وَصْل (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَصْل (به فتح واو و سکون صاد) و
وُصول (به ضم واو) از
واژگان قرآن کریم به معنای رسیدن است.
مشتقات
وَصْل که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
یَصِلُ (به فتح یاء و کسر صاد) به معنای میرسد؛
یَصِلونَ (به فتح یاء و کسر صاد) به معنای پیوستن؛
یوصَلَ (به فتح صاد) به معنای پیوستن؛
یَصِلونَ (به فتح یاء و کسر صاد) به معنای میرسند؛
وَصَّلْنا (به فتح واو، صاد مشدد و سکون لام) به معنای رساندیم؛
وَصیلَةٍ (به فتح واو و لام) به معنای گوسفندی که در زمان جاهلیت، ذبح آن را حرام میدانستند، است.
وَصْل و
وُصُول به معنای رسیدن است.
گویند: «
وَصَلَ الیّ الخبر وُصولًا» خبر به من رسید و آن در واقع متصل شدن چیزی به چیزی است.
وَصْل له معنای متصل كردن و جمع كردن نیز هست: «
وَصَلَ الشّیء بالشّیء وَصْلًا و صِلَةً: جمعه.»
به مواردی از
وَصْل که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(فَما کانَ لِشُرَکائِهِمْ فَلا یَصِلُ اِلَی اللَّهِ وَ ما کانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ اِلی شُرَکائِهِمْ)
«آنچه برای بتهایشان است به
خدا نمیرسد و در
راه خدا صرف نمیشود ولی آنچه برای خداست به بتها میرسد.»
آیه راجع به بدعتهای مشرکان است.
(وَ الَّذینَ یَصِلونَ ما اَمَرَ اللَّهُ بِهِ اَنْ یوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ)
«و کسانی که خدا آنچه را به پیوستن آن فرمان داده پیوسته میدارند و از خدایشان میترسند.»
(وَ یَقْطَعونَ ما اَمَرَ اللَّهُ بِهِ اَنْ یوصَلَ وَ یُفْسِدونَ فی الْاَرْضِ)
«و قطع میکنند رشتهای را که خدا فرمان به پیوستن آن داده و در
زمین فساد میکنند.»
معنی هر دو آیه علی الظاهر عامّ است و
صله ارحام از مصادیق آن میباشد.
(اِلّا الَّذینَ یَصِلونَ اِلی قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ)
یعنی «مگر آنان که در نسب به قومی میرسند که میان شما و آنان پیمانی هست.»
مراد از
(یَصِلونَ)
وجود نسب است.
گویند: فلانی به فلانی متصل است؛ یعنی میان آنها نسبی یا مصاهرتی است.
(وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرونَ)
یعنی «سخنان را پشت سر هم (و بعضی پیوسته به بعضی) به آنها رساندیم تا پند گیرند.»
توصیل برای کثرت است.
وَصیلَه (به فتح واو و لام) مؤنّث
وَصيل به معنى وصل كننده يا وصل شده است.
در
جاهلیّت اگر گوسفند بچّه ماده میزایيد براى خود بر میداشتند و اگر نر میزایيد براى خدايان
ذبح میكردند و اگر در يکدفعه هم بچه نر و هم ماده میزایيد میگفتند ماده به برادرش وصل شده؛ ديگر بچه نر را براى خدايان ذبح نمیكردند. اينكار از بدعتهاى آنان بود كه قرآن مجيد
منسوخ كرد.
(ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحیرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصیلَةٍ وَ لا حامٍ)
(خداوند هيچ گونه «
بحیره» و «
سائبه» و «
وصیله» و «
حام» قرار نداده است (اشاره به چهار نوع از حيوانات اهلى است كه در زمان جاهليت، استفاده از آنها را به عللى
حرام مىدانستند و اين
بدعت در
اسلام ممنوع شد).)
وَصيل در آيه به معنى موصول است.
وَصیلَه فقط يکبار در قرآن مجيد آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وصل»، ج۷، ص۲۲۲-۲۲۳.