• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شیء - مصدر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شاء (لغات‌قرآن).
دیگر کاربردها: شیء (ابهام‌زدایی).


شَی‌ء (به فتح شین) از واژگان قرآن کریم مصدر بوده و به معنی خواستن و اراده کردن است.
فعل آن شاء است.



شَی‌ء مصدر بوده و به معنی خواستن و اراده کردن است.
«شَاءَهُ‌ یَشَاؤُهُ‌ شَیْئاً: اَرَادَهُ»


به مواردی از شَی‌ء که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - شاءَ (آیه ۲۰ سوره بقره)

(وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ اَبْصارِهِمْ)
(و اگر خدا مى‌خواست، گوش و چشم آنها را از بين مى‌برد.)
طبرسی در ذیل این آیه، مشیت را اراده معنی کرده است.

۲.۲ - شاءَ (آیه ۹۹ سوره یونس)

(وَ لَوْشاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْاَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً)
«اگر خدا می‌خواست قدرت عدم ایمان را از آنها بر می‌داشت قهرا همه ایمان می‌آوردند ولی خدا چنین نخواسته است.»
شاء در این آیه و نظائر آن به معنی مشیت جبری است.

۲.۳ - شاءَ (آیه ۲۹ سوره انسان)

(فَمَنْ‌شاءَ اتَّخَذَ اِلی‌ رَبِّهِ سَبِیلًا. وَ ما تَشاؤُنَ‌ اِلَّا اَنْ‌ یَشاءَ اللَّهُ اِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً)
( هركس بخواهد با استفاده از آن راهى به سوى پروردگارش برمى‌گزيندو شما چيزى را نمى‌خواهيد مگر اين‌كه خدا بخواهد، خداوند دانا و حكيم بوده و هست.
)


۲.۴ - شاءَ (آیه ۲۸ سوره تکویر)

(اِنْ هُوَ اِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ لِمَنْ‌ شاءَ مِنْکُمْ اَنْ یَسْتَقِیمَ وَ ما تَشاؤُنَ‌ اِلَّا اَنْ‌ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ)
(اين قرآن چيزى جز تذكّرى براى جهانيان نيست، براى كسى از شما كه بخواهد راه مستقيم در پيش گيرد! و شما اراده نمى‌كنيد مگر اين‌كه خداوندى كه پروردگار جهانيان است، اراده كند!)
ظاهرا مراد از {{تورفتگی:a:«یَشاءَ اللَّهُ»
در این دو آیه و نظیر آنها، فراهم آوردن اسباب و توفیق در کارها است، پر واضح است که اگر خداوند اسباب را فراهم نکند انسان کاری نتواند کرد، هر چند که فاعل مختار است. اینکه خداوند اسباب بی‌شمار را از قبیل آفتاب، ماه، ستارگان، زمین، هوا، آب، ارزاق، بدن، سلامتی، فهم، اراده و... فراهم آورده است اینها همه مشیّت خدا هستند، که ما کار شایسته را اراده و انجام دهیم و اگر خداوند این اسباب را جور نمی‌آورد اراده کار نیک یا بد از ما مقدور نبود این است آنچه به نظر می‌آید. }}
اراده خداوند دو گونه است:
اراده تکوینی و اراده تشریعی. اراده تکوینی از مراد غیر قابل تخلّف است ولی اراده تشریعی می‌شود که از مراد متخلّف باشد، احکام و قضایای دینی که برای هدایت و اصلاح مردم وضع شده همه از قسمت اراده تشریعی‌اند که می‌شود به وسیله عصیان متخلّف از مراد باشد.
به عبارت دیگر خداوند از بندگان خواسته و اراده کرده همه راست بگویند و عدالت کنند ولی می‌بینیم که نمی‌گویند و نمی‌کنند، این همان تخلّف اراده از مراد است، اگر راجع به احکام دین معتقد به اراده تکوینی باشیم آن عبارت اخرای جبر است و موجب بطلان عقاب و ثواب و سقوط امر و نهی خواهد بود.اهل ایمان به کفّار می‌گفتند: از آنچه خدا داده انفاق کنید کفّار در جواب می‌گفتند:


۲.۵ - یَشاءُ (آیه ۴۷ سوره یس)

(اَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ اَطْعَمَهُ)
(آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‌خواست او را اطعام مى‌كرد؟)
غرضشان اراده تکوینیّه بود. یعنی خدا خواسته که حتما آنها فقیر و نادار باشند و اگر می‌خواست آنها را غنی می‌کرد، ولی آنها مغالطه می‌کردند که اراده خدا درباره اطعام فقراء اراده تشریعیّه است و تخلّف آن از مراد دلیل عصیان و تمرّد کفّار از فرمان خداوندی است. همینطور است آیه‌ ذیل


۲.۶ - شاءَ (آیه ۳۵ سوره نحل)

(وَ قالَ الَّذِینَ اَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ‌ شَیْ‌ءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ‌ شَیْ‌ءٍ)
(مشركان گفتند: «اگر خدا مى‌خواست، نه ما و نه پدران ما، غير او چيزى را پرستش نمى‌كرديم؛ و چيزى را بدون اجازه او حرام نمى‌ساختيم.» )


۲.۷ - شَاء ( آیه ۱۴۸ سوره انعام)

(سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ)
(بزودى مشركان براى تبرئه خويش مى‌گويند: «اگر خدا مى‌خواست، نه ما مشرك مى‌شديم و نه پدران ما؛ و نه چيزى را تحريم مى‌كرديم.»)


۲.۸ - شَاء (آیه ۲۰ سوره زخرف)

(وَ قَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم )
(آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان مى‌خواست ما آنها فرشتگان‌ را پرستش نمى‌كرديم.»)
به تفسیر المیزان پیرامون آیه‌ زیررجوع شود.


۲.۵ - یَشاءُ (آیه ۴۷ سوره یس)

(اَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ اَطْعَمَهُ)
(آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‌خواست او را اطعام مى‌كرد؟)



۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۹۱.    
۲. راغب اصفهانی،حسین، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۷۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۵۵.    
۴. حیدری، سید محمد، معجم الأفعال المتداوله، ج۱، ص۴۰۳.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۸۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص ۵۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۸۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۲۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۲۰.    
۱۲. یونس/سوره۱۰، آیه۹۹.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۸۶.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۲۶.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۶۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۳۲.    
۱۷. انسان/سوره۷۶، آیه۲۹- ۳۰.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۰    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۲۸.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۴۲.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۶۷.    
۲۳. تکویر/سوره۸۱، آیه۲۷- ۲۹.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۶.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۶۱.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۲۰.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۴۰.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۸۲.    
۲۹. یس/سوره۳۶، آیه۴۷.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۳.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۳۸.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۹۳.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۱۴.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۷۸.    
۳۵. نحل/سوره۱۶، آیه۳۵.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۱.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۳۴۷.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۸۳.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۵۵.    
۴۰. الأصنام طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۵۵.    
۴۱. انعام/سوره۶، آیه۱۴۸.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۸    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص ۵۰۴.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۶۶.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۴.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۸۷.    
۴۷. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۰.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۰.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۳۵.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۹۱.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۰۰.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۴.    
۵۳. یس/سوره۳۶، آیه۴۷.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۳.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۳۸.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۹۳.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۱۴.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۷۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شی‌ء»، ج۴، ص۹۱-۹۳.    






جعبه ابزار