• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عقاید مرداریه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقاله به برخی از عقاید ابو موسی مردار که یکی از معتزلیان است اشاره می شود.



ابوموسی مردار همچون دیگر معتزلیان رویکردی عقل گرایانه داشته است. ولی در برخی از مباحث و موضوعات، نظراتی برخلاف اندیشه‌های بزرگان اعتزال ابراز داشته که مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در این باره نخست باید به این نکته اشاره شود که ابوموسی مردار نسبت به اندیشه‌های فلسفی کلام بی توجه بوده.
[۱] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۲۷۸.
[۲] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۷.
او از ورود به مباحث کلام دقیق یا همان لطیف الکلام کراهت داشته است و از این گونه مباحث توبه کرده بود.
[۳] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۷.
همچنان که مورد بحث قرار خواهد گرفت بیشتر آراء و نظریات او در حوزه کلام جلیل قرار می‌گیرد.


ابوموسی مردار معتقد بود از آنجا که خداوند فاعل مختار است، توانایی انجام هر کاری را دارد. خداوند متعال زمانی که قادر به انجام یک فعل باشد، توانایی بر ضد یا ترک آن را نیز دارد. زمانی که خداوند قادر بر عدل و صدق باشد؛ پس می‌توان او را بر خلاف این دو صفت نیز وصف کرد.
[۴] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۷.
مخالفان او، وی را بر اساس این باور متهم به قدرت خداوند بر ظلم و کذب کرده‌اند
[۵] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۲.
[۶] کرمانی، محمد بن یوسف بن علی، الفرق الاسلامیه، ص۲۰.
[۷] الآمدی، سیف الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ص۴۵.
و این که مردار معتقد است: خداوند قادر بر ظلم بر بندگان می‌باشد و خداوند را می‌توان اله ظالم خواند.
[۸] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۰۷.
در این باره باید این توضیح را افزود که خود ابوموسی با این برداشت‌ها مخالفت نموده و معتقداست که خوانده شدن خداوند با این صفات، صحیح نیست. بیان این اطلاقات بر یک مسلمان قبیح است، تا چه رسد به خداوند متعال. او در تبیین باور خود معتقد بود خداوند توانایی انجام یا ترک صفات خود، مانند عدل را دارد اما نکته اساسی اینجاست که او هیچ گاه چنین کاری را انجام نمی‌دهد، زیرا این رفتار از او قبیح است و خداوند فعل قبیح انجام نمی‌دهد.
[۹] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۰۱.
[۱۰] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۵۵۵.
[۱۱] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۵۵۶.



در بحث تولد افعال (اینکه فعل از فاعلش به وسیله فعل دیگری ایجاد شود، مانند دردی که هنگام زدن به وجود می‌آید) ابوموسی مردار معتقداست تصور وقوع فعل واحد از دو فاعل (مثلا انسان و خدا ) بر اساس تولد امکان پذیر می‌باشد.
[۱۲] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۸.
[۱۳] عبدالقاهر بغدادی، طاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، ص۱۵۲.
[۱۴] کرمانی، محمد بن یوسف بن علی، الفرق الاسلامیه، ص۲۰.
[۱۵] الآمدی، سیف الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ص۴۵.




ابوموسی حکم کفر کسی که معتقد به روئیت خدا، بدون هیچ کیفیتی باشد را صادر کرده است. وی بحث روئیت خداوند را از لوازم تشبیه بیان می‌کند و قائل به تشبیه خداوند را، کافر می‌شمرد.
[۱۶] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۲۰.
[۱۷] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۲.
گفتنی است که دیگر معتزلیان نیز هرگونه روئیت خدا را، چه به صورت مقابله یا اتصال شعاع چشم رائی (بیننده) به مرئی (دیده شده)، غیر ممکن و پذیرنده این قول را کافر معرفی می‌کنند.
[۱۸] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۲.




در بحث گناهان معتزلیان بر این نظرند که خداوند هیچگاه اراده معاصی آنها را نمی‌کند.
[۱۹] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۲۸.
ابوموسی در این باره معتقداست اگر کسی قائل باشد که خداوند معاصی بندگان را تقدیر کرده کافر است. چنین کسی در واقع نوعی رفتار سفیهانه به خداوند متعال نسبت داده است.
[۲۰] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۳۰.
گفتنی است که در اظهار نظری متناقض از قول ابوموسی مردار نقل شده که او بر این باور بوده که خداوند معاصی بندگان را نیز اراده می‌کند، البته به این معنا که خداوند دست بندگان را در انجام معاصی باز گذاشته است.
[۲۱] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۱۹۰.
[۲۲] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۲۸.
[۲۳] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۵۱۲.




تشبیه کردن خداوند به انسان و این که کسی قائل به جبر باشد از موضوعات مهم بحث توحید است. ابوموسی مردار در این باره می‌گوید که اگر کسی در حقانیت یا بطلان این دو موضوع مشکوک باشد چنین شخصی کافر است. زیرا لازمه این شک این است که آیا خداوند به مخلوق شبیه است یا نه؟ آیا خداوند افعال سفیهانه انجام می‌دهد یا خیر؟
[۲۴] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۳۰.
او خداوند را منزه از این امور می‌دانست.
[۲۵] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۸.




در مورد قرآن ابوموسی مانند دیگر معتزلیان قائل به مخلوق بودن قرآن بود. او قدیم شمردن قرآن را مساوی با کفر می‌پنداشت.
[۲۶] الشهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۰۱.
او معتقد بود که قرآن بر لوح محفوظ خلق شده است. بر این پایه نمی‌توان پذیرفت که قرآن در یک لحظه در دو مکان موجود باشد. بنابراین آنچه از قرائت قرآن بر زبان ما جاری می‌شود در واقع فعل قاری است و حاکی از قرآن ضبط شده در لوح است.
[۲۷] الشهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۷۰.
در نظری غیر قابل اثبات از طرف عبدالقاهر بغدادی
[۲۸] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۱.
[۲۹] کرمانی، محمد بن یوسف بن علی، الفرق الاسلامیه، ص۲۰.
[۳۰] الآمدی، سیف الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ص۴۵.
ابو موسی متهم شده که مردم می‌توانند مانند قرآن و حتی افصح از آن را نیز بیاورند.
[۳۱] در باره نقد و بررسی این نظر ر. ک مهدی فرمانیان، اعجاز قرآن از دیدگاه معتزله، فرق تسنن، ص۴۱۷.




برخی گفته‌اند که ابوموسی مردار بر این اندیشه بود که در طاعت خداوند متعال اخلاص و قصد قربت شرط نیست. از این رو می‌توان گفت که شخصی دهری مذهب هم می‌تواند کاری را انجام دهد که طاعت به شمار آید.
[۳۲] عبدالقاهر بغدادی، طاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، ص۱۳۰.
با این حال بعضی دیگر از معتزلیان به دفاع از ابوموسی برخواسته و در انتساب این قول به ابوموسی تردید ایجاد کرده‌اند. آنان معتقدند که منظور ابوموسی این بوده که طاعت خداوند متعال را تنها کسانی می‌توانند انجام دهند که نسبت به او معرفت داشته و قصد تقرب او را کرده باشند. اما حکم کسی که در مرحله تحقیق و بررسی پیرامون خداوند متعال است تا به معرفت او دست یابد چنین نیست. آنان در تبیین علت خود، این مطلب را بیان می‌کنند که چنین کسی قبل از آن که فعل نظر (مرحله تحقیق و بررسی) را به پایان رساند (مرحله‌ای که تا پیش از اتمام آن، شخص به معرفت الهی دست نمی‌یابد) محال است که به معرفت خداوند دست یابد.
[۳۳] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۲۵.
[۳۴] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۲۷.




ابوموسی مردار استطاعت (یا همان قدرت و توان) انسان را عرضی غیر از همت و تندرستی او می‌دانست.
[۳۵] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۲۹.




در بحث امامت باید به این نکته اشاره کرد که ابن ابی الحدید در بیان معتقدین به افضلیت علی بن ابی طالب علیه‌السّلام در میان معتزله به نام ابوموسی مردار نیز اشاره می‌کند.
[۳۷] کشف المراد، ص۵۱۷.
او مانند دیگر معتزلیان بغداد این نظریه را قبول داشت. ابوموسی در بیان ترتیب برترین اشخاص، حسن بن علی علیه‌السّلام ، برادرایشان حسین بن علی علیه‌السّلام را در کنار حمزه بن عبدالمطلب و جعفر بن ابی طالب بر سه خلیفه اول مقدم می‌کرد. با این حال او ترجیح مفضول بر فاضل را جایز می‌دانست.
[۳۹] ناشی اکبر، مسائل الامامة، تحقیق یوزف فان اس، بیروت، ص۵۱.
[۴۰] ناشی اکبر، مسائل الامامة، تحقیق یوزف فان اس، بیروت، ص۵۲.



ابوموسی، عثمان را تفسیق می‌کرد و از او برائت می‌جست.
[۴۱] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۵۲.
برخی معتقدند که ابوموسی در این باره عقیده داشت که قاتلان عثمان، در هر صورت، گناه کار و اهل جهنم هستند؛ زیرا فسق عثمان مجوزی برای کشتن او نبود.
[۴۲] بغدادی، عبدالقاهر، الاصول، ص۲۲۸.
البته قابل ذکر است که درباره ابوموسی و بحث عثمان این نیز گفته شد که او درباره عثمان و معارضان وی داوری قطعی نکرده است.
[۴۳] خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۵۲.
نظری که اثبات آن، با توجه به فضای اندیشه‌های وی، امری بس دشوار است.


۱. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۲۷۸.
۲. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۷.
۳. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۷.
۴. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۷.
۵. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۲.
۶. کرمانی، محمد بن یوسف بن علی، الفرق الاسلامیه، ص۲۰.
۷. الآمدی، سیف الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ص۴۵.
۸. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۰۷.
۹. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۰۱.
۱۰. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۵۵۵.
۱۱. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۵۵۶.
۱۲. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۸.
۱۳. عبدالقاهر بغدادی، طاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، ص۱۵۲.
۱۴. کرمانی، محمد بن یوسف بن علی، الفرق الاسلامیه، ص۲۰.
۱۵. الآمدی، سیف الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ص۴۵.
۱۶. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۲۰.
۱۷. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۲.
۱۸. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۲.
۱۹. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۲۸.
۲۰. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۳۰.
۲۱. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۱۹۰.
۲۲. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۲۸.
۲۳. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۵۱۲.
۲۴. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۳۰.
۲۵. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۱۸.
۲۶. الشهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۰۱.
۲۷. الشهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۷۰.
۲۸. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۵۱.
۲۹. کرمانی، محمد بن یوسف بن علی، الفرق الاسلامیه، ص۲۰.
۳۰. الآمدی، سیف الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ص۴۵.
۳۱. در باره نقد و بررسی این نظر ر. ک مهدی فرمانیان، اعجاز قرآن از دیدگاه معتزله، فرق تسنن، ص۴۱۷.
۳۲. عبدالقاهر بغدادی، طاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، ص۱۳۰.
۳۳. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۲۵.
۳۴. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۲۷.
۳۵. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بی تا، ص۲۲۹.
۳۶. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷.    
۳۷. کشف المراد، ص۵۱۷.
۳۸. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه. ج۱۱، ص۱۱۹.    
۳۹. ناشی اکبر، مسائل الامامة، تحقیق یوزف فان اس، بیروت، ص۵۱.
۴۰. ناشی اکبر، مسائل الامامة، تحقیق یوزف فان اس، بیروت، ص۵۲.
۴۱. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۵۲.
۴۲. بغدادی، عبدالقاهر، الاصول، ص۲۲۸.
۴۳. خیاط، ابی الحسین عبدالرحیم بن محمد، الانتصار و الرد علی ابن راوندی الملحد، ص۱۵۲.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عقاید مرداریه»    




جعبه ابزار