لب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لب هر یک از دو عضو بالا و پایین گوشتی در مدخل
دهان که آنرا احاطه کردهاند. لبها از پوست بیرونی، ماهیچهها و غشاهای مخاطی داخلی تشکیل شدهاند. لبها بسیار حساس هستند و نقش مهمی در غذا خوردن، صحبت کردن، ابراز احساسات،
حس لامسه و نواختن سازهای بادی دارند.
از احکام مرتبط با آن در بابهای
طهارت،
قصاص و
دیات سخن گفتهاند.
احکام لب در بابهایی از
فقه بیان شده است.
در
وضو و
غسل، آن قسمت از لبها که هنگام بستن
دهان دیده نمیشود، جزء باطن به شمار میرود و
شستن آن
واجب نیست.
جنایت عمدی بر لب به بریدن و مانند آن، موجب
قصاص است و لب بالا در برابر لب بالا و لب پایین در برابر لب پایین قصاص میشود. بزرگی و کوچکی و سلامت و بیماری لبها در قصاص تاثیر ندارد، مگر آنکه در حــد شَلی باشد که لب سالم در برابر لب شَل قصاص نمیشود.
در جنایت بر هر دو لب،
دیه کامل ثابت است؛ لیکن در دیه جنایت بر هر کدام به تنهایی اختلاف است.
برخی گفتهاند: دیه لب بالا یک سوم و لب پایین دو سوم دیه کامل است. برخی دیگر، دیه لب بالا را دو پنجم و لب پایین را سه پنجم دیه کامل دانستهاند و برخی، دیه هر دو را یکسان دانستهاند. از برخی قدما نقل شده است که دیه لب بالا نصف و لب پایین دو سوم دیه کامل است.
دیه بخشی از لب بر حسب مقدار آن نسبت به تمامی لب محاسبه میشود.
محدوده لب بالا از عرض، قسمتی است که از
لثه جدا میشود و متصل بـه
بینی و پردۀ حائل بین دو سوراخ بینی است، و از طول، به امتداد طول دهان است. محدوده لب پایین نیز از عرض، قسمتی است که از لثه جدا میشود. طول آن نیز همان طول دهان است.
اگر دو لب بر اثر جنایت بی حس و شل شوند؛ به گونهای که لبها با
خنده و مانند آن از دندانها فاصله نگیرند، دیه آن دو سوم دیه کامل است و چنانچه پس از شلی، آن را قطع کند، یک سوم دیه به آن افزوده میشود.
برخی قدما دیه شلی دو لب را دیه کامل دانستهاند.
چنانچه لبها بر اثر جنایت پاره گردند؛ چندان که دندانها آشکار شوند، اگر بهبود نیابند دیه آن یک سوم دیه کامل است و اگر بهبود یابند یک پنجم دیه ثابت است و اگر پارگی در یک لب رخ دهد، در صورت عدم بهبود یک سوم دیه همان لب ثابت است، و اگر بهبود یابد یک پنجم خواهد بود.
در جنایت موجب جمع شدن لب؛ به گونهای که بر روی دندانها منطبق نگردد،
ارش ثابت است که مطابق نظر اهل خبره تعیین میگردد.
برخی قدما دیه آن را دیه کامل دانستهاند.
• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۷، ص۳۲۳.