عاد (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عاد از
واژگان قرآن کریم به معنای قوم
هود (علیهالسّلام) است.
عاد در
قرآن کریم مجموعا ۲۴ بار آمده و همه منصرف به كار رفته است.
عاد به معنای
قوم هود (علیهالسّلام) است.
در
اقرب گفته: «
عاد» منصرف و غير منصرف هر دو آيد.
به مواردی از
عاد که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُودٍ) (دور باد «
عاد» قوم هود.)
(وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ) (سرگذشت هود برادر قوم
عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» انذار كرد.)
(كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ) (قوم
عاد نيز پيامبران را تكذيب كردند.)
(كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ) (قوم «
ثمود» و «
عاد»
عذاب كوبنده الهى را
انكار كردند و نتيجه شومش را ديدند.)
(وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ) (و قوم «
عاد»
با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند.)
(وَ إِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ) (و به سوى قوم
عاد، برادرشان «هود» را فرستاديم؛ گفت: «اى قوم من! تنها خدا را پرستش كنيد، كه جز او معبودى براى شما نيست. آيا پرهيزگارى پيشه نمىكنيد؟!»)
در
مجمع ذيل آيه ۶۵
سوره اعراف درباره
عاد فرموده او
عاد پسر عوص پسر ارم پسر
سام بن نوح بود.
على هذا
عاد نام شخصى است كه قبيله و قوم
با نام او تسميه شده است.
در
اقرب الموارد به اين
تسمیه تصريح شده است.
• اين مردم در
سرزمین احقاف از
یمن سكونت داشتند.
چنانكه فرموده:
(وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ) (سرگذشت هود برادر قوم
عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» انذار كرد.)
در «حقف» گذشت
كه: احقاف در جنوب
جزیرة العرب از قسمتهاى ربع الخالى (
وادی دهناء) است كه در روزگار گذشته آباد و مسكن
قوم عاد بود.
• پيامبر معروفشان
هود (علیهالسّلام) بود ولى پيامبران ديگرى نيز داشتهاند چنانكه فرموده:
(كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ) (قوم
عاد نيز پيامبران را تكذيب كردند.)
• مردمى بودند بتپرست، به هود (علیهالسّلام) میگفتند:
(وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ) • و نيز
قیامت را
انكار میكردند:
(كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ) (قوم «ثمود» و «
عاد» عذاب كوبنده الهى را
انكار كردند و نتيجه شومش را ديدند.)
• مردمان قوى هيكل و
مرّفه بودند.
(وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ) • هود (علیهالسّلام) به ايشان میگفت:
(وَ اتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ • أَمَدَّكُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِينَ • وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ) • چون در
ضلالت خويش اصرار ورزيدند بادى سرد و سوزان برايشان وزيدن گرفت، هفت شب و هشت روز ادامه داشت، ابدانشان را همچون چوب خشكاند و خونهايشان را منجمد كرد، تا همه از بين رفتند:
(وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ • سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ • فَهَلْ تَرى لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ) (و قوم «
عاد»
با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند.خداوند اين تند باد بنيان كن را هفت شب و هشت روز پى درپى بر آنها مسلّط ساخت، و اگر آن جا بودى مىديدى كه آن قوم مانند تنههاى پوسيده نخل در ميان اين تندباد روى زمين افتادهاند. آيا كسى از آنها را باقى مىبينى؟!)
(رجوع شود به «روح»
تحت عنوان بادی كه قوم هود را از بين برد، در آنجا نظر دادهايم كه باد آنها طوفان نبود بلكه باد سرد و سوزان بود.)
عاد در
قرآن کریم مجموعا ۲۴ بار آمده و همه منصرف به كار رفته است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عاد»، ج۵، ص۶۶.