• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عزاداری در روایات شیعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عزاداری و تشکیل مجالس عزا بویژه برای شهدا، در روایات شیعه امری جایز بلکه پرفضیلت و مستحب می‌باشد و بسیاری از مضامین روایات اهل سنت، در منابع شیعی نیز بیان شده است؛ در اینجا سعی شده بخشی از روایاتی که در منابع شیعه از طریق اهل بیت (علیهم‌السّلام) نقل شده جمع آوری و ارائه گردد.



عزاداری و تشکیل مجالس عزا بویژه برای شهدا، در روایات شیعه امری جایز بلکه پرفضیلت و مستحب می‌باشد و بسیاری از مضامین روایات اهل سنت، در منابع شیعی نیز بیان شده است؛ در منابع شیعی نیز بیان شده است؛ در اینجا سعی شده بخشی از روایاتی که در منابع شیعه از طریق اهل بیت (علیهم‌السّلام) نقل شده جمع آوری و ارائه گردد.


امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) فرمود: «اذا مات المؤمن بکت علیه الملائکه و بقاع الارض التی کان یعبدالله علیها و ابواب السماء التی کان یصعد اعمالها فیها و ثلم ثلمة فی الاسلام لایسدها شییء لان المؤمنین حصون الاسلام کحصون سور المدینة لها»؛ هرگاه مؤمنی از دنیا برود فرشتگان و جایگاهی که در آنجا خدا را عبادت کرده و درهای آسمان که اعمال وی از آن بالا رفته است بر او می‌گریند و شکافی در اسلام پدیدار می‌گردد که چیزی نمی‌تواند آن را پر کند؛ چرا که مؤمنان همانند دیوار اطراف شهر و نگهبان اسلام هستند.


امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «انما تحتاج المراة فی الماتم الی النوح لتسیل دمعتها و لا ینبغی لها ان تقول هجرا فاذا جائها اللیل فلا توذی الملائکة بالنوح»؛ هنگام ماتم و عزا بانوان برای اشک ریختن (به جهت کاستن بار مصیبت) نیاز به شیون و زاری دارند اما شایسته نیست سخنان بیهوده و باطل بگویند و باید با فرا رسیدن شب نوحه، گریه و فریاد را رها سازند تا فرشتگان آزار نبینند.


امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: «ان‌ ام سلمه ندبت ابن عمها المغیرة بین یدی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد ان استاذنت منه للمضی الی اهله لانهم اقاموا مناحة قال فما عاب ذلک علیها النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و لا قال شیئا» ولید بن مغیره پسر عموی‌ ام سلمه از دنیا رفت. ‌ام سلمه از پیامبر اجازه خواست تا در مراسم نوحه و ماتم او شرکت نماید. آن حضرت اجازه دادند؛ آنگاه در برابر رسول خدا با ذکر اشعاری برای مغیره گریه کرد. آن حضرت هم جلوگیری نکرده و چیزی نفرمودند.»


امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «البکائون خمسه: آدم و یعقوب و یوسف و فاطمة بنت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی بن الحسین... ؛ گریه کنندگان معروف پنج نفرند؛ آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی بن حسین (علیهالسّلام).
گریه آدم به خاطر اخراج از بهشت، گریه یعقوب به جهت دوری از یوسف، گریه یوسف به خاطر فراق و جدایی از یعقوب، گریه حضرت زهرا بر پدرش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و گریه امام سجاد (علیهالسّلام) به خاطر شهادت مظلومانه پدر بزرگوارش حسین بن علی (علیهالسّلام) بود. مدت آن در بعضی از روایات ده سال و در برخی دیگر چهل سال یاد شده است.


امام صادق (علیهالسّلام) به فرزند بزرگوارش فرمود: «اوقف لی من مالی کذا و کذا لنوادب تند بنی عشر سنین بمنی ایام منی»؛ مدت ده سال در ایام حج در سرزمین منا با وقف اموال و داراییم، مجالس و سوگواری برگزار کن تا گریه کنندگان گریه نمایند.»
در روایت دیگر فرمود: «من انشد فی الحسین بیتا فبکی و ابکی عشرة فله و لهم الجنة و من انشد فی الحسین بیتا فبکی و ابکی تسعة فله و لهم الجنة» کسی که یک بیت شعر درباره امام حسین (علیهالسّلام) بسراید و گریه کند و ده تن یا نه تن را بگریاند جایگاه آنان بهشت است.


امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «کل الجزع و البکاء مکروه سوی الجزع و البکاء علی الحسین»؛ هر حزن و عزا و گریه‌ای در مصایب مکروه است، مگر حزن و گریه بر امام حسین (علیهالسّلام).
در توضیح این روایت اشاره به این نکته لازم است که ترک صبر و جزع نمودن مصایب، اجر و پاداش انسان را از بین می‌برد؛ از این رو در روایات دیگر به این مطلب اشار شده اما در اینجا امام صادق (علیهالسّلام) عزاداری و گریه بر امام حسین (علیهالسّلام) را استثناء نموده‌اند زیرا گریه و جزع بر مصیبت امام حسین (علیهالسّلام) و انسان‌های مظلوم از مصادیق جزع مکروه نبوده بلکه مصداق فریاد و اعتراض در برابر ظالم و ستمگر است است که ممدوح و پسندیده می‌باشد چنان که در قرآن می‌فرماید: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم». از این روایت چنین به دست می‌آید عزاداری برای امام حسین (علیهالسّلام) و شهدای بزرگواری که در راه خدا مظلومانه جان باخته‌اند با دیگر سوگواری‌هایی است که برای افراد معمولی برگزار می‌گردد تفاوت دارد. نکته دیگری که در این روایت وجود دارد، آن است که گریه بر غیر امام (علیهالسّلام) مکروه دانسته شده در صورتی که از روایات فراوانی جواز و بلکه استحباب آن مشخص می‌گردد. در اینجا احتمالاتی وجود دارد؛ یکی از آن احتمالات این است که مقصود از گریه در روایت ذکر شده گریه همراه با جزع است نه صرف گریستن.


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دخترشان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: «کل عین باکیة الا عین بکت علی مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة»؛ هر چشمی (در قیامت) گریان است جز چشمی که بر حسین (علیهالسّلام) گریه کند، آن چشم همیشه خندان و به نعمت‌های بهشتی بشارت داده می‌شود.


امام صادق (علیهالسّلام) به عبدالله حماد فرمودند: «به من گزارش رسیده که گروه‌هایی از اطراف کوفه و نقاط دیگر و نیز گروهی از خانمها در نیمه شعبان در کنار تربت پاک حسین بن علی (علیهالسّلام) اجتماع نموده و بر امام حسین نوحه سرایی کرده و قرآن تلاوت می‌کنند و گروهی به نقل داستان و تاریخ، و برخی دیگر به مرثیه خوانی مشغول هستند. حماد عرض کرد: من خود شاهد چنین مراسمی بوده‌ام. امام فرمود: خدا را سپاس که برخی از مردم را علاقمند قرار داده تا به مدح و ستایش ما پرداخته و برای ما سوگواری کنند، دشمنان را طعن و مورد اعتراض قرار داده، کارهای زشت و ناپسند آنان را آشکار نمایند».


ابن قولویه از مسمع کردین روایت کرده است که می‌گوید امام صادق (علیهالسّلام) به من فرمود: «ای مسمع! تو که از اهالی عراق هستی، آیا قبر جدم حسین (علیهالسّلام) را زیارت می‌کنی؟ عرض کردم خیر؛ زیرا من در بصره مشهور هستم و در همسایگی ما یکی از طرفداران خلیفه است که تابع هوا و هوس‌های نفسانی اوست. گذشته از این دشمنان ما خواه ناصبی و غیر آن زیاد می‌باشند؛ ترس دارم که به خلیفه فرزند سلیمان اطلاع دهند و جان من در خطر قرار گیرد. آنگاه امام فرمود: آیا مصایب شهدای کربلا را به یاد نمی‌آوری؟ عرض کردم: آری. فرمود: آیا جزع و اظهار ناراحتی نمی‌کنی؟ گفتم: بلی، سوگند به خدا که گریه می‌کنم فرمودند: خدا گریه ات را بپذیرد، آگاه باش که تو از کسانی هستی که برای مصایب ما اظهار ناراحتی و جزع می‌کنند. تو از کسانی هستی که در خوشحالی ما خوشحال و در اندوه و حزن ما اندوهناک و محزون هستند. سپس فرمود: الحمدالله الذی فضلنا علی خلقه بالرحمة و خصنا اهل البیت بالرحمه، یا مسمع ان الارض و السماء تبکی منذ قتل امیرالمؤمنین رحمة لنا و ما بکی لنا من الملائکة اکثر و ما رقات دموع الملائکة منذ قتلنا؛ سپاس خدایی را که ما (اهل بیت) را به رحمت خاصه اش ویژه ساخت و بر سایر خلق برتری بخشید. ‌ای مسمع! از زمان کشته شدن امیرمؤمنان زمین و آسمان می‌گریند و گریه فرشتگان خشک نشده است».


امام رضا (علیهالسّلام) به پسر شبیب که از یاران آن حضرت است می‌فرماید: «ای فرزند شبیب! محرم، ماهی است که در دوران جاهلیت، مردم ظلم و قتل را در آن حرام می‌دانستند اما گروهی از مسلمانان حرمت این ماه را و حرمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را نشناختند، فرزند او را به قتل رسانده، زنان همراه او را به اسارت بردند. آنگاه فرمود: اگر خواستی بر کسی گریه کنی، برای حسین بن علی (علیهالسّلام) گریه کن چرا که او را مانند گوسفند ذبح کردند؛ ان کنت باک فابک للحسین بن علی (علیهالسّلام) فانه ذبح کما یذبح الکبش. سپس ادامه داد: هجده تن از اهل بیت او را نیز که در روی زمین شبیه آنان نبود همراهش به شهادت رساندند. (این مصیبت آن چنان بزرگ است که) آسمان و زمین در شهادتش گریستند. ان قوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزیزنا بارض کرب و بلا و اورثنا الکرب و البلاء الی یوم الانقضاء فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام»؛ روز عاشورا، چشم‌های ما را زخمی کرد، دل‌های ما را سوخت اشک چشمان ما را روان ساخت و عزیزان ما را خوار کرد و سرزمین کربلا تا روز قیامت برای ما سختی و بلا به جای گذاشت؛ پس بایستی گریه کنندگان بر مثل حسین گریه کنند و بدانید که گریستن بر حسین گناهان بزرگ را از بین می‌برد و انسان را پاک می‌کند.
در روایت دیگری امام رضا (علیهالسّلام) می‌فرماید: «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب منا، کان معنا فی درجتنا یوم القیامة، و من ذکر بمصابنا فبکی و ابکی لم تبک عینه یوم تبکی العیون، و من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یم تموت القلوب؛ کسی که مصیبت‌هایی را که بر ما وارد شده به یاد آورد و بر آن گریه کند، در قیامت همراه ما خواهد بود. کسی که به یاد مصایب ما گریه کند و دیگران را بگریاند چشمان او روزی که همه چشم‌ها زیارت قبور گریانند، گریان نخواهد بود و کسی که در جلسه‌ای بنشیند که در آن جلسه امر ما احیا و بر پا داشته می‌شود دل او در روزی که دلها می‌میرد، زنده می‌شود و نمی‌میرد».


در اینجا تذکر چند نکته لازم است:
این احادیث به صورت مستفیض و بلکه متواتر از طریق اهل بیت (علیهم‌السّلام) روایت شده به گونه‌ای که جای هیچ گونه تردیدی باقی نمی‌ماند. بدون تردید ائمه اهل بیت (علیهم‌السّلام) در این دستورات اهداف مهمی را در نظر داشته‌اند که از مهم‌ترین آن، مبارزه با ستمگران بنی امیه و بنی عباس است؛ از این رو همه مسلمانان و بویژه پیروان خود را به شرکت در این جهاد مقدس ترغیب فرموده‌اند کیفیت این جهاد نیز چیزی نیست جز مرثیه، مدیحه، زیارت و گریه بر مصایب اهل بیت (علیهم‌السّلام) به جهت خنثی نمودن تلاش بنی امیه که سعی می‌کردند نام امام حسین (علیهالسّلام) را از بین ببرند و از رثا و زیارت و بیان فضایل و مناقب آن حضرت جلوگیری می‌کردند. در این راستا گریه و عزاداری، مرثیه و آنان نه فقط از باب حسرت و تسلیت است بلکه محاربه با دشمنان خدا و جهاد فی سبیل الله به شمار می‌آید و هر کس در این جهاد مقدس شرکت کند خداوند بزرگ او را از مجاهدان در راه خود شمرده و انشاءالله بهشت را نصیب او می‌نماید. از این رو کسانی بر شهدا گریه می‌کنند و بر ایشان مرثیه می‌سرایند که خود اهل تقوا و یقین باشند. روشن است که ستمگران و اهل فسق، آنان که در خط بنی امیه و دشمنان اهل بیت (علیهم‌السّلام) گام بر می‌دارند مشمول این احادیث نمی‌شوند و این احادیث آنان را در بر نمی‌گیرند مگر این که توبه کنند و خود را پاک نمایند تا در زمره جهادگران طریق اهل بیت قرار گیرند.


نکته دیگر آن است که این احادیث منحصر به زمان و مکان خاصی نیست تا گفته شود چون بنی امیه و بنی عباس امروز نیستند پس عنوان جهاد و مبارزه صدق نمی‌کند زیرا نخست، از دستورات ائمه (علیهم‌السّلام) در صورتی که قرینه خاصی مبنی بر انحصار به مورد خاصی وجود نداشته باشد استفاده اطلاق و شمول می‌شود چنانکه در دستورات دیگر اخلاقی و فقهی چنین است.
هر چند امروز خلفای بنی امیه و بنی عباس نیستند اما درست همان دو جبهه حق و باطل که در آن زمان صف آرایی داشته امروز بیشتر از آن زمان به چشم می‌خورند. آنان زمان باطل در چهره بنی امیه و بنی عباس ظهور کرده بودند و امروزه در چهره کسانی که راه آنان را ادامه می‌دهند؛ از استکبار جهانی و صهیونیست گرفته تا ایادی مزدور آنها که در کشورهای اسلامی از راه‌های گوناگون نفوذ کرده و بر علیه اسلام و مسلمانان تلاش می‌کنند.


با توجه به این که عقیده به لزوم محبت اهل بیت (علیهم‌السّلام) از اساس و ارکان دین اسلام است و هر عصر و نسلی باید بدان ملتزم باشد، و همچنین آثار بسیار مثبت مجالس عزاداری امروز (اگر مجالس عزای شهیدان از گذشته بهتر نباشد) از مصادیق جهاد و احیای دین اسلام به شمار می‌آید و به عبارت دیگر بر مبنای همان معیار و ملاکی که در زمان ائمه (علیهم‌السّلام) عزاداری را نوعی جهاد قلمداد می‌نمود امروز نیز عزاداری در زمره جهاد به شمار می‌آید و وقوع آثار آن در پیدایش انقلاب اسلامی و پیروزی آن بهترین گواه بر این مدعاست.


آسیب‌شناسی عزاداری؛ عزاداری شیعیان؛ عزاداری از دیدگاه علما؛ عزاداری در سیره ائمه اطهار؛ عزاداری در سیره پیامبر؛ عزاداری در قرآن؛ تعریف عزاداری؛ گریه بر مصائب اهل بیت؛ چرایی عزاداری


۱. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص۹۲۲، باب جوازالبکاء علی المیت و المصیبة.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۱۷۷، باب التعزیة و الماتم.    
۳. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص۹۲۴، باب استحباب البکاء لموت المیت.    
۴. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۹۰، باب جواز کسب النائحة بالحق لا بالباطل... و یکره النوح لیلا.    
۵. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۹.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی. ج۵، ص۱۱۷.    
۷. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص۹۲۲، باب جواز البکاء علی المیت و المصیبة.    
۸. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸۸، باب جواز کسب النائحه بالحق لا بالباطل.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۹، باب ثواب البکاء علی مصیبة الحسین.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۰، باب جواز البکاء علی المیت و المصیبة.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ۲۹۳، باب ثواب البکاء علی مصیبة الحسین.    
۱۲. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۴۰، باب ۱۰۸.    
۱۳. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۸.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۹، باب ثواب البکاء علی مصیبة الحسین.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۵، باب ثواب البکاء علی مصیبة الحسین.    
۱۶. شیخ صدوق، امالی، ج۱، ص۱۹۲، مجلس ۲۷، رقم ۵.    
۱۷. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۶۸.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۷۸، باب ثواب البکاء لعی مصیبة الحسین.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عزاداری در روایات شیعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۷.    






جعبه ابزار