• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید علی سیستانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیت الله سید علی سیستانی، در روز ۹ ربیع الاول سال ۱۳۴۹ ه ق در شهر مقدس مشهد متولد گردید و پدرش به میمنت نام جدش ایشان را علی نام نهاد.
sistani2



نام پدر گرامیشان مرحوم سید محمد باقر و نام جد ایشان که از بزرگان علم و زهد بوده سید علی می‌باشد که زندگینامه ایشان را مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در طبقات اعلام الشیعه (قسمت چهارم ص۱۴۳۲) ذکر نموده است که گفته شده ایشان در نجف از شاگردان مولی علی نهاوندی و در سامرا از شاگردان مجدد شیرازی سپس از شاگردان خاص مرحوم سید اسماعیل صدر گردید. و در سال ۱۳۰۸ ه ق به شهر مقدس مشهد بازگردید و در آنجا مستقر گشت، و از مهمترین شاگردانش فقید بزرگوار شیخ محمد رضا آل یاسین (قدس سره) می‌باشد.



خاندان ایشان که از سادات حسینی می‌باشند در عهد صفوی در اصفهان می‌زیستند که از طرف سلطان حسین صفوی جد اعلی ایشان سید محمد را به منصب شیخ الاسلامی در سیستان منصوب نمود و ایشان به آنجا منتقل شده و با خانواده شان در آنجا سکنی گزیدند.
از نوادگان ایشان سید علی جد معظم له، اولین شخصی بود که به شهر مقدس مشهد مهاجرت نمود و در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزواری مستقر گردید و از آنجا برای تکمیل درس خود به نجف اشرف مهاجرت نمود.




معظم له در پنج سالگی به تعلیم قرآن کریم پرداخت، سپس وارد مدرسه دار التعلیم دینی به منظور آموزش علوم دینی شد که در این مدت خوشنویسی را از استاد فن ایشان آموخت.
در سال ۱۳۶۰ ه ق به امر پدر بزرگوارشان شروع به آموختن مقدمات علوم حوزوی نمود که مجموعه‌ای از دروس ادبی همچون شرح الفیه ابن مالک، مغنی ابن هشام، مطول تفتازانی، مقامات حریری و شرح النظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و بعضی دیگر از اساتید فن پرداخت.
نیز شرح لمعه و قوانین را نزد مرحوم سید احمد یزدی فرا گرفت و قسمتی از دروس سطوح مثل مکاسب و رسائل و کفایه را نزد عالم جلیل شیخ هاشم قزوینی خواند.
تعدادی از کتب فلسفی همچون شرح منظومه سبزواری و شرح الاشراق و اسفار را نزد مرحوم آیسی خواند و شوارق الالهام را نزد مرحوم شیخ مجتبی قزوینی آموخت و از محضر علامه محقق میرزا مهدی اصفهانی متوفی ۱۳۶۵ ه ق بهره فراوان برد، همچنین از محضر میرزا مهدی آشتیانی و میرزا هاشم قزوینی کسب فیض نمود.
ایشان پس از فراگیری علوم ابتدائی، مقدمات و سطح، نزد برخی از اساتید و مدرسان به فراگیری علوم عقلیه و معارف الهیه پرداخت.


سپس در سال ۱۳۶۸ ه ق به شهر مقدس قم مهاجرت نموده و از محضر مرجع بزرگ آیت‌الله بروجردی (قدس سره) در فقه و اصول بهره ی فراوان برد و از دانش و معرفت فقهی او بویژه در علم رجال و حدیث استفاده ی بسیاری نمود.
وی همچنین در دروس فقیه و عالم فاضل سید حجت کوه کمره‌ای (قدس سره) و تعدادی از علمای معروف آن دوره شرکت جست.
معظم له در مدت اقامت در قم با مکاتباتی که با مرحوم سید علی بهبهانی داشته است (یکی از علمای برجسته اهواز و از تابعین مدرسه محقق شیخ هادی طهرانی) که موضوع مورد مکاتبه بعضی از مسائل قبله بوده بطوری که معظم له در این مسائل مناقشات مفصلی با مرحوم بهبهانی حول آراء مرحوم محقق طهرانی داشته و مرحوم بهبهانی از آراء استاد خود دفاع می‌کرده، پس از مدتی مکاتبه مرحوم بهبهانی نامه تشکری برای معظم له فرستاده و از ایشان تمجید و تقدیر کاملی نمود. و قرار بر آن شد که بقیه بحث در موقع تشرف ایشان به مشهد انجام گیرد.


در سال ۱۳۷۱ ه ق معظم له از قم به نجف اشرف مهاجرت نمود، که در روز اربعین حسینی علیه‌السّلام وارد کربلا گردید سپس به نجف سفر نمود، و در مدرسه بخارائی وارد شده و مستقر گردید، و در محضر اساتید بزرگی همچون آیت‌الله خوئی و شیخ حسین حلی (قدس سرهما) در فقه و اصول به مدت طولانی حاضر گردید و همچنین در این مدت هم در دروس بزرگانی همچون آیت‌الله حکیم و آیت‌الله شاهرودی (قدس سرهما) حاضر شد.
در سال ۱۳۸۰ ه ق معظم له تصمیم رجوع به موطن خود مشهد گرفت و چون تصور می‌نمود که در آنجا مستقر خواهد شد، از اینرو اساتیدشان آیت‌الله خوئی و شیخ حسین حلی (قدس سرهما) رسیدن به درجه اجتهاد را برای او مکتوب نمودند. همچنین که محدث بزرگ، آقا بزرگ طهرانی شهادت دیگری در تبحر ایشان به علم رجال و حدیث مکتوب نمود.


معظم له در سال ۱۳۸۱ ه ق بار دیگر به نجف بازگشت و با ورودشان شروع به درس خارج در فقه در باب مکاسب شیخ انصاری و متعاقب آن شرح عروه در باب طهارت و بیشتر کتاب صلاة را تدریس نمودند. و در سال ۱۴۱۸ ه ق بعد از آنکه کتاب صوم را به پایان رسانده بود، شروع به شرح کتاب اعتکاف نمود.
همچنین در این مدت در موضوعات مختلفی همچون کتاب قضاء و ابحاث ربا و قاعده الالزام و قاعده تقیه، بحثهای فقهی داشته‌اند. در این مدت نیز بحثهایی در علم رجال که شامل حجیت مراسیل ابن ابی عمیر و شرح مشیخة التهذیبین و غیره نیز داشته‌اند.
همچنین معظم له بحثهایی در علم اصول را در شعبان ۱۳۸۴ ه ق شروع نموده و دوره سوم تدریس را در شعبان ۱۴۱۱ ه ق به پایان رساندند و تمام درسهای ایشان در بحثهای فقه و اصول از سال ۱۳۹۷ ه ق تا به حال بصورت کاستهای صوتی موجود می‌باشد. و در این روزها (شعبان ۱۴۲۳ ه) مشغول به تدریس کتاب زکات از شرح عروة الوثقی می‌باشند.



حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) همواره در بحوث اساتید خود استعداد و هوش فوق العاده‌ای نشان می‌دادند و برجسته تر از همه هم شاگردانش بود. وی در کثرت تحقیق و تتبع در مسائل فقهی و رجال و تداوم فعالیت علمی و آشنائی با بسیاری از نظریه‌ها در میدانهای علمی گوناگون، در حوزه، مهارت استثنائی نشان دادند.
شایان ذکر است که میان حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) و شهید صدر (قدس سره) در حوزه نبوغ علمی، رقابت شدید بود. به این امر می‌توان از گواهی اجتهادی دو تن از اساتید وی یعنی آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی (رضوان الله تعالی علیه) و علامه حسین حلی (قدس سره) پی برد.
معروف است که آیت‌الله خوئی (قدس سره) به هیچ یک از شاگردان خود، بجز حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) و آیت‌الله شیخ علی فلسفی (که از علمای معروف مشهد بوده‌اند) گواهی خطی ندادند.
و نیز شیخ محدثان عصر خود علامه آقا بزرگ تهرانی (قدس سره) برای حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) در سال ۱۳۸۰ هجری قمری گواهینامه نوشته است و در آن از مهارت حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) و درایت وی در علم رجال و حدیث تمجید شده است. یعنی هنگامی که هنوز حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) به سن ۳۱ سالگی نرسیده بودند حایز این مرتبه والا گردیده‌اند.


نزدیک به ۳۴ سال پیش، حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) شروع به تدریس بحث خارج فقه و اصول و رجال کردند. و نیز بحثهایی پیرامون مکاسب، طهارت، نماز، خمس و برخی از قواعد فقهی مانند تقیه و الزام به انجام رساندند.
وی تدریس اصول را در سه دوره تمام کرد، که بعضی از بحثهای این دوره، مثل بحثهای اصول علمی و تعادل و تراجیح و همچنین بعضی از مباحث فقهی و برخی از ابواب نماز و قاعده تقیه و الزام، آماده چاپ است.
عده ای از فضلای معروف نیز که بعضی از ایشان مدرس بحث خارج می‌باشند مانند علامه شیخ مهدی مروارید، علامه سید مرتضی مهری، علامه سید حبیب حسینیان، سید مرتضی اصفهانی، علامه سید احمد مددی، علامه شیخ باقر ایروانی و تعدادی از اساتید حوزه‌های علمیه، بحث ایشان را به مراجعه و بررسی گذاشتند.
حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) همزمان با تدریس و بحث مشغول تالیف و نگاشتن کتابهای مهم و چند رساله شدند. همچنین کلیه تقریرات بحثهای اساتید خود را به رشته تالیف درآورده‌اند.


روش حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) از دیگر روشهای اساتید حوزه و ارباب بحث خارج تفاوت دارد. برای مثال، می‌توان در زمینه روش وی در بحث علم اصول به ویژگیهای زیر اشاره کرد:
الف: ذکر تاریخ بحث و شناخت اصول و پایه‌های آن که شاید یک مسئله فلسفی، مانند: سهولت و آسانی (مشتق) و ترکیبات آن باشد، یا عقیدتی سیاسی، مانند: بحث تعادل و تراجیح، که او در آن گفته است: قضیه اختلاف احادیث نتیجه مبارزات و کشمکشهای فکری و عقیدتی آن زمان و نیز شرایط سیاسی زمان امامان علیهم‌السّلام بود. و اندک اطلاعی از تاریخ این بحث ما را به گوشه و کنار آن مسئله و حقیقت افکار و آرا که در این باره مطرح است، می‌رساند.

۹.۱ - پیوند فکر حوزوی و فرهنگهای معاصر

ضمن بحث از معنی الفاظ. مؤلف کتاب (الکفایة) عقیده خود درباره معانی الفاظ را بر اساس نظریه فلسفی معاصر، که بنام (نظریه تکثر ادراکی) در فعالیت ذهن بشری و خلاقیت آن است، ساخته است.
به این معنی که ذهن ممکن است یک مطلب را با دو شکل مختلف تصور کند: که یکی را با استقلال و دقت و وضوح، که به او (اسم) گفته می‌شود. و دیگری با انقباض یا گرفتگی، که آن (حرف) نامیده می‌شود، و وقتی که وارد بحث (مشتق) می‌شود، ایشان از زمان، با بینش فلسفی جدید که در غرب رایج است، و اینکه باید زمان را از مکان به لحاظ تعاقب نور و ظلمت جدا کرد، سخن می‌گوید.
و ضمن بحث درباره (صیغه امر) و بحث از (تجری)، نظریه برخی از علمای جامعه شناسی را مطرح می‌کنند که سؤال ناشی از تداخل صفت درخواست کننده باید از حقیقت درخواست او تفکیک شود.
ملاک استحقاق عقوبت و جزا یاغی شدن عبد بر علیه مولی خود است، و این حالت مبنی بر تقسیمات و طبقه بندی جوامع قدیم بشری است که سروران، غلامان، برتر، بدتر، و... داشته است. در واقع، این نظریه از بقایی فرهنگهای دیرین، که با زبان رده بندی نه زبان قانونی که مبنی بر مصالح انسانی عام است تکلم می‌کردند.
ج: اهتمام نسبت به اصولی که با فقه ارتباط دارد، لذا، یک طلبه می‌تواند اغراق و تفصیل علما را در بحثهای فقهی که هیچ ثمره علمی یا فایده فکری ندارند، ملاحظه کند، مانند بحثهایی که درباره (وضع) می‌کنند، و اینکه آیا (وضع) یک امر اعتباری یا تکوینی، یا امری است که متعلق به تعهد یا تخصیص است، یا بحثهایی که در بیان موضوع (علم) و برخی از عوارض ذاتی در تعریف موضوع (علم) و مانند آن می‌کنند.
اما آنچه که در دروس حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) مشاهده می‌شود، کوشش فراوان و بذل نهایت زحمت برای به دست آوردن مبنای علمی محکم و استوار در بحثهای اصولی در رابطه با روشهای استنباط، نظیر مباحث اصول عملی، تعادل و تراجیح، و عام و خاص، می‌باشد.

۹.۲ - نوآوری

بسیاری از اساتید ماهر حوزه، روح یا فن نوآوری و تجدید را دارا نیستند، و همیشه سعی ایشان بر این بوده که تعلیقی یا حاشیه‌ای بر این کتاب یا آن رساله بنگارند، بدون اینکه به جوهر بحث بپردازند، لذا می‌بینیم که این نمونه از اساتید فقط آرای موجود را بحث نموده و از بین آنها یکی را انتخاب می‌کنند، و خود را با عباراتی مانند (فتامل) یا (فافهم)، یا (در این اشکال دو اشکال وجود دارد) و (باید در این دو اشکال تامل بخرج داد)، و... مشغول می‌کنند.

۹.۳ - توجه به مقتضیات عصر

جواز نکاح اهل شرک و قاعده تزاحم: حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) این قاعده را که (تزاحم) نام دارد، و فقها و اصولیین آن را به عنوان یک قاعده عقلی یا عقلائی صرف، مطرح می‌کنند، ضمن قاعده (اضطرار)، که یک قاعده شرعی و نصوص فراوانی درباره اش ذکر شده، مثل (هر چیزی را که خداوند حرام کرده است برای مضطر حلال کرده است)، می‌دانند.
پس در واقع، قاعده (اضطرار) همان قاعده (تزاحم) است.
و یا اینکه فقها و اصولیین قاعده‌ای را بیهوده طول می‌دهند، مانند آنچه در قاعده (لا تعاد) مشاهده می‌کنیم. که فقها آن را، به دلیل وجود نص مخصوص نماز می‌دانند. در صورتی که آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) روایت (لا تعاد الصلاة الا من خمسة) را مصداق کبرای دیگری که شامل نماز و واجبات گوناگون می‌باشد، می‌شناسند. این کبری در آخر متن روایت موجود است که عبارت است از (و لا تنقض السنة الفریضة)، پس آنچه که مسلم است در نماز و غیره ترجیح فریضه بر سنت است، مانند ترجیح وقت و قبله، زیرا وقت و قبله از فرایض هستند نه سنت.


بعضی از فقها متون را تحت اللفظی ترجمه و معنی می‌کنند. به عبارت دیگر، خودشان را مقید به حروف متن می‌سازند بدون اینکه فراتر از آن بروند و به معانی وسیع آن متن، بپردازند.
بعضی دیگر از فقها شرایطی که متن در آن گفته شده است را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند تا با حوادثی که بر دلالت آن متن تاثیر مستقیم می‌گذارند، آشنا شوند. به طور مثال، اگر به حدیث پیغمبر گرامی، که در آن خوردن گوشت حمار اهلی را (در جنگ خیبر) حرام کردند بنگریم، می‌بینیم که بعضی از فقها به یکا یک حروف این حدیث عمل می‌کنند، به این معنی که گوشت حمار اهلی را، طبق این حدیث، حرام می‌دانند، در صورتی که اگر به شرایط خاصی که این حدیث در آن گفته شده است توجه کافی مبذول شود، به منظور اصلی و هدف اساسی که پیغمبر گرامی می‌خواستند آن را در این حدیث پیاده کنند پی خواهیم برد، و آن این است که جنگ با یهودیان خیبر نیاز مبرم به سلاح و تجهیزات داشت، و سلاح و تجهیزات، در آن زمان آن هم با آن شرایط سخت که مسلمان‌ها در آن بسر می‌بردند، به غیر از چهارپایان قابل حمل و نقل نبود. پس، به این نتیجه می‌رسیم که مراد از این حدیث نهی حکومتی بوده یعنی برای یک مصلحت خارجی که شرایط آن روزها اقتضا می‌کرد، چنین دستوری صادر شده است و نباید به عنوان تشریع یا حرمت و یا کراهت تلقی شود.


آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) بر این عقیده هستند که یک فقیه باید از زبان و دستور عرب اطلاع کامل داشته باشد، و با نثر، اشعار و مجازهای عربی آشنا باشد تا بتواند متون را بر طبق موضوع، نه ذات، درک و طبقه بندی کند. و نیز باید بر احادیث اهل بیت علیهم‌السّلام و راویان آن، احاطه کامل داشته باشد زیرا معرفت علم رجال برای هر مجتهد واجب و ضروری است. همچنین، حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) آرای منحصر به فردی دارند که با آنچه مشهور و معروف است، تفاوت دارد.
به عنوان نمونه، ایشان در مساله عدم اعتماد به توهین (ابن غضائری) نسبت به دیگران، یا به خاطر توهین بیش از حد، و یا به خاطر عدم ثبوت نسبت کتاب به او، رای مغایری دارند، و آن این است که، کتاب مزبور تحقیقا به او برمی گردد، و غضائری بیش از نجاشی، شیخ، و غیره، مورد اعتماد می‌باشد. ایشان بر این عقیده‌اند که برای تعیین شخصیت راوی و تایید کردن او تا اینکه بتوان یک حدیث را، حدیث مسند یا مرسل نامید، باید به روش طبقات اعتماد کرد، و این همان روش مرحوم آیت‌الله بروجردی (قدس سره) بود.
آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) بر این باورند که فقیه باید از کتب حدیث و اختلاف نسخه‌ها با یکدیگر، و درک موقعیت و حال و احوال مؤلف، از لحاظ ضبط و صحت، و نیز روش تالیف که این مؤلف یا آن راوی به کار برده، اطلاع کافی داشته باشد. مثلا، حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) این امر را که، صدوق در نقل اخبار، روایات و احادیث دقیقتر از دیگران می‌باشد قبول ندارد، بلکه شیخ را، طبق کتب موجود و بر اساس قرینه، ناقلی امین و قابل اعتماد می‌داند.
و حال آنکه حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) و شهید صدر در این باره کوشش و فعالیت بسیاری از خود نشان داده‌اند، و همواره نوآوری و تجدید را پیشه می‌گیرند.
وقتی که آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) وارد بحث (تعادل) و (تراجیح) می‌شوند به این نتیجه می‌رسند که راز این بحث، در علت اختلاف احادیث نهفته است. پس، اگر ما به علل اختلاف متون شرعی بپردازیم، آن مشکل بزرگ و به ظاهر حل نشدنی حل خواهد شد. و خواهیم دید که، از روایات (ترجیح) و (تغییر) که صاحب (کفایه) آنها را بر استحباب حمل کرده است، بی نیازیم.
شهید صدر همین بحث را بررسی کرده است، لکن بر اساس عقل صرف، نه بر اساس ذکر شواهد تاریخی و حدیثی، و ارائه قواعد مهم برای حل اختلاف.
ح: مقایسه میان مکتبهای گوناگون: همه می‌دانیم که بیشتر اساتید بحث‌ها را از دید یک مکتب یا عقیده بررسی و مطالعه می‌کنند، ولی حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) از این قبیل نیستند.
وی میان حوزه مشهد، قم و نجف اشرف مقایسه می‌کند، و آرای میرزا مهدی اصفهانی (قدس سره) که یکی از علمای معروف مشهد بشمار می‌رود و آرای آیت‌الله بروجردی (قدس سره) که سمبل تفکر حوزه علمیه قم می‌باشد، و نیز آرای دو محقق معروف، آیت‌الله خوئی (قدس سره) و شیخ حسین حلی (قدس سره)، به عنوان نمایندگان حوزه علمیه نجف اشرف را، همه با هم مطرح می‌کند. در حقیقت، این نوع روش، زوایا و گوشه‌های بحث را به نحو احسن به ما نشان می‌دهد.


و اما روش فقهی آن بزرگوار، در واقع چند ویژگی دارد، از جمله:
۱- مقایسه میان فقه شیعه و فقه دیگر مذاهب اسلامی: بدون تردید، آگاه شدن از تفکر فقهی اهل تسنن در عصر به وجود آمدن متن، مثل (موطا مالک) و (خراج ابویوسف) و امثال آن، این امکان را به ما می‌دهد تا از مقاصد ائمه علیهم‌السّلام و نظر ایشان هنگام گفتن این حدیث یا آن سخن، مطلع شویم.
۲- بکارگیری علم حقوق معاصر در بعضی از موارد فقهی: مانند مطالعه قانون دولت عراق، مصر و فرانسه، هنگام بررسی (کتاب بیع و خیارات)، چرا که شناختن اسالیب قانونی معاصر به انسان تجربیات زیادی می‌بخشد، که بتواند در تحلیل قواعد فقهی و توسعه دادن به طرز تفکر او و موجبات تطبیق آن همه نکات مهم، فعال باشد.
۳- بیشتر علمای ما هیچ تغییری روی قواعد فقهی که از علمای گذشته به آنها رسیده انجام نمی‌دهند، در حالیکه می‌بینیم آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) سعی بر این دارد که به بعضی از قواعد فقهی تنوع بخشد. مثلا درباره قاعده (الزام)، که بعضی از فقها آن را به عنوان قاعده (مصلحت) می‌شناسند و بر اساس آن مسلما، حق دارند برای بدست آوردن منافع شخصی خود، گاهی از قوانین مذاهب دیگر اسلامی، و لو اینکه این قوانین با مذهب اصلی خود آنها سازگار نیست، تبعیت می‌کنند، در صورتی که حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) این وضع را قبول ندارند، و احترام هر مذهب و قوانین آن مذهب و مذاهب دیگر را، واجب تر و مقدم تر می‌دانند، همانند قاعده (لکل قوم نکاح) یعنی (هر ملت، نکاح و رسم ازدواج مخصوص به خود را دارد).



هر کس که از نزدیک با حضرت آیت‌الله سیستانی (دام ظله) معاشرت و رفت و آمد کند، به شخصیت ممتاز و روحیه ی ایده آل او پی خواهد برد.
این شخصیت و روحیه، وی را به یک الگوی برجسته و عالم ربانی مبدل کرده است. اینک، به بعضی از فضایل و مکارم اخلاقی آن بزرگوار، اشاره می‌کنیم:
الف: انصاف و احترام به رای دیگران: چون ایشان عاشق علم هستند، و ارادت خاصی نسبت به معرفت و رسیدن به حقایق دارند. همواره برای دیگران احترام می‌گذارند، همیشه کتاب به دست هستند، و هرگز خواندن، تتبع، بحث و آگاه شدن از آرای دیگر علما را فراموش نکردند. لذا گاهی اوقات، ایشان بحثهای برخی از علما، که شاید هم به آن صورت معروف نباشند، مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهد. و این خود نشانگر این است که، حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) توجه خاصی و احترام فوق العاده‌ای نسبت به آرای دیگران دارد.

۱۳.۱ - ادب و نزاکت در محاوره‌ها

همانگونه که همه می‌دانند، جلسات بحث و محاوره که بین طلبه‌ها یا میان یک طلبه و استادش، بخصوص در حوزه علمیه نجف اشرف، انجام می‌گیرد، بسیار محکم و جدی می‌باشند. البته، در بعضی مواقع، این نوع روش برای طلبه‌ها مفید است، ولی در عین حال، همیشه تندی، روش صحیحی برای بحث و گفتگو نیست، و هرگز به هدف علمی مطلوب نمی‌رساند، و به غیر از تلف کردن وقت، و دور ساختن طلبه‌ها از روح مذاکره، چیز دیگری در بر ندارد.
در حالی که همیشه درسها و بحثهایی که حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) با شاگردانشان بر پا می‌کنند، بر اساس ادب و احترام دوجانبه میان شاگرد و استاد بوده و هست، گرچه حتی بسیاری از موضوعات یا بحثهایی که جلوی ایشان مطرح می‌شوند، ضعیف و بی پایه‌اند.
یکی دیگر از خصوصیات حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) این است که سعی دارند جوابی را که به شاگردانشان می‌دهند تکرار کنند، تا آنها مساله مطرح شده را درک کنند. اما، اگر سئوال کننده روی نظر خود اصرار کند، حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) سکوت را ترجیح می‌دهند.

۱۳.۲ - تربیت

تدریس یک وسیله‌ای برای کسب پول در مقابل آن، یا یک وظیفه رسمی که استاد را وادار به انجام آن کند، نیست. بلکه سعی یک استاد خوب، مهربان و دلسوز، باید بر این باشد که شاگردانش را تربیت کند، و آنان را به مقام علمی والا و پیشرفت دائم برساند. لذا، محبت لازمه این کار می‌باشد. گذشته از اینکه، همواره و در همه جا آدم بی خیال و وظیفه نشناس موجود است، ولی در کنار آن، اساتیدی هستند مخلص، دلسوز، رئوف و فهمیده، که هدف اصلی ایشان ادای رسالت تعلیم و تعلم به نحو احسن است. شایان ذکر است که آیت‌الله حکیم (قدس سره) و آیت‌الله خوئی (قدس سره) همیشه سمبل اخلاق حسنه بودند، و آنچه که از آیت‌الله سیستانی (دام ظله) دیدیم و شاهد آن بودیم، همان اخلاق اساتیدشان بوده است. وی همواره از شاگردانشان تقاضا می‌کنند که بعد از پایان درس، از ایشان سوال کنند.
حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) همیشه به شاگردان خود توصیه می‌کنند که به اساتید و علمای اعلام احترام بگذارند، و هنگام سوال یا بحث هر موضوع با آنان، نهایت ادب را رعایت کنند.
وی مدام از اساتید خود، و روحیه عالی ایشان اخبار و قصه‌های فراوانی نقل می‌کند.

۱۳.۳ - پارسائی و تقوا

بعضی از علمای نجف اشرف خود را از دعوا و مرافعه دور می‌کنند، اما عده‌ای آن را گریز و فرار از واقعیت، یا هراس و ضعف در بیان می‌دانند.
ولی اگر به این مساله، از زاویه دیگری بنگریم، خواهیم دید که در واقع، این یک امر مثبت است، بلکه در خیلی از موقع‌ها، مهم و ضروری است.
حال، اگر همان علما احساس کنند که امت اسلامی یا حوزه، به علت رویداد مهیج و یا ابهامی در بعضی از مفاهیم اسلامی در معرض خطر قرار گرفته است، بدون تردید، در صحنه خواهند بود، چرا که آنان خوب می‌دانند که هر عالم باید، در مواقف سخت و حساس، علم خود را اظهار کند.
نکته مهمی که نباید اینجا از یاد برد این است که، همیشه آیت‌الله سیستانی (دام ظله) در مواقع فتنه و آشوب سکوت را رعایت می‌کردند، همانطوری که بعد از درگذشت آیت‌الله بروجردی (قدس سره) و آیت‌الله حکیم (قدس سره)، و بروز تعصبات شخصی و رقابت برای رسیدن به منصب و کرسی، حضرت آیت‌الله سیستانی (دام ظله) همان سیاست ثابت خود را دنبال کرد، و هیچگاه هدف خود را، رسیدن به لذتهای دنیوی، سلطه جوئی، یا مقام قرار نداد.

۱۳.۴ - آثار فکری

حضرت آیت‌الله سیستانی (دام ظله) تنها یک فقیه نیستند، بلکه ایشان یک شخصیت متبحر، دانا و دارای یک بینش بالنده در حوزه اقتصادی و سیاسی است. وی نظرات ارزشمندی درباره اداره و جامعه شناسی دارد، و همواره از اوضاع معاصر که بر جامعه اسلامی حاکم است، مطلع و آگاه بوده است.
قابل ذکر است که معظم له در عیادتی که از استادشان مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی (قدس سره) در ۲۹ ربیع الثانی ۱۴۰۹ ه ق داشته‌اند استادشان از ایشان خواستند که به جای ایشان در مسجد خضراء امامت نماز جماعت را به عهده بگیرند که ایشان در بدو امر این موضوع را قبول ننمودند و لیکن آن مرحوم اصرار زیادی نموده و فرمودند: «اگر میتوانستم همچنانکه مرحوم حاج آقا حسین قمی (قدس سره) حکم می‌کرد شما را مجبور به قبول مینمودم» اما معظم له چند روز مهلت خواستند و پس از آن در ۵ جمادی الاولی ۱۴۰۹ ه ق امامت نماز را تقبل نموده و این کار تا آخرین جمعه ماه ذی الحجه سال ۱۴۱۴ ه ق که مسجد خضراء بسته شد، ادامه داشت.
معظم له جهت اداء فریضه حج در سال ۱۳۸۴ ه ق و دو بار متوالی در سالهای ۱۴۰۵ ه ق و ۱۴۰۶ به بیت الله الحرام مشرف شده‌اند.




بعضی از اساتید حوزه علمیه نجف اشرف نقل کردند، که عده‌ای از فضلا و علما از آیت‌الله خوئی (قدس سره)، بعد از فوت آیت‌الله سید نصرالله مستنبط (قدس سره)، خواستند که شرایطی را برای انتخاب جانشینی که دارای صلاحیت مرجعیت در حوزه علمیه نجف اشرف، فراهم کند.
وی آیت‌الله سیستانی (دام ظله) را، برای علمشان و پاکی مسلکشان و نیز خط مشی استوارشان انتخاب کردند.
ابتدا، نماز را در محراب آیت‌الله خوئی (قدس سره) برپا کردند، سپس شروع به بحث و نگاشتن تعلیقات بر رساله آیت‌الله خوئی (قدس سره) و مسلک ایشان پرداختند.
بعد از رحلت آیت‌الله خوئی (قدس سره)، حضرت آیت‌الله سیستانی (دام ظله) یکی از تشییع کنندگان جنازه آن مرحوم بودند، و نماز میت را بر او گذاردند. پس از آن، زمام مرجعیت حوزه علمیه را بدست گرفتند، و شروع به فرستادن اجازات، تقسیم و پخش حقوق، و تدریس از روی منبر آیت‌الله خوئی (قدس سره) در مسجد (خضرا) نمودند. و به این صورت، آیت‌الله سیستانی (دام ظله) شهرت زیادی در عراق، کشورهای خلیج فارس، هند، آفریقا و... مخصوصا در میان قشر جوانان پیدا کردند.
حضرت آیت‌الله سیستانی (دام ظله) یکی از علمای سرشناس و برجسته‌اند که مشهور به اعلمیت هستند، و جمع کثیری از اهل علم و اساتید حوزه علمیه قم و نجف اشرف بر اعلمیت ایشان گواهی می‌دهند.



- مؤسسه امام علی علیه‌السّلام - مؤسسه امام علی علیه‌السّلام لندن- مؤسسه امام علی علیه‌السّلام بیروت- موسسه فرهنگی ارشادی المرتضی نجف اشرف- کتابخانه تخصصی تفسیر و علوم قرآنی - کتابخانه تخصصی علوم حدیث - کتابخانه تخصصی فقه و اصول- کتابخانه تخصصی فلسفه و کلام خدمات اجتماعی حضرت آیت‌الله سیستانی (دام ظله):
- مجتمع مسکونی آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله) قم مقدس- مجتمع مسکونی مهدیه قم مقدس- مجتمع مسکونی الزهرا علیهاالسّلام قم مقدس- مجتمع مسکونی ثامن الحجج علیه‌السّلام مشهد مقدس- مجتمع مسکونی امام هادی علیه‌السّلام قم مقدس- مرکز کمک رسانی به مهاجرین عراقی دزفول- هیئت کمک رسانی به مستمندان و سیل زدگان و زلزله زدگان قم مقدس دفتر معظم له- هیئت کمک رسانی به مهاجرین افغانی قم مقدس دفتر معظم له- درمانگاه خیریه امام صادق علیه‌السّلام قم مقدس- درمانگاه خیریه ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) قم مقدس- بیمارستان چشم پزشکی جواد الائمه علیه‌السّلام قم مقدس- درمانگاه خیریه امام حسن مجتبی علیه‌السّلام ایلام- زایشگاه خیریه حضرت رقیه علیهاالسّلام ایلام


- المسائل المنتخبة- فقه برای غرب نشینان (جمع آوری شده طبق فتاوای معظم له) - مناسک حج - ملحقات مناسک حج (جمع آوری شده طبق فتاوای معظم له) - توضیح المسائل- الفتاوی المیسرة (جمع آوری شده طبق فتاوای معظم له) - الرافد فی علم الاصول (تقریرات بحث معظم له) - قاعدة لاضرر و لا ضرار (تقریرات بحث معظم له)



قاعدة لا ضرر و لا ضرار (سیستانی)





نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.






جعبه ابزار