• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زجر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَجْر (به فتح راء و سکون جیم) یکی از واژگان به کار رفته در قرآن کریم و به معنای راندن با صدا است.



زَجْر به معنای راندن با صدا است سپس گاهى در صدا و گاهى در مطلق راندن بكار می‌رود.
عبارت راغب چنين است «الزَّجْرُ طرد بصوت. ثم يستعمل فى الطرد تارة و فى الصوت اخرى»
صحاح و قاموس و اقرب منع و نهى گفته‌اند.
[۷] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زجر».
اين معانى قريب به هم‌ هستند.


به مواردی از زَجْرکه در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - زَجْرَةٌ (آیه ۱۹ سوره صافات)

(فَإِنَّما هِيَ‌ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ)
يعنى «قیامت فقط يک صيحه و يا يک حركت است آنگاه همه زنده شده نگاه می‌كنند.»
آيه در جواب كسانى است كه وقوع قيامت را بعيد می‌دانستند. چون وقوع قيامت با صيحه و فرياد است‌. (إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ) (صيحه واحدى بيش نيست، فريادى عظيم برمى‌خيزد ناگهان همگى نزد ما احضار مى‌شوند.) لذا زجره به معنى صيحه است يعنى با يک صيحه قيامت بر پا می‌شود. طبرسی كه زجر را برگرداندن گفته می‌گويد: گوئى مردم از حال خود برگردانده شده‌اند به محشر.


۲.۲ - ازْدُجِرَ(آیه ۹ سوره قمر)

(فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ)
يعنى «بنده ما نوح را تکذیب كرده و گفتند دیوانه است و منع و طرد شد گوئى فرياد كشيده گفته‌اند: ساكت باش!»


۲.۳ - مُزْدَجَرٌ (آیه ۴ سوره قمر)

(وَ لَقَدْ جاءَهُمْ‌ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ‌ مُزْدَجَرٌ)
يعنى «از اخبار گذشتگان به آن‌ها آمد چيزی‌كه در آن موعظه و منع از ارتكاب گناهان است.»
ازدجار به معنى زجر است. مزدجر در آيه مصدر میمی است چنانكه المیزان گفته.


۲.۴ - زَجْراً (آیه ۴-۲ سوره صافات)

(فَالزَّاجِراتِ‌ زَجْراً • فَالتَّالِياتِ ذِكْراً • إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ)
(و به نهى‌كنندگان (فرشتگان بازدارنده‌)، و تلاوت‌كنندگان پياپى آيات الهى، كه به يقين معبود شما يگانه است.)
راجع باين آيات رجوع شود به «تلى» كه مشروحا گفته شده است.

۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۵۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۷۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۱۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۷۸.    
۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۶۶۸.    
۶. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۳۹۹.    
۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زجر».
۸. صافات/سوره۳۷، آیه۱۹.    
۹. یس/سوره۳۶، آیه۵۳.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۸۷.    
۱۲. قمر/سوره۵۴، آیه۹.    
۱۳. قمر/سوره۵۴، آیه۴.    
۱۴. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۵۶.    
۱۵. صافات/سوره۳۷، آیات۲- ۴.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زجر»، ج۳، ص۱۵۷.    






جعبه ابزار