به معنای طوقى كه بر گردن زنند.
به معنای طوقى كه بر گردن زنند.
به گردن نهند.
نهند.
گويد: غلّ مختصّ است به آنچه با آن مىبندند و اعضاء در وسط آن قرار میگيرد.
را اغلب درباره گردنها به كار برده است.
(و غل و زنجيرها در گردنشان است).
گفتند: دست خدا بسته است، دستشان بسته باد، و در مقابل قول خود ملعون شدند، بلكه هر دو دست خدا باز است، هر طور كه خواست
از جمله
(يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ) بهدست میآيد كه يهود اين سخن را درباره انفاق گفتهاند، لذا به نظر میآيد چون شنيدند كه خدا فرمايد:
(وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً) (و به خدا «
قرض الحسنه» دهيد.)
گفتند: حالا كه از بندگان قرض میخواهد پس دستش بسته است، چيزى نمیتواند، مثل:
(لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ ...) (
خداوند، سخن آنها (گروهى از يهود) را كه گفتند: «خدا فقير است، و ما بىنيازيم»، شنيد.)
المیزان و
المنار اين احتمال را مىپسندند.
ولى اين در صورتى است كه يهود اين قول را پس از شنيدن
(وَ أَقْرِضُوا اللهَ) و نحو آن گفته باشند، اما ظهور آيه در آن است كه يهود اين قول را از اول داشتهاند، مثل:
(قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ ...) (يهود گفتند: «
عُزَیر پسر خداست»)،
(وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ) (يهود و نصارى گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان خاصِّ او هستيم.»)
پس در اين صورت مراد يهود مسئلهاى
جبر مانند است و آن اينكه: خداوند از اول
تقدیر هر كار را كرده ديگر كارى براى خدا باقى نمانده پس خدا
مغلول اليد است.
در
تفسیر عیّاشی از حمّاد از
امام صادق (علیهالسّلام) منقول است، كه يهود از
(يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ) مرادشان آن است كه خدا از كائنات فارغ شده:
«يَعْنُونَ أَنَّهُ قَدْ فَرَغَ مِمَّا هُوَ كَائِنٌ (لُعِنُوا بِمَا قَالُوا) قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: (بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ.)» همچنين روايت
شعیب بن یعقوب از آن حضرت است.
در اين صورت منظور از
(يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ) مبسوط اليد بودن خدا در مطلق كارها است،
مثل:
(كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ) (و او هر روز در شأن و كارى است).
احتمال ديگر آن است كه مراد يهود از
(يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ)،
بخل باشد، كه ميديدند عدهاى فقير میشوند، بعضى سالها قحطى پيش میآيد، گفتند: خدا بخيل است و نمیخواهد
روزی بدهد، چنانكه مراد از
(وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ) (هرگز دستت رابرگردنت بسته مگذار)
نيز بخل است؛ اين احتمال با
(يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ) بهتر میسازد.
(و ناپاكیها را تحريم مىكند؛ و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، از دوش و گردنشان برمىدارد)