• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طُلُوع (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





طُلُوع (به ضم طاء و لام) و مَطْلَع (به فتح میم و سکون طاء) از واژگان قرآن کریم به معنی آشکار شدن است.
کلمه طَلْع چهار بار در قرآن کریم به کار رفته، سه بار در میوه خرما هست.
مشتقات طُلُوع که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
مَطْلَعِ‌ (به فتح میم، سکون طاء و فتح لام) به معنای محل طلوع شمس؛
اطْلاع (به سکون طاء) به معنی ظاهر شدن و آگاه کردن؛
اطّلاع (به تشدید طاء) از باب افتعال به معنی آگاه شدن و نیز به معنی اشراف و از بالا نگاه کردن؛
طُلوع (به ضم طاء) به معنای بروز؛
طَلْع (به فتح طاء و سکون لام) به معنای میوه، غنچه و گل است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای طُلُوع و مَطْلَع
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - طُلُوعِ‌ (آیه ۱۳۰ سوره طه)
       ۲.۲ - مَطْلَعِ‌ (آیه ۵ سوره قدر)
       ۲.۳ - مَطْلَعِ‌ (آیه ۹۰ سوره کهف)
       ۲.۴ - اطلاع
              ۲.۴.۱ - لِیُطْلِعَکُمْ‌ (آیه ۱۷۹ سوره آل عمران)
       ۲.۵ - اطّلاع
              ۲.۵.۱ - تَطَّلِعُ‌ (آیه ۱۳ سوره مائده)
              ۲.۵.۲ - مُطَّلِعُونَ‌ (آیه ۵۴ سوره صافات)
              ۲.۵.۳ - فَاطَّلَعَ‌ (آیه ۵۵ سوره صافات)
              ۲.۵.۴ - اطَّلَعْتَ‌ (آیه ۱۸ سوره کهف)
              ۲.۵.۵ - اَطَّلِعُ‌ (آیه ۳۸ سوره قصص)
              ۲.۵.۶ - تَطَّلِعُ‌ (آیه ۷ سوره همزه)
              ۲.۵.۷ - تَطَّلِعُ‌ (آیه ۹۰ سوره کهف)
       ۲.۶ - طَلْع
              ۲.۶.۱ - طَلْعِها (آیه ۹۹ سوره انعام)
              ۲.۶.۲ - طَلْعٌ‌ (آیه ۱۰ سوره ق)
              ۲.۶.۳ - طَلْعِها (آیه ۱۴۸ سوره شعراء)
              ۲.۶.۴ - طَلْعِها (آیه ۶۵ سوره صافات)
۳ - تعداد کاربردها
۴ - پانویس
۵ - منبع


طُلُوع و مَطْلَع به معنی آشکار شدن است.
«طَلَعَ‌ الشَّمْسُ و الکوکبُ‌ طُلُوعاً وَ مَطْلَعاً: ظَهَرَ.»
راغب اصفهانی معنای دیگر را از قبیل آمدن و رو کردن و دانستن را از باب استعاره می‌داند.


به مواردی از طُلُوع که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - طُلُوعِ‌ (آیه ۱۳۰ سوره طه)

(وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ‌ طُلُوعِ‌ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها)
(و پيش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور.)


۲.۲ - مَطْلَعِ‌ (آیه ۵ سوره قدر)

(سَلامٌ هِیَ حَتَّی‌ مَطْلَعِ‌ الْفَجْرِ)
(شبى است سرشار از سلامت و برکت و رحمت تا طلوع سپيده.)
مطلع در این آیه مصدر میمی و به معنای طلوع است و در آیه‌ (حَتَّی اِذا بَلَغَ‌ مَطْلِعَ‌ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ‌ عَلی‌ قَوْمٍ.) اسم مکان و به معنای محل طلوع شمس است.


۲.۳ - مَطْلَعِ‌ (آیه ۹۰ سوره کهف)

(حَتَّی اِذا بَلَغَ‌ مَطْلِعَ‌ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ‌ عَلی‌ قَوْمٍ.)
(تا زمانى كه به خاستگاه خورشيد رسيد؛ در آن جا ديد خورشيد بر جمعيّتى طلوع مى‌كند.)
مطلع در این آیه اسم مکان و به معنای محل طلوع شمس است.


۲.۴ - اطلاع

اطْلاع به معنی ظاهر شدن و آگاه کردن است. لازم و متعدی هر دو می‌آید.

۲.۴.۱ - لِیُطْلِعَکُمْ‌ (آیه ۱۷۹ سوره آل عمران)

(وَ ما کانَ اللَّهُ‌ لِیُطْلِعَکُمْ‌ عَلَی الْغَیْبِ)
یعنی «خدا عادت نداشت که شما را بر غیب مطلع کند.»


۲.۵ - اطّلاع

اطّلاع از باب افتعال به معنی آگاه شدن است.

۲.۵.۱ - تَطَّلِعُ‌ (آیه ۱۳ سوره مائده)

(وَ لا تَزالُ‌ تَطَّلِعُ‌ عَلی‌ خائِنَةٍ مِنْهُمْ.)
(و پيوسته از خيانتى تازه از آنها آگاه مى‌شوى.)
به معنی اشراف و از بالا نگاه کردن هم آمده است‌.


۲.۵.۲ - مُطَّلِعُونَ‌ (آیه ۵۴ سوره صافات)

(قالَ هَلْ اَنْتُمْ‌ مُطَّلِعُونَ‌)
«آیا شما از جای و حال رفیق من آگاهید.»
بعضی مطلّعون را نیز اشراف معنی کرده‌اند.


۲.۵.۳ - فَاطَّلَعَ‌ (آیه ۵۵ سوره صافات)

(فَاطَّلَعَ‌ فَرَآهُ فِی سَواءِ الْجَحِیمِ)
یعنی « پس سر بلند کرد و او را در وسط آتش دید.»


۲.۵.۴ - اطَّلَعْتَ‌ (آیه ۱۸ سوره کهف)

(لَوِ اطَّلَعْتَ‌ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِراراً)
(اگر از حال آنان آگاه مى‌شدى، از آنان مى‌گريختى.)
در این آیه گمان می‌کنم به معنای اطلاع ناگهانی است.
در اقرب الموارد گوید: «اطّلع فلان علینا: اتانا فجاة» یعنی اگر ناگهان و بی‌مقدّمه به آن‌ها نگاه می‌کردی حتما از ترس فرار می‌کردی، ولی بعضی آن‌را اشراف معنی کرده‌اند، گرچه آن نیز درست است. در النهایه آمده: «اطَّلَعَ‌ عَلَی الشَّیْ‌ءِ: عَلِمَهُ.»


۲.۵.۵ - اَطَّلِعُ‌ (آیه ۳۸ سوره قصص)

(فَاجْعَلْ لِی صَرْحاً لَعَلِّی‌اَطَّلِعُ‌ اِلی‌ اِلهِ مُوسی‌)
یعنی «برای من بنای بلندی بساز تا به طرف خدای موسی بالا روم.»
در جوامع الجامع اطلاع را بالا رفتن معنی کرده این مطلب در النهایه نیز ذکر شده است.


۲.۵.۶ - تَطَّلِعُ‌ (آیه ۷ سوره همزه)

(نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ • الَّتِی‌ تَطَّلِعُ‌ عَلَی الْاَفْئِدَةِ)
(آتش برافروخته الهى است، • كه از دل‌ها سر مى‌زند.)
ناگفته نماند: اشراف نوعا توام با تسلط است. به‌نظر می‌آید مراد از «تطلّع» تسلط و استیلااست. یعنی: آتش افروخته خدا که بر دل‌ها چیره شود و احتمال دارد که به معنی بروز و آشکار شدن باشد، یعنی بر روی قلب‌ها آشکار می‌شود و آن ظاهرا سر زدن از قلب‌هاست با بالا رفتن ضربان‌ آن‌ها به طور شدید. به عبارت دیگر آتش افروخته خدا که از قلوب اهل آتش زبانه می‌کشد.


۲.۵.۷ - تَطَّلِعُ‌ (آیه ۹۰ سوره کهف)

(حَتَّی اِذا بَلَغَ‌ مَطْلِعَ‌ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ‌ عَلی‌ قَوْمٍ.)
(تا زمانى كه به خاستگاه خورشید رسيد؛ در آن جا ديد خورشيد بر جمعيّتى طلوع مى‌كند.)
مراد از مطلع الشّمس طرف مشرق است که ذو القرنین در مسافرت دوم به طرف شرق کشور خویش برای خواباندن شورش بدویان رفت، وگرنه محلی در زمین نیست که آفتاب از آن‌جا خارج شود و زمین با آفتاب در حدود صد و پنجاه میلیون کیلومتر فاصله دارد، مشرق و مغرب اعتباری است، به اعتبار ظهور و غروب آفتاب می‌باشد.


۲.۶ - طَلْع

طلوع چنان‌که گفته شد به معنی بروز است. به همین مناسبت به میوه، غنچه و گل طَلْع گفته می‌شود که از درخت ظاهر می‌شود.

۲.۶.۱ - طَلْعِها (آیه ۹۹ سوره انعام)

(وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ‌ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِیَةٌ)
«از درخت خرما از میوه‌اش خوشه‌های نزدیک به هم یا سهل الاخذ رویاندیم.»


۲.۶.۲ - طَلْعٌ‌ (آیه ۱۰ سوره ق)

(وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ‌ نَضِیدٌ)
(و نخل‌هاى بلندقامت كه ميوه‌هاى متراكم دارند.)
در مجمع البیان فرموده: طلع اولین ظهور میوه خرماست.


۲.۶.۳ - طَلْعِها (آیه ۱۴۸ سوره شعراء)

(وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ‌ طَلْعُها هَضِیمٌ)
(در ميان كشتزارها و نخل‌هايى كه ميوه‌هايش شيرين و رسيده است.)


۲.۶.۴ - طَلْعِها (آیه ۶۵ سوره صافات)

(طَلْعُها کَاَنَّهُ رُؤُسُ الشَّیاطِینِ)
(شكوفه آن مانند سرهاى شياطين است.)
درباره درخت زقّوم است. در اقرب الموارد علاوه از میوه، آن‌را چیزی که مانند دو نعل روی هم از درخت خرما می‌روید معنی کرده است.



کلمه طَلْع چهار بار در قرآن به کار رفته، سه بار در میوه خرما هست.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۲۹-۲۳۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۲۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۶۸.    
۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۸۳.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۲۲.    
۶. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۱.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۲۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۳۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۸۸.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۵۸.    
۱۲. قدر/سوره۹۷، آیه۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۸.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۴.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۲.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۰۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۰.    
۱۸. کهف/سوره۱۸، آیه۹۰.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۳.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۰۲.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۶۲.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۲۲.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۵۸.    
۲۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۹.    
۲۵. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی، ج۴، ص۱۲۳.    
۲۶. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۷۹.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۶۰.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۵۷.    
۲۹. مائده/سوره۵، آیه۱۳.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۹.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۳۹۲.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۴۱.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۴۷.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۶۷.    
۳۵. صافات/سوره۳۷، آیه۵۴.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۸.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۸.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۸۵.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۳.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۸.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۸.    
۴۲. صافات/سوره۳۷، آیه ۵۵.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۹.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۸.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۸۵.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۴.    
۴۷. کهف/سوره۱۸، آیه۱۸.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۵.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۵۵.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۵۶.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۷.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۰۴.    
۵۳. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۸۴.    
۵۴. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۳، ص۱۳۳.    
۵۵. قصص/سوره۲۸، آیه۳۸.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۲.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۷.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۰۱.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۸.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۲، ص۷۴۳.    
۶۱. همزه/سوره۱۰۴، آیه۶ و ۷.    
۶۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۱.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۱۷.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۵۹.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۷۱.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۱۸.    
۶۷. کهف/سوره۱۸، آیه۹۰.    
۶۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۳.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۰۲.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۶۲.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۲۲.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۵۸.    
۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۳۹.    
۷۴. انعام/سوره۶، آیه۹۹.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۰۱.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۸۹.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۰۳.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۲۸.    
۷۹. ق/سوره۵۰، آیه۱۰.    
۸۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۸.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۱۰.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۴۱.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۴۲.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۳.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۲۳.    
۸۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۸.    
۸۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۳.    
۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۲۹.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۰۵.    
۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۴۸.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۱۳.    
۹۲. صافات/سوره۳۷، آیه۶۵.    
۹۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۸.    
۹۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۱۱.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۴۰.    
۹۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۹۲.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۶.    
۹۸. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۸۴.    
۹۹. انعام/سوره۶، آیه۹۹.    
۱۰۰. ق/سوره۵۰، آیه۱۰.    
۱۰۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۸.    
۱۰۲. صافات/سوره۳۷، آیه۶۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «طلوع»، ج۴، ص۲۲۹-۲۳۱.    






جعبه ابزار