رحلة ابن فضلان (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«رحله ابن فضلان الی بلاد الترک و الروس و الصقالبه» اثر عربی احمد بن فضلان (متوفی بعد از ۳۱۰ ق)، سفرنامهای قابل توجه است که تصویری خوب و زنده از مردم سرزمینهای آسیای مرکزی و شمال خزر، جغرافیای انسانی و حاکمان این مناطق ارائه کرده است.
کتاب به دلیل این که تا این زمان مانند آن از سوی جهان گردان انجام نشده بود، اهمیت ویژه و منحصر به فردی داشته است. شاید بتوان گفت که قابل اعتمادترین گزارش درباره این منطقه، از سوی وی ارائه شده باشد.
کتاب با مقدمه شاکر لعیبی، محقق اثر، در بیان نکاتی پیرامون کتاب آغاز و مطالب در چهار قسمت: سرزمین عجم و ترکها،
صقالیه،
روسیه
و خزر،
تدوین شده است.
نویسنده توانسته است در حجم بسیار کم و با عبارات کوتاه و مختصر، به مسائل جالب و مختلف سیاسی، دینی، فرهنگی و جغرافیایی توجه کند. با این که وی
عالم دینی است، ولی متن کتابش بر توانایی او در نگارش متون ادبی دلالت دارد.
او نوشتار خود را همانند یک داستان شیوا و جذاب نوشته است به گونهای که خواننده را کسل و خسته نمیکند و گویی خودش در
سفر بوده است.
مباحث کتاب شرح سفری است که از
بغداد آغاز و بعد از پیمودن مسیرهایی به
ماوراءالنهر، تا نزدیکی مسکو پیش رفته و به بغداد پایان یافته است.
در بهار ۳۰۹ ق (۹۲۱ م) شاه
صقالبه (اسلاوها)، «المش بن یلطوار» نامهای توسط عبدالله بن باشتو خزری، برای
مقتدر عباسی فرستاد و از او درخواست نمود تا عدهای را برای تعلیم
احکام فقهی و
دین اسلام، ساختن
مسجد، نصب
منبر و خواندن خطبه به نام خلیفه در تمام این بلاد و نیز برای کمک در ساختن قلعهای که
مسلمانان را از حمله مخالفان (خزریها) حفظ کند، گسیل دارد که نویسنده به همراه سه نفر دیگر، مامور این کار میشود. او پس از بازگشت، شرح سفر خود را به صورت کتابی به رشته تحریر درآورد.
زمان شروع این سفر، روز پنج شنبه یازدهم
ماه صفر ۳۰۹ ق بوده است. در میان راه نیز بسته به شرایط در برخی شهرها چند روزی میمانده است. بنا بر آن چه نویسنده ذکر کرده، بیشترین مدت اقامت، سه ماه در جرجانیه بوده که به علت یخبندان و سرمای شدید منتظر فصل مناسب بودند.
شهرهایی که از آنها گذر کرده است، به ترتیب عبارتاند از:
نهروان، دسکره (در غرب بغداد)، حلوان، قرمیسین،
همدان، ساوه،
ری، خوارالری،
سمنان،
دامغان،
نیشابور،
سرخس،
مرو، قشمهان (نزدیک آمل)، آمل، جیحون، آفریر (آفرین)، بیکند،
بخارا،
خوارزم، جرجانیه، زمجان، جیت، قبیله غزیه، نهر یغندی، بجناک (قبیلهای از ترکان غز)، باشغرد (از اقوام ترک)، نهرهایی مانند جرمشانواورن، قبیله
صقالبه، نهر اتل (قومی از روسیه) و
خزر.
توجه به مسائل سیاسی و حکومتی، چه در راه و چه در شهرها و مقصد، بسیار جلوه گر است و آشکارا سیاسی بودن هیئت را میرساند. شاید به همین دلیل بوده که نویسنده در برخی موارد، اجمال گویی شدیدی را رعایت کرده، زیرا نمیخواسته برنامههای پنهان را گویا سازد.
دقت نویسنده در نام و لقبهای شاهان و امیران این مناطق از دیگری نکات مورد توجه اوست به عنوان مثال به گزارش او غزها شاه را «یبغو» و جانشین او را «کوذرکین» میگفتند.
وی درباره آداب و تشریفات سیاسی نیز گزارشات مفصلی داده است. از جمله نکات جالبی که به آن اشاره میکند این است که شاه
صقالبه، به شاه خزر
خراج میپرداخت که برای پرداخت آن از هر خانهای یک پوست میگرفت و آنها را به شاه خزر پرداخت میکرد و پسر شاه
صقالبه نیز نزد شاه خزر گروگان بود.
مساله مهم دیگری که وی در مورد این مناطق یادآوری میکند، این است که حداکثر حکومت هر شاه در سرزمین خزر، چهل سال بوده و اولین روزی که چهل سال تمام میشد، مردم و خواص، او را میکشند و میگفتند
عقل او ناقص شده است و رای او اضطراب دارد. در حقیقت نویسنده با این تعبیر، نقش مردم را در آن زمان بیان کرده است.
وی در تمام مراحل سفر، به امور عبادی و مذهبی توجه ویژه داشته و دین و
اعتقادات مردم این نواحی را بیان کرده است. او نقش
خدا و عقل را یکی از مؤلفههای انسانی شمرده و از این رو برخی را از انسانیت به دور دانسته است.
از جمله مسائلی که وی به آن توجه کرده، رعایت مراسم و
آداب غسل و
دفن مرده
مسلمان است که در منطقه شاه
صقالبه، به آن عمل میکردند و بیان گر اعتقاد آنها به
احکام دین و جایگاه دین نزد آنان است.
مسئلهای که سبب تعجب و شگفتی وی شده، این بود که
زنان در این منطقه به
حجاب و پوشش هیچ گونه توجهی نداشتند و
زن و
مرد خود را در نهر میشستند. او تلاش زیادی میکنند تا زنانشان خود را بپوشند ولی موفق نمیشود.
با این که پوشش برای آنها معنا نداشت، ولی بر اساس گفته او،
زنا و
لواط نزد آنان گناهی بسیار بزرگ و امری نادر بوده است و اگر در هر صورت رخ میداد، مجازات بسیار سنگینی داشته، مثلا هر دو طرف
زناکار را بین دو
درخت میبستند و دو نیمه کرده سپس تکه تکه نموده و بر درختان میآویختند.
نگاه و توجه نویسنده به امور فرهنگی و تمدنی ساکنان این مناطق، شناختی زیربنایی به ما میدهد، و روی آوری مورخان امروزی به تاریخ فرهنگها برخاسته از همین مسئله زیربنایی است.
او یکی از رسمهای
جاهلیت عرب را ذکر میکند که در میان مردمان این مناطق نیز وجود داشته است. طبق این رسم، وقتی مردی از
دنیا میرفت و از او زنان و اولادی باقی میماند، بزرگترین
پسر او حق داشت که زنان او را برای خود اختصاص دهد مگر این که آن زن، مادر خودش باشد.
عدم رعایت
بهداشت و
نظافت، یکی از امور بسیار ناراحت کننده بوده که نویسنده به آن توجه داده است، مثلا همه افراد
خانواده برای شستن
دست و
صورت و
بینی به نوبت از یک ظرف
آب استفاده میکردند که هر خوانندهای را به تنفر و انزجار وا میدارد.
تقریبا در تمام این مناطق، چه در جرجانیه و چه در قبیله
صقالبه و خزر،
آداب و رسوم یکسانی وجود داشته است.
دقت نویسنده در ذکر جزئیات امور اقتصادی نیز جالب است. مثلا درهمهای خوارزم را توصیف کرده که از چه جنسی است و چه وزنی دارد. وی علاوه بر اینکه برخی غذاها را نام برده، اگر قبیلهای
فقیر یا
ثروتمند بوده را نیز به قلم آورده است.
از عناصر وجود
تجارت در آن مناطق، بازار است که نویسنده وجود بازار را نزدیک
رودخانه اتل تایید میکند که فصلی بوده و برخی اوقات برای فروش کالا تشکیل میشده است.
این رساله، تا حدی نیز به مسائل جغرافیایی توجه کرده و برخی اطلاعات مهمی را در این زمینه متذکر شده است. از جمله اینکه گاهی فاصله شهرها را با یکدیگر ذکر کرده است. از سرما و یخبندان در این مناطق نیز آگاهی داده و شهرها، رودها و حتی رباطها را یک به یک نام برده است که مسیر و نمادهای تمدنی را برای خواننده به تصویر میکشاند.
زمان سیر این گروه، از نصف شب شروع میشده و تا عصر روز بعد ادامه مییافته و زمان استراحت، عصر بوده است.
وی در مورد زمان و مسیر برگشت، مطلبی بیان نکرده و در مورد آداب و رسوم برخی از اقوام، بسیار مختصر بحث کرده است.
به نظر میرسد اگر وی به مسائل جغرافیایی بیشتر توجه مینمود، به غنای بیشتر رساله میافزود، چرا که یکی از مؤلفههای مهم سفرنامه، توجه به راهها، نشانههای راه، خانهها و کوچههای شهرها میباشد.
بر این اساس، نویسنده از اوضاع سیاسی
جهان اسلام، روابط بلاد اسلامی، سرزمینهای آسیای مرکزی، شمال خزر، آداب و سنتهای مردمان آن نواحی اطلاعات یگانهای داده است. از سوی دیگر، آگاهیهای علمی دانشمندان و جغرافی دانان را نسبت به این مناطق فزونی بخشیده که در خور توجه بسیار است.
دقتها و نکته نگاریهای نویسنده بسیار به جا، مناسب و جامع است و گرچه نسبت به رسالهها و سفرنامههای قرون متاخرتر از خود، کمبودها و نواقصی دارد، ولی با در نظر گرفتن زمان و دوره
مسافرت، منطقه سفر و این که جزء نخستین افراد در این زمینه بوده است، باید در نوشتن این رساله به او افتخار کرد.
ترجمه فارسی رساله، توسط ابوالفضل طباطبائی در سال ۱۳۴۵ ش صورت گرفته است و مهمترین اثر تحقیقی درباره آن، توسط پترویج کوالفسکی، دانشمند روسی با عنوان کتاب احمد بن فضلان و سفر او به ولگا در سالهای ۹۲۱- ۹۲۲ م انجام شده است.
فهرست مطالب و اعلام مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده است. پاورقیها توسط محقق، بیشتر به توضیح کلمات دشوار، بیان موقعیت جغرافیایی فعلی مکانها و تشریح برخی عبارات، اختصاص یافته است.
۱- مقدمه و متن کتاب.
۲- بارانی، محمد رضا، معرفی و نقد سفرنامه ابن فضلان، تاریخ در آیینه پژوهش، بهار ۱۳۸۳- شماره ۱.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).