• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وصل (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَصْل (به فتح واو و سکون صاد) از واژگان نهج‌البلاغه به معنای متصل کردن است.
وُصُول (به ضم واو و صاد) به معنای رسیدن است.
موارد زیادی از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.



وَصْل به معنای متصل کردن و وُصُول (به ضم واو و صاد) به معنای رسیدن است.
گويند: «وَصَل اِلَىّ الخَبَر وَصولا» يعنى خبر به من رسيد، آن در واقع متصل شدن چيزى به چيزى كه «صله رحم» در واقع اتصال به رحم به وسیله احسان و غيره مى‌باشد.


برخی از مورادی که در نهج‌البلاغه به کار رفته است، به شرح ذیل می باشد:


۲.۱ - وَصَلَتْ - حکمت ۹ (درباره اهمیت شکر)

آن‌حضرت در حکمت ۹ فرمود:
«إِذا وَصَلَتْ إِليْكُمْ أَطْرافُ النِّعَمِ فَلا تُنْفِروا أَقْصاها بِقِلَّةِ الشُّكْرِ.»
«چون طليعه و اوائل نعمتهاى خداوند به شما رسيد، آخر آنها را به كمى شكر از خود نرانيد.» كلام حضرت حاكى است كه شكر نعمت سبب بقا و ادامه نعمت است.


۲.۲ - يَتَواصَلونَ - خطبه ۲۱۴ (صفات دانشمندان)

تواصل بين الاثنين است چنانكه درباره صفات دانشمندان فرمود:
«وَ اعْلَموا أَنَّ عِبادَ اللهِ الْمُسْتَحْفَظينَ عِلْمَهُ، يَصونونَ مَصونَهُ، وَ يُفَجِّرونَ عُيونَهُ، يَتَواصَلونَ بِالْوِلايَةِ، وَ يَتَلاَقَوْنَ بالْـمَحَبَّةِ.»
«بدانيد بندگانی‌كه حفظ علم خدا از آن‌ها خواسته شده، آن را حفظ مى‌كنند، چشمه‌هاى آن‌ها مى‌شكافند، و با دوستى با هم مى‌پيوندند و با محبّت يک‌ديگر را ملاقات مى‌كنند.» «مستحفظين» به صيغه مفعول است.


۲.۳ - وَصِلوا - خطبه ۶۵ (توصیه جنگی)

امام (صلوات‌الله‌علیه) در تعلیم جنگ صفین به یاران خود فرموده است:
«وَ قَلْقِلوا السُّيوفَ في أَغْمادِها قَبْلَ سَلِّهَا... وَ نافِحوا بِالظُّبا، وَصِلوا السُّيوفَ بَالْخُطا، وَ اعْلَموا أَنَّكُمْ بِعَيْنِ اللهِ، وَ مَعَ ابْنِ عَمِّ رَسولِ اللهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم).»
«پیش از آنکه شمشیرها را از غلاف برکشید، آن‌ها را در غلاف حرکت دهید، و با دم آن‌ها بزنید و شمشیرها را با قدم‌ها نزدیک کنید، بدانید که شما زیر نظر خدا و با پسر عموی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستید.» يعنى شمشيرها را با قدم برداشتن به دشمن برسانيد كه در «ظب (مفردات‌نهج‌البلاغه)» گذشت.


۲.۴ - أَوْصالُهُمْ - خطبه ۱۶۱ (گذشتگان)

وصل به كسر و ضمّ اوّل هر عضوى است به تنهايى كه نه شكسته مى‌شود و نه به ديگرى وصل مى‌گردد، جمع آن اوصال آيد،
جوهرى در صحاح «اوصال» را مفاصل گفته است.
آن‌حضرت راجع به گذشتگان فرموده:
«قَدْ تَزايَلَتْ أَوْصالُهُمْ وَ زالَت أَبصارُهُم وَ أَسماعُهُم.»
يعنى «اعضاء (يا مفاصل) آن‌ها متفرّق گرديد و چشم‌ها و گوش‌هايشان از بين رفت.»


موارد زیادی از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۱۴۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۷۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۹۲.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۷۷۸.    
۵. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲۶.    
۶. زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، ج۳۱، ص۷۹.    
۷. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۷۱، حکمت ۹.    
۸. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۱۵۴، حکمت ۱۲.    
۹. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۷۰، حکمت ۱۳.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۳۵، حکمت ۱۳.    
۱۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۱۷.    
۱۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۱۷.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۲، ص۱۰۱.    
۱۴. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه،، ج۲۱، ص۲۹.    
۱۵. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۱۱۶.    
۱۶. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۵۲۴، خطبه ۲۱۴.    
۱۷. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ص۲۲۱.    
۱۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۳۱، خطبه ۲۱۴.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۱۷.    
۲۰. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۵۹.    
۲۱. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۵.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۸، ص۲۱۱.    
۲۳. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۱۰۴.    
۲۴. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۶۵.    
۲۵. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۱۲۵، خطبه ۶۵.    
۲۶. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۱، ص۱۱۱.    
۲۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص، خطبه ۶۶.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۲۹.    
۲۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۸۳.    
۳۰. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۸۶.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۳، ص۹۴.    
۳۲. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۵، ص۲۵.    
۳۳. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۵، ص۱۶۳.    
۳۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۳۵۲، خطبه ۱۶۱.    
۳۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۷۸.    
۳۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۳۰، خطبه ۱۶۱.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۵۳.    
۳۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۲۹.    
۳۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۲۹.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۶، ص۲۷۴.    
۴۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۴۱۱.    
۴۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۲۳۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وصل»، ج۲، ص۱۱۴۰.    






جعبه ابزار