سندبادنامه (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«سندبادنامه» اثر فارسی
محمد بن علی ظهیری سمرقندی ، کتابی است پیرامون
علم اداره مملکت و رفتار با
رعیت در قالب حکایات و قصص که در نیمه اول
قرن هفتم هجری، به رشته تحریر درآمده است.
کتاب با مقدمه مقدمه محقق (دکتر سید محمد باقر کمال الدینی) آغاز شده است و متن شامل یک حکایت اصلی و سی و سه حکایات فرعی میباشد.
ساختار این اثر، با
کلیله و دمنه همانندی دارد یعنی یک داستان اصلی که در ضمن آن داستانها و قصههای دیگری نیز میآید و آن داستان اصلی شبیه داستان
سیاوش و
سودابه و
قصه یوسف و زلیخا است.
مؤلف، کتاب را با بهره گیری از آیات
قرآن ، احادیث، سرودهها و اشعار فارسی و عربی، آرایههای گوناگون ادبی؛ آن گونه که در آن دوره معمول بوده، به نثر فنی آراسته است.
در عبارات کتاب، صنایع و آرایههای ادبی مانند
سجع ،
جناس ، مراعات
نظیر و موازنه ، فراوان دیده میشود. همچنین مؤلف، مترادفات فراوانی در کتاب به کار میبرد مانند:
حیلت و
مکر ،
خداع و
غدر هزیمت و
فرار و...
نویسنده در ذکر نامهای اماکن و جغرافیایی، به محل آنها، اهتمام زیادی نداشته، بلکه سعی در آوردن کلمات هم وزن دارد مانند عبارت «سفری شاق به جانب
عراق».
محقق در مقدمه، به صورت کامل، پیرامون کتاب مطالبی را بیان نموده و شرح داده است. وی در ابتدا، به این نکته اشاره دارد که در مورد ایرانی یا هندی بودن اصل داستان سندباد، بین محققان و نویسندگان، اختلاف وجود دارد اما وی معتقد است تحقیقات یک دانشمند آمریکایی نشان میدهد که اصل کتاب، ایرانی است و در این زمینه قرائنی را بیان مینماید. سپس چند ترجمه
فارسی از کتاب را نام میبرد از جمله منظوم
رودکی ،
منظوم ارزقی هروی ، تحری
ر ظهیری سمرقندی و تحریر دقایقی مروزی و پیرامون هر یک شرح و توضیح میدهد.
وی همچنین در مورد ارزش ادبی و سبک کتاب، حکایتهای مندرج در آن، تاثیر کتاب در ادبیات
ایران و
جهان و ضرورت تصحیح آن، مطالبی را ذکر کرده است.
متن کتاب، شامل یک حکایت اصلی و سی و سه حکایت فرعی است. خلاصه حکایت اصلی کتاب بدین شرح است:
«پادشاه عادل و رعیت پروری پس از
سالها صاحب فرزندی شد و تربیت او را به سندباد
حکیم سپرد. او
صاحب علم و جمال شده و زنی از زنان حرم، عاشق او گردید و به او گفت اگر مرا به وصال برسانی، شاه را مسموم و تو را
شاه میکنم اما وی قبول نکرده و زن او را پیش شاه متهم کرد و سپس با تدبیر سندباد، بی گناهی او اثبات شد».
مؤلف، عناوین حکایات، اشعار و ابیات را ذکر کرده و سپس به توضیح میپردازد.
در پایان کتاب، تعلیقاتی بیان شده که در آنها، آیات، روایات، اشعار و ابیات
فارسی و
عربی و امثالی که در متن آورده شده ترجمه گردیده است.
کتاب، در عصر
نوح بن منصور سامانی ، توسط مردی به نام
خواجه عمید ابو الفوارس قناوزی به فارسی ترجمه شده و در
سال ۶۰۰ ق، مؤلف آن ترجمه را بازنویسی کرده است.
فهرست موضوعات و مطالب در ابتدا و فرهنگ لغات که کلمات و اصطلاحات کتاب را ترجمه میکند، در پایان کتاب ذکر شده است.
در پاورقیها، به اختلاف نسخ اشاره شده است.
نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).