پاسخگویی محمد (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی
از وظایف پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله پاسخگویی به سؤالات
مردم است. دراین مقاله آیات مرتبطبا پاسخگویی حضرت
محمد صلیاللهعلیهوآله معرفی میشوند.
پاسخگويى به سؤالات و نيازهاى
مردم،
از وظايف
پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِ ....
در باره"
هلالهای ماه"
از تو
سؤال مىكنند، بگو:" آنها، بيان
اوقات (و
تقویم طبیعی) براى (نظام زندگى)
مردم و (تعيين وقت)
حج است". و (آن چنان كه در
جاهلیت مرسوم بود كه به هنگام حج، كه
جامه احرام مىپوشيدند،
از در
خانه وارد نمىشدند، و
از نقب
پشت خانه وارد مىشدند، نكنيد!) كار نيك، آن نيست كه
از پشت خانهها وارد شويد، بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و
از در خانهها وارد شويد و
تقوا پيشه كنيد، تا
رستگار گرديد!
يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ.
از تو
سؤال مىكنند چه چيز
انفاق كنند؟ بگو:" هر خير و نيكى (و
سرمایه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مىكنيد، بايد براى
پدر و
مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد." و هر كار خيرى كه انجام دهيد، خداوند
از آن آگاه است. (لازم نيست تظاهر كنيد، او مىداند).
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ... كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ.
درباره
شراب و
قمار از تو
سؤال مىكنند، بگو:" در آنها گناه و زيان بزرگى است، و منافعى (
از نظر مادى) براى
مردم در بر دارد، (ولى) گناه آنها
از نفعشان بيشتر است. ... اين چنين خداوند آيات را براى شما روشن مىسازد، شايد انديشه كنيد!
... وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ.
... و
از تو مىپرسند چه چيز
انفاق كنند؟ بگو:
از ما زاد نيازمندى خود." اين چنين خداوند آيات را براى شما روشن مىسازد، شايد انديشه كنيد!
... وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ ....
... و
از تو درباره
یتیمان سؤال مىكنند، بگو:" اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر
زندگی خود را با زندگى آنان بياميزيد، (مانعى ندارد،) آنها
برادر (دينى) شما هستند". (و همچون يك برادر با آنها رفتار كنيد!) خداوند،
مفسدان را
از مصلحان، باز مىشناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت مىاندازد، (و دستور مىدهد در عين
سرپرستی یتیمان، زندگى و اموال آنها را بكلى
از اموال خود، جدا سازيد، ولى خداوند چنين نمىكند،) زيرا او
توانا و
حکیم است.
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ ....
و
از تو، در باره
خون حیض سؤال مىكنند، بگو:" چيز زيانبار و آلودهاى است"،
از اين رو در حالت
قاعدگی،
از زنان كنارهگيرى كنيد! و با آنها نزديكى ننماييد، تا پاك شوند! و هنگامى كه پاك شدند،
از طريقى كه خدا به شما فرمان داده، با آنها
آمیزش كنيد! خداوند،
توبه کنندگان را دوست دارد، و پاكان را (نيز) دوست دارد.
يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ....
از تو
سؤال مىكنند چه چيزها براى آنها
حلال شده است بگو آنچه پاكيزه است براى شما حلال گرديده و (نيز
صید) حيوانات شكارى كه
از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها ياد دادهايد (براى شما حلال است) پس
از آنچه اين حيوانات براى شما (صيد مىكنند و) نگاه مىدارند بخوريد و
نام خدا را (به هنگام فرستادن حيوان براى
شکار) بر آن بريد و
از خدا بپرهيزيد كه خداوند
سریع الحساب است.
۱. عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ.
از قیامت از تو
سؤال مىكنند كه وقوع آن در چه زمانى است؟ بگو علمش نزد پروردگار من است و هيچكس جز او (نمىتواند) وقت آن را آشكار سازد، (اما
قیام قیامت حتى) در آسمانها و زمين سنگين (و بسيار پر اهميت) است، و جز به طور ناگهانى به سراغ شما نمىآيد، (باز) او تو چنان
سؤال مىكنند كه گويى تو
از زمان وقوع آن با خبرى، بگو علمش تنها نزد خدا است ولى بيشتر
مردم نمىدانند.
۲. يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً.
مردم از تو در باره (
زمان قیام) قيامت
سؤال مىكنند، بگو علم آن تنها نزد خدا است، و چه مىدانى شايد قيامت نزديك باشد؟!
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ ....
از تو در باره
انفال (
غنائم و هر گونه مال بدون مالك مشخص)
سؤال مىكنند بگو: انفال مخصوص
خدا و
پیامبر است، پس
از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و ميان برادرانى را كه با هم ستيزه دارند آشتى دهيد و
اطاعت خدا و پيامبرش را كنيد اگر ايمان داريد.
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا.
از تو در باره"
روح"
سؤال مىكنند، بگو: روح
از فرمان پروردگار من است، و جز اندكى
از دانش به شما داده نشده است؟
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَباً فَأَتْبَعَ سَبَباً حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذاباً نُكْراً وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً ثُمَ أَتْبَعَ سَبَباً حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً كَذلِكَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ
رَدْماً آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً.
و
از تو در باره"
ذو القرنین"
سؤال مىكنند، بگو به زودى گوشهاى
از سرگذشت او را براى شما بازگو خواهم كرد. ما به او در روى
زمین قدرت و
حکومت داديم و اسباب هر چيز را در اختيارش نهاديم. او
از اين اسباب پيروى (و استفاده) كرد. تا به غروبگاه
آفتاب رسيد (در آنجا) احساس كرد كه
خورشید در
چشمه (يا
دریا) ى- تيره و گلآلودى فرو مىرود، و در آنجا قومى را يافت، ما گفتيم اى ذو القرنين! آيا مىخواهى مجازات كنى و يا
پاداش نيكويى را در باره آنها انتخاب نمايى؟ گفت اما كسانى كه
ستم كردهاند آنها را مجازات خواهيم كرد سپس، به سوى پروردگارشان بازمىگردند و خدا آنها را مجازات شديدى خواهد نمود. و اما كسى كه
ایمان بياورد و
عمل صالح انجام دهد پاداش نيكو خواهد داشت، و ما دستور آسانى به او خواهيم داد. سپس (بار ديگر)
از اسبابى كه در اختيار داشت بهره گرفت. تا به خاستگاه خورشيد رسيد (در آنجا) مشاهده كرد كه
خورشید بر جمعيتى
طلوع مىكند كه جز آفتاب براى آنها پوششى قرار نداده بوديم. (آرى) اين چنين بود (كار ذو القرنين) و ما به خوبى
از امكاناتى كه نزد او بود آگاه بوديم.
(باز)
از اسباب مهمى (كه در اختيار داشت) استفاده كرد. (و هم چنان به راه خود ادامه داد) تا به ميان دو
کوه رسيد، و در آنجا گروهى غير
از آن دو را يافت كه هيچ سخنى را نمىفهميدند! (آن گروه به او) گفتند اى ذو القرنين
یاجوج و ماجوج در اين سرزمين
فساد مىكنند آيا ممكن است ما هزينهاى براى تو قرار دهيم كه ميان ما و آنها سدى ايجاد كنى؟ (ذو القرنين) گفت: آنچه را خدا در اختيار من گذارده بهتر است (
از آنچه شما پيشنهاد مىكنيد) مرا با نيرويى يارى كنيد، تا ميان شما و آنها
سد محكمى ايجاد كنم. قطعات بزرگ
آهن براى من بياوريد (و آنها را به روى هم چيند) تا كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت (
آتش در اطراف آن بيافروزيد و) در آتش بدميد، (آنها دميدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته كرد، گفت (اكنون)
مس ذوب شده براى من بياوريد تا به روى آن بريزم.
سؤال از محمد (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۶، ص۱۳۸، برگرفته از مقاله «پاسخگویی محمد صلیاللهعلیهوآله».