مهدویت در ادیان ابراهیمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیتردید موضوع
مهدویت از موضوعاتی است که نه تنها دین
اسلام به ویژه مذهب
شیعه به آن پرداخته، بلکه در
ادیان ابراهیمی دیگر نیز مورد تایید و تاکید قرار گرفته است که به برخی موارد اشاره میشود.
در کتاب
تورات که از
کتب آسمانی به شمار میرود و هم اکنون در دست
اهل کتاب و مورد قبول آنها است، بشارات زیادی از آمدن
مهدی موعود و ظهور مصلحی جهانی در
آخر الزمان آمده است که چون مضمونهای آن بشارات در
قرآن کریم و احادیث قطعی و
متواتر اسلامی به صورت گستردهای وارد شده و نشان میدهد که مسالهی «
مهدویت» اختصاص به
اسلام ندارد.
قسمتی از آن بشارات را در اینجا میآوریم و برخی از نکات آنها را توضیح میدهیم تا موضوع تشکیل حکومت واحد جهانی، و تبدیل همهی ادیان و مذاهب مختلف به یک
دین و
آیین مستقیم، بر همگان روشن شود.
گفتنی است که چون در کتاب «
عهد عتیق» (یعنی تورات و ملحقات آن) همچون کتاب
انجیل، از بازگشت و
رجعت حضرت عیسی (علیهالسّلام) سخن به میان آمده است و این مطلب، رابطهی مستقیم با ظهور
حضرت مهدی (علیهالسّلام) دارد، نگارنده نیز در ضمن بشارات
ظهور حضرت مهدی (علیهالسّلام)، فرازهایی از «تورات» را آورده است تا دانسته شود که قوم
یهود نیز بر اساس آنچه در کتابهای مذهبی خودشان آمده است همچون مسلمانان به «رجعت» و بازگشت حضرت مسیح (علیهالسّلام) معتقدند و در این باره تردید ندارند که بالاخره روزی فرا میرسد که حضرت عیسای روح الله (علیهالسّلام) به زمین باز میگردد و برخی از آنها را
تنبیه و از برخی دیگر
انتقام میگیرد، هر چند که بسیاری از آنان بر اثر آیات و معجزاتی که از حضرت مهدی (علیهالسّلام) و عیسای مسیح (علیهالسّلام) میبینند
ایمان آورده و تسلیم میشوند و در برابر
حق خاضع و خاشع میگردند.
اینک به قسمتی از بشاراتی که در «تورات» و ملحقات آن آمده است، توجّه فرمایید:
در
زبور حضرت داوود (علیهالسّلام) که تحت عنوان «
مزامیر» در لابه لای کتب «عهد عتیق» آمده، نویدهایی دربارهی ظهور حضرت مهدی (علیهالسّلام) به بیانهای گوناگون داده شده است و میتوان گفت: در هر بخشی از «زبور» اشارهای به ظهور مبارک آن حضرت، و نویدی از پیروزی صالحان بر شریران و تشکیل
حکومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب مختلف به یک دین محکم و آیین جاوید و مستقیم، موجود است.
و جالب توجّه این که، مطالبی که قرآن کریم دربارهی ظهور حضرت مهدی (علیهالسّلام) از «زبور» نقل کرده است عیناً در زبور فعلی موجود است و از دستبرد
تحریف و
تفسیر مصون مانده است.
قرآن کریم چنین میفرماید:
«وَلَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ؛
ما علاوه بر ذکر (تورات) در «زبور» نوشتیم که (در آینده) بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.»
مقصود از «ذکر» در این
آیهی شریفه، تورات
موسی (علیهالسّلام) است که زبور داوود (علیهالسّلام) پیرو
شریعت تورات بوده است.
این آیهی مبارکه از آیندهی درخشانی
بشارت میدهد که
شر و
فساد به کلّی از عالم انسانی رخت بر بسته، و اشرار و ستمکاران نابود گشتهاند، و وراثت
زمین به افراد پاک و شایسته منتقل گردیده است، زیرا کلمهی «
وراثت و
میراث» در
لغت، در مورادی استعمال میشود که شخص و یا گروهی منقرض شوند و مال و مقام و همهی هستی آنها به گروهی دیگر به وراثت منتقل شود.
به هر حال، طبق
روایات متواتره اسلامی ـ از طریق
شیعه و
سنی ـ این آیهی شریفه مربوط به ظهور مبارک حضرت مهدی (علیهالسّلام) میباشد، و قرآن کریم این مطلب را از زبور حضرت داوود (علیهالسّلام) نقل میکند، و عین همین عبارت در زبور موجود است.
و اینک متن زبور:
«(۹) زیرا که شریران منقطع میشوند. امّا متوکّلان به
خداوند،
وارث زمین خواهند شد. (۱۰) و حال اندکست که
شریر نیست میشود که هر چند مکانش را جستجو نمایی ناپیدا خواهد بود (۱۱) امّا متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذّذ خواهند شد (۱۲) شریر به خلاف صادق افکار مذمومه مینماید، و دندانهای خویش را بر او میفشارد (۱۳) خداوند به او متبسّم است چون که میبیند که
روز او میآید (۱۴) شریران
شمشیر را کشیدند و
کمان را چلّه کردند تا آن که مظلوم و
مسکین را بیندازند، و کمانهای ایشان شکسته خواهد شد (۱۶) کمی
صدیق از فراوانی شریران بسیار بهتر است. (۱۷) چون که بازوهای شریران شکسته میشود و خداوند صدّیقان را تکیهگاه است (۱۸). خداوند روزهای صالحان را میداند و میراث ایشان ابدی خواهد بود (۱۹) در زمان «بلا» خجل نخواهند شد، و در ایام
قحطی سیر خواهند بود (۲۰) لکن شریران
هلاک خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پیه برّهها فانی بلکه مثل
دود تلف خواهند شد (۲۲) زیرا متبرّکان خداوند، وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وی منقطع خواهند شد (۲۹) صدّیقان وارث زمین شده، ابداً در آن ساکن خواهند شد (۳۴) به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمین بلند خواهند کرد و در وقت منقطع شدن شریران این را خواهی دید (۳۸) امّا عاصیان، عاقبت مستاصل، و عاقبت شریران منقطع خواهند شد.»
در فصل دیگر میفرماید:
«... قومها را به انصاف
داوری خواهد کرد. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرش نمایند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زیرا که میآید، زیرا که برای داوری جهان میآید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد. و قومها را به امانت خود.»
و از جمله در
مزمور ۷۲ در مورد
پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و فرزند دادگسترش حضرت مهدی (علیهالسّلام)، چنین میفرماید:
«(۱) ای خدا!
شرع و
احکام خود را به «
ملک»، و
عدالت خود را به «ملکزاده» عطا فرما (۲) تا این که قوم تو را به عدالت و فقرای تو را به
انصاف حکم نماید (۳) به قوم کوهها سلامت و کویرها عدالت برساند (۴) فقیران قوم را
حکم نماید، و پسران مسکینان را نجات دهد، و ظالم را بشکند (۵) تا باقی ماندن
ماه و
آفتاب دور به دور از تو بترسند (۶) بر
گیاه بریده شده مثل
باران و مانند امطار ـ که زمین را سیراب میگرداند ـ خواهد بارید (۷) و در روزهایش صدّیقان شکوفه خواهد نمود، و زیادتی سلامتی تا برای ماندن ماه خواهد بود (۸) از دریا تا به دریا و از نهر تا به اقصی زمین
سلطنت خواهد نمود (۹) صحرا نشینیان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش
خاک را خواهند بوسید (۱۰) ملوک
طرشیش و جزیرهها، هدیهها خواهند آورد، و پادشاهان
شبا و
سبا پیشکشها تقریب خواهند نمود (۱۱) بلکه تمامی ملوک با او
کرنش خواهند نمود، و تمامی اُمم او را بندگی خواهند کرد (۱۲) زیرا
فقیر را وقتی که فریاد میکند و مسکین که نصرت کننده ندارد، خلاصی خواهد داد (۱۳) و به
ذلیل و محتاج
ترحم خواهد فرمود و جانهای مسکینان را نجات خواهد داد (۱۴) جان ایشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد، و هم در نظرش
خون ایشان قیمتی خواهد بود (۱۵) و زنده مانده از شبا به او بخشیده خواهد شد (۱۶) در زمین به سر کوهها مشت غلّه کاشته میشود که محصول آن مثل اسنان متحرّک شده، اهل شهرها مثل گیاه زمین شکوفه خواهند نمود (۱۷).
اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقی بماند، در او مردمان
برکت خواهند یافت، و تمامی قبایل او را
خجسته خواهند گفت (۱۹) بلکه اسم
ذوالجلال او ابداً
مبارک باد، و تمامی زمین از جلالش پر شود (۲۰) دعای داوود پسر یسیّ تمام شد».
در این بشارت، چنانکه بر ارباب
فضل و
دانش و اهل علم و اطلاع و کسانی که با قرآن و روایات
اهل بیت (علیهمالسّلام) سر و کار دارند، مخفی نیست پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمّد بن عبدالله (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان «ملک» و فرزند گرامش حضرت مهدی (علیهالسّلام) که بزرگترین و کاملترین مظهر
عدل الهی است به عنوان «ملکزاده» معرفی گردیده، و به بعضی از امتیازات و مشخصات دیگر وی نیز اشاره شده است.
ولی برخی از علما و دانشمندان «یهود» چنین پنداشتهاند که: منظور از «ملک» در این آیه، حضرت داوود (علیهالسّلام)، و منظور از «ملکزاده» فرزند وی
حضرت سلیمان (علیهالسّلام) است، و روی این پندار نادرست خواستهاند آیات مذکور را از بشارت دادن به
بعثت حضرت
خاتم النبیین (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نوید ظهور
خاتم اوصیاء حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیهالسّلام) منصرف کنند، ولی این
اندیشه از چند جهت نادرست و غیر قابل قبول است، زیرا:
نخست: اینکه، حضرت داوود (علیهالسّلام) از انبیای پیرو شریعت تورات بوده و خود او دارای شریعت و احکام نوینی نبوده است تا این که بگوید: «ای خدا! شرع و احکام خود را به «ملک» و عدالت خود را به «ملکزاده» عطا فرما»، و روی این اصل درخواست شریعت مستقل نوین در خور مقام آن حضرت نیست.
دوّم: اینکه، در خواست شرع و احکام و عدالت که به صورت
دعا بر زبان حضرت داوود (علیهالسّلام) جاری شده ـ چنان که از نحوهی درخواست آشکار است ـ برای دو شخصیت عظیم آسمانی است که یکی دارای مقام سلطنت بر
پیامبران و صاحب شرع و احکام جدید، و دیگری مظهر اتمّ عدالت، و صاحب مقام
ولایت مطلقه، و مورد انتظار عموم ملل جهان است.
سوّم: اینکه،
عظمت،
قدرت،
شوکت و سلطنتی که در آیات مزبور برای «ملکزاده» ذکر گردیده است نه با حضرت سلیمان (علیهالسّلام) و نه با هیچ یک از انبیای الهی وفق نمیدهد؛ زیرا نه
مملکت حضرت سلیمان (علیهالسّلام) از مملکت پدرش حضرت داوود (علیهالسّلام) ـ بنابر اعتقاد اهل کتاب ـ وسیعتر بوده، و نه هم ظلم و ستم در عهد او شکسته شده است.
چهارم: اینکه، بر حسب آنچه برخی از علمای
عهدین ـ عهد عتیق و
عهد جدید، تورات و
انجیل ـ احتمال داده و به وجوهی استدلال جستهاند، مزمور فوق کلام حضرت سلیمان (علیهالسّلام) است نه کلام حضرت داوود (علیهالسّلام)، و حضرت سلیمان (علیهالسّلام) که پس از مرگ
پدر، صاحب مقام و
کتاب گردیده است معقول نیست برای پدرش که از دنیا رفته است درخواست شرع جدید کند. و بر فرض این که بر خلاف احتمال آنان، مزمور فوق کلام حضرت داوود (علیهالسّلام) باشد ـ چنان که اشاره کردیم ـ دعا برای دو شخصّیت والایی است که در آیندهی تاریخ بعد از او ظاهر خواهند شد.
پنجم: چنانکه از آیهی (۲۰) استفاده میشود تمامی
آیات یاد شده به عنوان دعا بر زبان حضرت داوود (علیهالسّلام) جاری شده و شایستهی مقام
نبوت ـ که بالاترین مدارج
کمال و
عبودیت و بندگی است ـ این است که، در مقام دعا و استدعای از
پروردگار، در کمال خضوع و خشوع و
انکسار در برابر آفریدگار، زبان به
تذلل و کوچکی بگشاید، و با زبان
عجز و لابه و عاری از هر نوع
خودبینی و
خودپسندی مقاصد خویش را از خدای جهان بخواهد، نه این که در برابر
سلطان واقعی و مالک الملوک جهان خود را «
پادشاه» و فرزند خود را «
شاهزاده» بخواند.
ششم: اینکه، در چند
آیه از بشارت مزبور، سلطنت و دعوت «ملک زاده» را عمومی و جهانی خوانده، و قدرت و
جبروت روحانی وی را شامل پادشاهان و قدرتمندان و سلاطین مقتدر جهان دانسته، و سراسر کرهی مسکون را
قلمرو دولت حقّهی وی معرفی نموده، چنان که در
اخبار وارده از
ائمّهی معصومین (علیهمالسّلام) نیز در حقّ شخصّیت بینظیر حضرت مهدی (علیهالسّلام)، چنین سخن رفته است.
هفتم: اینکه، در آیهی (۷) به اصحاب خاص آن حضرت اشاره نموده که با ظهور
نور پر فروغ مهدوی (علیهالسّلام) آن
خورشید جهانتاب عدل الهی، صدیّقان شکوفه کنند، و
رحم اجتماع بزرگ جهانی، مردانی پاک سیرت، راستگفتار و درستکردار از خود نمایان سازد، و
سعادت و سلامت،
رفاه و خوشبختی، بهروزی و بهزیستی که مولود تسلّط آن یگانه
منجی عالم و دولت عدالت پیشهی آن حضرت است تا
انقراض جهان پایدار خواهد بود، چنانکه در روایات اسلامی نیز آمده است: «دولتنا آخر الدول».
و هشتم: اینکه، در آیهی (۱۷ و ۱۸) خاطر نشان ساخته است که تا جهان باقی است و خورشید در
آسمان نور افشانی میکند، اشعهی خورشید فروزان
قائم آل محمّد (علیهمالسّلام) بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت، و تمامی روی زمین از
جلال و عظمتش پر خواهد شد،
چنان که در روایات
مستفیضه و متواترهی اسلامی که در مورد ظهور آن مهر تابان رسیده است، کمتر حدیثی یافت میشود که در ضمن آن جملهی «یملَاُ الارضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً، کَما مُلِئَت ظُلْماً وَ جَوْراُ» نیامده باشد.
بنابراین، جای هیچ گونه شک و
تردید نیست که مقصود از «ملک» در مزمور ۷۲ از زبور داوود (علیهالسّلام) همان نور قدوسی حضرت محمّد بن عبدالله (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) سیّد رسولان و خاتم پیغمبران، و مقصود از «ملک زاده» حضرت صاحب الزمان «مهدی موعود (علیهالسّلام) » دوازدهمین جانشین بر حق و فرزند دلبند آن بزرگوار است که به خواست خداوند در روز معین و موعود، ظهور خواهد نمود، و سراسر روی زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از آن که پر از ظلم و جور شده باشد، و گردن گردنکشان و گردنفرازان را خواهد شکست، و چون مهر و ماه بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و
حکومت حقهی الهیهی وی تا ابد و تا قیام
قیامت ادامه خواهد داشت. اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه.
ناگفته نماند که نویدهای ظهور حضرت مهدی (علیهالسّلام) در «زبور» فراوان است، و در بیش از ۳۵ بخش از مزامیر ۱۵۰ گانه، نوید ظهور آن موعود اُمم و منجی عالم موجود است، کسانی که طالب تفصیل بیشتری هستند میتوانند به متن «مزامیر» در «
عهد عتیق» مراجعه فرمایند.
در کتاب «
اشعیای نبی» که یکی از پیامبران پیرو تورات است، بشارات فراوانی در مورد ظهور حضرت مهدی (علیهالسّلام) آمده است که جهت
استدلال به کتاب مزبور، نخست فرازی از آن بشارتها را نقل نموده، و برخی از نکات آن را توضیح میدهیم تا معلوم شود که مسلمانان دربارهی
عقیده به ظهور یک مصلح جهانی تنها نیستند، بلکه همهی اهل کتاب در این عقیده با
مسلمانان اشتراک نظر دارند.
در فرازی از بشارت کتاب اشعیا چنین آمده است:
«و نهالی از تنهی «
یسیّ»بیرون آمده، شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح
حکمت و فهم و روح
مشورت و قوّت و روح
معرفت و ترس خداوند و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود،
داوری نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهای خویش، تنبیه نخواهد نمود بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود... کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش
امانت. و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچههای آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و
طفل شیرخوره بر سوراخ
مار بازی خواهد کرد، و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانهی
افعی خواهد گذاشت، و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که
دریا را میپوشاند».
یسیّ به معنای قوی، پدر حضرت داوود و نوهی «
راعوت» است، و به طوری مشهور بود که داوود را پسر «یسیّ» مینامیدند، در صورتی که خود داوود شهرت و شخصیت عظیمی داشته و از پیغمبران بزرگ «
بنی اسرائیل» بوده است.
منظور از «نهالی که از تنهی یسیّ خواهد رویید» ممکن است یکی از چهار نفر از شخصّیتهای بزرگ روحانی و رهبران عالیقدر بشر،
حضرت داوود،
حضرت سلیمان،
حضرت عیسی و حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیهمالسّلام) باشند؛ ولی دقّت و بررسی کامل آیات فوق نشان میدهد که منظور از این
نهال، هیچ یک از آن پیامبران نیست؛ بلکه همهی آن بشارتها ویژهی قائم آل محمّد (علیهمالسّلام) است؛ زیرا حضرت داوود و سلیمان (علیهماالسّلام) فرزندان پسری یسیّ، و حضرت عیسی بن مریم (علیهالسّلام) نوادهی دختری وی، و قائم آل محمّد (علیهالسّلام) نیز از جانب مادرش جناب
نرجس خاتون ـ که دختر
یشوعا، پسر
قیصر، پادشاه
روم و از نسل حضرت داوود، و مادرش از اولاد
حواریون حضرت عیسی (علیهالسّلام) بوده، و نسب شریفش به
شمعون صفا،
وصی حضرت عیسی (علیهالسّلام) میرسد ـ نوادهی دختری «یسیّ» میباشد.
در فرازی از این بشارت چنین آمده است:
«موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خود تنبیه نخواهد نمود» و این جمله، اشاره به
حاکمیت مطلق و حکومت عادلانهی آن حضرت دارد که وی بر اساس حق و واقع، حکم میکند و نیازی به
شاهد و
بیّنه ندارد و از کسی گواهی نمیطلبد چنان که در روایات اسلامی آمده است که: «یحکم بحکم داوود و محمّد (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) »
یعنی به حکم حضرت داوود و دستور پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) حکم میکند و با علم و دانش خدادادی خویش داوری مینماید.
و در فراز دیگری از آن بشارت آمده است که:
در زمان حکومت حقه و دوران حکومت عدالت پیشهی او «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید... و گوساله و شیر پرواری با هم، و... ضرر و فسادی نخواهند کرد»، این جمله نشان میدهد که در زمان ظهور مبارک آن
موعود آسمانی، عدل و داد آن چنان گسترش مییابد که جانوران و درندگان با هم
سازش میکنند و در کنار یکدیگر قرار میگیرند و خوی بهیمیّت و درندگی را از دست میدهند، و زیان و ضرر به هیچ یک از موجودات نمیرسانند. چنان که در
اخبار و احادیث آمده است:
«وَ تَصْطَلِحُ فِی مُلْکِهِ السّباع، وَ اصْطَلَحَتِ السِّباع، و تامَنُ الْبَهائم».
و در آخرین فراز از
بشارت مزبور آمده است:
«جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را میپوشاند»، این مطلب نشانگر این واقعیّت است که در عهد با سعادت آن موعود آسمانی چنان تحول عظیم علمی و فرهنگی به وجود میآید که همهی مردمان به خدای یگانه
ایمان میآورند. درهای رشتههای گوناگون علوم و
دانش به روی انسانها گشوده میشود، سطح معلومات بشری بالا میرود، راهی را که
بشریت در طول تاریخ در هزاران سال پیش به دنبال آن بوده در زمان کوتاه میپیماید، عقلها کامل واندیشهها شکوفا میگردد، و کوته بینیها و تنگ نظریها از بین میرود، و انسانها به کمال و
بلوغ عقلی و اخلاقی و انسانی میرسند و به تمام ناکامیها، شکستها، ستمها، نادانیها و بدبختیها پایان میدهند، و زندگی شرافتمندانهی تازهای را آغاز مینمایند.
چنان که در حدیثی از
امام باقر (علیهالسّلام) آمده است که فرمود:
«اذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یَدَهُ عَلی رؤوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقولَهُمْ وَ اَکَمَلَ بِهِ اَخلاقَهُمْ وَ کَمُلَتْ به اَحْلامهُم».
«هنگامیکه قائم ما
قیام کند دستش را بر سر بندگان میگذارد و خردهای آنها را گرد میآورد و اخلاقشان را کامل میگرداند، و به وسیلهی او به
رشد و
کمال میرسند.»
و در ضمن
حدیث دیگری از آن بزرگوار نقل شده که فرمود:
«... وَ تُؤتُونَ الْحِکْمَةَ فِی زَمانِه حتّی اَنّ الْمَرْاةَ لَتَقْضی فِی بَیْتِها بِکِتاب اللهِ وَ سُنَّةِ رَسُولِ الله».
«در زمان او آن قدر به شما دانش و
فرهنگ داده میشود که زن خانهدار در خانهی خود با
کتاب خدا و
سنت پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) داوری میکند.»
بشارات فراوانی که دربارهی منجی عالم در کتاب اشعیای نبی وارد شده به قسمت عمدهای از برنامههای آن مصلح جهانی اشاره دارد که برخی از آنها را میآوریم:
۱ـ تامین
عدالت اجتماعی و امنیّت عمومی: در فرازی از بشارتهای کتاب
اشعیا آمده که در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعی برقرار خواهد گردید و امنیت عمومی به وجود خواهد آمد به گونهای که مردم در
صلح و صفا و صمیمیّت زندگی کنند و
بهایم با هم سازش نمایند و در کنار هم با آسودگی بیاسایند:
«آنگاه
انصاف در
بیابان ساکن خواهد شد، و عدالت در
بوستان مقیم خواهد گردید. و عمل عدالت، سلامتی و نتیجهی عدالت، آرامی و اطمینان خاطر خواهد بود تا ابد الآباد. و قوم من در مسکن سلامتی و در مساکن مطمئن و در منزلهای آرامی ساکن خواهند شد.»
۲ـ تامین رفاه همگانی و آباد ساختن جهان: در فراز دیگری از بشارتهای کتاب اشعیای نبی آمده که در آن زمان، بساط ظلم و ستم برچیده خواهد شد، و عدالت گسترش خواهد یافت، و فقر اقتصادی از میان خواهد رفت و نیازمندیهای مادی و معنوی مردم تامین خواهد گردید، و همگان به
اخلاق حمیدهی اسلامی آراسته خواهند شد، و پردههای
ظلمت و تاریکی به کنار خواهد رفت، و مردمان در ناز و نعمت زندگی خواهند کرد:
«برگزیدگان من، از عمل دستهای خود
تمتع خواهند برد، زحمت بیجا نخواهند کشید، اولاد به جهت
اضطراب نخواهند زایید؛ زیرا که اولاد برکت یافتگان خداوند هستند و ذریّت ایشان با ایشاناند. و قبل از آن که بخوانند من جواب خواهم داد، و پیش از آن که سخن گویند من خواهم شنید. گرگ و برّه با هم خواهند چرید، و شیر مثل گاو
کاه خواهد خورد، و خوراک مار خاک خواهد بود، خداوند میگوید که در تمامی کوه مقدّس من،
ضرر نخواهند رسانید و فساد نخواهند کرد.»
در کتاب
بوئیل نبی که از پیامبران پیرو
تورات است، بشارت ظهور حضرت مهدی (علیهالسّلام) و نزول حضرت عیسی (علیهالسّلام) و محاکمهی
اسرائیل در آن روز سرنوشت ساز، چنین آمده است:
«آن گاه جمیع امّتها را جمع کرده به «
وادی یهوشافاظ» (نام صحرایی در نزدیکی
بیت المقدس که اکنون «
وادی قدرون» نامیده میشود)
فرود خواهم آورد و در آنجا به ایشان دربارهی قوم خود و میراث خویش، اسرائیل (را) محاکمه خواهم نمود، زیرا که ایشان را در میان امتها پراکنده ساخته و زمین مرا تقسیم نمودهاند و بر قوم من
قرعه انداخته و پسری در عوض
فاحشه داده و دختری به
شراب فروختهاند تا بنوشند.»
و در جای دیگر از همین کتاب چنین آمده است:
«ای همهی امّتها! بشتابید و بیایید و از هر طرف جمع شوید ای خداوند شجاعان! خود را به آنجا فرود آور. امّتها برانگیخته شوند. به «وادی یهوشافاظ» برآیند؛ زیرا که من در آنجا خواهم نشست تا بر همهی امتهایی که به اطراف آن هستند داوری نمایم.»
و در همین زمینه در کتاب «
عاموس نبی» آمده است که میگوید:
«بنابراین، ای اسرائیل! به این طور با تو عمل خواهم نمود، و چون که به این طور با تو عمل خواهم نمود پس ای اسرائیل! خویشتن را مهیّا ساز تا با خدای خود
ملاقات نمایی.»
این فرازها ـ همچنان که ملاحظه میشود ـ از
نزول حضرت عیسی (علیهالسّلام) و داوری آن حضرت در «یوم الله ظهور» خبر میدهند. و در همین رابطه، در کتاب «
هوشیع نبی» در مورد بازگشت حضرت عیسی (علیهالسّلام) خطاب به قوم
یهود آمده است:
«و من برای
افرایم (نام پسر دوم
حضرت یوسف) مثل شیر و برای خاندان
یهودا (نام پسر
حضرت یعقوب و برادر بزرگ یوسف از مادر دیگر به نام لیا ـ لایالیا ـ که حضرت داوود و ملوک
بنی اسرائیل و حضرت عیسی از نسل اویند)
مانند شیر ژیان خواهم بود. من خودم خواهم درید و رفته خواهم ربود و رهاننده نخواهد بود. من روانه شده به مکان خود خواهم برگشت تا ایشان به
عصیان خود
اعتراف نموده روی مرا بطلبند، در تنگی خود
صبح زود مرا خواهند طلبید.»
نگارنده گوید: از آنجایی که در
روایات اسلامی به صورت گستردهای از نزول حضرت عیسی (علیهالسّلام) گفتگو شده است و برخی از آیات قرآنی نیز بر این معنا دلالت دارد و همهی طوایف اسلامی
اعتقاد قاطع دارند که حضرت عیسی (علیهالسّلام) به روی زمین باز میگردد و پشت سر حضرت مهدی (علیهالسّلام)
نماز میگذارد و حضرتش را تایید مینماید و در ردیف یکی از معاونان آن حضرت قرار میگیرد ما نیز به پیروی از قرآن و
پیشوایان معصوم (علیهمالسّلام)، فرازهای مزبور را از کتاب تورات نقل نمودیم، و توضیح آنها نیز پس از نقل بشارات
انجیل بر همگان روشن خواهد شد.
در کتاب
زکریای نبی ـ که یکی از پیامبران بزرگ بنیاسرائیل و از انبیای پیرو تورات است ـ بشارت ظهور آن یگانه منجی عالم چنین آمده است:
«اینک روز
خداوند میآید و
غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد. و جمیع امتها را به ضدّ
اورشلیم برای
جنگ جمع خواهم کرد، و شهر را خواهند گرفت و خانهها را
تاراج خواهند نمود، و زنان را بیعصمت خواهند کرد، و نصف اهل شهر به اسیری خواهند رفت، و بقیهی قوم از شهر منقطع خواهند شد. و خداوند بیرون آمده با آن قومها
مقاتله خواهند نمود چنان که در روز جنگ، مقاتله نمود، و در آخر آن روز پایهای او بر
کوه زیتون که از طرف مشرق به مقابل اورشلیم است خواهد ایستاد... و آن یک روز معروف خداوند خواهد بود... و
یَهْوه (خدا) بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود. و در آن روز یَهْوة واحد خواهد بود و اسم او واحد.»
در اینجا لازم است این نکته را توضیح دهیم که در
کتب عهدین (یعنی تورات و
انجیل) کلمهی «خداوند» بیشتر در مورد حضرت عیسی (علیهالسّلام) به کار میرود، که در اینجا نیز چنین شده است. و جالب این که در این فراز
بشارت که از تورات نقل کردیم، محل فرود آمدن حضرت عیسی و
یوم الله بودن آن روز و جهانی شدن
اسلام و سقوط
رژیم اشغالگر قدس دقیقاً با روایات اسلامی مطابقت دارد.
البته باید توجه داشت که طبق آیات کریمهی
مجید ، مضمون این پیشگوییها یک بار در دوران گذشته در زمان
بخت النصر انجام گرفته و یک بار دیگر طبق وعدههای صریح قرآن کریم و نویدهای
ظهور مبارک حضرت مهدی (علیهالسّلام) در «یوم الله ظهور»، انجام خواهد گرفت، و نخستین قبلهی مسلمانان برای همیشه از اشغال یهودیان رهایی خواهد یافت و در تمامی جهان خدای یکتا را پرستش خواهد نمود، و در تمامی نقاط زمین ندای دلنواز
وحدت به گوش خواهد رسید.
به هر حال، آنچه در این فراز در مورد سرنوشت یهودیان مغرور آمده است دقیقاً با روایات اسلامی منطبق است؛ زیرا از
احادیث چنین استفاده میشود که ملت یهود به علت
طغیان و سرکشی و فسادی که در زمین ایجاد میکنند سرانجام تار و مار خواهند شد به گونهای که حتی یک نفر یهودی هم در
فلسطین باقی نخواهد ماند.
در کتاب
حزقیل نبی در مورد ظهور حضرت حجت بن الحسن العسکری (علیهماالسّلام) و سرنوشت رژیم اسرائیل و جهانی شدن
آیین توحید، و اجرای احکام و
حدود الهی در آن عصر درخشان، چنین آمده است:
«... و اما توای پسر
انسان! خداوند یَهْوَه چنین میفرماید: که به هر جنس مرغان و به همهی حیوانات صحرا بگو: جمع شوید و بیایید و نزد
قربانی من که آن را برای شما
ذبح مینمایم فراهم آیید. قربانی عظیمی که بر کوههای اسرائیل، تا
گوشت بخورید و خون بنوشید. و خداوند یَهْوَه میگوید: که بر سفرهی من از اسبان و سواران و جبّاران و همهی مردان جنگی سیر خواهید شد. و من
جلال خود را در میان امتها قرار خواهم داد و جمیع امتها
داوری مرا که آن را اجر خواهم داشت و دست مرا که بر ایشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود. و خاندان اسرائیل از آن روز و بعد، خواهند دانست که یَهْوَه خدای ایشان، من هستم. و امتها خواهند دانست که خاندان اسرائیل به سبب
گناه خودشان جلای وطن گردیدند؛ زیرا که به من
خیانت ورزیدند.»
باید توجه داشت که منظور از «پسر انسان» مانند کلمهی «مسیح»، حضرت عیسی (علیهالسّلام) نیست؛ بلکه مراد از آن،
حضرت مهدی (علیهالسّلام) است، زیرا در
انجیل بیش از ۸۰ بار کلمهی «پسر انسان» آمده است که تنها در ۳۰ مورد آن حضرت مسیح (علیهالسّلام) اراده شده است.
در کتاب
حجّی نبی نیز که یکی از کتابهای انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت
بقیة الله (علیهالسّلام) بدین گونه آمده است:
«یَهْوَه صبایوت چنین میگوید: یک دفعهی دیگر ـ و آن نیز بعد ازاندک زمانی ـ آسمانها و زمین و دریا و خشکی را متزلزل خواهم ساخت، و تمامی امتها را متزلزل خواهم ساخت، و
فضیلت جمیع امتها خواهد آمد. این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت... جلال آخر این
خانه از جلال نخستینش عظیمتر خواهد بود، و در این مکان سلامتی را خواهم بخشید.»
در کتاب
صفینای نبی که یکی از کتب انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت ولی عصر (علیهالسّلام) چنین آمده است:
«... خداوند در اندرونش
عادل است و بیانصافی نمینماید. هر
بامداد حکم خود را روشن میسازد و کوتاهی نمیکند، اما مرد ظالم
حیا را نمیداند. امتها را منقطع ساختهام که برجهای ایشان خراب شده است و کوچههای ایشان را چنان ویران کردهام که عبور کننده نباشد. شهرهای ایشان چنان منهدم گردیده است که نه انسانی و نه ساکنی باقی مانده است. و گفتم: کاش که از من میترسیدی و تادیب را میپذیرفتی... بنابراین، خداوند میگوید: برای من منتظر باشید تا روزی که به جهت
غارت برخیزم؛ زیرا که قصد من این است که امتها را جمع نمایم و ممالک را فراهم آورم تا
غضب خود و تمامی حدّت
خشم خویش را بر ایشان بریزم، زیرا که تمامی جهان به آتش
غیرت من سوخته خواهد شد؛ زیرا که در آن زمان، زبان پاک به امتها باز خواهم داد تا جمیع ایشان اسم یهوه ـ خدا ـ را بخوانند و به یک دل او را
عبادت نمایند.»
در کتاب
دانیال نبی نیز بشارت ظهور حضرت مهدی (علیهالسّلام) مطابق بشارات انبیای گذشته، چنین آمده است:
«... امیر عظیمی که برای پسران قوم تو ایستاده
قائم است، خواهد برخاست. و چنان زمان تنگی خواهد شد که از حینی که امّتی به وجود آمده است تا امروز نبوده، و در آن زمان هر یک از قوم تو، که در دفتر مکتوب یافت شود
رستگار خواهد شد. و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیدهاند بیدار خواهند شد، اما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و
حقارت جاودانی. و حکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید، و آنانی که بسیاری را به راه عدالت
رهبری مینمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد. اما تو ای دانیال! کلام را مخفیدار و
کتاب را تا زمان آخر
مهر کن. بسیاری به سرعت تردّد خواهند نمود و
علم افزوده خواهد گردید... خوشا به حال آن که
انتظار کشد.»
در این بشارت نکات چندی وجود دارد که برخی از آنها را به طور اختصار توضیح میدهیم:
۱ـ شخص مورد بشارت که در نخستین فراز بشارت مزبور به عنوان «ایستاده» از او تعبیر شده است، قائم آل محمد (علیهمالسّلام) است که بزرگترین نمایندهی انبیای الهی است، و دعوت تمام
پیامبران خدا را یکجا در حکومت حقّهی خود آشکار ساخته،
آیین الهی را بر سرتاسر کرهی خاکی حکمفرما مینماید.
۲ـ منظور از «زمان تنگی»، زمانی بیدادگریها، سختیها، فشارها، ظلم و ستمهایی است که قبل از ظهور آن حضرت در سراسر
جهان پیدا میشود، چنان که در روایات اسلامی آمده است: «یَمْلَاُ الارضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئت جوراً و ظلماً.»
۳ـ منظور از: «آنانی که در خاک زمین خوابیدهاند»، گروهی از اموات میباشند که در
دولت با سعادت حضرت مهدی (علیهالسّلام) زنده میشوند، و برخی از آنان از یاران آن حضرت میگردند و در رکاب حضرتش میجنگند و برخی دیگر به سزای اعمال ناشایست خود میرسند.
در این زمینه، روایات بسیاری از ائمهی معصومین (علیهمالسّلام) رسیده است که ما به جهت اختصار از ذکر آنها خودداری مینماییم، و طالبین میتوانند به کتابهای مربوطه که در مورد «
رجعت» نگاشته شده، مراجعه فرمایند.
بر اساس بشارات فراوانی که در کتاب
انجیل آمده است، حضرت مسیح (علیهالسّلام) به دنبال قیام حضرت قائم (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در «فلسطین» آشکار خواهد شد و به یاری آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا یهودیان و مسیحیان و پیروان وی
تکلیف خویش را بدانند و به
اسلام بگروند و حامیحضرت مهدی (علیهالسّلام) گردند. از این رو، در آخرین روزهای زندگی ـ و شاید در طول دوران حیات ـ به یاران و شاگردان خود توصیهها و سفارشهای اکیدی دربارهی بازگشت خود به
زمین نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بیداری و هوشیاری و آمادگی فرموده است که ما به جهت اثبات این مدّعا و بیداری مسلمانان قسمتی از آنها را در اینجا میآوریم.
اینک متن برخی از آن بشارات که در
انجیل متّی،
انجیل مَرْقُس،
انجیل لوقا،
انجیل یُوحَنّا آمده است مرور میکنیم:
«پس عیسی از
هیکل بیرون شده برفت، و شاگردانش پیش آمدند تا عمارتهای هیکل را بدو نشان دهند. عیسی ایشان را گفت: آیا همهی این چیزها را نمیبینید؟ هر آینه به شما میگویم: در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود. و چون به
کوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند: به ما بگو که این اُمور کی واقع میشود؟ و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟
عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار کسی شما را گمراه نکند. ز آن رو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد. و جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید، زنهار
مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع این همه لازم است لیکن انتها هنوز نیست، زیرا قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطیها و وباها و زلزلهها در جایها پدید آید...
آنگاه اگر کسی به شما گوید: اینک مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مکنید؛ زیرا که مسیحان کاذب و انبیای کذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی. اینک شما را پیش خبر دادم.
پس اگر شما را گویند: اینک در صحراست بیرون مروید، یا آنکه در
خلوت است باور مکنید؛ زیرا همچنان که
برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر میشود ظهور «
پسر انسان» نیز چنین خواهد شد...
و فوراً بعد از
مصیبت آن ایام، آفتاب تاریک گردد و
ماه نور خود را ندهد و ستارگان از
آسمان فرو ریزند، و قوّتهای افلاک متزلزل گردد. آنگاه علامت «پسر انسان» در آسمان پدید گردد، و در آن وقت جمیع طوایف زمین
سینهزنی کنند و «پسر انسان» را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال عظیم میآید...
پس از درخت
انجیر مثلش را فرا گیرید که چون شاخهاش نازک شده برگها میآورد میفهمید که
تابستان نزدیک است. همچنین شما نیز چون این همه را ببینید بفهمید که نزدیک ـ بلکه بر در ـ است. هر آینه به شما میگویم... آسمان و زمین زایل خواهد شد؛ لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.
اما از آن روز و
ساعت هیچ کس اطلاع ندارد حتی
ملائکه آسمان جز پدر من و بس؛ لیکن چنان که ایام
نوح بود ظهور «پسر انسان» نیز چنان خواهد بود...
پس بیدار باشید؛ زیرا که نمیدانید در کدام ساعت خداوند شما میآید. لیکن این را بدانید که اگر صاحبخانه میدانست در چه پاس از
شب دزد میآید، بیدار میماند و نمیگذاشت که به خانهاش
نقب زند.
لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید «پسر انسان» میآید پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش او را بر اهل خانهی خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین
خوراک دهد. خوشا به حال آن غلامیکه چون آقایش آید او را در چنین کار مشغول یابد.»
«اما چون «پسر انسان» در جلال خود با جمیع ملائکهی مقدّس خویش آید آنگاه بر کرسی جلال خواهد نشست. و جمیع امتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا میکند به قسمیکه
شبان میشها را از بزها جدا میکند و میشها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آنگاه
پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیایید ای برکت یافتگان از پدر من! و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به
میراث گیرید.»
«عیسی ایشان را گفت: هر آینه به شما میگویم: شما که مرا
متابعت نمودهاید، در
معاد وقتی که «پسر انسان» بر کرسی جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده
کرسی نشسته، بر دوازده
سبط اسرائیل
داوری خواهید نمود. و هر که به خاطر اسم من خانهها یا برادران یا خواهران یا
پدر یا
مادر یا زن یا فرزندان یا زمینها را ترک کرد، صد چندان خواهد یافت و
وارث حیات جاودانی خواهد گشت.»
«و چون او ـ عیسی ـ از هیکل بیرون میرفت یکی از شاگردانش بدو گفت: ای استاد! ملاحظه فرما چه نوع سنگها و چه عمارتها است!
عیسی در جواب وی گفت: آیا این عمارتهای عظیمه را مینگری. بدان که سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد مگر آن که به زیر افکنده شود.
و چون او بر کوه زیتون مقابل هیکل نشسته بود... از وی پرسیدند: ما را خبر ده که این امور کی واقع میشود؟ و علامت نزدیک شدن این امور چیست؟
آنگاه عیسی در جواب ایشان سخن آغاز کرد که: زنهار کسی شما را گمراه نکند. زیرا که بسیاری به نام من آمده خواهند گفت که: من هستم، و بسیاری را گمراه خواهند نمود. اما چون جنگها و اخبار جنگها را بشنوید مضطرب مشوید، زیرا که وقوع این حوادث ضروری است. لیکن انتها هنوز نیست. زیرا که امتی بر امتی و مملکتی بر مملکتی خواهند برخاست، و زلزلهها در جایها حادث خواهد شد و قحطیها و اغتشاشها پدید میآید، و اینها ابتدای دردهای زه میباشد.
لیکن شما از برای خود
احتیاط کنید...
ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ کس اطلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر و بیدار شده
دعا کنید، زیرا نمیدانید که آن وقت کی میشود.
مثل کسی که عازم
سفر شده خانهی خود را واگذارد و خادمان خود را
قدرت داده هر یک را به شغلی خاصّ مقرر نماید و
دربان را امر فرماید که بیدار بماند. پس بیدار باشید! زیرا نمیدانید که در چه وقت صاحبخانه میآید. در
شام یا نصف شب یا بانگ خروس یا
صبح. بادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. اما آنچه به شما میگویم به همه میگویم بیدار باشید!. »
«کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته، بدارید. و شما مانند کسانی باشید که
انتظار آقای خود را میکشند، که چه وقت از
عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بیدرنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید پسر انسان میآید.»
«و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین، تنگی و
حیرت از برای امتها روی خواهد نمود، به سبب شوریدن
دریا و امواجش. و دلهای مردم ضعیف خواهد کرد از
خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود، زیرا قوّت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر، ابری سوار شده با قوّت و جلال عظیم میآید.»
همانگونه که قبلاً توضیح دادیم مقصود از «پسر انسان»
حضرت مسیح (علیهالسّلام) نیست، زیرا مطابق نوشتهی مسترهاکس آمریکایی در «
قاموس کتاب مقدس» این عبارت ۸۰ بار در
انجیل و ملحقات آن (
عهد جدید) آمده است که فقط ۳۰ مورد آن با حضرت عیسای مسیح (علیهالسّلام) قابل تطبیق است. و اما ۵۰ مورد دیگر از نجات دهندهای سخن میگوید که در
آخر الزمان و پایان روزگار ظهور خواهد کرد و حضرت عیسی (علیهالسّلام) نیز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد داد، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند ـ تبارک و تعالی ـ کسی اطلاع ندارد، و او کسی جز حضرت مهدی (علیهالسّلام) آخرین
حجت خدا نخواهد بود.
«و بدو قدرت بخشیده است که داوری هم بکند؛ زیرا که پسر انسان است. و از این تعجب مکنید، زیرا ساعتی میآید که در آن جمیع کسانی که در قبول میباشند آواز او را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد، هر که اعمال نیکو کرد برای
قیامت حیات، و هر که اعمال بد کرد به جهت قیامت داوری.»
مکاشفهی یوحَنّا: «و علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد. زنی که آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پایهایش و بر سرش تاجی از دوازده
ستاره است. و
آبستن بوده، از درد زه و عذاب زاییدن فریاد بر میآورد.
و علامتی دیگر در آسمان پدید آمد که اینک اژدهای بزرگ آتشگون که او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر. و دمش ثلث ستارگان آسمان را کشیده آنها را بر زمین ریخت و اژدها پیش آن زن ـ که میزایید ـ بایستاد تا چون بزاید فرزند او را ببلعد. پس
پسر نرینه را زایید که همهی امتهای زمین را به عصای آهنین حکمرانی خواهد کرد، و فرزندش به نزد خدا و
تخت او ربوده شد....
و در آسمان جنگ شد.
میکائیل و فرشتگانش با اژدها جنگ کردند و
اژدها و فرشتگانش جنگ کردند. ولی غلبه نیافتند، بلکه جای ایشان دیگر در آسمان یافت نشد. و اژدهای بزرگ انداخته شد، یعنی آن مار قدیمی که به
ابلیس و
شیطان مُسمّی است که تمام ربع مسکون را میفریبد. او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وی انداخته شدند.»
مفسّرین
انجیل در مورد آیات فوق میگویند:
شخص مورد
بشارت در این آیات تاکنون قدم به عرصهی وجود ننهاده و
تفسیر روشن و معنی واضح آنها نیز موکول به زمان آینده و نامعیّنی است که وی ظاهر گردد.
ولی با اندکی دقّت و تامّل در آیات فوق این نتیجه به دست میآید که شخص مورد بشارت در مکاشفهی یاد شده، بزرگترین مولود جهان انسانیّت، و شخص ممتاز و بینظیری است که به منظور ایجاد
حکومت حقّهی الهیّه و برافکندن بنیاد اهریمنان، به ناچار مدتی از انظار مردمان
غایب خواهد گردید، و خداوند عالم آن یگانه مظهر نور الهی و منجی انسانیّت را از دیدگان اشرار و شیاطین جنّی و انسی مخفی و مستور نگه خواهد داشت تا در یک زمان نامعلومی ـ آنگاه که خواست
خداوند است ـ از پشت پردهی
غیبت ظاهر شده، با «عصای آهنین» بر
بشریت حکومت کند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مهدویت در ادیان ابراهیمی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۳.