• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علل زوال ادریسیان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در پی تنش‌های سیاسی پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و حوادث پس از آن، مسلمانان به دو گروه عمده سیاسی با نگرش‌های متفاوت حکومتی تبدیل شدند.



روند این حوادث در تحولات بعدی به درون فرقه شیعه نیز راه پیدا نمود و پس از شهادت مظلومانه امام حسین علیه‌السّلام در عاشورای سال شصت و یک هجری، شیعیان در باب خلافت و شرایط آن به گروه‌های مختلفی تجزیه شدند. زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم‌السّلام با قیام علیه حکومت هشام بن عبدالملک (۷۲-۱۲۵ هجری)، پایه گذار مکتب زیدیه در جهان اسلام شد. این گروه که بواسطه انتساب نامشان به نام زید بن علی، به این شهرت رسیده‌اند،
[۱] ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۱، ص۲۴۸، بیروت: دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸هـ. ق/۱۹۸۸م.
در اصطلاح دانش فرقه شناسی، شاخه‌ای از مذهب تشیع می‌باشند که پیروان آن اعتقاد به امامت زید را نیز به همراه دارند.
[۲] مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ص۲۰۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة ۱۴۰۹م، چ دوم.
[۳] بغدادی، ابی منصور عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق و بیان فرقه ناجیـه منهم، ص۲۵.

اندیشه «منصوص بودن امامت» و اعتقاد به وجود نص بر امامت اهل بیت علیه‌السّلام نقطه پیوندی است که زیدیه و امامیه را تحت عنوان عام «تشیع» قرار می‌دهد. اما تلقی این دو فرقه شیعی از نص بر امامت متفاوت است. از دیدگاه زیدیه، رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به صورت عام به امامت عترتش دستور فرموده است. از دیدگاه این فرقه، منظور از عترت نیز همه فرزندان حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیهم چه از سادات حسنی و چه از سادات حسینی می‌باشد.
[۴] شفق خواتی، محمد، امامت از دیدگاه زیدیه و امامیه، ص۲۳، مجله طلوع، بهار ۱۳۸۶، شماره۲۱.

ائمه بعدی زیدیه با تمسک به این نظرات و دیدگاه‌های زید بن علی، با قیامهای گسترده مشکلات فراوانی برای حکومت‌های جهان اسلام از جمله امویان و پس از آن عباسیان ایجاد نمودند.
به طور خلاصه این گروه از جمله فرقه‌های مهم شیعی هستند که صاحب فلسفه سیاسی و کلامی نسبتا متمایزی شدند. در پی این تلاش‌ها، حکومت‌های مختلفی از سوی زیدیان در مغرب، طبرستان و یمن تاسیس شد. با توجه به باز بودن باب اجتهاد در فرقه زیدیه و پیدایش آراء و نظرات گوناگون و نیاز‌های سیاسی و حکومتی، زیدیه از انشعابات درون فرقه‌ای به دور نماند و مکتب‌های جدیدی همچون صالحیه، سلیمانیه، جارودیه، قاسمیه، هادویه، ناصریه و... در درون این گروه ایجاد شد.
[۵] مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۱۱.



پس از قیامهای گسترده زیدیان در قرن دوم هجری که تقریبا تمامی آن‌ها به شدت سرکوب شدند، به زودی برای همگان آشکار شد که نقاط مرکزی جهان اسلام مانند عراق و حجاز، نقاط مناسبی برای مخالفت با دولت مرکزی نمی‌باشد.
برخلاف عباسیان که از روی آگاهی و با طرح و نقشه به مناطق دور از شهرهای مرکزی چشم طمع دوختند
[۷] ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۳، ص۱۲۵.
[۸] احمد بن داود دینوری، اخبار الطوال، ص۳۳۳.
و داعیان خود را برای تبلیغ و جمع آوری نیرو علیه حکومت اموی به آن نقاط فرستادند. زیدیان به حسب یک اتفاق که در جریان قیام حسین بن علی بن حسن(شهید فخ) اتفاق افتاد به اهمیت این مسئله پی بردند و توانستند اولین حکومت خود را به نام ادریسیان دور از مرکز خلافت عباسی تاسیس کنند.

۲.۱ - قیام شهیدفخ

در سال۱۶۹ هـ ق در ایام هادی عباسی، حسین بن علی بن حسن المثلث بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیهما السلام) از سادات حسنی و پسر عموی محمد بن عبدالله (نفس زکیه) با یاری نزدیکان و خویشاوندانش در نزدیک شهر مکه و علیه حکومت هادی عباسی قیام کرد.
هادی عباسی در نامه‌ای محمد بن سلیمان را که به قصد حج از بصره خارج شده بود مامور فرو نشاندن این حرکت کرد. او نیز در مکانی به نام فخ که در سه میلی مکه بود با آنان درگیر شد، حسین بن علی کشته شد و بسیاری از یارانش پس از شکست او، اسیر شدند و تعدادی به اطراف پراکنده شدند. در میان فراریان، ادریس بن عبدالله و برادرش یحیی بودند (یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب علیه‌السّلام از یاران امام صادق علیه‌السّلام شمرده می‌شود. او مردی چهار شانه، گندمگون، با شکمی بزرگ بود که موهایش از دو پهلو ریخته بود. پس از حادثه فخ تا مدتی پنهان و مخفی بود سپس خود را به گیلان رساند. در آن جا بعد از مدتی با امان نامه دستگیر شد و به زندان افتاد. تا در زندان و توسط هارون الرشید کشته شد.).
[۱۰] اصفهانی، ابو الفرج، الآغانی، ص۱۹۲_ ۲۳۰.
ادریس بن عبدالله با شماری اندک از یارانش به مصر رفتند و از آن جا عازم دیار اندلس (مغرب) شدند.
[۱۱] ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۰_ ۱۱.

هنگام ورود به مصر، رئیس برید مصر، واضح نام داشت و به المسکین معروف بود. او شیعه بود و با اطلاع از ورود ادریس حسنی به نزدش رفت و ادریس را به همراه غلامش راشد به منطقه‌ای در مغرب دور به نام «ولیلی» فرستاد. اسحق بن محمد رئیس قبیله «اوربة»، آن‌ها را پناه داد. بدین ترتیب بربرها به او پیوستند و قبایل زیادی از بربرهای مغرب با ادریس حسنی بیعت کردند و به نشر دعوتش پرداختند.
او با توجه به دارا بودن امتیاز انتساب به اهل بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و با شعار نشر اسلام و علاقه مردم به علویان و تشیع و ظلم خلفای عباسی، قیام خود را آغاز کرد و توانست جامعه قبایلی مغرب را برای برپایی یک حکومت مستقل متحد سازد و برای اولین بار حکومت شیعی علوی را در سال ۱۷۲ هـ ق به وجود آورد که نزدیک به دو قرن ادامه پیدا کرد.
[۱۲] ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۰_ ۱۷.


۲.۲ - وفات ادریس بن عبدالله

پس از استقرار حکومت، قبایلی که در مغرب هنوز یهودی و نصرانی بودند توسط او مسلمان شدند. تحرکات ادریس بن عبدالله همچنان ادامه داشت تا به اطلاع هارون الرشید رسید. هارون از یحیی بن خالد برمکی خواست تا این مسئله را حل کند.
یحیی برمکی، سلیمان بن جریر معروف به شامخ را که از مبلغان «زیدیه بتریه» بود مامور کرد تا خود را به ادریس بن عبدالله نزدیک کند. او در سال ۱۷۵ هـ ق ادریس بن عبدالله را کشت
[۱۳] اصفهانی، ابو الفرج، الاغانی، ص۴۰۶_ ۴۰۹.
و ادریس بن عبدالله در «ولیلی» به خاک سپرده شد.

۲.۳ - بیعت بربرها با ادریس بن ادریس

سپس راشد که به همراه ادریس بن عبدالله به مغرب آمده بود سرپرستی خانواده‌اش را بر عهده گرفت و باعث شد تا بربرها با پسر ادریس به نام ادریس بن ادریس بن عبدالله که هنوز متولد نشده بود، بیعت کنند. در سن یازده سالگی، بار دیگر با او بیعت کردند و با همراهی فرماندهان لشکر و قبائل توانست همه شهرهای مغرب را تصرف کند.
حکومت ادریسیان اقتدار پیدا کرد و سبب شد تا قبایل عرب به او بپیوندند و قدرت آنان بیشتر شود. او برای اسکان جمعیت فراوانی که در اطرافش جمع شده بودند، سه شهر از جمله فاس را بنا نهاد و به کمک بربرها و زناته، خوارج و حکومت‌های وابسته به عباسیان را نابود کرد.
[۱۴] ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۶_ ۲۴.

سرانجام این حکومت شیعی علی رغم تمامی خدمات فرهنگی و تمدنی مانند ساخت مسجد جامع فاس و... ؛ بعلت فساد حاکمان ادارسه و جنگ و آشوب‌های داخلی در سال ۳۱۷ هـ. ق توسط مروانیان از بین رفت.
[۱۵] ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۶_ ۲۴.



ادریسیان اولین حکومتی مستقل شیعی بود که در دورترین نقطه از مرکز خلافت اسلامی ـ مغرب الاقصی ـ شکل گرفت و در حدود دو قرن در گسترش اسلام در میان ساکنان این منطقه و همگانی نمودن آموزه‌های اصیل اسلامی نقش آفرینی نمود. آنان در این مدت، خدمات زیادی ارائه کردند و در گسترش فرهنگ دینی و شیعی در قلمرو این منطقه، خوش درخشیدند. ولی با آن همه مقبولیت و خدمت، به علت دخالت دولت اموی اندلس، آزمندی و زیاده خواهی دولت فاطمیان و ضعف بنیه دفاعی حکومت ادریسیان و سرانجام اختلاف درون خاندانی خود مغربیان، این حکومت غروب کرد؛ غروبی که به ظاهر دیگر نمی‌توان طلوعی برای آن متصور شد.
حکومت‌ها، همچون موجودات زنده متولد می‌شوند. زندگی و حیات و جوانی دارند و سرانجام به دوران پیری و زوال می‌رسند. همان گونه که موجود زنده به تغذیه و تقویت و رشد و صحت و همچنین به پیشگیری درمان بیماری‌ها، نیاز دارد، حکومت نیز باید عوامل تقویت کننده خود را از یک سو، و عوامل تهدید کننده را از سوی دیگر بازشناسد. آفت‌ها و آسیب‌های حکومت، مانند بیماری‌های بدن انسان، هم قابل درمان و هم قابل پیش‌گیری هستند. شناخت آسیب‌های حکومت‌های گذشته شیعه، به هر دانش طلب یاری می‌دهد که با نگاه عبرت اندوز و بصیرت آموز به زوال و آسیب‌های مجموع حکومت‌های شیعی بتواند موانع و آفات مشابه را بشناسد و در راه اصلاح، رفع یا درمان آنها در دولت دائر کنونی بکوشد و یا از آنها پیشگیری کند.
[۱۶] وفا، جعفر وفا، آسیب شناسی حکومتهای شیعی (درسهایی برای نظام جمهوری اسلامی)، ص۹۵، نشریه حصون، شمــــــــــــــاره ۶، زمستان۱۳۸۴.


۳.۱ - عوامل از بین رفتن ادریسیان

علل زوال ادریسیان نیز ار این قاعده مثتثنی نبوده است. از آن جمله:
۱. اختلافات درونی، گروه گرایی، رقابت و درگیری به علت گسترش مناطق نفوذ خود در مقایسه با همسایگان و تسلط بر فاس به دلیل اهمیت اقتصادی، سیاسی و جمعیتی که دارا بود، از این رو حکومت اردیسیان در گیر ودار این کشمکش‌ها در توجه به امور اجتماعی و تهدیدهای پیرامون آن، دچار غفلت شد و زمینه و بسترهای زوال حکومت را فراهم کرد.
[۱۷] حجت الله جودکی، محمود اسماعیل، ادریسیان یافته‌های جدید، ص۶۷.

۲. ضعف حاکمان در آینده‌نگری و وجود تهدیدهای خارجی و داخلی.
۳. تجمل گرایی و آسایش طلبی، فساد طبقه حاکمه و عجب و غرور آنان.
۴. ضعف فکری و غرور حاکمان در استفاده از متفکران و اندیشمندان.
[۱۸] حجت الله جودکی، محمود اسماعیل، ادریسیان یافته‌های جدید، ص۹۷_ ۹۹.
می‌توان تاریخ ادریسان را به دو دوره متفاوت تقسیم کرد، مرحله نیرومندی که از ادریس اول شروع و تا آغاز حکومت محمد بن ادریس (۲۲۱ق) ادامه دارد. در این دوره نیروی حکومت در دستگاه سیاسی، اداری، مالیات گیری، سپاه نیرومند و پایتخت سیاسی بر همه مناطق حکومت تسلط داشته است. حکومت توانش را صرف بهره برداری از توانایی‌های اقتصادی می‌کرد. همان گونه که ایدئولوژی‌های مذهبی را برای اتفاق و اتحاد همه نژادها و طوایف به کار می‌گرفت. ادریسیان در آن دوره از امکانات اقتصادی و انسانی شگرفی سود می‌بردند و بر آنها تسلط کامل داشتند. آنها برای اولین بار در تاریخ مغرب الاقصی حکومت مرکزی بوجود آوردند که از وجود حاکم نیرومندی برخوردار بود. از فقها، علما، شیوخ قبایل مشورت می‌گرفت و دستگاه اداری، مالی، اقتصادی، و نظامی دستورات او را اجرا می‌کرد. اما در مرحله دوم که از محمد بن ادریس شروع و تا سقوط حکومت در سال ۳۱۷ قمری ادامه دارد، با ضعف حکومت مرکزی و گسترش مناطقی که از حکومت مرکزی اطاعت نمی‌کنند، همراه شد.
[۱۹] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰۷.
[۲۰] ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶.

۵. بی توجهی به عدالت اجتماعی و بد رفتاری با مردم. پس از درگذشت علی بن محمد بن ادریس در سال ۲۳۴ هـ. ق، یحیی بن محمد، و پس از او فرزندش یحیی ثانی زمام حکومت ادریسیان را در دست گرفتند. یحیی بن یحیی روش بسیار زشتی در برخورد با مردم داشت. از این رو مردم علیه او دست به شورش زدند و یحیی را مجبور کردند تا برای نجات جانش به اندلس فرار کند. در نتیجه عبدالرحمن بن ابی سهل فرمانده شورشیان زمام امور فاس را در دست گرفت.
[۲۱] ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۲۰.

۶. تکیه بر عنصر نژادی و نژاد پرستی. پس از محمد بن ادریس، علی بن محمد روی کار آمد و پس از او نیز یحیی متولی رهبری ادریسیان گردید. تکیه یحیی بر عرب‌های آندلس خشم بربرها را برانگیخت. بی‌کفایتی او در اداره کشور باعث شد که زمینه استقلال سائر شهرها بوجود آید از این رو والیان سایر شهرها به تقسیم زمین‌ها و املاک میان فرزندان، عموها، دایی‌ها... پرداختند.
[۲۲] مقدمه بر تاریخ سیاسی اجتماعی شمال آفریقا، ص۲۵۷.

۷. غفلت و بی‌توجهی به روحیات و جریان‌های درونی جامعه که نتیجه‌ای به جزء دوری مردم و جدا شدن صفوف آنها از طبقه حاکمه نخواهد داشت.
۸. استفاده ابزاری از دین: ادیان آسمانی به ویژه دین اسلام، بر پایه خلوص، بنیانگذاری و با کلمه‌های خالص، حنیف معرفی شده است، دینی که دعوت و عبادت و جهاد و هجرت در پرستش و نیایش آن با خلوص آمیخته، حکومتی هم که در پرتو آن، تشکیل می‌شود باید در اهداف و عملکرد نیز بر همین پایه استوار باشد.
[۲۳] وفا، جعفر وفا، آسیب شناسی حکومتهای شیعی (درسهایی برای نظام جمهوری اسلامی)، ص۱۰۷.
[۲۴] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۶، ص۲۹۳۴، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲.



۱. ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۱، ص۲۴۸، بیروت: دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸هـ. ق/۱۹۸۸م.
۲. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ص۲۰۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة ۱۴۰۹م، چ دوم.
۳. بغدادی، ابی منصور عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق و بیان فرقه ناجیـه منهم، ص۲۵.
۴. شفق خواتی، محمد، امامت از دیدگاه زیدیه و امامیه، ص۲۳، مجله طلوع، بهار ۱۳۸۶، شماره۲۱.
۵. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۱۱.
۶. شیخ مفید، محمد بن نعمان، المسائل الجارودیه، ص۱۳ ۱۴، تحقیق محمد کاظم مدیر شانجی، بیروت:دار المفید، ۱۴۱۴ ه ق/۱۹۹۳ م.    
۷. ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۳، ص۱۲۵.
۸. احمد بن داود دینوری، اخبار الطوال، ص۳۳۳.
۹. ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۹۰.    
۱۰. اصفهانی، ابو الفرج، الآغانی، ص۱۹۲_ ۲۳۰.
۱۱. ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۰_ ۱۱.
۱۲. ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۰_ ۱۷.
۱۳. اصفهانی، ابو الفرج، الاغانی، ص۴۰۶_ ۴۰۹.
۱۴. ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۶_ ۲۴.
۱۵. ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۱۶_ ۲۴.
۱۶. وفا، جعفر وفا، آسیب شناسی حکومتهای شیعی (درسهایی برای نظام جمهوری اسلامی)، ص۹۵، نشریه حصون، شمــــــــــــــاره ۶، زمستان۱۳۸۴.
۱۷. حجت الله جودکی، محمود اسماعیل، ادریسیان یافته‌های جدید، ص۶۷.
۱۸. حجت الله جودکی، محمود اسماعیل، ادریسیان یافته‌های جدید، ص۹۷_ ۹۹.
۱۹. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰۷.
۲۰. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶.
۲۱. ابن خلدون، عبد الرحمن، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۴، ص۲۰.
۲۲. مقدمه بر تاریخ سیاسی اجتماعی شمال آفریقا، ص۲۵۷.
۲۳. وفا، جعفر وفا، آسیب شناسی حکومتهای شیعی (درسهایی برای نظام جمهوری اسلامی)، ص۱۰۷.
۲۴. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۶، ص۲۹۳۴، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «علل زوال ادریسیان».    




جعبه ابزار