• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

متناقضتان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



متناقضتان، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به‌معنای دو قضیه غیر قابل اجتماع بر صدق یا کذب است.



تناقض، يکي از اقسام تقابل و نسبت بين دو امرى است که يکى از آن دو به حسب لفظ، اثباتى و ديگرى سلب آن است با قطع نظر از اينکه امر اثباتى در خارج هم موجود باشد يا نباشد و مفرد (داراي نسبت حکمیه) باشد يا مرکب (فاقد نسبت حکميه). بنابراين تناقض به دو صورت است:

۱.۱ - تناقض مفردات

تقابل ميان دو مفرد به صورت ایجاب و سلب است، به گونه‌اى که ارتفاع و اجتماع آن دو در يک مکان، يک زمان و از جهت واحد محال است؛ مانند انسان و لاانسان و وجود و لاوجود (عدم)؛ که نمى‌شود هر دو در يک چيز اجتماع کنند يا از آن رفع شوند.

۱.۲ - تناقض قضايا

هرگاه دو قضیه با اتفاق در موضوع و محمول و لواحق این دو، هم در کیف و هم در کم اختلاف داشته باشند، آن دو قضیه را «متناقضتان» و نسبت میان آن‌ها را «تناقض» خوانند. صدق هر یک از دو قضیه متناقض مستلزم کذب دیگری، و کذب هر کدام مستلزم صدق دیگری است. مانند: هيچ فلزى عايق نيست و بعضى از فلزات عايق‌اند. شرط تناقض قضايا اختلاف در کمّ، کيف و جهت، و اتحاد در هشت چيز (موضوع، محمول و لواحق آنها يعني اضافه، شرط، قوه و فعل، جزء و کل و مکان و زمان) است که در شعر ذيل جمع‌اند:
در تناقض هشت وحدت شرط دان وحدت موضوع و محمول و مکان
وحدت شرط و اضافه، جزء و کل قوه و فعل است در آخر زمان
بعضي از متأخران، وحدت حمل را نيز بر اين هشت شرط افزوده‌اند.
[۵] خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۱۶.
[۶] گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۳۵.



در قضایای جزئیه و قضایای مهمله تضاد و تداخل متصور نیست اما تناقض و دخول تحت تضاد متصور است. در قضایای محصوره، موجبه کلیه با سالبه جزئیه، و موجبه جزئیه با سالبه کلیه نقیض همدیگراند. مثال موجبه کلیه و سالبه جزئیه: «هر انسانی خطاکار است» و «بعضی انسان‌ها خطاکار نیستند». و مثال موجبه جزئیه و سالبه کلیه: «بعضی دانشمندان فاسق هستند» و «هیچ دانشمندی فاسق نیست».
[۸] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۲۰۴.
[۹] خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۶۶.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی.
مظفر، محمدرضا، المنطق.    
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات.    
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.    


۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۳.    
۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۷۴-۷۵.    
۳. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۵۵.    
۴. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، ۲۷.    
۵. خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۱۶.
۶. گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۳۵.
۷. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۱۹۵.    
۸. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۲۰۴.
۹. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۶۶.
۱۰. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۳۴۶-۳۴۷.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «متناقضتان»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۱۱.    




جعبه ابزار