• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غناء (آواز)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



غِناء یعنی آواز .



کلمات لغویان و نیز فقها در تعریف و بیان حدّ غنا بسیار پراکنده است؛ از این رو، فقها برای شناخت ماهیت آن بحثهای زیادی کرده و در این موضوع رساله‌های مستقلی نگاشته‌اند. «رسالة فی تحریم الغناء»، نوشته محقق سبزواری (م ۱۰۹۰ ه. ق)، «رسالة فی الغناء»، نگاشته شیخ حر عاملی (م ۱۱۰۴) و «رسالة فی الغناء»، اثر محمد اسماعیل خواجویی (م ۱۱۷۱ یا ۱۱۷۳ ه. ق) از جمله این رسائل است. در این نوشتار ابتدا به نقل کلمات لغویان در تعریف غنا و سپس کلمات فقها پرداخته می‌شود. قبل از آن یاد آوری دو نکته لازم است:


نخست؛ غناء به کسر «غ» و «الف» ممدود، اسم مصدر است؛ از این رو، تعریف آن به معنای مصدری، همچون خوانندگی درست نیست. مصدر آن «تغنّی» است که به معنای آواز خواندن و خوانندگی می‌باشد. آنچه موضوع حکم قرار گرفته تغنّی است. غِنا به کسر «غ» و «الف» مقصور به معنای بی نیازی و توانگری است.
[۱] لسان العرب، واژه «غنی».
[۲] غنا، موسیقی (مقامات السالکین)، ج۱، ص۳۱۷-۳۱۸.
[۳] غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۲، ص۱۱۲۸.
[۴] غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲۲۷.

دوم؛ از مجموع کلمات لغویان و فقها استفاده می‌شود که غنا از مقوله کیف عارض بر صوت است و واژه‌ها و حروف دخلی در تحقق آن ندارند. بنابر این، غنا به صرف آواز به گونه‌ای ویژه، بدون واژگان و کلمات نیز تحقق می‌یابد.
[۵] کتاب المکاسب، ج۱، ص۲۹۰.
[۶] غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۲، ص۱۱۶۱.
[۷] غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲-۱۸.



لغویان از غنا تعاریفی مختلف کرده‌اند که عبارت‌اند از:
صوت .
[۸] المصباح المنیر، واژه «غنّ».
مراد از صوت همان آواز با کیفیتی ویژه است‌که برصدا عارض می‌شود.
[۹] غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۲، ص۸۶۳-۸۶۴.

صدایی که بالابرده شود و پی در پی باشد.
[۱۰] النهایة (ابن اثیر)، واژه «غنا».
مراد از پی در پی بودن صدا، ترجیع ؛ یعنی در گلو گرداندن صدا است؛ بدین شکل: آ ا آ ا آ ا آ ا.
[۱۱] مجمع البحرین، واژه «غنا».
برخی ترجیع را به نزدیک کردن آهنگ حرکات در صدا به یکدیگر تعریف کرده‌اند که تعبیری دیگر از گرداندن صدا در گلو است.
[۱۲] النهایة (ابن اثیر)، واژه «رجع».

صدای طرب آور.
[۱۳] القاموس المحیط، واژه «غنی».
مراد از طرب، سبکی‌ای است که به سبب شدّت اندوه یا خوشحالی بر انسان عارض می‌شود.
[۱۴] الصحاح (جوهری)، واژه «طرب».
برخی، طرب را به حالت و کیفیت عارض بر انسان؛ یعنی لذت آمیخته با درد، تعریف کرده‌اند.
[۱۵] غنا، موسیقی (مقامات السالکین)، ج۱، ص۳۱۹.
بعضی صدای طرب آور را ملازم با ترجیع دانسته‌اند
[۱۶] غنا، موسیقی (رسالة فی تحریم الغناء)، ج۱، ص۳۸.
[۱۷] مفتاح الکرامة، ج۸، ص۸۷.

کشیدن صدا.
در گلو گرداندن صدا.
معانی دیگری نیز بیان شده که به تعاریف یاد شده باز می‌گردد.
برخی گفته‌اند: رسالت لغویان بیان ماهیت و حقیقت لغات نیست؛ بلکه وظیفه آنان شرح الاسم؛ یعنی ترجمه لفظی به لفظی دیگر است که تا حدودی از اجمال لغت کاسته شود، مانند تعریف « سعدانه » به گیاهی. بنابر این، غرض لغویان در موضوع بحث، بیان حدّ تام غنا نیست؛ بلکه ترجمه لفظ آن و اینکه غنا از مقوله آواز است، و تعریف آن را به عرف واگذار کرده‌اند.
[۲۱] مفتاح الکرامة، ج۸، ص۹۰.
[۲۳] غنا، موسیقی (رسالة مسئلة الغناء)، ج۲، ص۸۹۳.
[۲۴] مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۱۲.



کلمات فقها نیز در تعریف غنا مختلف است که در ذیل به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:
کشیدن صدا همراه با گرداندن آن در گلو ( ترجیع) در صورتی که طرب آور باشد. این تعریف به مشهور نسبت داده شده است

[۲۶] مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۰.


بنابر تعریف یاد شده، آوازی که در آن ترجیع باشد، لیکن طرب آور نباشد، یا بالعکس، طرب آور باشد، اما ترجیع نداشته باشد غنا محسوب نمی‌شود، مگر آنکه گفته شود طرب آوری بدون ترجیع تحقق نمی‌پذیرد و آواز بدون ترجیع، طرب آور نخواهد بود، چنان که برخی گفته‌اند.
[۲۸] غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۱، ص۱۵۰.
[۲۹] مفتاح الکرامة، ج۸، ص۸۷-۸۸.

گرداندن آواز در گلو و کشیدن آن.
آواز طرب آور.
آنچه عرف آن را غنا می‌داند.
[۳۳] التنقیح الرائع، ج۲، ص۱۱.
[۳۶] غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۱، ص۶۷۱.
[۳۷] جامع الشتات، ج۲، ص۳۷۷.
[۳۸] المناهل، ص۲۵۷.

کشیدن صدا همراه با گرداندن آن در گلو، در صورتی که طرب آور باشد و یا آنچه در عرف غنا نامیده می‌شود، هرچند طرب آور نباشد.
کشیدن صدا و گرداندن آن در گلو با کیفیتی خاص که طرب آور بوده و مناسب مجالس فاسقان و فاجران و آلات لهو باشد.
[۴۰] وسیلة النجاة، ص۳۲۲.
[۴۱] هدایة العباد (گلپایگانی)، ج۱، ص۳۴۰.
[۴۲] صراط النجاة، ج۱، ص۳۷۰.
[۴۳] مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۱۴.

آواز لهوی که اهل فسق و فجور در مجالس لهو و لعب می‌خوانند؛ خواه تنها ترجیع داشته یا طرب آور باشد و یا توأم با هر دو باشد.
[۴۴] غنا، موسیقی (مصباح السعادة)، ج۲، ص۱۰۳۹.
[۴۵] غنا، موسیقی (مصباح السعادة)، ج۲، ص۱۰۴۵.

تعریفهای دیگری نیز از غنا شده که به تعاریف یاد شده نزدیک است.


برخی میان چهار تعریف نخست جمع کرده و گفته‌اند: مراد از تعریف دوم، هر ترجیع و کشیدن صدا نیست، بلکه ترجیع با کیفیتی خاص؛ یعنی ویژگی طرب آوری است؛ چنان که طرب آور بودن نیز که در تعریف سوم آمده بدون ترجیع امکان پذیر نیست و معنای مشهور نیز همان معنای عرفی می‌باشد؛ زیرا عرف، آوازی را که همراه با ترجیع و طرب باشد، غنا می‌داند. بنابر این، حقیقت چهار تعریف یاد شده یک چیز است.
[۴۶] مفتاح الکرامة، ج۸، ص۸۷-۸۹.
اما تعریف پنجم به صراحت قید طرب آور بودن را از مفهوم غنا برمی‌دارد و ملاک را صدق عرفی آن می‌داند؛ هرچند طرب آور نباشد؛ چنان که اگر طرب آور باشد اما در عرف به آن غنا گفته نشود، غنا نخواهد بود.
همچنین بنابر تعریف ششم و هفتم، هر ترجیع طرب آوری غنا نیست؛ بلکه ترجیع طرب آوری غنا است که با مجالس اهل فسق و فجور مناسبت داشته باشد.
بنابر این، آوازی که طرب آور و دارای ترجیع باشد، در صورتی که سنخیتی با مجالس لهو و فسق نداشته باشد، مصداق غنایی که موضوع حکم شرعی است، نخواهد بود
[۴۷] غنا، موسیقی (ایقاظ النائمین)، ج۱، ص۵۱۶-۵۱۷.
[۴۸] المناهل، ص۲۵۷-۲۵۸.
[۴۹] غنا، موسیقی (مصباح السعادة)، ج۲، ص۱۰۳۹.
[۵۰] غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲۴۵.

آواز طرب آوری که در گلو گردانده و به سبک اهل فسق و فجور خوانده شود و مناسب مجالس و محافل آنان باشد بنابر همه دیدگاهها مصداق غنا است.
[۵۱] غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)۲، ج، ص۹۶۶.

آیا مراد از طرب آوری در تعریف غنا، طرب آوری فعلی است یا شأنیت طرب آوری کفایت می‌کند؟ مسئله محل اختلاف است.
بنابر قول نخست، آواز باید بالفعل در همه یا بعض شنوندگان ایجاد طرب کند؛ لیکن بنابر قول دوم، صرف وجود اقتضای طرب آوری کفایت می‌کند؛ هرچند بر اثر موانعی، در شنوندگان ایجاد طرب نکند.
[۵۲] کتاب المکاسب، ج۱، ص۲۹۳.
[۵۳] حاشیة المکاسب (شیرازی)، ج۱، ص۹۵.
[۵۴] غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲۳۹.
[۵۵] مستند تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۹۶.



آواز خوانی به سبک غنا و مزد گرفتن در ازای آن، همچنین یاد دادن، فراگرفتن و گوش دادن به آن حرام است؛ خواه محتوای آن حق باشد یا باطل و خواه همراه با آلات و ابزار موسیقی باشد یا بدون آن.
[۵۹] مفتاح الکرامة، ج۸، ص۹۰-۹۱.
[۶۰] جامع الشتات، ج۲، ص۳۷۷.


۶.۱ - استثنا

دو مورد از این حکم استثنا شده که عبارت اند از:

۶.۱.۱ - عروسی

به قول جمعی از فقها آواز خوانی زن در مراسم عروسی به شرط استفاده نکردن از کلمات و اشعار باطل، حضور نداشتن مردان، نشنیدن نامحرمان و به کار نگرفتن آلات لهو ، جایز است
[۶۲] النهایة، ص۳۶۷.
لیکن برخی دیگر آن را استثنا نکرده و جایز ندانسته‌اند
[۶۷] الکافی فی الفقه، ص۲۸۱.


۶.۱.۲ - حداء

مراد از آن اشعاری است که ساربان برای شتران می‌خواند تا آنها را به طرب وادارد که مسافت طولانی را در زمانی کوتاه بپیمایند.
[۷۲] لوامع صاحبقرانی، ج۷، ص۳۴۵.

جمعی از فقها حدا را نیز از حرمت غنا استثنا کرده‌اند. این قول به مشهور نسبت داده شده است؛
[۷۷] غنا، موسیقی (رسالة فی تحریم الغناء)، ج۱، ص۴۲.
لیکن برخی حدا را در فرض صدق غنا بر آن، حرام دانسته‌اند.
[۸۰] غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۱، ص۶۳۰.
[۸۱] المناهل، ص۲۵۷.

بنابر قول به جواز، آیا جواز حداء به شتر اختصاص دارد یا شامل سایر حیوانات، همچون اسب و قاطر نیز می‌شود؟ مسئله محل اختلاف است.
[۸۴] المناهل، ص۲۵۷.



۱. لسان العرب، واژه «غنی».
۲. غنا، موسیقی (مقامات السالکین)، ج۱، ص۳۱۷-۳۱۸.
۳. غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۲، ص۱۱۲۸.
۴. غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲۲۷.
۵. کتاب المکاسب، ج۱، ص۲۹۰.
۶. غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۲، ص۱۱۶۱.
۷. غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲-۱۸.
۸. المصباح المنیر، واژه «غنّ».
۹. غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۲، ص۸۶۳-۸۶۴.
۱۰. النهایة (ابن اثیر)، واژه «غنا».
۱۱. مجمع البحرین، واژه «غنا».
۱۲. النهایة (ابن اثیر)، واژه «رجع».
۱۳. القاموس المحیط، واژه «غنی».
۱۴. الصحاح (جوهری)، واژه «طرب».
۱۵. غنا، موسیقی (مقامات السالکین)، ج۱، ص۳۱۹.
۱۶. غنا، موسیقی (رسالة فی تحریم الغناء)، ج۱، ص۳۸.
۱۷. مفتاح الکرامة، ج۸، ص۸۷.
۱۸. مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۴.    
۱۹. مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۴.    
۲۰. مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۴-۱۲۵.    
۲۱. مفتاح الکرامة، ج۸، ص۹۰.
۲۲. جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۵-۴۶.    
۲۳. غنا، موسیقی (رسالة مسئلة الغناء)، ج۲، ص۸۹۳.
۲۴. مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۱۲.
۲۵. مجمع الفائدة، ج۸، ص۵۷.    
۲۶. مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۰.
۲۷. مجمع الفائدة، ج۱۲، ص۳۳۶.    
۲۸. غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۱، ص۱۵۰.
۲۹. مفتاح الکرامة، ج۸، ص۸۷-۸۸.
۳۰. قواعد الاحکام، ج۳، ص۴۹۵.    
۳۱. کتاب السرائر، ج۲، ص۲۱۵.    
۳۲. نهایة الإحکام، ج۲، ص۵۲۹.    
۳۳. التنقیح الرائع، ج۲، ص۱۱.
۳۴. مسالک الافهام، ج۱۴، ص۱۸۰.    
۳۵. حاشیة مجمع الفائدة، ص۲۷.    
۳۶. غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۱، ص۶۷۱.
۳۷. جامع الشتات، ج۲، ص۳۷۷.
۳۸. المناهل، ص۲۵۷.
۳۹. الروضة البهیة، ج۳، ص۲۱۲.    
۴۰. وسیلة النجاة، ص۳۲۲.
۴۱. هدایة العباد (گلپایگانی)، ج۱، ص۳۴۰.
۴۲. صراط النجاة، ج۱، ص۳۷۰.
۴۳. مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۱۴.
۴۴. غنا، موسیقی (مصباح السعادة)، ج۲، ص۱۰۳۹.
۴۵. غنا، موسیقی (مصباح السعادة)، ج۲، ص۱۰۴۵.
۴۶. مفتاح الکرامة، ج۸، ص۸۷-۸۹.
۴۷. غنا، موسیقی (ایقاظ النائمین)، ج۱، ص۵۱۶-۵۱۷.
۴۸. المناهل، ص۲۵۷-۲۵۸.
۴۹. غنا، موسیقی (مصباح السعادة)، ج۲، ص۱۰۳۹.
۵۰. غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲۴۵.
۵۱. غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)۲، ج، ص۹۶۶.
۵۲. کتاب المکاسب، ج۱، ص۲۹۳.
۵۳. حاشیة المکاسب (شیرازی)، ج۱، ص۹۵.
۵۴. غنا، موسیقی (ذریعة الاستغناء)، ج۲، ص۱۲۳۹.
۵۵. مستند تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۹۶.
۵۶. الخلاف، ج۶، ص۳۰۷.    
۵۷. تحریر الاحکام، ج۲، ص۲۵۹.    
۵۸. مسالک الافهام، ج۱۴، ص۱۸۰.    
۵۹. مفتاح الکرامة، ج۸، ص۹۰-۹۱.
۶۰. جامع الشتات، ج۲، ص۳۷۷.
۶۱. جواهرالکلام، ج۲۲، ص۴۴.    
۶۲. النهایة، ص۳۶۷.
۶۳. المختصر النافع، ص۱۱۶-۱۱۷.    
۶۴. تحریرالاحکام، ج۲، ص۲۵۹.    
۶۵. مسالک الافهام، ج۳، ص۱۲۶.    
۶۶. جواهرالکلام، ج۲۲، ص۴۸.    
۶۷. الکافی فی الفقه، ص۲۸۱.
۶۸. کتاب السرائر، ج۲، ص۲۲۴.    
۶۹. تذکرة الفقهاء (ق)، ج۲، ص۵۸۱.    
۷۰. ایضاح الفوائد، ج۱، ص۴۰۵.    
۷۱. مسالک الافهام، ج۱۴، ص۱۸۰-۱۸۱.    
۷۲. لوامع صاحبقرانی، ج۷، ص۳۴۵.
۷۳. المبسوط، ج۸، ص۲۲۴.    
۷۴. قواعد الاحکام، ج۳، ص۴۹۵.    
۷۵. الدروس الشرعیة، ج۲، ص۱۲۶.    
۷۶. مسالک الافهام، ج۱۴، ص۱۸۰-۱۸۱.    
۷۷. غنا، موسیقی (رسالة فی تحریم الغناء)، ج۱، ص۴۲.
۷۸. تحریر الاحکام، ج۵، ص۲۵۱.    
۷۹. کشف اللثام، ج۱۰، ص۲۹۴.    
۸۰. غنا، موسیقی (رسالة فی الغناء)، ج۱، ص۶۳۰.
۸۱. المناهل، ص۲۵۷.
۸۲. الدروس الشرعیة، ج۲، ص۱۲۶.    
۸۳. الفائدة، ج۸، ص۵۹.    
۸۴. المناهل، ص۲۵۷.



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص۶۰۴، برگرفته از مقاله«غنا».    




جعبه ابزار