رکون (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ركون: (وَ لا تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذينَ) «ركون» از مادّه «
رکن»، به معناى ستون و ديوارههايى است كه ساختمان يا اشياء ديگر را بر سر پا مىدارد،
و سپس به معناى اعتماد و تكيه كردن بر چيزى به كار رفته است.
گر چه، مفسران معانى بسيارى براى اين كلمه در ذيل آيه آوردهاند، ولى همه يا غالب آنها به يک مفهوم جامع و كلى باز مىگردد، مثلًا بعضى آن را به معناى تمايل، بعضى به معناى همكارى، بعضى به معناى اظهار رضايت يا دوستى و بعضى به معناى خيرخواهى و اطاعت ذكر كردهاند، كه همه اينها در مفهوم جامع اتكاء و اعتماد و وابستگى، جمع است.
ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با
رکون:
(وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِيَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ) (و بر
ستمکاران تكيه ننماييد، كه موجب مى شود
آتش شما را فرا گيرد؛ و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت؛ سپس يارى نمىشويد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در
صحاح در باره ماده ركن (از باب قعد، يعقد، قعودا) گفته: مصدرش ركون مىشود كه به معناى ميل كردن به سوى چيزى و تسكين دادن خاطر به وسيله آن است، و كلمه ركن - به ضم اول آن- به معناى ناحيه قوىتر هر چيز و به معناى امر عظيم و نيز به معناى عزت و منيع بودن است.
لسان العرب هم همين طور گفته،
ولى
مصباح گفته: ركون به معناى اعتماد است.
راغب گفته: ركن هر چيز، آن ناحيهاى است كه دلگرمى و خاطر جمعى به همان ناحيه است (اين معناى لغوى ركن است)، ولى بطور استعاره در معناى نيرو هم استعمال شده،
هم چنان كه در
قرآن آمده: «
لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ»
ركن، يركن - با فتح عين الفعل مضارع- نيز آمده است، و خداى تعالى فرموده «
وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا». ولى صحيحتر اين است كه بگوييم: اين ماده از دو باب آمده يكى ركن، يركن مانند نصر، ينصر ، و ديگرى از باب ركن يركن مانند علم، يعلم . و در آيه «
لا تركنوا» از اين باب است .... و حق مطلب اين است كه ركون به معناى صرف اعتماد نيست، بلكه اعتمادى است كه توأم با ميل باشد، و به همين جهت است كه با حرف الى متعدى مىشود، نه با على و تفسيرى كه اهل
لغت براى آن كردهاند تفسير به معناى اعم است، و اين خود عادت و رسم اهل
لغت مىباشد. بنا بر اين، ركون به سوى ستمكاران، يک نوع اعتمادى است كه ناشى از ميل و رغبت به آنان باشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ) (گفت: پروردگارا! به شكرانه نعمتى كه به من دادى، هرگز پشتيبان
مجرمان نخواهم بود.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: آنچه حق مطلب است اين است كه: جمله «
رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ» عهد و پيمانى است از سوى موسى كه ديگر هيچ مجرمى را در جرمش كمک نكند، تا شكر نعمتهايى را كه به وى ارزانى داشته به جا آورده باشد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «رکون»، ص۲۵۶.