ماهیت حقوقی تعزیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از اصطلاحات که در
فقه به کار میرود و کاربرد حقوقی هم دارد کلمه
تعزیر است.
تعزیر از ریشه عزر به معنای منع کردن و بازداشتن و نیز سرزنش کردن آمده است.
زبیدی در
تاج العروس تعزیر را به معنای «لوم» یعنی ملامت و سرزنش آورده است. (اصل التعزیر المنع و الرد... و لهذا قیل للتادیب هو دون الحد تعزیر، لانه یمنعالجانی ان یعود الذنب.)
ابن اثیر در
النهایه میگوید: «تعزیر در اصل به معنای جلوگیری و بازداشتن است؛ لذا تادیبی که به صورت کمتر از حد باشد، تعزیر نامیده میشود؛ چرا که باعث بازداشتن مجرم از تکرار جرم میشود.»
ابن منظور در
لسان العرب مینویسد: «... اصل التعزیر التادیب و لهذا یسمی الضرب دون الحد تعزیرا» و در اثناء کلامش میگوید: «و لهذا قیل للتادیب الذی هو دون الحد تعزیرا، لانه یمنع الجانی ان یعاود الذنب.»
شریف جرجانی هم در تعریفات خود، تعزیر را به معنای تادیب دانسته است. همچنین فیومی در مصباح المنیر و جوهری در صحاح اللغة به این معنا اشاره نمودهاند.
این لفظ همچنین به معنای «تعظیم و احترام» نیز آمده است؛ لذا همان گونه که جوهری در صحاح بدان اشاره نموده، از اضداد به شمار میآید.
راغب اصفهانی تعزیر را به معنای «نصرت و
یاری نمودن» گرفته است؛
از جمله، در آیه ی ۹ از
سوره فتح «و تعزروه و توقروه»
و آیه ۱۲ از سوره
مائده «و آمنتم برسلی و عزرتموهم».
سپس اضافه میکند که معنای تادیب از همین جا سرچشمه میگیرد؛ زیرا ادب کننده (تعزیرگر) در مقام
یاری نمودن بزهکار بر آمده و وی را از آنچه به زیان اوست دور میدارد. آن گاه در ادامه میافزاید: «
یاری نمودن بر دو گونه است؛ یا زیان را از شخص دور میکند و یا اینکه وی را از زیان رساندن بازمی دارند. چنانچه در حدیثی از
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آمده است:
انصر اخاک، ظالما او
مظلوما قال: انصره
مظلوما فکیف انصره ظالما؟ فقال صلیاللهعلیهوآلهوسلّم : کفه عن
الظلم؛
به برادرت، چه در حال
ظلم به دیگری باشد و چه
مظلوم واقع شده باشد،
یاری نما.
سؤال شد:
یاری مظلوم روشن است اما
ظالم را چگونه میشود
یاری نمود؟ فرمودند: او را از
ظلم نمودن بازداری.
از آنجا که در روایات بسیاری، واژه «تعزیر» و دیگر مشتقات آن همانند «یعزر» و «عزر» وارد شده است،
فقها در صدد تعریف این لفظ بر آمدهاند که در اینجا به سخنان برخی از آنان اشاره میشود.
ابو الصلاح تقی الدین حلبی (۴۴۷- ۳۷۴) در تعریف تعزیر چنین مینویسد:
التعزیر تادیب، تعبدالله- سبحانه- به لتردع المعزر و غیره من المکلفین، و هو مستحق للاخلال بکل واجب و ایثار کل قبیح لم یرد الشرع بتوظیف الحد علیه... ؛
تعزیر عبارت است از تادیب که
خداوند تعبد آن را جعل نموده است؛ به منظور اینکه تعزیر شونده و دیگر مکلفین را از ارتکاب عمل ممنوع بازدارد. این حکم در موردی که به امر واجبی اخلال وارد شود یا امر قبیحی از کسی سر زند و در شرع مجازات معینی درباره ی آن وضع نشده باشد ثابت میشود.
صاحب ریاض نیز چنین اظهار داشته است:
و اذا لم تقدر العقوبة سمی تعزیرا، و هو لغة التادیب... ؛
اگر مجازات معین نشد نامش تعزیر است که معنای لغوی آن تادیب است.
صاحب شرایع در همین مورد مینویسد:
کل ماله عقوبة مقدرة سمی حدا و ما لیس کذلک سمی تعزیرا؛
هر آنچه که مجازات معینی داشت، نامش حد است و آنچه که به این صورت نباشد تعزیر نام دارد.
و التعزیر لغة التادیب، و شرعا عقوبة او اهانة لا تقدیر لها باصل الشرع غالبا؛
معنای لغوی تعزیر تادیب است و معنای شرعی آن مجازات یا نکوهشی است که از طرف شرع تعیین نشده است.
در کتاب
الفقه علی المذاهب الاربعة چنین آمده است:
اما التعزیر فهو التادیب بما یراه الحاکم زاجرا لمن یفعل فعلا محرما عن العقوبة الی هذا الفعل. . ؛
تعزیر عبارت است از تادیب به آنچه که حاکم مصلحت ببیند؛ به منظور اینکه مرتکب عمل حرام را از تکرار ارتکاب عمل ممنوع بازدارد. در جای دیگر همین کتاب آمده است:التعزیر مصدر عزر و هو الرد و المنع، منه قوله تعالی «و تعزروه» ای تدفعوا العدو عنه و تمنعوه، و فی الشرع تادیب علی ذنب لا حد فیه و لا کفارة... ؛
تعزیر مصدر عزر است که به معنای بازداشتن و جلوگیری است؛ نظیر کلام خداوند «و تعزروه» یعنی
دشمن را از وی دفع میکنید؛ اما در شرع به معنای تادیب نسبت به جرمی است که
حد و
کفاره ندارد.
با توجه به مراتب فوق چنین نتیجه میگیریم که تعزیر همان معنای رافت و شفقت را در بر دارد و مقصود از آن،
رحمت است و هرگز به معنای تعذیب نیست. از این نظر،
عقوبتهای اسلامی (
تعزیرات ) که منظور از آنها پاک شدن
جامعه از آلودگی هاست، از نقطه ی
رحمت الهی سرچشمه میگیرد.
در
روایات و نیز کلمات فقها احیانا به جای تعزیر، لفظ «تادیب» هم استعمال شده است که این خود، ترادف لفظ را میرساند. محقق حلی در
شرایع الاسلام میگوید: «فلو سرق الطفل لم یحد و یؤدب؛ اگر کودکی دزدی کرد، حد ندارد و تنها ادب میشود.»
صاحب جواهر ذیل این عبارت به صحیحۀ عبدالله بن سنان استناد نموده که در آن به جای «یؤدب»، «یعزر فی الثالثة؛
در سرقت سوم، کودک تعزیر میشود»، آمده است.
در واقع، ایشان بین «یؤدب» و «یعزر» ترادف قائل شدهاند.
همچنین در روایت
اسحاق بن عمار از
امام جعفر صادق علیهالسّلام ، درباره ی مجازات کسی که
گوشت مردار و
خون و گوشت خوک میخورد، این عبارت نقل شده است:
ادب، فان عاد ادب، قلت: فان عاد یؤدب؟ قال علیهالسّلام : یؤدب و لیس علیهم (علیه) حد؛
وی ادب میشود و اگر عملش را تکرار کرد، باز ادب میشود. پرسیدم: اگر مجددا انجام داد بازهم تادیب میشود؟ امام علیهالسّلام فرمودند: بازهم ادب میشود و در مورد این افراد حدی اجرا نمیشود.
در تمام این موارد که مرتکب، مستحق مجازات تعزیری است، به جای تعزیر لفظ تادیب به کار رفته است. اینها همگی به خوبی میرسانند که تعزیر، تادیبی است که از باب رحمت است و منظور از آن، پاک شدن
گناهکار از آلودگی به
گناه و بازداشتن وی از آلوده شدن مجدد به گناه است.
قواعد فقه،ج ۴،ص ۱۹۶،برگرفته از مقاله«ماهیت حقوقی تعزیر»