مقام قرب فاطمه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بالاترین مرحله
قرب فناست و یکی از آثار رسیدن به این
مقام، «
تسلیم مطلق» در برابر
اراده خداوند است.
مقام فنا به معنای فراموش کردن همه چیز، و همه کس، و حتی فراموش کردن خویشتن در برابر
خداوند است؛ یعنی
انسان به مرحلهای برسد که
جهان هستی را جز سرابی نبیند، و عالم
آفرینش را جز سایهای کمرنگ مشاهده نکند. همه جا خدا را ببیند، و در جستجوی او باشد. خویشتن را پروانهوار در
آتش شمع وجود او بسوزاند، و
هستی خویش را در هستی او محو و نابود ببیند. یکی از آثار رسیدن به این
مقام، «
تسلیم مطلق» در برابر
اراده اوست، آنچه او میخواهد، بخواهد، و آنچه او میپسندد، بپسندد. هم رضای او رضای خدا باشد، و هم رضای خدا رضای او.
با در
دست داشتن این معیار به سراغ
مقام عرفان بانوی اسلام،
فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) و قرب او در درگاه خدا میرویم و این
حقیقت را از
زبان پیامبر بزرگ اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) میشنویم:
در کتابهای متعدد معروفی از
اهل سنت و در
روایات متعدد و فراوانی آمده است که پیغمبر به
فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) فرمود: «ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک؛
خداوند بخاطر
خشم تو خشمگین میشود، و به خاطر رضای تو راضی».
در
صحیح بخاری که معروفترین
منابع حدیث اهل سنت است، چنین میخوانیم: پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «
فاطمة بضعة منی فمن اغضبها فقد اغضبنی؛
فاطمه پاره وجود من است، هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده».
در همان کتاب در جای دیگر میخوانیم: پیغمبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «فانما هی
فاطمة بضعة منی یریبنی ما ارابها و یؤذینی ما آذاها؛
مانند
فاطمه پاره وجود من است، هر چیز که او را ناراحت میکند مرا ناراحت میکند، و هر چه او را
آزار دهد مرا میآزارد». مضمون این دو
حدیث در بسیاری از کتب معروف اهل سنت آمده است.
و همان گونه که گفتیم احادیث در این زمینه بسیار است و همگی حاکی از
مقام بلند
فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) در معرفت پروردگار و
مقام عصمت و
اخلاص و
ایمان اوست، او به جایی رسیده که خشنودی و
غضب او، خشنودی خدا و رسول الله (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) شده است، و این ارزشی است والا که هیچ چیز با آن برابری نمیکند.
این بحث را با حدیث دیگری در این زمینه از «
صحیح ترمذی» پایان میدهیم، آن جا که از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)نقل میکند که فرمود: «انما
فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها و ینصبنی ما نصبها؛
فاطمه پاره تن من است، آنچه او را آزار دهد مرا آزار میدهد و آنچه او را به
زحمت افکند مرا به زحمت میافکند».
بدیهی است علاقه
پدر و فرزندی هرگز نمیتواند چنین پدیدهای را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول الله» چیزی را
اراده نمیکند جز آنچه خدا اراده کند، و هماهنگی خشنودی و رضای
فاطمه با خشنودی و رضای خدا و پیامبر دلیلی جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد.
این نکته نیز شایان دقت است که معمولا جمله «
فاطمة بضعة منی» را به معنای
فاطمه پاره تن من است،
تفسیر و ترجمه میکنند، در حالی که در این جمله سخنی از تن در میان نیست، بلکه
مفهوم حدیث این است که
فاطمه (علیهاالسّلام) پارهای از وجود و هستی پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است، هم از نظر جسمی و هم روحی، در خود روایات نیز شاهد بر این معنا داریم که به خواست خدا خواهد آمد.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایتاللهالعظمی مکارم شیرازی، برگرفته از مقاله «مقام قرب فاطمه»، تاریخ بازیابی۹۵/۱/۲۵