مُقمَحون (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُقمَحون:
(إِلى الأَذْقانِ فَهُم مُّقْمَحونَ) مُقمَحون به معنى «سردرهواماندگان» است و اين اصطلاح به هنگامىكه شتر از آب خوردن بازمىايستد و سرش را بالا نگه مىدارد بهكاررفته است و چنين حالتى را عرب «قَمَحَ الْبَعير» مىگويد، يعنى شتر سر خود را بلند كرد. آيه مورد بحث درباره كيفر مشركان است كه غلهايى بر گردنهاى آنها قرار گرفته بهطورىكه سرهاى آنها به طرف بالا نگاه داشته شده است و چه تشبيه جالبى از حال بتپرستان لجوج كه طوق تقليد و عادات و رسوم خرافى بر گردن و دست و پاى آنها بسته شده و غلهاى آنها آنقدر پهن و گسترده است كه سر آنها را بالا نگاه داشته و از ديدن حقايق محروم ساخته است. آيه مذكور هم مىتواند ترسيمى از حال اين گروه بىايمان در دنيا باشد و هم بيان حال آنها در آخرت كه تجسمى از مسائل اين جهان است. اينان در اين حالت از مشاهده آيات آفاتى محروم هستند، زيرا براى شناخت خداوند معمولا دو راه وجود دارد، يكى مطالعه در نشانههاى خدا كه در جسم و جان انسان است و آن را «آيات انفسى» مىنامند و مطالعه در آياتى كه در بيرون انسان وجود دارد، مانند زمين و آسمان و ثوابت و سيارات و كوه و دريا كه آنها را «آيات آفاقى» مىگويند و
قرآن مجید در آيه ۵۳ از
سوره فصلت به آن اشاره كرده، مىفرمايد: «بهزودى آيات خود را در آفاق و انفس به آنها نشان مىدهيم تا براى آنها ثابت شود كه
خداوند، حق است». هنگامىكه قدرت شناخت انسان از كار مىافتد هم طريق مشاهده آيات انفسى بر او بسته مىشود و هم مشاهده آيات آفاتى. در آيه مورد بحث اشاره به معنى اول است، زيرا غلها چنان سر آنها را به بالا نگاه مىدارد كه حتّى قدرت ديدن خويشتن را ندارند و سدهاى پيش و پس چنان چشم آنها را از مشاهده اطراف خود بازمىدارد كه هرچه نگاه مىكنند جز ديوار سد چيزى را نمىبينند و از مشاهده آيات آفاتى محروم مىشوند.
به موردی از کاربرد
مُقمَحون در
قرآن، اشاره میشود:
(إِنّا جَعَلْنا في أَعْناقِهِمْ أَغْلالا فَهيَ إِلى الأَذْقانِ فَهُم مُّقْمَحونَ) (ما در گردنهاى آنان غلهايى (طوقهايى) قرار داديم كه تا چانهها ادامه دارد و سرهاى آنان را به بالا نگاه داشته است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه مقمحون اسم مفعول از ماده اقماح است و اقماح به معناى سر بلند كردن است. از اين كلمه برمىآيد غلهايى كه در اهل دوزخ به كار مىرود، طورى است كه بين سينه تا زير چانه آنان را پر مىكند، بهطورىكه سرهايشان رو به بالا قرار مىگيرد و ديگر نمىتوانند سر را پايين آورند و راه پيش روى خود را ببينند و آن را از چاه
تميز دهند.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُقمَحون»، ج۳، ص۷۵۰-۷۵۱.