محمد بن هارون ورّاق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوعیسی محمد بن هارون ورّاق (م
۲۴۷ق)، متکلم صاحبنظر اهل
بغداد در
قرن سوم هجری قمری بود. وی در شمار
معتزلیان بود اما پس از آن به
شیعه امامیه گروید، از اینرو از سوی هم فکران قبلیاش به
زندیق و
مانوی بودن که در آن زمان جرم بزرگی بود، متهم شد.
ابوعیسی
محمد بن هارون بن محمد ورّاق
بغدادی، متکلم صاحبنظر اهل
بغداد که در ابتدا در شمار معتزلیان بود اما پس از آن به شیعه امامیه گروید. از اینرو از سوی هم فکران قبلیاش به زندیق و مانوی بودن که در آن زمان جرم بزرگی بود، متهم شد
و کتابها و سخنان باطل زیادی به او نسبت دادند.
به گفته
ابن ندیم که کتابش را در سال
۳۷۷ق نوشته است، چندی پیش از آن، ابوعیسی وراق،
ابوالعباس ناشئ اکبر و
محمد بن احمد جیهانی به زندیق بودن شهرت یافته بودند. او همچنین وراق را در کنار
ابوبکر اصم،
هشام بن عمرو فوطی،
ابوحفص حداد و برخی دیگر، از کسانی شمرده که از معتزله مخلص جدا شده و
بدعت نهادهاند.
روشن است که این بدعت، ناسازگاری عقاید اینان با اهل اعتزال است. دست کم درباره ابوعیسی چنین میباشد. چنانکه گفته شده برخی از علمای
اهلسنت همانند
قاضی عبدالجبار معتزلی (م
۴۱۵ق) در کتاب المغنی،
فخر رازی (م
۶۰۶ق) در کتابهای الاربعین و نهایة العقول و
سعدالدین تفتازانی (م
۷۹۳ق) در کتاب شرح المقاصد، ابوعیسی و شاگردش
ابن راوندی را یاری دهندگان عقیده شیعه و نظریه نص جلی بر
امامت علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) دانستهاند.
اگر چه واضع این نظریه را
هشام بن حکم و تمسک ابوعیسی به این نظریه را ظاهری و از روی نیرنگ شمردهاند.
شیخ طوسی (م
۴۶۰ق) هم بر این عقیده او تاکید دارد.
آثار و نوشتههای ابوعیسی نیز نشان دهنده مسلمانی و
تشیع او است
و گویا به همین خاطر و در پاسخ مخالفان، علیه
ثنویت،
یهودیت و
مسیحیت کتاب نوشته است تا از آن اتهامها تبری جسته و از عقاید خود دفاع کند.
ابوالحسن مسعودی (م
۳۴۶ق) که با آثار وراق آشنا بوده، کتابهای او را زیاد و نیکو توصیف کرده است
و مطلبی دال بر انحراف او ندارد.
نیز از کتاب المجالس وراق، مناظره هشام
بن حکم با
عمرو بن عبید معتزلی را نقل کرده که هشام، نقش امام در جامعه را همانند کارکرد قلب در بدن تبیین کرده، آورده است.
برخی دیگر از نظرات ابوعیسی وراق، مورد استفاده دانشمندان بزرگ شیعه همچون
شیخ مفید (م
۴۱۳ق) و
سیدمرتضی (م
۴۳۶ق) قرار گرفته و شیخ مفید کتاب السقیفه او را ستوده است.
کتاب المقالات او که با عنوان اختلاف الشیعة و المقالات هم آمده مهمترین اثر ابوعیسی و در باب
امامت، فرق و مذاهب اسلامی و غیر اسلامی بوده،
مورد بهرهبرداری و استناد دانشمندان پس از او همچون سیدمرتضی، مسعودی،
ابوریحان بیرونی و علی
بن محمد نسّابه علوی بوده است.
دانشمندان شیعه، ابوعیسی را ممدوح و
موثق و از متکلمان بزرگ امامیه معرفی کرده و گفتهاند که او و ابن راوندی که وی نیز سرنوشتی همانند استاد داشته است، از سوی معتزله به خروج از
اسلام و زندیق بودن متهم شدهاند. شاگردی برخی از دانشمندان مطرح شیعه
امثال
ثبیت بن محمد، متکلم برجسته و صحابی
امام هادی و
امام حسن عسکری (علیهماالسلام)
و
محمد بن احمد بن یحیی معروف به «دبة شبیب» نزد وی، از دلایل تشیع و اعتقاد صحیح ابوعیسی میباشد.
درباره تاریخ درگذشت و چگونگی آن، گزارشها متناقض است.
مسعودی وفات او را در سال ۲۴۷ق در محله رمله در غرب
بغداد آورده است.
برخی آن را در سال
۲۷۱ق و نیز اواخر قرن سوم هم ذکر کردهاند
اما رجالیون اهلسنت به نقل از
ابوعلی جبایی (م
۳۰۳ق) آوردهاند که سلطان وقت، در پی دستگیری ابوعیسی و ابن راوندی برآمد.
ابن راوندی گریخت ولی ابوعیسی دستگیر و زندانی شد و در زندان درگذشت. ممکن است این گزارش برای تایید زندیق بودنش ساخته شده باشد.
چون در هیچکدام از منابع شیعی، به
اسارت او اشاره نشده است.
به جز کتابهای السقیفه، المجالس و المقالات، سایر نوشتههای ابوعیسی وراق عبارتاند از: الامامة الکبیر الامامة الصغیر اقتصاص مذاهب اصحاب الاثنین و الرد علیهم الرد علی النصاری الکبیر الرد علی النصاری الاوسط الرد علی النصاری الاصغر الرد علی المجوس الرد علی الیهود الحدث الغریب المشرقی النوح علی الحیوان الحکم علی سورة لم تکن و کتاب نقض العثمانیه که هم به وی و هم به شاگردش ثبیت
بن محمد نسبت میدهند.
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۷۵۰-۷۵۱، برگرفته از مقاله «
محمد ورّاق».