْمُنافِقينَ. ... يعنى: «كسى كه ...
2
... خاک گفته‌اند. « ... سرمه‌ای:رَغِمَ أَنْفُ فُلَانٍ ... » يعنى بينى‌ اش به ... خاک افتاد. « ... سرمه‌ای:أَ رْغَمَ اللَّهُ أَنْفَهُ ... » خدا بينى‌اش را ... مهاجر در آن محل به رغم انف دشمن به راحتى مشغول عبادت ...
3
... مطلق خاک است. ... سرمه‌ای:«رَغِمَ أنفُ» ... يعنى بينى او را به ... يعنى ذليلش كرد ... سرمه‌ای:«أَرْغَمَ أنفه» ... نيز به همان معنى است ... :وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ '''أَرْغَمَ''' أُنوفَ الْمُنافِقينَ ... يعنى: (كسى كه نهى ...
4
... الطرید لعنه الله تعالی علی رغم انف اولیائه لانها کانت سنة ... رانده شده که علی‌رغم محبت دوست دارانش خداوند ... فان قدرت علیه فاقتله او انفه، وبعث الکتاب مع العهد ... لعنه الله تعالی علی رغم انف اولیائه لانها کانت سنة ... رانده شده که علی‌رغم محبت دوست دارانش خداوند ...
5
... ؛ انسان (مفردات‌قرآن)، انسان - أَنْف (مفردات‌نهج‌البلاغه) ... ؛ انف (مفردات‌قرآن)، انف - استیناف (مفردات‌نهج‌البلاغه ... - رغم انف (مفردات‌نهج‌البلاغه) ...
6
... بیعت و ... آمده است. ... معنای أَنْف ... أَنْف به معنای بینی است. ... کاربردها ... '''أُنوفَ''' - حکمت 27 (نهی عن المنکر) ... رغم انف، یکی از معانی ... :وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ '''أُنوفَ''' الْمُنافِقينَ. ... يعنى: «كسى كه نهى ...
7
... ، مستحب است و این همان «رغم الانف‏» یعنی بینی را در مقابل ...
8
... ، مستحب است و این همان «رغم الانف» یعنی بینی را در مقابل ...
9
رغم (مفردات‌نهج‌البلاغه) ... '''مُراغَم:''' ... (آیه):مُراغَماً كَثيراً ... صورتی:«'''مُراغَم'''» ... از ... ، اين هم كه مى‌گويند: رغم انف فلان رغما ، معنايش اين است كه ...
10
... ورزید، «ترب أنفه» و «رغم أنفه»: ذلیل شد، «حمی أنفه»: عزیز شد ... خشمش شدت یافت و «ورم أنفه»: خشمگین شد. ... در قرآن ... النَّفسَ بِالنَّفسِ والعَینَ بِالعَینِ والاَنفَ بِالاَنفِ والاُذُنَ‌بِالاُذُنِ والسِّنَّ بِالسِّنِّ ... ویژگی با تعابیری چون «اَنِفَة» یاد می‌شود. ...
69 نتيجه يافت شد  (0.03 ثانیه)
جعبه ابزار