پیشگوییهای تورات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تورات پیشگوییهای داشته است، یکبار از
حاکمیت بندگان صالح بر
زمین یک بار از
فساد انگیزی
بنی اسرائیل در زمین و یک بار از سرکشی و برتری جویی بنی اسرائیل در زمین و در رأس همه این پیشگوییها درباره
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بشارتها و پیشگوییهایی داشته است.
تورات در مورد
پیامبر صلیاللهعلیهوآله و بیان صفات او پیشگویی و
بشارت داده است:
اتامرون الناس بالبر وتنسون انفسکم وانتم تتلون الکتـب افلا تعقلون.
آیا مردم را به نیکی (و
ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده)
دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید با اینکه شما
کتاب (آسمانی) را میخوانید! آیا نمیاندیشید؟!
در تورات، اوصاف پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ذکر شده بود، ولی
علمای یهود با انکار آن حضرت به تورات
عمل نمیکردند.
ولما جاءهم کتـب من عند الله مصدق لما معهم وکانوا من قبل یستفتحون علی الذین کفروا فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به فلعنة الله علی الکـفرین.
و هنگامی که از طرف خداوند، کتابی برای آنها آمد که موافق نشانههایی بود که با خود داشتند، و پیش از این، به خود نوید پیروزی بر
کافران میدادند (که با
کمک آن، بر دشمنان پیروز گردند.) با این همه، هنگامی که این کتاب، و پیامبری را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او
کافر شدند لعنت خدا بر کافران باد!
ولما جاءهم رسول من عند الله مصدق لما معهم نبذ فریق من الذین اوتوا الکتـب کتـب الله وراء ظهورهم کانهم لایعلمون.
و هنگامی که فرستادهای از سوی
خدا به سراغشان آمد، و با نشانههایی که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعی از آنان که به آنها کتاب (آسمانی) داده شده بود،
کتاب خدا را پشت سر افکندند گویی هیچ از آن
خبر ندارند!!
الذین ءاتینـهم الکتـب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم وان فریقـا منهم لیکتمون الحق وهم یعلمون.
کسانی که کتاب آسمانی به آنان دادهایم، او (پیامبر) را همچون فرزندان خود میشناسند (ولی) جمعی از آنان،
حق را آگاهانه
کتمان میکنند!
واذ اخذ الله میثـق الذین اوتوا الکتـب لتبیننه للناس ولا تکتمونه فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمنـا قلیلا فبئس ما یشترون.
و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خدا، از کسانی که کتاب (آسمانی) به آنها داده شده،
پیمان گرفت که حتما آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید! ولی آنها، آن را پشت سر افکندند و به بهای کمی فروختند و چه بد متاعی میخرند؟!
یـایها الذین اوتوا الکتـب ءامنوا بما نزلنا مصدقـا لما معکم من قبل ان نطمس وجوهـا فنردها علی ادبارها او نلعنهم کما لعنا اصحـب السبت وکان امر الله مفعولا.
ای کسانی که کتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم (و هماهنگ با نشانههایی است که با شماست) ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایی را محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم، یا آنها را از
رحمت خود دور سازیم، همان گونه که «
اصحاب سبت» (گروهی از تبهکاران
بنی اسرائیل) را دور ساختیم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنی است!
الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبـا عندهم فی التورة...
همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امی» پیروی میکنند پیامبری که صفاتش را، در تورات و
انجیلی که نزدشان است، مییابند... .
افمن کان علی بینة من ربه ویتلوه شاهد منه ومن قبله کتـب موسی امامـا ورحمة اولـئک یؤمنون به ومن یکفر به من الاحزاب فالنار موعده فلا تک فی مریة منه انه الحق من ربک ولـکن اکثر الناس لا یؤمنون.
آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد، و بدنبال آن، شاهدی از سوی او میباشد، و پیش از آن، کتاب
موسی که
پیشوا و
رحمت بود (
گواهی بر آن میدهد، همچون کسی است که چنین نباشد)؟! آنها (حق طلبان و
حقیقت جویان) به او (که دارای این ویژگیهاست،) ایمان میآورند! و هر کس از گروههای مختلف به او کافر شود،
آتش وعده گاه اوست! پس، تردیدی در آن نداشته باش که آن حق است از پروردگارت! ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند!
تورات، از
حاکمیت بندگان صالح بر
زمین پیشگویی کرده است:
ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصــلحون.
در «
زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «
بندگان شایستهام
وارث (
حکومت) زمین خواهند شد!»
بنابر اینکه مقصود از «الذکر» تورات باشد.
بعد از آنکه در آیات گذشته به قسمتی از پاداشهای اخروی
مؤمنان صالح اشاره شد در دو آیه مورد بحث به یکی از روشنترین پاداشهای دنیوی آنها که حکومت روی زمین، است با بیان شیوایی اشاره کرده میگوید: در زبور بعد از ذکر، چنین نوشتیم که سرانجام بندگان صالح من وارث (حکومت) زمین خواهند شد (و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون). ارض، به مجموع کره زمین گفته میشود و سراسر
جهان را شامل میگردد مگر اینکه قرینه خاصی در کار باشد، گرچه بعضی احتمال دادهاند که مراد وارث شدن سراسر زمین در
قیامت است، ولی ظاهر کلمه ارض، هنگامی که بطور مطلق گفته میشود، زمین این جهان است. واژه
ارث، به معنی چیزی است که بدون
معامله و داد و ستد به کسی انتقال مییابد، و گاهی در
قرآن کریم ارث به تسلط و پیروزی یک
قوم صالح بر قوم ناصالح و در
اختیار گرفتن مواهب و امکانات آنها گفته شده است، چنان که در آیه ۱۳۷
سوره اعراف درباره
بنی اسرائیل و پیروزیشان بر فرعونیان چنین میخوانیم: و اورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض و مغاربها: ما
شرق و
غرب زمین را به ارث به آن قوم مستضعف دادیم گرچه زبور در اصل به معنی هرگونه
کتاب و نوشته است، هر چند در
قرآن مجید در دو مورد از سه موردی که این کلمه به کار رفته، اشاره به زبور
داود است اما بعید به نظر نمیرسد که مورد سوم یعنی آیه مورد بحث نیز به همین معنی باشد. زبور داود یا به تعبیری که در کتب
عهد قدیم آمده مزامیر داود عبارت است از مجموعهای از مناجاتها و نیایشها و اندرزهای داود پیامبر.
بعضی مفسران نیز احتمال دادهاند که منظور از زبور در اینجا تمام کتب انبیای پیشین است. ولی بیشتر (با توجه به دلیلی که ذکر کردیم) به نظر میرسد که زبور همان کتاب مزامیر داود باشد، بخصوص اینکه در مزامیر موجود، عباراتی وجود دارد که عینا مطابق با آیه مورد بحث است.
تورات، از دو بار
فساد انگیزی
بنی اسرائیل در
زمین پیشگویی کرده است:
وقضینا الی بنی اسرءیل فی الکتـب لتفسدن فی الارض مرتین ولتعلن علوا کبیرا.
ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری جویی بزرگی خواهید نمود.
آری از آن روزی که بنی اسرائیل
استقلال یافته و در میان سرها سری بلند کردند بلا و گرفتاری بسیاری دیدند، (بطوری که
تاریخ این قوم ضبط کرده) این بلایا از دو تا بیشتر است. و آیات مورد بحث با دو تای آنها قابل انطباق هست ولیکن آن حادثهای که بطور مسلم یکی از دو حادثه مورد نظر آیات است، حادثه ایست که به
دست بخت النصر (نبوکدنصر) یکی از سلاطین
بابل در حدود ششصد سال قبل از میلاد بر آنان آمده است.
وی پادشاهی نیرومند و صاحب شوکت و یکی از ستمکاران
عهد خود به شمار میرفت و در آغاز از بنی اسرائیل حمایت میکرد ولیکن چون از ایشان تمرد و
عصیان دید لشکرهای بی شمار به سرشان گسیل داشت، و ایشان را محاصره و شهرهایشان را در هم کوبید و همه را ویران ساخت،
مسجد الاقصی را خراب و تورات و کتب
انبیاء را طعمه حریق ساخت و مردم را
قتل عام نمود، بطوری که جز عده قلیلی از ایشان آن هم از
زنان و کودکان و
مردان ضعیف، کسی باقی نماند. باقیمانده ایشان را هم
اسیر گرفته و به بابل
کوچ داد، بنی اسرائیل هم چنان در
ذلت و خواری و بی کسی در بابل بسر میبردند و تا بخت النصر زنده بود و مدتی بعد از
مرگ او، احدی نبود که از ایشان حمایت و دفاع کند. تا آنکه کسرای
کورش یکی از پادشاهان
ایران تصمیم گرفت به بابل
سفر نموده و آنجا را فتح کند. وقتی فتح کرد نسبت به اسرای بنی اسرائیل تلطف و مهربانی نمود و به ایشان
اجازه داد تا دوباره به
وطن خود سرزمین مقدس بروند و ایشان را در تجدید بنای هیکل (مسجد اقصی) و تجدید بناهای ویران شده
کمک نمود، و به
عزرا یکی از
کاهنان ایشان اجازه داد تا تورات را برایشان بنویسد، و این حوادث در حدود چهار صد و پنجاه و اندی قبل از میلاد بود. و آنچه از تاریخ یهود بر میآید این است که اول کسی که از ناحیه خدا مبعوث شد که بیت المقدس را ویران کند بخت النصر بود که در این نوبت هفتاد سال خرابه افتاده بود، و آن کس که در نوبت دوم
بیت المقدس را ویران کرد
قیصر روم اسپیانوس بود که تقریبا یک
قرن قبل از میلاد میزیسته و وزیر خود طوطوز را روانه کرد تا
مسجد را خراب و مردمش را ذلیل ساخته و
تنبیه نماید.
و بعید نیست که این دو حادثه، مورد نظر این آیات باشد، زیرا بقیه حوادثی که تاریخ برای بنی اسرائیل نشان میدهد طوری نبوده که به کلی آنان را از بین برده و استقلال و مملکتشان را از ایشان گرفته باشد، به خلاف داستان بخت النصر که همه آنان و آقایی و استقلالشان را تا
زمان کورش به کلی از بین برد. آنگاه کورش بعد از مدتی همه آنان را جمع نموده و سر و صورتی به زندگیشان داد. بار دیگر رومیان بر آنان دست یافتند و قوت و شوکتشان را گرفتند و دیگر تا زمان
اسلام نتوانستند قد علم کنند.
تورات، از سرکشی و برتری جویی بنی اسرائیل در زمین نیز پیشگویی کرد:
وقضینا الی بنی اسرءیل فی الکتـب لتفسدن فی الارض مرتین ولتعلن علوا کبیرا.
ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری جویی بزرگی خواهید نمود.
در آیات فوق، سخن از دو انحراف اجتماعی بنی اسرائیل که منجر به فساد و برتری جویی میگردد به میان آمده است، که به دنبال هر یک از این دو، خداوند مردانی نیرومند و پیکار جو را بر آنها مسلط ساخته تا آنها را سخت
مجازات کنند و به
کیفر اعمالشان برسانند. گرچه تاریخ پر ماجرای بنی اسرائیل، فراز و نشیب بسیار دارد، و پیروزیها و شکستها در آن فراوان دیده میشود اما در اینکه
قرآن به کدامیک از این حوادث اشاره میکند در میان مفسران گفتگو بسیار زیاد است، که به عنوان نمونه چند قسمت از آنها را ذیلا میآوریم.
۱. مورد اول موردی بود که
علامه طباطبایی در بالا به آن اشاره کرد.
۲.
طبری در
تفسیر خود نقل میکند که
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: مراد از فساد اول قتل
حضرت زکریا و گروهی دیگر از
پیامبران، و منظور از
وعده نخستین، وعده
انتقام الهی از بنی اسرائیل به وسیله بخت النصر میباشد، و مراد از فساد دوم شورشی است که بعد از آزادی بوسیله یکی از سلاطین
فارس مرتکب شدند، و دست به فساد زدند، و مراد از وعده دوم هجوم انطیاخوس پادشاه روم است.
این تفسیر با تفسیر اول تا اندازهای قابل انطباق است، ولی هم راوی این
حدیث مورد وثوق نیست و هم انطباق تاریخ زکریا و
یحیی بر تاریخ بخت النصر و اسپیانوس یا انطیاخوس محرز نمیباشد، بلکه بنا به گفته بعضی بخت النصر معاصر ارمیا یا
دانیال پیامبر بوده، و قیام او حدود ششصد سال پیش از زمان یحیی صورت گرفته بنابراین چگونه قیام بخت النصر میتواند برای انتقام
خون یحیی اقدام کرده باشد.
۳. بعضی دیگر گفتهاند بیت المقدس یک بار در زمان
داود و
سلیمان ساخته شد و بخت النصر آن را ویران کرد که این همان وعده اولی است که قرآن به آن اشاره میکند، و بار دیگر در زمان پادشاهان هخامنشی ساخته و آباد شد و آن را طیطوس رومی ویران ساخت (توجه داشته باشید طیطوس یا طرطوز که در بالا ذکر شد قابل انطباق است) و از آن پس هم چنان ویران ماند تا در عصر
خلیفه دوم که آن سرزمین بوسیله
مسلمانان فتح شد.»
این تفسیر نیز چندان منافات با دو تفسیر بالا ندارد.
ولی ظاهر آیه ثم رددنا لکم الکرة علیهم و امددناکم باموال و بنین و جعلناکم اکثر نفیرا آن است که حداقل فساد اول بنی اسرائیل و انتقام آن در گذشته واقع شده است. از همه اینها گذشته مساله مهمی که باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد این است که ظاهر تعبیر بعثنا علیکم عبادا لنا اولی باس شدید (ما گروهی از بندگان خود را که قدرت جنگی زیادی داشتند بر ضد شما مبعوث کردیم، نشان میدهد که گروه انتقام گیرنده مردان با ایمان بودند که شایسته نام عباد و عنوان لنا و همچنین بعثنا بودهاند).
به هر حال آیات فوق اجمالا به ما میگوید که بنی اسرائیل دوبار سخت به فساد دست زدند و
استکبار ورزیدند و خدا از آنها انتقام سختی گرفت، و هدف از بیان این موضوع درس عبرتی برای آنها و ما و همه انسانها است تا بدانیم ستمگریها و فساد انگیزیها در پیشگاه خدا بدون مجازات نمیماند، هنگامی که
قدرت یافتیم حوادث دردناکی را که در
آینده در
انتظار ما است فراموش نکنیم و از تواریخ گذشتگان این درس را بیاموزیم.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «پیشگوییهای تورات».