فال (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فال از
واژگان نهج البلاغه به معنای ضدّ شومى و
تبرک جستن به نیکویی است. به عنوان مثال، فردی هنگام آغاز کاری نیکوکار را میبیند و از این رو به
فال نیک میگیرد و امید به
خیر و برکت در آن کار دارد. این معنا در مقابل تطیّر و
فال بد
زدن قرار دارد و فقط یک بار در
نهج البلاغه به کار رفته است.
فال به معنای ضد شومی است.
به عنوان مثال، فردی بیمار است و از شخص دیگری میشنود که میگوید "ای سالم!" یا در حال طلب چیزی باشد و از دیگری میشنود که میگوید "ای واجد!" و در نتیجه از این سخنان،
فال نیک میگیرد و به خیر و برکت در آن کار یا خواسته امیدوار میشود.
در حكمت ۳۹۰ نهجالبلاغه،
حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند:
«العين حقّ و الرقّى حق و السحر حق و الفال حقّ...» .
«
چشم زخم حق است و توسّل به نيروهاى غير طبيعى
حق است،
سحر حق است
فال نيك حق است.»
این جمله به معنای حقیقت داشتن و واقعیت داشتن این امور است؛ از این جمله میتوان برداشت کرد که
فال نیک اثر دارد و در پیشامدها اثر میگذارد. در
روایات آمده است که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تفأل میکردند و
تطیّر نمیکردند
به عنوان مثال، زمانی که
سهیل بن عمرو از طرف
مشرکین در
حدیبیه به نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد، حضرت از آمدن او تفأل
نیک گرفتند و فرمودند:
«قد سهّل الله عليكم امركم».
. (شرحهای خطبه:
)
از این ماده یک مورد در «نهج» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «فال»، ج۲، ص۷۹۹.