مرجعیت فقها در عصر صفویان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در اوائل قرن دهم واقعهای بسیار مهم در تاریخ
ایران رخ داد که نقطه عطفی در تاریخ
تشیع محسوب میشود. این واقعه ظهور حکومت
صفویان بود. این خاندان توانستند بر چند پارگی ایران پایان دهند و یک حکومت ملی را در سرتاسر ایران حاکم کنند که تاکنون جز در یک مقطع کوتاه، دستخوش سلطه مستقیم بیگانگان قرار نگرفته و به صورت کشوری مستقل با هویت ملی حفظ شده است. در این دوره به دلیل احتیاج کشور به قوانین
شریعت بر مبنای
فقه شیعه، شاهان صفوی علما را شریک حکومت قرار دادند و با تعیین مناصبی چون صدارت برای رتق و فتق امور دینی و
فتوا و موقوفات و قاضی برای
قضاوت در امور مدنی،
روحانیت شیعه را در کارگزاری دولت شیعی وارد کردند.
سلسله صفویان از سال ۹۰۷ ق تا ۱۱۴۸ ق یعنی ۲۴۱ سال در ایران حکومت کردند... و ایران (دراین زمان) رسماً مهد تشیع شد. ایران در قرن اول هجری پس از آن که مسلمین آن را فتح کردند با ولاء و محبت اهل بیت آشنایی نداشت. در قرن دوم همزمان با حکومت
امویان بود که تشیع در آن ریشه دوانید و مردم با ولای اهلبیت (علیهمالسّلام) تا حدی مانوس شدند. تشیع پس از اقامت
امام رضا (علیهالسّلام) در
خراسان در اواخر قرن دوم و سوم در ثلث اول دوران حکومت
بنیعباس ظهور خود را آغاز کرد و در قرن چهارم و پنجم همزمان با حکومت
آل بویه انتشار یافت و طی مدتی در عهد
سلجوقیان گرفتار رکود و توقف شد.
سرانجام در دوره حکومت مغولها از قرن هفتم، دامنه تشیع در ایران رو به گسترش نهاد تا آن که
شاه اسماعیل صفوی در قرن دهم بر حکومت دست یافت و از همین قرن بود که تشیع، همه سرزمین ایران را زیر پوشش خود قرار داد.
از این زمان به بعد، تشیع به عنوان یک مذهب رسمی تجلی کرد.
شاه اسماعیل پس از سرکوبی بعضی از امرای محلی که در آن زمان به ۱۴ تن میرسیدند به
تبریز رفت و سلطنت خود را رسماً جشن گرفت و تشیع را به عنوان مذهب رسمی کشور اعلام کرد. وی دستور داد تا خطبای
آذربایجان خطبهای به نام
ائمه اثنی عشری (علیهمالسّلام) بخوانند و پیش نمازان تمامی شهرها، رسمهای بدعتآمیز را در
نماز ترک کنند و مؤذنان مساجد لفظ «اشهد اَن علیاً ولی الله» را در بین اذان بگویند. سکه به نام دوازده امام زده شد.
شاه اسماعیل «برای تعدیل سیاستهای افراطی سران
قزلباش، صوفیان و مریدان حیدری، علمای ایرانی و نیز
جبل عامل،
کوفه و
بحرین را به تدوین کتابهای
فقه جعفری دعوت کرد. دوره ۲۳ ساله حکومت شاه اسماعیل اول گرچه به جنگ و تثبیت نظام گذشت، اما پایههای تشیع محکم شد و به دلیل احتیاج کشور به قوانین شریعت بر مبنای فقه شیعه، شاه اسماعیل علما را شریک حکومت قرار داد و با تعیین مناصبی چون صدارت برای رتق و فتق امور دینی و
فتوا و موقوفات و قاضی برای
قضاوت در امور مدنی،
روحانیت شیعه را در کارگزاری دولت شیعی وارد کرد. در
جنگ چالدران که در سال ۹۲۰ بین شاه اسماعیل و
سلطان سلیم، پادشاه ترک به وقوع پیوست تعداد زیادی از فقها شرکت کردند و به شهادت رسیدند. از آن جمله فقیه بزرگوار
میرسید شریف،
صدر کبیر شاه اسماعیل و قائم مقام او،
میر عبدالباقی یزدی و
میر سیدمحمد کمونه در آن جنگ به
شهادت رسیدند.
پس از شاه اسماعیل پسرش،
شاه طهماسب به حکومت رسید. وی از بزرگترین مرجع شیعه،
محقق ثانی دعوت کرد تا به ایران بیاید و مسئولیت امور دینی را به عهده بگیرد. شاه طهماسب با صدور حکمی عام همه احکام شیخ الاسلام محقق ثانی را واجب الاطاعه اعلام کرد و در حکم دیگری که شاه طهماسب برای
محقق کرکی نوشته است وی را به عنوان نائب الامام توصیف کرده است.
شاه طهماسب در سرتاسر ایران فقها و عالمان دینی را به عنوان شیخ الاسلام، صدر، قاضی، قاضی عسکر و نقیب به همکاری دعوت کرد تا به امور حسبه و قضاوت و سرپرستی اوقاف، نظارت بر امور شرعیه و تربیت طلاب شیعی قیام کنند.»
دوره دوم نفوذ و بالندگی عالمان شیعه در حکومت
شاه عباس صفوی است که عالمانی چون
شیخ بهایی و
میرداماد و... توانستند منشا برکات و
خدماتی برای ایران و تشیع باشند. در مجموع دوره صفویان دوره تجلی و قدرت تشیع است. در این دوره روحانیت وارد متن زندگی سیاسی ـ اجتماعی مردم شد و به جایگاهی رفیع در امور اجتماعی نایل آمد. تشیع نه تنها به عنوان مذهب رسمی قرار گرفت، بلکه تا حدودی به عنوان ایدئولوژی نهضت صفویان و منبع قوانین جزایی و حقوقی ایران شناخته شد. تا پایان دوره صفویان اکثر مردم ایران شیعه شدند و ایران به عنوان مهد تشیع رسمیت یافت. در این دوره اماکن مذهبی شیعه مانند مشاهد شریفه
ائمه (علیهمالسّلام) آباد گشت و مزارهای امامزادگان تعمیر و بازسازی شد. شیعیان بار دیگر از حالت
تقیه خارج شدند و مراسم مذهبی خود را از قبیل عزاداری
عاشورا و جشن
غدیر علناً برگزار کردند. مدارس طلبگی شیعه ازدیاد یافته و رونق گرفت و صدها
طلبه، عالم،
مجتهد،
فیلسوف،
محدث و واعظ تربیت شدند. در این دوره بود که مصادر روایی شیعه که در حال نابودی بود از سرتاسر ایران و بلاد اسلامی جمع آوری و دایره المعارف بزرگ شیعه (
بحارالانوار) تدوین شد. از این دوره به بعد روحانیت با همه فراز و نشیبها به عنوان ملجا و پناهگاه مظلومان و ناظران بر مناسبات دولتی و بین المللی جایگاه یافت.
فقیهان متعددی در عصر صفوی رشد کردند که به برخی از آنها در ادامه اشاره میشود.
محقق کرکی، علی بن حسین بن عبدالعالی کرکی، معروف به محقق ثانی و محقق کرکی در کرک از قرای
بعلبک لبنان در خاندان علم متولد شد. وی پس از تحصیلات مقدماتی برای بهره گیری از علمای
اهل سنت به
مصر رفت و سپس به
نجف هجرت کرد و در آن جا در محضر علمای بزرگ شیعه به تکمیل علوم پرداخت. محقق کرکی در سال ۹۱۶ ه. ق هنگام جنگ شاه اسماعیل صفوی با ازبکان در خراسان به ایران آمد و همراه شاه وارد
هرات شد. در آن جنگ شیخ الاسلامِ هرات که از نوادگان تفتازانی، صاحب کتاب «
مطول» بود به دلیل سنی بودن به قتل رسید و قتل وی مورد اعتراض محقق ثانی قرار گرفت.
تاثیر محقق ثانی در ایران در زمان شاه طهماسب است. با احکام مهمی که شاه برای محقق صادر کرد محقق با دست باز به اصلاح امور دینی پرداخت. محقق با ارسال بخش نامههایی به سرتاسر کشور، قوانین عادلانه را برای کارگزاران وضع کرد که چگونه با مردم در گرفتن مالیات و مقدار و زمانش رفتار کنند. در هر شهر و روستا امامی را برای
نماز جماعت و تعلیم احکام معین کرد.
تاثیر محقق ثانی در ایران، تا جایی است که گفتهاند بعد از
خواجه نصیرالدین طوسی هیچ کس بهاندازه محقق کرکی در اعتلای مذهب جعفری و ترویج مکتب اهلبیت مؤثر نبوده است. محقق ثانی فاجران و فاسقان را از فساد بازداشت و قوانین بدعت آمیز را منسوخ کرد؛ منکرات را از بین برد؛
شراب و شرابخواری را برانداخت؛
حدود و
تعزیرات را اجرا کرد؛ نماز و دیگر
واجبات را برپا داشت؛ به احوال ائمه جماعات و اذانگویان رسیدگی کرد؛ شر ظالمین و ستمگران را از سر مردم کوتاه کرد و گناهکاران را از گناه بازداشت. در این راه تلاش فراوان و نظارت شدید داشت و مرتب مردم را بر یادگیری شرایع دین و برپا داشتن مراسم اسلامی ترغیب میکرد.
مهمترین اثر محقق ثانی در ایران تربیت عالمان و فقیهان فراوانی است که وقتی به زندگی عالمان قرن دهم مراجعه میکنیم اکثر آنها را از شاگردان این عالم بزرگ میبینیم.
محقق ثانی پس از رتق و فتق امور مجدداً به نجف اشرف رفت و در آنجا در سال ۹۴۰ ق وفات کرد.
شیخ عبدالصمد حارثی، پدر شیخ بهایی ادعا کرده است که وی به دست بعضی از مخالفین (مسموم) و شهید شده است.
شهید ثانی، زین الدین علی بن احمد عاملی از فقها و بزرگان قرن دهم شیعه میباشد. وی در سال ۹۱۱ ق در دهکده «جبع» جبل عامل در خانوادهای از اهل علم، چشم به جهان گشود. وی در
خدمت پدر به تحصل علم پرداخت و سپس در ۱۴ سالگی به قریه «میس» جبل عامل رفت و نزد فقها و علمای آنجا به فراگیری فقه اهل بیت مشغول شد و پس از ۸ سال به «کَرَک» رفت و نزد علمای آنجا به تحصیل ادامه داد. سپس در شهر
دمشق به فراگیری فلسفه و در مصر به فراگیری علوم ادبی و ریاضی پرداخت. سرانجام پس از مراسم
حج در سال ۹۴۴ ق به موطن خویش (جبع) بازگشت و به ارشاد مردم مشغول شد. شهید در سال ۹۵۲ ق به ریاست مدرسه نوریه در بعلبک انتخاب شد و ۵ سال به تدریس فقه مذاهب پنجگانه پرداخت.
به موازات پیروزی شیعه در ایران، مشکلاتی برای شیعیان در بلاد غربی اسلامی پیش آمد. عثمانیان پس از فتح قسطنطنیه (
استانبول) در سال ۸۵۷ ق توسط سلطان محمد دوم، مدعی احیای خلافت اسلامی شدند. این ادعا در سال ۹۲۲ ق توسط سلطان سلیم پس از فتح مصر و دستگیری
متوکل، آخرین خلیفه تبعیدی عباسیان و با شایعه استعفای متوکل به نفع سلطان سلیم عملی شد و وی رسماً خود را خلیفه خواند و علمای
اهل سنت با وی بیعت کردند. گرچه این واقعه برای علمای سنی مذهب میمون بود، اما احیای خلافت برای شیعیان بسیار تلخ بود، زیرا خلافت یادآور حکومت امویان و عباسیان بود و قبل از آن یادآور حکومتهای غاصبانهای بود که موجب انزوای اهلبیت (علیهمالسّلام) شده بودند. بدیهی بود شیعیان دست به ناسازگاری و سنیان هم دست به قلع و قمع خواهند زد. قبل از این نیز شیعیان در
دولت عثمانی مورد سوء ظن حکومت
سلطان بایزید قرار گرفته بودند. وی در سال ۹۰۷ دستور تبعید بسیاری از آنان را از آناتولی به موریا (شبه جزیره پلویونز) داد. سلطان سلیم قبل از جنگ با شاه اسماعیل دستور قتل عام شیعیان را صادر کرد و تا ۴۰۰۰۰ کشته، آمار دادهاند.
پس از بازسازی خلافت اسلامی بدرفتاری نسبت به شیعیان سازمانی تر شد و تنگ نظریها عرصه را بر عالمان شیعه تنگ کرد.
از قربانیان این تنگ نظری، شهید ثانی است. قاضی سنی شهر
صیدا به سلطان عثمانی (سلیمان اول یا قانونی) نوشت: «در شهرهای شام مردی بدعت گزار و خارج از مذاهب اربعه وجود دارد سلطان فردی را برای دستگیری وی فرستاد. شهید ثانی در سفر مکه بود که مامور، وی را یافت. شهید پس از درخواست مهلت، اعمال حج را انجام داد؛ مامور موصوف در هنگام بازگشت در کنار دریای استانبول سر شهید ثانی را قطع کرد و بدنش را رها و سر را به
خدمت سلطان برد.»
سال شهادت وی ۹۶۶ ق میباشد. شهید ثانی کتابهای بسیاری نوشته، اما مشهورترین آنها «
الروضه البهیه» در شرح
لمعه شهید اول است و یکی از کتابهای درسی حوزههای شیعه میباشد. از دیگر کتابهای معروف وی «
المسالک» در
فقه میباشد. شهید ثانی کتابی در تعلیم و تعلم طلاب به نام «
منیة المرید» نوشته که در موضوع خود بی نظیر است. این کتاب تا این اواخر، متن درسی بعضی از حوزهها بوده است.
مقدس اردبیلی، احمد بن محمد اردبیلی در شهر
اردبیل متولد شد و پس از اتمام تحصیلات مقدماتی به نجف اشرف مهاجرت کرد و در آنجا به فراگیری علوم اهل بیت پرداخت و به زودی خود از عالمان بی نظیر نجف شد.
حوزه نجف که حدود دو قرن از رونق افتاده بود با تلاش مقدس اردبیلی مجدداً احیا شد.
شاه عباس،
عراق را مجدداً در سال ۱۰۳۳ ق فتح کرد و این پیروزی کمک بزرگی به شکوفایی حوزه نجف کرد. بسیاری از جویندگان علم رهسپار آن دیار شدند. شاه عباس تلاشی وافر انجام داد تا مقدس اردبیلی را به اصفهان دعوت کند، اما مقدس هم جواری با مولا را بر رفتن به اصفهان ترجیح داد.
مقدس اردبیلی در
زهد و تقوی سرآمد روزگار بود. کراماتی فراوان از او نقل کردهاند. او دارای تالیفاتی است که از مهمترین آنها «
زبدة البیان فی آیات الاحکام» است. این کتاب بحثی استدلالی درباره آیات احکام
شریعت است و دیگری «
مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان» است. این کتاب یکی از مآخذ استدلالی و غنی فقه شیعه است که مقدس اردبیلی به عنوان شرح بر کتاب «
ارشاد» علامه حلی نوشته است.
مقدس اردبیلی در صفر سال ۹۹۳ ق
در نجف اشرف وفات کرد و در کنار مرقد مطهر
امام علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) به خاک سپرده شد.
شیخ بهایی، محمد بن حسین بن عبدالصمد الحارثی در سال ۹۵۲ ق در بعلبک متولد شد.
در کودکی به همراه پدر دانشمندش، حسین بن عبدالصمد به ایران آمد. پدر شیخ بهایی سالها در ایران (
خراسان) به ترویج تشیع پرداخت و در هرات سمت شیخ الاسلامی داشت. سپس با موافقت شاه طهماسب عازم
مکه شد و از آنجا به
بحرین رفت و به تعلیم و تربیت شیعیان آنجا پرداخت و در همان جا رحلت کرد.
شیخ بهایی در ایران به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و به سرعت
نبوغ خود را نشان داد تا جایی که صاحب «وسائل» درباره وی گفته است: او همه محاسن را با خود جمع کرد. فضائل او قابل شمارش نیست. او در همه علوم، استادی زبردست بود. شاعر و ادیب بود؛ در فقه و حدیث و
معانی بیان و ریاضی و سایر علوم بی مانند بود.
وی اولین کسی بود که رسالهای فارسی به نام «جامع عباسی» به نگارش درآورد.
شیخ بهایی با دختر شیخ الاسلام،
شیخ علی منشار، ازدواج کرد. همسرش عالمهای بی نظیر بود. شیخ بهایی پس از شیخ علی منشار به مقام شیخ الاسلامی منصوب شد.
او در علوم مختلف فقه، تفسیر، حدیث،
ادیان، ریاضی، هندسه، نجوم و پزشکی سرآمد روزگار بود و با این که از فقها بود، اما تبحر وی در سایر علوم، حجاب فقاهت وی شد. وی در فقه، ۱۹ رساله از خود به جا گذاشت.
شیخ بهایی با این که خود شیخ الاسلام حکومت بود، اما اصل برای او ترویج تشیع و ارشاد مردم بود و از کسانی که با تقرب به دستگاه حاکمه دنبال نان و نام بودند انتقاد میکرد:
نان و حلوا چیست؟ دانیای پسر قرب شاهان است زین قرب الحذر
میبرد هوش، از سر و از دل قرار الفرار از قرب شاهان، الفرار
صاحب «روضات» برای او ۵۵ کتاب در علوم مختلف نام برده است.
شیخ بهایی در سال ۱۰۳۰ به رحمت ایزدی پیوست و پیکر پاکش را در جوار
امام علی بن موسی الرضا (علیهالسّلام) دفن کردند.
علامه مجلسی، محمدباقر مجلسی در خانواده علم و فضیلت در سال ۱۰۳۸ ق متولد شد. پدر وی
محمدتقی مجلسی، معروف به مجلسی اول، از علمای قرن دهم و شیخ الاسلام زمان
شاه سلیمان بود. در
خدمت پدرش به تحصیل علم پرداخت. علامه مجلسی با
نبوغ بی نظیر در حوزه اصفهان مراتب علمی را طی کرد. برای علامه مجلسی تا ۱۶۹ عنوان تالیف نام بردهاند که به زبان عربی و فارسی تدوین شده است. معروفترین کتاب علامه «بحارالانوار» است که در ۱۱۰ جلد منتشر شده است. این کتاب دایره المعارف احادیث شیعه است و علامه آن را برای جلوگیری از نابودی احادیث شیعه که به صورت کتابهای خطی در حال از بین رفتن بود، تالیف کرد.
علامه مجلسی در سال ۱۰۹۸ ق به اصرار شاه سلیمان صفوی منصب شیخ الاسلامی را پذیرفت. اولین اقدام علامه مجلسی شکستن بتی بود که هندوها پنهانی آن را میپرستیدند. علامه در اجرای احکام اسلام و امر به معروف و نهی از منکر، بسیار با شهامت و جدی بود.
درس علامه بسیار گسترده بود و بیش از هزار شاگرد داشت. دهها تن از این شاگردان به درجات علمی مهمی نائل آمدند، اما مشهورترین شاگردان وی که از فقها و علمای بزرگ شیعه میباشند عبارتند از:
سیدنعمتالله جزایری،
میرمحمدصالح خاتونآبادی،
ملا ابوالحسن شریف عاملی،
حاج محمد اردبیلی، صاحب کتاب معروف «
جامع الروات»،
میرزا عبدالله تبریزی اصفهانی صاحب کتاب «
ریاض العلماء»،
ملا محمد تنکابنی،
سیدمحمدحسین خاتون آبادی و
میرابوالقاسم خوانساری. در تاثیر علامه بر حکومت گفتهاند تا زمانی که علامه مجلسی زنده بود شاه سلطان حسین هم فردی متدین و خوشرفتار بود. پس از رحلت علامه، وی به فساد و تباهی کشیده شد و نسبت به علما بی توجه و حتی جسور شده بود.
سرانجام علامه در سال ۱۱۱۰ ق در اصفهان به جوار رحمت الهی پیوست و پیکر او را در کنار
مسجد جامع دفن کردند و هم اکنون قبر وی زیارتگاه مشتاقان است
و مردم قبر او را دارای کرامت میدانند.
حکومت صفویان از سال (۹۰۶ تا ۱۱۳۵ ق) (حکومت صفویان تا زمان شاه عباس ثالث به درازا کشید، اما این پادشاه جز مقامی اسمی چیزی دیگر نبود تا این که نادر قلی، کارگزار او، وی را در سال ۱۱۴۸ خلع کرد و رسماً خود را شاه خواند) ـ با همه فراز و فرود، زشتی و زیبایی، پیروزی و شکست، عدالت و ظلم ـ دورهای بود که برای تمامیت ارضی ایران و رشد تشیع بسیار مبارک بود. در این دوره با رونق حوزههای علمیه تشیع، فقه و فلسفه شیعی به شدت رشد یافت. فیلسوفان، فقیهان و عارفانی بسیار پرورش یافتند که به دلیل فراوانی، فهرست معروفترین آنها را که صاحب اثر بودهاند یادآور میشویم:
۱.
سیدمحمد صاحب مدارک (وفات ۱۰۰۹ ق)، محمد بن علی، دخترزاده شهید ثانی، از فقهای بزرگ و از شاگردان مقدس اردبیلی و اهل جبل عامل میباشد. کتاب معروف او «
مدارک الاحکام» است.
۲. میرداماد (۹۷۰-۱۰۴۱ ق)، ملا محمدباقر استرآبادی، فقیه و فیلسوف معروف دوره صفویان؛ چون پدرش، داماد محقق کرکی بود به داماد معروف شد و سپس پسرش به میرداماد. او دارای تالیفاتی فراوان است که معروفترین آنها عبارتست از: «
الایقاضات»، «
قبسات» و «
تقویم الایمان».
۳.
ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق)، محمد بن ابراهیم، معروف به ملاصدرا و صدرالمتالیهن از فلاسفه بزرگ ایران اسلامی و از شاگردان میرداماد در حکمت و شیخ بهایی در فقه؛ معروفترین کتاب فلسفی او «
الاسفار الاربعه» است. وی در فلسفه دارای مکتبی خاص است. او هم چنین کتابی در شرح اصول کافی نگاشته است.
۴. مجلسی اول (۱۰۰۳-۱۰۷۰ ق)، ملا محمد تقی مجلسی، محدث، زاهد، متکلم، فقیه و پدر علامه مجلسی معروف. ۲۳ کتاب را از تالیفات وی ذکر کردهاند. او اهتمامی بسیار به حدیث داشت و باید نام او را بنیان گذار نشر حدیث در تاریخ نوین ایران عصر صفوی دانست.
۵.
محقق سبزواری (۱۰۱۷-۱۰۹۰ ق)، مؤلف کتابهای فقهی «
الکفایه» و «
الذخیره» است. او در
حوزه اصفهان تحصیل کرد و از مجتهدین به نام تشیع شد. قبر او در مدرسه میرزا جعفر مشهد است.
۶.
فیض کاشانی (۱۰۰۷-۱۰۹۱ ق) عارف حکیم و فقیه، ملا محسن فیض کاشانی، از شاگردان ملاصدرا و داماد وی بود. او نزد شاه عباس دوم و شاه سلیمان بسیار معظم بود. معروفترین کتاب فقهی وی «
الوافی» است و کتاب «
محجة البیضاء» که در موضوع اخلاق است.
۷.
محقق خوانساری (۱۰۱۶-۱۰۹۸ ق)، فیلسوف، متکلم و فقیه کم مانند عصر خود بود. او در فقه، کتاب «
حاشیة علی ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد» و «
حاشیة علی الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه» دارد.
۸.
آقا جمال خوانساری (م ۱۱۲۵ ق) محدث، حکیم، فقیه و رئیس حوزه علمیه اصفهان و از شاگردان پدرش محقق خوانساری است. برای او ۴۱ کتاب نام بردهاند. جالب این است که وی کتاب رمانی به نام «
کلثوم ننه» نوشته که عقاید خرافی زنان را در این کتاب تخیلی مورد نقد قرار داده است. معروفترین تالیفات وی حاشیه بر شرح لمعه است که در آن جا نیز به مطایبه پرداخته است.
۹.
شیخ حر عاملی (۱۰۳۳-۱۱۰۴ ق)، شیخ محمد بن حر عاملی قسمتی از عمر خود را در جبل عامل بسر برد و سپس در ۴۰ سالگی به مشهد آمد و در آن جا کتاب گرانسنگ «
وسائل الشیعه» را تالیف کرد.
۱۰ ـ
فاضل هندی (م ۱۱۳۳ ق)، محمد بن تاج الدین، که در کودکی به
هند رفت و به هندی معروف شد. مهمترین کتاب فقهی وی «
کشف اللثام عن قواعد الاحکام» است و به همین خاطر به او کاشف اللثام لقب دادهاند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مرجعیت فقهاء شیعه درنقطه عطف تاریخ تشیع (ظهور صفویان)»، تاریخ بازیابی۹۷/۳/۲۰.