زهیر بن مسیب ضبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زهیر بن مسیّب، بن زهیر بن عمرو ضَبّی، از
سرداران مأمون عباسی است.
او را از بنیضَبّة بن اُدّ، از
قبایل بنیتمیم ، ذکر کردهاند،
به نوشتۀ ابنقتیبه،
خاندان وی از بنوضرار و در زمره بزرگان بنیضَبّه بودند.
پدر زهیر از جمله
سرداران نظامی حامی
عباسیان بود که در
سالهای ۱۳۱ و ۱۳۲ در
جنگ علیه
امویان حضوری مؤثر داشت
و بعدها یکی از کارگزاران برجستۀ
دولت عباسی شد.
عموی زهیر، عمرو، در روزگار
منصور مدتی
والی کوفه بود.
یکی از
برادران زهیر
در روزگار
هارون ، به
ولایت مصر و
فارس و
الجزیره رسید و دو
برادر دیگرش (محمد و عباس) به ترتیب صاحب شرطگی
بغداد در روزگار
امین و
مأمون را برعهده داشتند.
نخستین آگاهی ما دربارۀ زهیر، به انتصاب وی به
حکومت کرمان ، در روزگار هارون، بازمیگردد.
تاریخ این انتصاب و مدت زمان حکومت وی مشخص نیست اما در دو گزارش از مأموریت وی به منظور تسخیر کرمان در ۱۹۵ و
فارس در ۱۹۶ یاد شده است.
چهبسا این گزارشها حاکی از آشنایی او با این مناطق بهسبب
حکومت و اقامت چند سالهاش در آنجا بوده است.
لشکرکشی او به این مناطق، با هدف تثبیت خلافت مأمون صورت گرفت و وی در کنار
حسن بن سهل ،
هرثمة بن اعین و طاهر بن حسین، نقش مؤثری در پیروزی مأمون در برابر امین ایفا کرد.
زهیر پیوسته به جنگ برضد حامیان امین اشتغال داشت، چنانکه شدت عمل او هنگام محاصرۀ امین در بغداد، در سال ۱۹۷،
اهالی این
شهر را به ستوه آورده بود.
در سال ۱۹۹، زهیر مأمور سرکوب شورش ابوالسرایا و ابنطباطبا شد که به شکست سنگین لشکریان او انجامید.
این شکست او را تا مرز
اعدام پیش برد،
اما بهسبب جایگاه برجستۀ حکومتیاش نجات یافت و مدتی بعد، به
حکومت یکی از
نواحی اطراف بغداد گماشته شد.
در ۲۰۱، در پی شورش بغدادیان برضد حسن بن سهل و اخراج وی از شهر (در اعتراض به
ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام)، زهیر در زمرۀ
فرماندهان نظامی ابنسهل در محاصره
بغداد شرکت کرد،
اما در همان
ایام به
قتل رسید.
گفته شده که محمد بن ابیخالد، از
سرداران شورشی حسن بن سهل، که کینهای شخصی از زهیر به
دل داشت، او را
اسیر کرد و اندکی بعد به قتل رساند.
به نوشتۀ ذهبی،
نقش زهیر در تقویت
جبهه حسن بن سهل چنان مؤثر بود که کشته شدنش، به شکستهای پیاپی ابنسهل انجامید.
صرفنظر از شهرت و اعتبار بسیار، خشونت و بیرحمی مهمترین ویژگی ثبت شده زهیر در
منابع تاریخی است.
رفتار وی با محاصرهشدگان بغداد
و نیز کینۀ شدید
دشمنانش نسبت به وی که
جنازهاش را
مثله کردند
دلایلی بر این مدعاست.
پدرش نیز به بیرحمی شهرت داشت.
با این حال گفته شده که زهیر
حق دوستانش را پاس میداشت و در مواقع
خطر حمایتشان میکرد.
(۱) ابنتغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک المصر و القاهره، قاهره.
(۲) ابنقتیبه (عبداللّه بن مسلم)، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، ۱۳۷۹ه/ ۱۹۸۰.
(۳) ابنکثیر، البدایه و النهایه، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ه /۱۹۸۷.
(۴) ابنکلبی، جمهرة النسب، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷ه /۱۹۸۶.
(۵) ابوالفرج الاصبهانی، مقاتلالطالبیین، چاپ احمد صقر، بیروت ۱۴۰۸ه /۱۹۸۷.
(۶) یحیی بن احمد بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمدفردوس عظم، دمشق ۲۰۰۰.
(۷) بلعمی، تاریخ نامه طبری، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۶.
(۸) محمد بن عبداس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتّاب، چاپ مصطفی سقا و دیگران، قاهره ۱۳۵۷ه/ ۱۹۳۸.
(۹) محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبرمن غبر، چاپ صلاحالدین منجّد، کویت ۱۹۸۴.
(۱۰) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۱ه /۱۹۹۱.
(۱۱) طبری، تاریخ، قاسم بن سلام، کتاب النّسب، چاپ مریم محمدخیرالدرع، ۱۴۱۰ه /۱۹۸۹.
(۱۲) محمد بن یوسف کندی، الولاة و کتاب القضاة، چاپ روون گست، بریوت ۱۹۰۸، افست بغداد.
(۱۳) عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی (زینالاخبار)، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳.
(۱۴) مسکویه، تجاربالامم، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران ۱۳۷۹ش.
(۱۵) یعقوبی، تاریخ.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «زهیر بن مسیب ضبی »، شماره۵۹۱۳.