• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وزن (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: وزن (ابهام‌زدایی).


وَزْن (به فتح واو و سکون زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای سنجش و‌ اندازه‌گیری است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: مَوْزُون (به فتح میم و سکون واو و ضم زاء) ‌به معنای‌ اندازه شده و سنجیده و میزان‌ (به کسر میم و فتح زاء) به معنای آلت وزن و آن هر چیزی است که با آن توزین شود.



وَزْن (بر وزن فلس) به معنای سنجش و‌اندازه‌گیری است.


(وَزِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ‌) «با ترازوی درست بسنجید.»
(وَ اَقِیمُوا الْوَزْنَ‌ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ‌) «پیوسته به عدالت بسنجید و از میزان نکاهید.»
وزن به معنای اعتبار و منزلت نیز آمده است؛ در مصباح گوید: «ما اقمت له‌ وَزْناً» کنایه است از اهمال و دور‌انداختن. عرب گوید: «لیس لفلان‌ وَزْنٌ‌» یعنی قدر و منزلتی ندارد. طبرسی نیز همین را گفته است.
(فَحَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً) «اعمالشان پوچ شد روز قیامت برای آنها وزنی به پا نمی‌داریم و اعتنائی نمی‌کنیم.»

۲.۱ - موزون

مَوْزُون (به فتح میم و سکون واو و ضم زاء) ‌به معنای‌اندازه شده و سنجیده است.
(وَ اَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ مَوْزُونٍ‌) «در زمین کوه‌های محکم قرار دادیم و از گیاه و میوه‌ اندازه شده در آن رویاندیم.»اشاره است به اینکه روئیدنیها از هر جهت از روی حساب و‌اندازه است‌:
(وَ اِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ اِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ اِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ‌) (و خزائن همه چيز، تنها نزد ماست؛ ولى ما جز به اندازه معيّن آن را نازل نمى‌كنيم!)

۲.۲ - میزان

میزان‌ (به کسر میم و فتح زاء) به معنای آلت وزن و آن هر چیزی است که با آن توزین شود، اعمّ از آنکه قول باشد یا فعل و یا ترازوی متداول. گر چه در لغت میزان را ترازو، و عدل و مقدار معنی کرده‌اند ولی آنچه گفته شد مستفاد از قرآن و استعمالات است. قرآن مجید این لفظ را در ترازوی متداول و غیره بکار برده است مثل:
(وَ اَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ‌ بِالْقِسْطِ) «پیمانه و ترازو را بانصاف تمام کنید و ناقص ننمائید.» این آیه در ترازوی معمولی و آلت سنجش اموال است.
(وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ‌ الْمِیزانَ‌) «خداوند آسمان را بالا برد و میزان حق و باطل را وضع کرد.» (اَلَّا تَطْغَوْا فِی‌ الْمِیزانِ‌) «تا در میزان طغیان نکنید. و از راه عدل و انصاف بیرون نروید.» (وَ أَقيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْميزان‌)وزن را بر اساس عدل برپا داريد و ميزان را كم نگذاريد!) مراد از میزان شاید شریعت و دین باشد و اهمیّت آن به اندازه بالا کردن آسمان و بلکه زیادتر است و لفظ «وضع» ظاهر در لزوم دین و شریعت است.
در تفسیر صافی ذیل آیه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده: «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْاَرْضُ.» ولی به قرینه: (اَلَّا تَطْغَوْا فِی‌ الْمِیزانِ‌) ظاهرا شریعت و دین مراد است.
(لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ‌ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) (ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها کتاب آسمانی و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند؛)مراد از میزان ظاهرا دین و شریعت است در این صورت «المیزان» بیان کتاب و یا عام بعد از خاصّ است.
همچنین است در آیه: (اللَّهُ الَّذِی اَنْزَلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِیزانَ‌) (خداوند كسى است كه كتاب را به حق نازل كرد و ميزان (سنجش حق و باطل و خبر قیامت) را نيز؛)
در نهج البلاغه نامه ۳۱ خطاب به امام حسن (علیه‌السّلام) فرموده: «اجْعَلْ نَفْسَکَ‌ مِیزَاناً فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ غَیْرِکَ فَاَحْبِبْ لِغَیْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ اکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا.» در اینجا می‌بینیم که نفس انسان میزان است می‌توانیم با آن کارها و محبوبات و مبغوضات خویش را توزین کنیم و در نامه ۴۳ به مصقلة بن هبیرة می‌نویسد: «لَتَجِدَنَّ بِکَ عَلَیَّ هَوَاناً وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِی‌ مِیزَاناً.» «اگر اینکه می‌گویند درست باشد حتما خودت را پیش من خوار خواهی یافت و میزانت پیش من سبک خواهد شد.» در اینجا مراد از میزان مقام و منزلت است.
در مجمع فرموده: در روایت آمده: «اِنَّ الصَّلَاةَ مِیزَانٌ‌ فَمَنْ وَفَّی اسْتَوْفَی.» در دعای چهل و دوم صحیفه سجّادیه درباره قرآن مجید فرموده: «وَ جَعَلْتَهُ... مِیزَانَ‌ قِسْطٍ لَا یَحِیفُ.» «قرآن را ترازوی عدالتی کرده‌ای که زبانه‌اش از حق نگردد.» پس قرآن ترازوئی است برای سنجش حق و باطل.

۲.۳ - وزن اعمال

صریح آیات قرآن مجید آنست که: اعمال انسان اعمّ از نیک و بد دارای وزن‌اند، مثل: (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ) (پس هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار خير انجام دهد آن را مى‌بيند!) (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌) (و هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار بد كرده آن را مى‌بيند! )مثقال مصدر میمی است به معنای ثقل و سنگینی.
ایضا (وَ نَضَعُ‌ الْمَوازِینَ‌ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ اِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ اَتَیْنا بِها وَ کَفی‌ بِنا حاسِبِینَ‌) «اگر عمل به وزن دانه خردل هم باشد ما آن را روز قیامت حاضر خواهیم کرد.»
لقمان به پسرش فرمود: (یا بُنَیَّ اِنَّها اِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ اَوْ فِی السَّماواتِ اَوْ فِی الْاَرْضِ یَاْتِ بِهَا اللَّهُ اِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ) (پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (كار نيک يا بد) باشد، و در دل سنگى يا در (گوشه‌اى از) آسمانها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مى‌آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است!)هر سه آیه صریح‌اند در اینکه عمل وزن دارد و سنگینی دارد اعمّ از عمل‌ خوب یا بد، حتی اگر به قدر دانه خردل باشد باز مثل سنگ و غیره دارای وزن است.

۲.۴ - توزین اعمال

قرآن مجید صریح است در اینکه اعمال انسان روز قیامت توزین خواهد شد:
(وَ الْوَزْنُ‌ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (وزن كردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! كسانى كه ميزان‌هاى (عمل) آنها سنگين است، همان رستگارانند!) «الْوَزْنُ» در آیه به معنای توزین است ظاهر آنست که‌ «الْوَزْنُ» مبتداء و «الْحَقُّ» وصف آن می‌باشد و تقدیر چنین است: «الْوَزْنُ‌ الحقّ یومئذ کائن» یعنی: توزین حقیقی در روز قیامت خواهد بود. به هر حال آیه دلالت دارد که روز قیامت توزین حقیقی برای اعمال وجود خواهد داشت. بعضی از بزرگان‌ «الْوَزْنُ» را در آیه اسم گرفته و «الْحَقُّ» را خبر آن دانسته است یعنی: ثقل و سنگینی اعمال همان حق و مطابق واقع بودن آنهاست. به عبارت دیگر معیار و وزنه عمل آنست که حقّ و مطابق دستور شرع باشد و هر قدر احکام و شرائط عمل مراعات نشده باشد از وزن آن کاسته می‌شود و به تعبیر سوّم چنانکه وزنه یک من گندم یک قطعه سنگ یک منی است همانطور وزنه اعمال حق بودن آنهاست. نگارنده گوید، این سخن فی نفسه صحیح است ولی در این صورت اعمال ثقل واقعی نخواهند داشت بلکه توزین به معنای تطبیق خواهد بود. یعنی دو رکعت نماز را که مثلا علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) خوانده معیار قرار داده و نماز دیگران را با آن تطبیق خواهند کرد امّا این آن نیست که قرآن مجید مطرح کرده است.
(وَ مَنْ خَفَّتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ‌) (و كسانى كه ميزان‌هاى (عمل) آنها سبک است، افرادى هستند كه سرمايه وجود خود را، به خاطر ظلم و ستمى كه نسبت به آيات ما مى‌كردند، از دست داده‌اند.) موازین جمع میزان و به قولی جمع موزون است. این دو چندان فرق ندارد خواه بگوئیم: وزن شده‌ها (اعمال) سنگین‌اند یا ترازوها بواسطه اعمال. به هر حال سنگین بودن میزانها آیات فوق بواسطه کثرت اعمال نیک و خفیف بودن آنها در اثر نبودن اعمال نیک است و ثقل در آنها راجع به اعمال بد نیست زیرا نتیجه ثقل در آیات رفتن به بهشت است. و از اینکه: نتیجه سبک بودن در این آیات رفتن به آتش است، بدست میاید که سبک بودن میزانها عبارت اخرای نبودن اعمال نیک است. از آن طرف: چون انسان اگر حسنه نداشته باشد لابدّ سیئه خواهد داشت، پس سبک بودن میزان لازم گرفته که این شخص سیّئات دارد و مستحق آتش است.
(فَمَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ) در جاهای دیگر نیز آمده است مثل: (فَمَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (و كسانى كه وزنه اعمالشان سنگين است، همان رستگارانند!)
(وَ مَنْ خَفَّتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُونَ‌) (و آنان كه وزنه اعمالشان سبک باشد، كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند!)
همچنین‌ (فَاَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ) (امّا كسى كه (در آن روز) ترازوهاى اعمالش سنگين است،) (فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ) (در يک زندگى خشنودكننده خواهد بود!)(وَ اَمَّا مَنْ خَفَّتْ‌ مَوازِینُهُ) (و امّا كسى كه ترازوهايش سبک است،)(فَاُمُّهُ‌ هاوِیَةٌ) (پناهگاهش «هاويه» (دوزخ‌) است!)جمع آمدن موازین می‌فهماند که هر عمل نیک ثقل بخصوصی دارد و برای هر صنف از عمل میزانی هست.

۲.۵ - توزین گناهان‌

گناهان بی‌شک دارای وزن‌اند ولی راجع به توزین و وزن کردن گناهان دلیلی در قرآن مجید یافته نیست. بلی در اینکه میان گناهان و عذاب تناسبی و حسابی خواهد بود حتمی‌ است چنانکه فرموده: (لا یَذُوقُونَ فِیها بَرْداً وَ لا شَرابا) (در آنجا نه چيز خنكى مى‌چشند و نه نوشيدنى گوارايى،) (اِلَّا حَمِیماً وَ غَسَّاقاً) (جز آبى سوزان و مايعى از چرک و خون!)(جَزاءً وِفاقاً) (اين مجازاتى است موافق و مناسب (اعمالشان)!) امّا اینکه برای گناهان میزانی به جهت وزن کردن نصب خواهد شد در قرآن دلیلی نداریم.

۲.۶ - اعمال کفار

اعمال نیکی که کفّار در دنیا انجام داده‌اند در روز قیامت توزین نخواهد شد. زیرا نیت و خواست آنها اجر اخروی نبوده و فقط طالب پاداش دنیا بوده‌اند و به آن نیز اغلب رسیده‌اند و این معامله کاملا از روی عدالت است. برای نمونه به آیه زیر توجّه فرمائید:
(اُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً) (آنها كسانى هستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند؛ به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از اين رو روز قيامت، ميزانى براى آنها برپا نخواهيم كرد!) «وزن» در آیه به معنای توزین است و بعد از «حبطت» آمده است یعنی در اثر کفر اعمال خوبی که در دنیا کرده‌اند حبط و پوچ شده و روز قیامت توزینی برای آنها برپا نمی‌داریم یعنی چون اعمالشان حبط شده لذا وزن کردن برای آنها نیست اینکه وزن را به معنای اعتنا و منزلت گفته‌اند یعنی برای آنها قدری قائل نم‌یشویم، مطلب ناصحیح است. بنا بر آنچه تا اینجا گفته شد: اعمال بد مؤمنان و کافران توزینی در آخرت نخواهد داشت. گر چه عذاب به حساب گناهان خواهد بود و آیات: (اِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْاَسْفَلِ مِنَ النَّارِ) (منافقان در پايين‌ترين دركات دوزخ قرار دارند؛)
(وَ لَیَحْمِلُنَّ اَثْقالَهُمْ وَ اَثْقالًا مَعَ اَثْقالِهِمْ‌) (آنها بار سنگين (گناهان) خويش را بر دوش مى‌كشند، و (همچنين) بارهاى سنگين ديگرى را اضافه بر بارهاى سنگين خود؛) که درباره پیشوایان ضلالت است، دلالت بر شدّت و ضعف عذاب دارد.
در روضه کافی ص۷۵ از امام سجاد (علیه‌السّلام) نقل شده: «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ اَنَّ اَهْلَ الشِّرْکِ لَا یُنْصَبُ لَهُمُ‌ الْمَوَازِینُ‌ وَ لَا یُنْشَرُ لَهُمُ الدَّوَاوِینُ وَ اِنَّمَا یُحْشَرُونَ‌ اِلی‌ جَهَنَّمَ زُمَراً وَ اِنَّمَا نَصْبُ الْمَوَازِینِ وَ نَشْرُ الدَّوَاوِینِ لِاَهْلِ الْاِسْلَامِ.» «بندگان خدا بدانید برای اهل شرک میزانها برپا و دفترها گسترده نمی‌شود، بلکه دسته دسته بسوی جهنم جمع شوند، نصب‌ میزان و نشر دیوان فقط برای اهل اسلام است.»

۲.۷ - وزنه‌های اعمال

اعمال در روز قیامت با چه چیز و کدام وزنه توزین خواهند شد؟ در بحار الانوار از معانی الاخبار نقل شده که: هشام بن سالم از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسید از (وَ نَضَعُ‌ الْمَوازِینَ‌ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً) فرمود: «هُمُ الْاَنْبِیَاءُ وَ الْاَوْصِیَاءُ.» «موازین، انبیاء و اوصیاءاند.» در زیارت امام علی (علیه‌السّلام) آمده: «السَّلَامُ عَلَی ... مِیزَانِ‌ الْاَعْمَالِ».

۲.۸ - تحابط اعمال

تحابط اعمال آنست که حسنات و سیّئات انسان در آخرت با هم سنجیده شوند و یکدیگر را حبط و تباه کنند و اگر اعمال نیک زیاد شود اعمال بد از بین رفته و شخص اهل بهشت گردد و در صورت عکس، اعمال نیک از بین رفته و شخص اهل جهنم گردد و اگر اعمال نیک و بد مساوی بودند نه اهل رحمت باشد و نه اهل عذاب.
مقابل این مطلب آنست که بگوئیم: شخص در مقابل حسناتش متنعّم و در مقابل سیئاتش عذاب خواهد دید مگر آنکه سیّئاتش در اثر شفاعت یا رحمت خدا بخشوده شود ولی سیّئات با حسنات سنجیده نخواهند شد چنانکه خداوند فرموده:
(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ) (پس هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار خير انجام دهد آن را مى‌بيند!) (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌) (و هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار بد كرده آن را مى‌بيند! )
خواجه نصیر طوسی در «تجرید» فرموده: احباط باطل است که مستلزم ظلم است و نیز خدا فرموده: (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ‌) علّامه در شرح آن فرموده: جماعتی از معتزله به احباط و تکفیر قائل شده‌اند، معنی احباط و تکفیر آنست که ثواب متقدّم انسان با گناهی که بعدا کرده از بین میرود و یا گناهان قبلی‌اش با ثواب بعدی ساقط میگردد، ولی ارباب تحقیق این قول را ردّ کرده‌اند، دلیل بطلان این سخن آنست: کسی که گناهش بیش از ثواب است اگر ثوابش از بین برود مانند کسی خواهد بود که عمل خوبی نکرده است و اگر حسناتش بیشتر باشد مانند کسی خواهد بود که گناهی از او سر نزده است و نیز خداوند فرموده: (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌) این کلام دلیل آنست که هیچ یک از خیر و شرّ حبط و باطل نخواهد شد.
شیخ مفید در اوائل المقالات تحت عنوان «القول فی تحابط الاعمال» فرموده: میان معاصی و طاعات و میان ثواب و عقاب تحابطی نیست این عقیده جماعتی از امامیه و مرجئه است ولی بنو نوبخت قائل به تحابطاند و در این عقیده موافق معتزله‌اند.مجلسی در بحار الانوار فرموده: مشهور میان متکلّمین امامیّه آنست که احباط و تکفیر باطل است. در خاتمه باید دانست در صورت قول به احباط و تکفیر انسان پیوسته یکی از حسنات یا سیّئات را خواهد داشت زیرا هر یک از آنها دیگری را حبط کرده و در جای آن نشسته است و این با آیه‌: (خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً) (و كار خوب و بد را به هم آميختند؛) جمع نمی‌شود زیرا در آن صورت خلطی نیست بلکه یکی آن دیگری را پوچ و باطل کرده است. ایضا با آیه‌ (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ) سازگار نیست.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۲۰۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۶۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۲۴.    
۴. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۸۲.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۱۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۴۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۵۶.    
۹. رحمان/سوره۵۵، آیه۹.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۷.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶۲.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۱.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۶۴.    
۱۴. فیومی، احمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۳۹.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۹۲.    
۱۶. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۵.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۰۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۴۸.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۹۲.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۳۳.    
۲۱. حجر/سوره۱۵، آیه۱۹.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۳۹.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۰۳.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۱۰.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۷.    
۲۶. حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۷.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۴۰.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۰۴.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۱۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۸.    
۳۲. انعام/سوره۶، آیه۱۵۲.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۷۶.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۱۸.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۹۴.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۵.    
۳۷. رحمان/سوره۵۵، آیه۷.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۷.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶۲.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۱.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۶۳.    
۴۲. رحمان/سوره۵۵، آیه۸.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۷.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶۲.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۱.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۶۳.    
۴۷. رحمان/سوره۵۵، آیه۹.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۱.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۷.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶۲.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۱.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۶۴.    
۵۳. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۵، ص۱۰۷.    
۵۴. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۱.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۷۱.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۰۱.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۱.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۴۲.    
۶۰. شوری/سوره۴۲، آیه۱۷.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۵.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۳.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۵.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۱۷.    
۶۶. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه، ص۲۷۰.    
۶۷. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه، ص۲۸۲.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۲۱.    
۶۹. امام سجاد علیه‌السلام، صحیفه سجادیه، ص۲۰۷.    
۷۰. زلزال/سوره۹۹، آیه۷.    
۷۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۷۶. زلزال/سوره۹۹، آیه۸.    
۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۸۲. انبیا/سوره۲۱، آیه۴۷.    
۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۹۲.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۱۲.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۲.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۳۰.    
۸۷. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۶.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۲.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۱۷.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۲۴.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۶.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۸۲.    
۹۳. اعراف/سوره۷، آیه۸.    
۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۱.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۰.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۸.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۲۰.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۵۳.    
۹۹. اعراف/سوره۷، آیه۹.    
۱۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۱.    
۱۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۱.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۰.    
۱۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۲۱.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۵۴.    
۱۰۵. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۰۲.    
۱۰۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۸.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۶۹.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۹۹.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۱.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۸۴.    
۱۱۱. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۰۳.    
۱۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۸.    
۱۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۶۹.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۹۹.    
۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۱.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۸۴.    
۱۱۷. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۶.    
۱۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۱۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۱۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۱۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۱۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۷.    
۱۲۳. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۷.    
۱۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۱۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۱۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۱۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۱۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۷.    
۱۲۹. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۸.    
۱۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۱۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۱۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۱۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۱۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۸.    
۱۳۵. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۹.    
۱۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۱۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۱۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۱۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۱۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۸.    
۱۴۱. نبا/سوره۷۸، آیه۲۴.    
۱۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۱۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۱۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۷۲.    
۱۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۴.    
۱۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۴۲.    
۱۴۷. نبا/سوره۷۸، آیه۲۵.    
۱۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۱۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۱۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۷۲.    
۱۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۴.    
۱۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۴۳.    
۱۵۳. نبا/سوره۷۸، آیه۲۶.    
۱۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۱۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۱۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۷۲.    
۱۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۴.    
۱۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۴۳.    
۱۵۹. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۵.    
۱۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۴.    
۱۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۰۰.    
۱۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۴۸.    
۱۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۹۲.    
۱۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۳۳.    
۱۶۵. نسا/سوره۴، آیه۱۴۵.    
۱۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۱.    
۱۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۱۸.    
۱۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۹۳.    
۱۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۲۳.    
۱۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۱۳.    
۱۷۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۳.    
۱۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۷.    
۱۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۰۸.    
۱۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۶۰.    
۱۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۱۳.    
۱۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۴.    
۱۷۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الروضه من الکافی، ج۸، ص۷۵.    
۱۷۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷، ص۲۴۳.    
۱۷۹. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۳۹.    
۱۸۰. زلزال/سوره۹۹، آیه۷.    
۱۸۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۱۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۱۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۱۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۱۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۱۸۶. زلزال/سوره۹۹، آیه۸.    
۱۸۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۱۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۱۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۱۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۱۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۱۹۲. طوسی، نصیرالدین، تجرید الاعتقاد، ص۳۰۳.    
۱۹۳. حلی، حسن بن یوسف‌، کشف المراد، ص۴۱۳.    
۱۹۴. مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ج۱، ص۸۲.    
۱۹۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵، ص۳۳۲.    
۱۹۶. توبه/سوره۹، آیه۱۰۲.    
۱۹۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۳.    
۱۹۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۶.    
۱۹۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۱.    
۲۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۵.    
۲۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۹۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وزن»، ج۷، ص۲۰۷.    






جعبه ابزار